مهدی امینی : چرا جایی نباشم که حقم بوده و هست
بعد از اتفاقات جنجالی دیدار تیمهای ذوب آهن و سایپا و اخراج شهاب گردان در لیگ بیستم، مهدی امینی گلر جوان و سابق ذوب آهن درون دروازه قرار گرفت. او در دیدارهای پایانی لیگ برتر درون دروازه گاندوها ایستاد و در مجموع توانست عملکرد مناسبی را از خود نشان دهد. در نهایت با جا به جایی سرمربیان جدید تیمهای پیکان و ذوب آهن این بازیکن از تیم ذوب آهن برای لیگ بعد کنار گذاشته شد. موضوعی که به نظر میرسد به دلیل اختلاف پیشین امینی و تارتار در زمان حضور او در تیم پیکان باشد. این روزها اما امینی با امضای قرارداد با تیم دسته سومی خونتود اسپانیا قصد دارد تا شانس خود را در فوتبال اروپا محک بزند. رفتن مهدی امینی و مسائلی که پیش از مهاجرت این بازیکن در تیم ذوب آهن پیش آمد بهانهای شد تا با این بازیکن گفت و گویی انجام دهیم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
در پایان لیگ بیستم در لیست مهدی تارتار برای فصل بعد نبودی و تصمیم به حضور در فوتبال اروپا گرفتی. از شرایط گذشته و این روزها بگو
امسال سال عجیبی برایم بود. شروع و پایان این سال فوتبالی خوب بود اما در کل بخواهم حساب کنم روزهای بدی را سپری کردم. ابتدای فصل قبل زمان حضور آقای ویلموتس در تیم ملی بود که به تیم بزرگسالان دعوت شدم و شرایط بسیار خوبی داشتم. در همین زمان بود که پیشنهادی از باشگاه پیکان دریافت کردم و با آن تیم قرارداد بستم. آنها به عنوان دروازه بان اول با من مذاکره کردند. البته سرمربی تیم آقای ویسی بود. نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد که ایشان قطع همکاری کرد و آقای تارتار به پیکان آمد. قبل از اینکه مهدی تارتار به تیم اضافه شود خیلی از کار فنی ایشان خوشم میآمد اما بعد از حضور در پیکان اختلافاتی بین ما به وجود آمد. نمی دانم دلیل این اختلافات چه بود. حتی وقتی از وی میپرسیدم که به چه دلیل با من رابطه خوبی ندارد توضیحی برایم نداشت و دلیلی به من نمیگفت. این باعث شد از تیم پیکان جدا شوم و سپس به ماشین سازی پیوستم. شرایط ماشین سازی بسیار بد بود و بعد از چند روز از آن تیم هم جدا شدم. در نهایت با پیشنهاد باشگاه ذوب آهن به اصفهان برگشتم و با این تیم قرارداد بستم. شاید یک سری حرفها هست که طرفداران ذوب آهن و فوتبالیهای اصفهان نمیدانند و شاید باورشان نشود، با این رزومه ای که من داشتم و در تیمهای ملی فعالیت کردهام با وجود آنکه خود مسئولان ذوب آهن پیشنهاد داده بودند و رضایت نامهام را از ماشین سازی گرفتم و به ذوب آمدم آنها بعد از جذب من دو دل بودند. در واقع به هر زحمتی شده بود از ماشین سازی جدا شدم و آن زمان که به ذوب آهن رفتم انگار مرا نمیخواستند. یک سری افراد در همین اصفهان هستند که نمی دانم دشمن جوانان هستند یا وظیفهای دیگری دارند اما رفته بودند و به باشگاه اعلام کردند مهدی امینی از ناحیه زانو و مینیسک و رباط دچار مصدومیت است و برای اثبات دروغ شأن به مراکز پزشکی مراجعه و تست MRI دادم. بعد از این گفتند امینی از ناحیه کتف مصدوم است و دوباره برای اثبات این حرف اشتباه، تست دادم. تا جایی که میشد هر انگی که دوست داشتند به من چسباندند. بعد از همه این موانع گفتند به تمرینات اضافه شو. به تمرینات که اضافه شدم گفتند باید تست بدهی و از سوی مربیان وقت تیم مورد پذیرش قرار بگیری. در نهایت با همه کش و قوسها با وجود آنکه خودشان پیشنهاد داده بودند در تیم ذوب آهن ماندنی شدم و جالب آنکه پیشنهاداتی هم از لیگ یک داشتم و بعد از آنکه آنها متوجه این پیشنهاد شدند تازه به یادم افتادند.
بعد از محرومیت شهاب گردان در دیدار برای سایپا درون دروازه قرار گرفتی و شرایط تازه ای را در ذوب آهن تجربه کردی.
بعد از این اتفاق کادر فنی به من اعتماد کرد و از همان بازی سایپا سعی کردم خوب ظاهر شوم و خدا را شاکرم که همین اتفاق افتاد. شاید یکی از بهترین بازیها عمرم همان دیدار با سایپا بود که به دلیل اتفاقات ابتدای بازی همه چیز به هم ریخته و به حداقل امتیاز نیاز داشتیم. در آن بازی دیده شدم و توانستم هم به فوتبال کمک کنم و هم به باشگاه ذوب آهن. این را باید اضافه کنم که خیلی به شهرم ارق دارم و دوست دارم به تیمهای اصفهانی کمک کنم و در آنها بازی کنم. به هر حال شرایط به گونهای پیش رفت که چهار بازی برای ذوب آهن درون دروازه ایستادم حتی برابر سپاهان تیم سابق خودم عملکرد خوبی داشتم اما نتیجه را واگذار کردیم. یک هفته مانده به پایان لیگ بیستم از سوی باشگاه ذوب آهن پیشنهاد تمدید قرارداد داده شد. مذاکراتی از سوی دو طرف انجام شد اما بعد از پایان رقابتها مهدی تارتار به ذوب آهن آمد و چند نفر را کنار گذاشت که بنده هم در بین نفرات بودم. تنها انتظاری که از باشگاه ذوب آهن داشتم این بود که تماس بگیرند و بگویند به دلایلی مهدی تارتار تو را نمیخواهد و من هم قطعاً قبول میکردم اما آنها هیچ صحبتی با من نکردند و بعد از مصاحبه مدیرعامل تیم متوجه شدم ذوب آهن مرا نمیخواهد. حتی آقای کربکندی که روزی درون دروازه میایستاد هم یک بار با من صحبت نکرد. در واقع همیشه میبینیم که بزرگترها به جوانهای تیم توصیههایی را دارند و آنها را راهنمایی میکنند اما من زمانی در ذوب آهن بودم تنها یک بار ایشان را از نزدیک دیدم.
