جستجو
رویداد ایران > استان ها > ویژه استان ها > راز تشییع جنازه عجیب سجاد رزمجو در یاسوج

راز تشییع جنازه عجیب سجاد رزمجو در یاسوج

راز تشییع جنازه عجیب سجاد رزمجو در یاسوج
آنچه مردم فارغ از ارزش‌گذاری در بعدازظهر روز چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ در سوگ یک چهره برکنار از هرگونه رانت و امکان خاص خلق کردند یک پدیده جدید و قابل تکرار بود که تا مدت‌ها محل بحث و اندکی نقد و بررسی خواهد بود.
روزنامه همدلی - محسن خرامین: آذرماه ۱۳۹۳ بود که جمعیت عظیمی در مراسم تشییع‌جنازه مرتضی پاشایی یکی از خوانندگان موسیقی پاپ حضور یافتند؛ ازدحامی که تحلیل و بررسی‌های جامعه‌شناسی و سیاسی را در پی داشت. تندترین واکنش در رابطه با حضور گسترده و غیرقابل‌پیش‌بینی مردم در مراسم تشییع آن خواننده جوان از آن یوسف اباذری، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در یک همایش تحت عنوان «پدیدارشناسی فرهنگی یک مرگ» در ۱۸ آذرماه همان سال در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود. اباذری ازدحام در مراسم پاشایی را نتیجه سیاست‌زدایی دانست و سرانجام موسیقی امثال پاشایی را فاشیزم خواند. وی ازدحام در تشییع‌جنازه پاشایی را نوعی گرفتار شدن مردم به افلاس تعبیر کرد.
تشییع‌جنازه مرتضی پاشایی
اینک تقریباً ۷ سال بعدازآن مراسم یک مراسم مشابه در جنوب کشور و در قبرستان روستای «سروک» در حاشیه شهر یاسوج ضرورت تحلیل چنین پدیده‌ای را مجدداً سبب شده است. با وجود مشابهت‌ها میان مراسم تشییع‌جنازه پاشایی و مراسم تشییع‌جنازه سجاد رزمجو خواننده برخی آواز‌های محلی در استان‌های لرنشین نباید برخی تفاوت‌ها را نادیده گرفت. قطعاً با فاصله گرفتن از این مراسم بهتر می‌توان به تحلیل ماوقع این رخداد یعنی حضور و ازدحام مردم در بدرقه پیکر این چهره شناخته‌شده در استان‌های جنوبی کشور پرداخت. در چند روز گذشته بسیاری‌ها با ذوق‌زدگی و هیجان راجع به موضوع اظهارنظر کرده‌اند و تا مدتی این اتفاق محل بحث خواهد بود. این قلم نیز برکنار از پیش ذهنیت و تأثیر فضای ایجادشده نمی‌تواند باشد و این جو در روز‌های بعد از خاک‌سپاری به حدی شدت گرفته است که برخی با تعابیر عجیب از آن با عنوان «حماسه سروک» یاد می‌کنند.

در تحلیل پدیده مراسم سجاد رزمجو نمی‌توان شخصیت، گذشته و فعالیت این چهره عرصه خوانندگی و «کانتکس» مربوطه را نادیده گرفت. عرصه فعالیت سجاد رزمجو کاملاً مشخص و محدود بود؛ وی به خوانندگی و اجرای آهنگ‌های شاد و گاهی غمگین در مراسمات شادی و عزای مردم می‌پرداخت. فعالیت وی نه‌تن‌ها در تعاریف کلاسیک و روشنفکری همچون هنر متعهد، فاخر و هنر برای هنر قرار نمی‌گرفت که برخی منتقدان با نگاهی از بالا به پایین آن را حتی سخیف می‌خواندند و برخی نیز از آن با عنوان موسیقی کوچه‌بازاری یاد می‌کردند؛ اما همه مردم تابع و پیرو این مرزبندی‌ها نیستند. مردم روزانه و در مناسبت‌های مختلف و به طرق مختلف این نوع از موسیقی را دنبال می‌کنند و از آن لذت می‌برند که در استان‌هایی که هنوز آداب‌ورسوم گذشته و بخشی از سنت‌ها در زندگی روزمره مردم جاری است دارای طیف گسترده‌ای از طرفدار و هوادار است و در این مورد خاص استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، فارس، بوشهر، چهارمحال بختیاری، لرستان و خوزستان درگیر بوده‌اند.

رابطه یک گروه دیگر در رابطه با این نوع تولیدات و فعالیت‌ها را باید از زاویه مفهوم گیلتی پلژر (guilty pleasure) دید و موردبررسی قرار داد. گیلتی پلژر یا «لذت گناه‌آلود» یا «دل‌چسب ناپسند» چیزی که در ظاهر این‌گونه نشان داده می‌شود که در شان افراد نیست و از بیان آن خجالت می‌کشند، اما از انجام آن لذت می‌برند و برخی کار‌های موسیقیایی بیش از هر حوزه دیگری در معرض چنین نگاهی است.
این گروه معمولاً ترجیح می‌دهند در خلوت خود یا جشن‌ها و آیین‌ها با فاصله لذت ببرند و در این مورد مراسم تشییع‌جنازه را فرصتی برای بیان این علاقه‌مندی و همدلی با درگذشت یکی از فعال‌ترین چهره‌ها در حوزه کار و فعالیت مربوط به خود دیدند؛ بنابراین شاید پیش‌بینی حضور این تعداد از مردم در مراسم تشییع‌جنازه و واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی شاید سخت بود، اما عجیب و غیرقابل‌هضم نیست.

