فواید داشتن احساس غم و اندوه در سلامت روان
احساس غم و اندوه چیست؟
همه ما همانطور که میتوانیم خوشحالی، عصبانیت، غرور یا احساسات دیگر را تجربه میکنیم، ممکن است گاهی غمگین شویم و احساس غم و اندوه را تجربه کنیم. به زبان دیگر ما احساسات مختلفی داریم و این احساسات همیشه در حال تغییر هستند.
گاهی حس میکنیم شاد هستیم، مثل وقتهایی که به ما خوش میگذرد، و گاهی احساس ناراحتی و اندوه میکنیم مثل وقتی که عزیزی را از دست میدهیم. تمام این احساسات واقعی هستند و بخشی از زندگی ما محسوب میشوند.
احساسات منفی حتی ممکن است گاهی به شما کمک کنند. اکثر مردم روی خوشحالی تمرکز میکنند و احساس غم و اندوه را یک حس بیمصرف و غیر ضروری میدانند. اما غم میتواند با ایجاد مانع در راه شما، سرعت شما را کم کند و با این کار کمک کند که در مورد زندگیاتان، احساساتتان و افرادی که در اطراف شما هستند، بیشتر فکر کنید و نگاه بهتری به روابط و رویاهای خود داشته باشید.
به زبان دیگر این که شما غمگین هستید به این معنی نیست که با مشکل دست و پنجه نرم نمیکنید، بلکه احساس غم و اندوه کمک میکند با شرایط کنار بیایید و از آن عبور کنید.
غم احساس بسیار مهمی است که به شما کمک میکند عادت کنید، بپذیرید، تمرکز کنید، مداومت داشته باشید و در نهایت رشد کنید.
اما خبر بهتر این است که شما میتوانید یاد بگیرید چگونه باید احساس غم و اندوه خود را مدیریت کنید.
به دنبال راهی برای لذتبخشتر کردن زندگی خودتان باشید. سعی کنید کارهایی انجام دهید که از انجام آنها لذت میبرید و برای شما مفید هستند؛ کارهایی مثل گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، پیادهروی، کتاب خواندن، سریال دیدن یا تماس گرفتن با یک دوست.
در لحظه فقط روی یک مشکل تمرکز کنید. این که با مشکل بزرگتر شروع کنید یا مشکل کوچکتر اصلا مهم نیست؛ یک لیست از مشکلات خود تهیه و یکی را برای شروع انتخاب کنید.اعتماد به نفس داشته باشید. باور کنید که اوضاع بهتر میشود و احساسات منفی با گذر زمان کمتر خواهند شد.
فواید شگفت انگیز تاثیر موسیقی از نظر علم روانشناسی بر روی غم و اندوه
حمایت کردن از فرد دیگری که غمگین است
شاید کسی را در اطرافیان یا نزدیکان خود بشناسید که به دلیلی غمگین است. حمایت کردن همیشه ساده نیست، چون پیدا کردن علت ناراحتی دیگران و این که چطور با این شرایط کنار خواهد آمد سخت است.
در ادامه میتوانید چهار نکتهی اساسی برای برخورد با این شرایط را بخوانید.
از او در مورد حالش بپرسید.
پرسوجو باعث میشود احساس کند شما به او اهمیت میدهید.
حرفهای او را بدون قضاوت گوش کنید.
در صورتی که او میلی به کمک گرفتن نداشت، مثلا میل به حرف زدن با مشاور مدرسه، نمایندهی منابع انسانی شرکت یا حتی مشاور یا روانکاو خود نداشت، میتوانید به او پیشنهاد دهید که او را همراهی کنید،برایش آدرس یا شماره تلفن فردی دیگر را پیدا کنید یا حتی منبع اطلاعاتی جدیدی به او معرفی کنید که بتواند مشاور مورد نظر خود را در آن پیدا کند.
به او قوت قلب بدهید که احساس غم و اندوه یک احساس طبیعی است و میتوان به آن غلبه کرد.
احساس غم با افسردگی تفاوت دارد:
غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست، اما اگر وضعیت روحی شما زندگیاتان را مختل کرده است و روی عملکرد شما تاثیر منفی گذاشته، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.تفاوتهای اصلی غمگین بودن با اختلال افسردگی به علت ایجاد تغییر در روحیه و مدت زمان آن برمیگردد.
در صورتی که حال بد شما مربوط به اتفاقی اخیر، مثل به هم خوردن یک رابطه است، احتمالا غمگین هستید. اما اگر ماهها پیش رابطهی شما به هم خورده بوده است یا دلیلی برای تغییر روحیهی خود نمیبینید، ممکن است افسرده شده باشید و بهتر است با یک دکتر دربارهی آن صحبت کنید.
علائم غم:
- بخشی از بالا و پایینهای زندگی است ولی همیشگی نیست.
- واکنشی معمول به شکست و برخورد با موانع است و معمولا باعث نگرانی نمیشود.
- خندیدن و اتفاقهای خوشحالکننده میتواند در آن وقفه ایجاد کند.
- احساسی است که با افکار منفی همراه میشود اما معمولا با فکر خودکشی همراه نیست.
علائم افسردگی:
احساس طولانیتری از غم شدید است (بیش از ۲ هفته) که با برخی علائم دیگر مانند بیخوابی، انرژی کم، عدم تمرکز، بدبینی، ناامیدی، تمایل به خودکشی و اختلال در اشتها همراه میشود.دلایل پیچیدهای دارد که ممکن است ژنتیک و عوامل بیولوژیکی را شامل شود. فرد ممکن است یک تروما (ضربهی روحی) یا فشار روانی شدید را تجربه کرده باشد.میتواند منجر به تغییر وزن قابل توجه یا اختلالات خواب شود.از نظر ذهنی برای فرد بسیار دردناک است و میتواند زندگی او را تغییر دهد.
درمان غم و افسردگی
- هر کسی ممکن است گاهی غم و ناراحتی را تجربه کند.
- میتوانید یاد بگیرید که چطور غم خود را مدیریت کنید.
- غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست.
اگر برای مدت طولانیتر از ۲ هفته احساس غم و ناراحتی را تجربه کردید، یا اگر احساس میکنید علاقه خودتان را نسبت به اکثر فعالیتهای معمولی از دست دادهاید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید. در این صورت نیاز به کمک حرفهای یک متخصص دارید.