فکر میکنی چرا تارتار، مهدی امینی را نخواست. به نظر میرسید عملکرد تو در هفتههای پایانی برای ذوب آهن قابل قبول بود.
سوال من هم همین است. همیشه سعی کردهام با خودم صادق باشم. نیم فصل اولی که در پیکان بودم شاید بهترین فصل عمرم را سپری کردم. همه چیز خوب بود و خیلی خوب در تمرینات حاضر میشدم. حتی مربی دروازه بانان و همه مسئولان باشگاه پیکان نظر مثبتی روی من داشتند. اما نمی دانم دلیل این طرز فکر مهدی تارتار چه بود و از کجا شروع شد. متأسفانه چرخ روزگار به گونهای پیش رفت که تارتار سرمربی ذوب آهن شد و همان شرایطی که در پیکان برایم رقم زد را در شهر اصفهان برایم پیاده کرد. این اصلاً برایم قابل درک نیست.
با این تفاسیر فکر میکنی مهدی تارتار ملاکهای دیگری برای انتخاب بازیکن دارد؟
حقیقت این است که از این موضوع بی خبرم. در واقع هیچ مربی دوست ندارد بر سر یک سری موضوعات پیش پا افتاده تیم خود را ضعیف کند اما این برایم سوال است دلیل اصلی رفتارهای این گونه مهدی تارتار با من چیست و هنوز هم به جوابی نرسیدهام. از پشت پرده این ماجرا بی خبرم و در مدتی که حرفهای فوتبال بازی کردهام سعی کردهام سالم کار کنم. در همین خصوص فکر میکنم بعضی اوقات از این اخلاقم سو استفاده میشود.
در هفته پایانی لیگ بیستم ذوب آهن روزهای خوبی را پشت سر نمیگذاشت. این برداشت وجود داشت که بین کادر فنی و بازیکنان فاصلهای پیش آمده. آیا همین طور بود؟
واقعیت این است که ارتباط بین کادر فنی و بازیکنان خیلی خوب بود. اما نمی دانم چرا هرچه زحمت میکشیدیم جواب نمیداد. واقعاً با شانس در لیگ ماندیم. باید از مجتبی حسینی هم تشکر کنم که به من اعتماد زیادی داشت. او زمان خیلی زیادی برای تک تک بازیکنان میگذاشت و حریف را آنالیز میکرد اما با وجود تمام پیش بینیها بازیکنان تمرکز کافی را در زمین نداشتند و نتیجه مطلوب کسب نمیشد. نمیشود ناکامیها را به حساب یک یا چند نفر گذاشت بلکه کل مجموعه در آن دخیل بودند و نمیتوان آنرا کتمان کرد. این را هم باید بگویم که فشار زیادی روی بازیکنان اصفهانی بود. حتی من روزهای خیلی سختی را پشت سر میگذاشتم و علاوه بر حفظ دروازه باید تمرکز خودم را حفظ میکردم. واقعاً روزهای سختی بود و ای کاش دیگر این گونه شرایط را تجربه نکنم.
از ۵ هفته پایانی لیگ بیستم و عملکرد خودت بگو. آیا از شرایطی که داشتی راضی بودی؟
بله همه چیز خوب بود. در این ۵ بازی ۱۹ بار نجات یا سیو داشتم. حتی حامد لک در ۲۶ بازی لیگ ۴۱ سیو داشت و تناسب ساده نشان میدهد در چه شرایطی قرار داشتم. از عملکردم راضی بودم و توانستم به نوعی خودم را ثابت کنم.
برای آینده چه برنامهای داری؟ فکر میکنی در تیم اسپانیایی اوضاع خوب پیش میرود؟
احساس میکنم امسال سال سختی برایم خواهد بود. فکر میکردم لیگ بیستم سختیها تمام میشوند و به ساحل آرامش میرسم اما به نظر میرسد با جا به جایی های سرمربیان تیمها بد بیاری ها برایم تمام شدنی نیست و باید بیشتر از این برای موفقیت تلاش کنم. قصد دارم شانسم را در اروپا محک بزنم و باید ببینیم اوضاع چگونه پیش میرود.
و اما صحبت پایانی..
امیدوارم که مسئولان دو باشگاه اصفهانی به سرمایههای این استان توجه ویژه ای داشته باشند. در واقع از من و امثال من که گذشت و از فوتبال ایران برای مدتی دور هستم اما دیگر افراد تازه کاری که در این راه تلاش میکنند نیازمند توجه ویژه ای هستند که امیدوارم به آنها اهمیت دهند. متأسفانه دلایل قانع کنندهای برای کنار گذاشتن من وجود نداشت و هنوز ابهامهای زیادی برایم وجود دارد در حالی که اگر این دلایل به راحتی عنوان میشد کار به اینجا نمیرسید.