امیررضا احمدی؛ بی شک یکی از بزرگ ترین معضلات فوتبال ایران، بدهکاری های گزاف آن هاست. بدهی های سنگین در باشگاه های فوتبال ایران حالا دیگر به یک عادت رایج تبدیل شده. در سال های اخیر باشگاه های مختلف به خصوص استقلال و پرسپولیس، با پرونده های متعددی از شکایت های مختلف، در مجامع بین المللی ورزش رو به رو شده اند و هر بار محکومیت آن ها، باعث شده تا طلب و جریمه ای سنگین را پرداخت کنند و عملا این بدهی ها، به بخشی جدا نشدنی از فعالیت آن ها تبدیل شود. عدم پشتوانه مالی سرخابی ها، خرید های بی کیفیت و پرداخت نشدن به موقع دستمزد بازیکنان داخلی و خارجی، باعث شده تا معجونی تلخ به نام بدهی های سنگین پیش روی استقلال و پرسپولیس قرار بگیرد و آن ها در طول فصل، بارها با شکایات بازیکنان سابق خود دست و پنجه نرم کنند و مدام استرس پرداخت بدهی و بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی را داشته باشند. این موضوع در سال های اخیر نمود بیشتری پیدا کرده و باعث شده باشگاه های فوتبال ایران خصوصا سرخابی ها، در گرداب این بدهی های سنگین دست و پا بزنند و حسابی دچار دردسر بشوند.
از خیریت طارمی، تا شکایت بیرو
در سال های اخیر، وقتی صحبت از بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی تیم ها می شود، ذهن همه به سمت سال ۹۶ و ماجرای مهدی طارمی می رود. البته فصل قبل از آن، استقلال و تراکتور سازی هم دچار چنین موضوعی شده بودند اما ماجرای طارمی، تنور این قضیه را حسابی داغ کرد. طارمی در ابتدای فصل شانزدهم لیگ برتر، با پایان قراردادش با پرسپولیس راهی ترکیه شد و با ریزه اسپور به توافقات ابتدایی دست یافت و عکسهای مربوط به تمرینات با این تیم و حضور در تست پزشکیاش نیز در صدر اخبار فوتبال ایران قرار گرفت.
او البته چندی بعد و به طور ناگهانی بار دیگر به تهران بازگشت و قرارداد خود را با این باشگاه تمدید کرد. طارمی در پایان این فصل البته در نهایت به عنوان آقای گلی نیز دست یافت؛ اما همچنان شایعاتی مربوط به محرومیتش از فوتبال با توجه به شکایت ریزه اسپور بابت عدم تعهدش به قرارداد منتشر میشد. اتفاقی که هر بار از سوی وکیل این بازیکن تکذیب میشد.
استقلال و پرسپولیس؛ پز عالی و جیب خالی
شاید ضرب المثل پز عالی و جیب خالی، بهترین توصیف برای حال و روز تیم های ایرانی در نقل و انتقالات باشد. تیم های لیگ برتر به خصوص سرخابی های پایتخت، در سال های اخیر با مشکلات شدید مالی دست به گریبان بوده اند. ضعف مدیریت و قرارادادهای عجیب، بازیکنان بی کیفیت با قراردادهای سنگین، و از طرفی نبود درآمدزایی از طریق حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی-این مورد در فصول قبل در اختیار تیم ها نبود و در این فصل به چند تیم واگذار شده-، نبود مواردی مانند فروشگاه های هوادارای و درآمد زایی از طریق فروش اقلام هواداری، همگی باعث شده تا حساب مالی سرخابی ها حسابی خالی باشد و آن ها همواره با مشکلات مالی مواجه شوند.
با این وصف اما، هر مدیری که در استقلال و پرسولیس در راس کار قرار می گیرد، بی توجه به وضعیت مالی باشگاه، صرفا برای ابقای بیشتر بر روی صندلی مدیریت، و قانع کردن هواداران و موج های هواداری، دست به خرید بازیکنانی با مبالغ سنگین می زند و یا به صورت غیر کارشناسی و غیرمعقول، رقم قرارداد بازیکنان را افزایش می دهد که همین موضوع باعث شده روز به روز به بدهی این دو باشگاه افزود شود.
مدیران نالایق و صفرهای سنگین بدهی
تغییر قوانین کارساز است اما چاره کار نیست
قرمزها ابتدا، پس از شکایت اوساگونا به کمیته وضعیت فیفا، محکوم به پرداخت ۹۶ هزار دلار به این بازیکن شدند و از آنجایی که پرونده در دادگاه CAS رد شد، حالا فیفا به پرسپولیس اعلام کرده پنجره این تیم را بسته است. البته پس از پرداخت این بدهی، پنجره سرخ پوشان باز شد اما پس از آن با شکایت دروازه بان سابق این تیم، یک بار دیگر این داستان تکرار شد. بدهی دو و نیم میلیاردی پرسپولیس به بیرو باعث شد تا این تیم یک بار دیگر با پنجره نقل و انتقالاتی بسته مواجه شود که البته با توافق مدیران باشگاه با دروازه بان ملی پوش، قرمزها اجازه جذب بازیکن جدید را داشتند اما مطمئنا این پایان داستان نیست و در آینده با سر رسیدن شکایت های جدید مانند شکایت و جکم رادوشویچ، باز هم این ماجرا تکرار می شود. مشکل اصلی اینجاست که سرخابی ها آنقدر زیر آوار سو مدیریت و قراردادهای بی پشتوانه کمر خم کرده اند، که با ساختمانی ویران مواجه اند و هر طرف آن را که بخیه کنند، طرف دیگرش فرو می ریزد و مشخص نیست این ماجرا قرار است تا کی ادامه پیدا کند.
این در حالی است که این باشگاه ها، همین الان هم اقدام به ثبت قراردادهای سنگین با بازیکنان داخلی و خارجی می کنند و مطمئن هر کدام از همین قراردادهای بی پشتوانه مالی، می تواند زمینه ساز یک پرونده و محرومیت جدید در آینده باشد. تا وقتی مسیر در آمدزایی سرخابی ها و سایر تیم های لیگ ایران مشخص نباشد، سود و زیانشان بر اساس قانون تجارت مشخص نشود و بخش های کلان درآمدزایی مانند حق پخش تلویزیونی و تبلیغات محیطی مسدود و در انحصار گروهی خاص باشند، در بر همین پاشنه می چرخد و این دور باطل در فوتبال ایران تکرار می شود.