آنچه آدمی را به واهمه میدارد نحوه رفتار بخشی از جامعه است که درست یا غلط امروز مدیریت افکار عمومی را در فضای مجازی و رسانهای بهدست گرفتهاند. افرادی که حتی توان گفتوگو و تفاهم با مدعیان و مدافعان گفتوگو مانند زیدآبادی و تاجزاده را ندارند؛ چه برسد به ایرانی که پر از تنوع و تکثر سلیقه و فکر و نظر است. از همین منظر است که سوالاتی خود را نشان میدهد که مگر میتوان دم از آزادی و توسعه و دموکراسی زد اما امثال این افراد که در چند دهه اخیر نشان داده اند که پرچمدار گفتگو، آزادیخواهی، خیرخواهی و توسعه سیاسی هستند، را به گوشه رینگ سیاست پرتاب کرد؟
اگر بر حاکمیت فعلی این نقد وارد است که سالهاست ایراندوستان و خیرخواهانی چون تاجزاده و زیدآبادی و خاتمی و حجاریان و عبدی و دیگران را از دایره تصمیمگیری به حاشیه رانده و عرصه را برای تخریب وتضعیف سرمایههای ملی باز گذاشته، اما آنانی که این روزها دل در گرو زن، زندگی آزادی و مرد، میهن، آبادی دارند با چه منطق و استدلالی سعی در از میدان بهدر کردن این شخصیتهای ایراندوست و خیرخواه دارند؟ در همین روزهای سرشار از التهاب و نفرت و خشونت، اندکی تامل و صبر و مدارا لازم است.
انتقاد آرمین از «فحاشیها و رذیلتهای کلامی» علیه زیدآبادی پاسخ زیدآبادی به درخواستها برای انصراف از وداع با سیاست / شرمنده؛ نمیخواهم مانند «چراغعلی» گوشمالی شوم ۲۱۲۲۰
منبع: khabaronline-1700735