روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «چرا مردم به موسیقی غمگین گرایش زیادی دارند؟ اگر به دور و برتان نگاه کنید، متوجه میشوید خیلیها بیشتر از آن که به موسیقی شاد گوش کنند، به موسیقی غمگین تمایل دارند. در جامعه ایرانی شاید در ظاهر شدت این تمایل بیشتر از نقاط دیگر دنیا باشد اما واقعیت این است که در کشورهای دیگر جهان هم موسیقی غمگین طرفداران فراوانی دارد. در سال ۲۰۱۴ دانشمندان تحقیق کردند و به این نتیجه رسیدند گوشدادن به آهنگهای غمگین میتواند برای سلامت روان آدمها مفید باشد.
در سال ۲۰۱۹ نیز تحقیق دیگری با همین موضوع منتشر شد که نشان میداد افراد افسرده آهنگهای غمگین را به آهنگهای شاد ترجیح میدهند، چون فکر میکنند گوشدادن به آهنگهای غمگین حالشان را بهتر میکند. تحقیقات نشان داده است آهنگهای غمگین به انسان حس غم و ناراحتی نمیدهند، بلکه مخاطب را در یک حال و فضای نوستالژیک فرومیبرد. نوستالژی یک حس تلخ و شیرین است که تخیل را به کار میاندازد و با زندهکردن خاطرات شیرین گذشته به مخاطب آرامش میبخشد. در بخشی دیگر از تحقیقات منتشرشده آمده است غمی که بر اثر گوشدادن به موسیقی وجود مخاطب را فرامیگیرد در حقیقت میتواند لذتبخش باشد. برای این که با گوشدادن به آهنگهای غمگین یک نفر بتواند به این لذت دست پیدا کند، آهنگ مورد نظر نباید ایجاد ترس یا اضطراب کند، باید از نظر زیباییشناسی دلپذیر باشد و گذشته را به یاد بیاورد. البته به نظر میرسد این مساله که چرا خیلی آهنگهای غمگین را دوست دارند، ریشه بیولوژیکی هم داشته باشد. پروفسور دیوید هورون (David Huron) از دانشگاه اوهایو تحقیقی انجام داده است درباره این که چرا بعضی موسیقی غمگین را دوست دارند و بعضی دیگر اصلا آن را دوست ندارند و حتی شنیدن آن را نمیتوانند تحمل کنند. او میگوید: یکی از چیزهایی که برای من جالب بود تفاوت بین افرادی است که به موسیقی غمگین گوش میدهند و عاشق آن هستند و کسانی که از آن بدشان میآید. تحقیقات ما نشان داد که این مساله به دلیل وجود هورمونی به نام پرولاکتین است. وقتی کسی گریه میکند در بدن او پرولاکتین آزاد میشود. ترشح پرولاکتین احساس بهتری به او میدهد و او را آرام میکند.
او توضیح میدهد: کسانی که از گوشدادن به موسیقی غمگین لذت میبرند، پرولاکتین زیادی ترشح میکنند و کسانی که این کار را ناراحتکننده و بیفایده میدانند و نمیخواهند آن را بشنوند، احتمالا وقتی به آن گوش میدهند به اندازه کافی در بدن آنها پرولاکتین آزاد نمیشود. بنابراین پرولاکتین هورمونی است که حال ما را خوب میکند و احساس آرامش میدهد. اگر وقتی به موسیقی غمگین گوش میدهیم، در بدن ما این هورمون آزاد شود، حس خوبی پیدا خواهیم کرد اما اگر آزاد نشود یا به اندازه کافی نباشد، آن چه از موسیقی غمگین دریافت میکنیم فقط ناراحتشدن است و کمکی در بهترشدن حال نمیکند.
پس نهایتا به این نتیجه میرسیم که همه احساسات ما از جمله احساسی که بعد از شنیدن موسیقی غمگین داریم، تحت تاثیر هورمونها هستند. البته دانشمندان معتقدند گوشدادن به موسیقی باعث تولید دوپامین هم میشود؛ یک پیامرسان شیمیایی مهم که به تنظیم بسیاری از عملکردهای بدن، از جمله حس لذت و انگیزش کمک میکند. همین ویژگی موسیقی را همرده غذا قرار میدهد.