بااین‌وجود حضور این جمعیت و واکنش‌های ادامه‌دار در رابطه با این موضوع حداقل در کهگیلویه و بویراحمد بی‌سابقه بوده است. در این مناطق و به‌واسطه مناسبات بالای سببی و نسبی و سایر ارتباطات معمولاً آیین‌ها و به‌ویژه مراسم شخصیت‌ها همراه با ازدحام است، اما قطعاً میان مراسم تشییع سجاد رزمجو با سایر موارد مشابه تفاوت اساسی بوده و به ادعای شرکت‌کنندگان و برخی مطلعین بزرگ‌ترین مراسم از این نوع تشییع‌جنازه شخصیت‌ها در آن بخش از کشور بوده است.
سبک و شیوه خوانندگی که نوع کار رزمجو را در آن قالب می‌توان تعریف کرد در دنیا و ایران جایگاه و پایگاه خود را در میان گروه‌های مختلف دارد. در برخی مناطق همچون کهگیلویه و بویراحمد و برخی مناطق هم‌جوار به جهت خلأ و فقدان در سایر بخش‌های هنری و موسیقیایی این‌گونه فعالیت‌ها از پذیرش بیشتری برخوردار است و یک سطح و سقف ناخواسته برای مردم در حوزه موسیقی پدید آورده است. این موسیقی در استان‌های جنوبی و به‌ویژه فعالیت موسیقیایی رزمجو در استان‌های لرنشین عناصر محلی، تاریخی و جغرافیایی همچون غیرت، تفنگ، کوه دنا و ... را به خدمت گرفته است و با ایجاد یک فضای شبه حماسی در میان گروه‌های مختلف به‌ویژه جوانان جابازکرده است.
به‌صورت خاص در مورد سجاد رزمجو باید به صدا و آواز، برخی اشعار، جز اولین‌ها بودن و مداومت در این مسیر، کیفیت بهتر کار به نسبت سایر فعالان این حوزه اشاره داشت که سبب شناخت و محبوبیت وی در چند استان جنوبی کشور شده بود. در مراسم تشییع سجاد رزمجو بخشی از موضوع را باید حول شبکه‌های اجتماعی جست‌وجو کرد. اینکه بخواهیم در اتفاقات امروزی بشر فرض یا احتمالی را بدون یا قبل از شبکه‌های اجتماعی متصور شویم کمی غیرممکن است چراکه اجزای امروزی در هر پدیده‌ای در رابطه با رسانه و تأثیرات متقابل معنا می‌شود.

شبکه‌های اجتماعی البته نمی‌توانند به‌تن‌هایی همه فضاسازی را مدیریت کنند و حتماً باید در بیرون زمینه‌هایی وجود داشته باشد که چنین ظرفیتی از همان لحظه خبر انفجار در مورد سجاد رزمجو دیده می‌شد و خبر مرگ وی با واکنش گسترده در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد؛ به‌طوری‌که واکنش‌ها و ابراز همدردی عمومی سبب ورود چندین شبکه خارجی فارسی‌زبان به موضوع شد.
قطعاً پرداختن شبکه‌های خارجی و به‌ویژه بی‌بی‌سی را نباید از منظر بی‌خبری یا بی‌اطلاعی این شبکه‌ها نسبت به اصل ماجرا دانست، بلکه یقیناً ناشی از تأثیرات حادثه و واکنش‌ها در بخش گسترده‌ای از کشور و استفاده از این جو ایجادشده بزرگ بود. این رسانه‌ها تحت تأثیر فضا به این موضوع پرداختند و ورود این شبکه‌ها سبب تحریک بخش دیگری از جامعه شد و بخش عظیمی از واکنش‌ها و جرات تحلیل‌ها و حضور مردم در مراسم تشییع به همین حضور رسانه‌ها برمی‌گردد.
یک نکته دیگر ورود سیاسیون و صدور پیام‌های تسلیت بعد از گذشت چندین ساعت از مراسم تشییع‌جنازه بود که تا قبل از آن سطح اتفاق را پایین و احتمالاً دون شان ورود خود و یا نامربوط می‌دانستند، ولی جمعیت مراسم تشییع سبب واکنش چهره‌های سیاسی از یاسوج تا رئیس‌جمهور اسبق و معاون رئیس‌جمهور فعلی شد. در این مراسم بار دیگر و در یک مورد خاص مردم فارغ از نهاد‌های رسمی به تفسیر معنای حرکت‌های خودجوش و خودانگیخته پرداختند، ولی اینکه بخواهیم این اتفاق را یک نقطه عطف یا یک رخداد حتی برای همان چند استان جنوبی بدانیم کمی بعید می‌نماید.
آنچه مردم فارغ از ارزش‌گذاری در بعدازظهر روز چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ در سوگ یک چهره برکنار از هرگونه رانت و امکان خاص خلق کردند یک پدیده جدید و قابل تکرار بود که تا مدت‌ها محل بحث و اندکی نقد و بررسی خواهد بود.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب