پس از این ماجراها و به دلیل شکل و ماهیت این واقعه حساسیت زیادی به وجود آمد که موجب راه یافتن نامتعارف و بیسابقه موضوع به رسانههای خارج کشور و برجستهسازی موضوع شده است. اینک نیز همین مسأله میتواند به شکلهای متفاوتی ارزیابی پیامدی نتایج آن با هر پیامدی قطعاً تابعی خواهد بود از رویکرد و شیوه برخورد، یا درک و تعامل و تحلیل نظام جمهوری اسلامی ایران از این موضوع و تمام عناصر و عوامل و نتایج آن.
واقعیت آن است که اگر آمار دستگاه قضایی و انتظامی درباره میانگین سنی بسیار جوان و کثرت دانشجویان و دانشآموزان دستگیر شده در اغتشاشات اخیر درست باشد، که به نظر میرسد چنین است و معقول و منطقی نیز هست، میباید در مواجهه با موضوع و هر تصمیمی که درباره مهار یا برخورد با معترضین وجود دارد (و ما را بدان کاری نیست)، مطالعه دقیقی نیز درباره کل ماجرا صورت گیرد و میزگرد و مصاحبههایی توسط اشخاص ذیصلاح و متخصص جامعه شناس، روانشناس، سیاستاندیش، اقتصاددان، و حتی زبانشناس انجام شود تا به تحلیل درست و ادبیات واسطهای میان حاکمیت و نسل جوان دست یابیم و ادبیات و زبان دشواری را که مدتهاست قدرت ابداع و اقناع را از دست داده متحول کنیم. ای کاش میشد در فضایی آزاد در دانشگاهها و مراکز تحقیقی و رسانه ملی این کار روی میداد تا همه ببینند جامعه چه پویش و ارزشی را تجریه و استقبال خواهد کرد.
علاوه بر این، از خواستها و آرزوهای نسل جوان و کاستیها و روشهای معیوب در برخورد با جامعه باید مطلع شویم و به جای انباشت شعار و غبار در جامعه متکثر کنونی، ببینیم نیازها چیست و کمبودها در کدام مسایل متمرکز شده و نارضایتی را دامن میزند. جامعهشناسان و روانشناسان دانشگاهی و متخصصان اقتصاد به خوبی میدانند که این فرصت چقدر مغتنم است و شک نداشته باشید که بیش از جامعه و گروههای جوان و منتقد و معترض، به مدیریت متصلب و پر مسأله کنونی که اسیر دیوانسالاری شعار زده و درگیر تورم و ناکارآمدی شده تشریک مساعی خواهد کرد.
مردم نیازمند سخن نو و بیان مشکلات برای یافتن راه حل هستند. یک گروه ویژه در پس رسانه ملی و مجازی، و دیگر مجاری عمومی برای ابراز نظر و بیان و نقد نشستهاند و به جای تسهیم و تسهیل فرصت گفتگو و نقد سازنده،گاهی با ادبیات فرسوده و بی نسبت با اندیشه و عواطف نسلهای اخیر هرجه میخواهند میگویند و ابایی ندارند که دربرابر هر فرد منتقد و متفاوتی نیز اتهام و کیقرخواست و تکفیر به میان آورند. اینها به جای حل مشکل و رفع موانع در راه توسعه و پیشرفت، تضاد و تناقض را در خیابان و سیاست و میدان میافزایند. این وضع همان دور باطل است که دارد توش و توان، و فرصت و زمان را از مردم و میهن ما میگیرد و آشتی و همدلی را به مخاطره میاندازد.
جامعه سالهاست نیازمند امید و سخن نو و ابداع و مهر و ابتکار است. جوانان ایران نمیدانند با چه کسی باید درد دل کنند، نمیدانند در کجا و چگونه از خلأهای زندگی و آیندهشان سخن بگویند. اگر فقط فاصله میان ارزش پول ملی و یک متر مسکن و یا یک خودروی بی کیفیت را بسنجیم، آنگاه به بسیار پرسشها و سخنها که در دل و روح این جوانان موج میزند و پاسخی نمیگیرد پی خواهیم برد.
به حسن خُلق توان کرد صید اهل نظر
منبع: khabaronline-1678412