از سوی دیگر موسیقی غمناک برای هر کسی طعم خاصی دارد. اکثر افراد با یک آهنگ خاص رابطه برقرار میکنند و تجربه متفاوتی از هر قطعه موسیقی دارند.
یک پژوهش دیگر نشان میدهد که این نوع موسیقی میتواند حامل لذت، راحتی یا درد برای افراد مختلف باشد. این پژوهش اثرات آهنگهای غمناک را بر هیجانات بررسی کرده است. توماس ائورالا، استاد موسیقیشناسی در دانشگاه دورهام، گفته است آدمها به سه دلیل از گوشدادن به آهنگهای غمگین لذت میبرند. نخست آن که موسیقی غمگین میتواند احساس غم و اندوه از دست دادن را عمیق کند و وسعت بخشد. این تجربیات اغلب لذتبخش نیست اما میتواند به نوعی انعکاسدهنده درمان باشد. دوم آن که موسیقی غمگین میتواند مخاطب را در احساس افسردگی یا روزهایی با حس و حال بارانی هدایت کند. غمگین و افسردهبودن اگر چه منفی استنباط میشود ولی میتواند مخاطب را به سمت خلاقیت هم سوق بدهد و در نهایت کسانی که به طور افراطی به موسیقی غمگین گوش میدهند بهسادگی از آن لذت میبرند. در این پژوهش که دو سال پیش منتشر شده، آمده است که بسیاری از شرکتکنندگان احساساتشان را بعد از گوشدادن به موسیقی غمگین به این صورت توصیف میکنند: لذتبخش، قوی و احساسات غمگین. علاوه بر این همان شرکتکنندگان سطح بالایی از احساس همدلی را در درون خود داشتهاند. در واقع اگر کسی ذاتا آدم دلسوزی است، گوشدادن به آهنگهای غمگین این فرصت را برایش به وجود میآورد تا این احساسات را بروز دهد و احتمالا برایش بسیار لذتبخش خواهد بود. در یک پژوهش دیگر نیز محققان انگلیسی و فنلاندی با انجام تحقیقی به این نتیجه رسیدند که میزان تمایل افراد به گوشدادن به موسیقی غمگین ناشی از میزان قدرت همدردی آنان است. محققان قطعاتی از موسیقی غمگین را در اختیار شرکتکنندگان در تحقیق قرار دادند و از آنان خواستند که قبل و بعد از شنیدن موسیقی به برخی سوالها در فرمی که به آنها داده شد، پاسخ دهند و احساس خود را بیان کنند.
کارشناسان هنگام گوشدادن افراد به موسیقی، میانگین ضربان قلب و فعالیت الکتریکی پوست آنان را ثبت کردند و خصوصیتهای فردی مانند سلیقه موسیقیایی و خاطرات غمگین آنها در گذشته را در این تجربه در نظر گرفتند. نتایج نشان داد که واکنشهای عاطفی به موسیقی غمگین میتواند ناشی از سه عامل محبت و مهربانی، همدردی و نگرانی باشد. طبق این تحقیق، افرادی که در آن واحد حس نگرانی و ناراحتی را داشتند، عواطف منفیتر را نسبت به کسانی که احساس ناراحتی و مهربانی داشتند، بروز دادند. به عبارت دیگر افرادی که همزمان احساس ناراحتی و مهربانی داشتند، بیش از دیگران از موسیقی غمگین لذت میبردند. محققان به اعضای این گروه عشاق اندوه لقب دادهاند. یافتههای محققان نشان میدهد نه تنها همدلی بالا در لذتبردن افراد از موسیقی غمناک تاثیر داشت بلکه این افراد قادر هستند خودشان را کنترل و فاصلهشان را از این فرآیند حفظ کنند.»