مردم در شرایط بد اقتصادی هرگز بچهدار نمیشوند
نماینده سابق مجلس میگوید: کسی در شرایط بد اقتصادی تصمیم به بچهدار شدن نمیگیرد.
رویداد 24: نماینده سابق مجلس میگوید: کسی در شرایط بد اقتصادی تصمیم به بچهدار شدن نمیگیرد.
پروانه سلحشوری:
* در دهه شصت که زاد و ولد زیاد بود، هیچ اجباری در کار نبود و قوانین اجباری وجود نداشت. از یک سو انقلاب پایگاه قوی داشت و و شرایط مادی مردم هم بد نبود و تورم و گرانی هم وجود نداشت که مردم بخواهند از بارداری و فرزندآوری هراس داشته باشند؛ بنابراین نرخ زاد و ولد تا ۴ درصد هم پیش رفت تا جایی که خود دولت و مسئولین اقدام به جلوگیری از این موضوع کردند و تبلیغات گستردهای برای کمتر فرزندآوری صورت گرفت. روند تا جایی ادامه داشت که به تدریج تمایل به باردار شدن و از سوی دیگر تمایل به ازدواج کاهش پیدا کرد. ما در سالهای اخیر شاهد افزایش طلاق هستیم و از هر ۳ ازدواج یک ازدواج به طلاق ختم میشود. خود این موضوع هم میتواند فرزندآوری را کاهش دهد.
*(با انتقاد از ابلاغیه اخیر در خصوص افزایش جمعیت): اصل سیاست افزایش جمعیت اتفاق خوبی است، اما سیاستگذاران ما متاسفانه همواره به دنبال حذف صورت مسئله هستند، برخی فکر میکنند، چون زنان شاغل شدند فرزند کمتری میآورند و اگر شاغل نباشند چند بچه میآورند و در خانه مینشینند و بچه بزرگ میکنند در صورتی که اینگونه نیست. در کشورهای مانند ما بین رفاه اجتماعی، برخورداری اقتصادی و ازدواج رابطه مستقیمی وجود دارد.
* مردم در شرایط اقتصادی بسیار بد و عدم امنیت اقتصادی به سر میبرند. طبیعی است که در این شرایط تصمیمی برای بچهدار شدن نمیگیرند، این مشوقهایی که در ابلاغیه برای تشویق به بارداری آمده نیز کارساز نخواهد بود، زیرا موضوع از جای دیگری مشکل دارد. در کنار قوانین حمایتی و مشوقی که سطحی هستند، متاسفانه به صورت عجیبی میبینیم که بازدارندهها و جرمانگاریها افزایش پیدا کرده است. نمیشود که با تفنگ در اتاق خواب مردم حضور داشت، واقعا این قوانینی که میبینیم دست کمی از با تفنگ رفتن در اتاق خواب ندارد.
* فشارها برای بچهدار شدن در صورتی که امنیت اقتصادی تامین نمیشود، موجب افزایش مهاجرت جوانان نیز میشود. ما سرمایه های انسانی خود را از دست میدهیم و به راحتی از آنها میگذریم. این قوانین و جرمانگاریها دخالت در خصوصیترین حریم خانوادهها است.
*(با بیان اینکه وقتی امکانات حداقلی از مردم گرفته میشود، آنها نیز سمت و سوی فرزندآوری نمیروند): برخی از مشاورهها تبعات زیادی دارد. مانند مشورتهایی که در زمینه عدم واردات داده شد و دیدیم که چندین هزار نفر از مردم کشور به خاطر یک مشورت و تصمیم اشتباه جان خود را از دست دادند. افزایش جمعیت طرح خوبی است، اما نه اینکه برای رسیدن به این هدف، به جرم انگاری متوسل شد. زمانی که یک کشور نرمال شویم، اقتصاد و سیاستمان نرمال شود، امر ازدواج و بچهدار شدن نیز روال طبیعی خود را طی میکند. اغلب مردم دوست دارند که بچهدار شوند و کمتر کسی بچه نداشتن را ترجیح میدهد. اما مردمی که خودشان در سختی هستند تمایلی ندارند یک فرد دیگری را در این شرایط سخت شریک کنند.
* مسئولین به جای اینکه به فکر معیشت باشند، متوسل به جرم انگاری شدهاند. این وضعیت و این ابلاغیهها تا زمانیکه به صورت مسئله نپردازید، کار ساز و راهگشا نخواهد بود. وقتی وسایل پیشگیری از بارداری را از دسترس مردم خارج میکنید، بازار سیاه برای خرید و فروش این اقلام گسترش پیدا میکند و فقط آنهایی که تا پیش از این و به دلیل در دسترس نداشتن وسایل پیشگیری باردار میشدند، الان هم باردار میشوند. به نظر میرسد برای مسئولین فقط تعداد فرزند مهم است، اینکه سالم باشند یا نه اهمیتی ندارد. نمیدانند معلول بودن بچه چه فشاری را بر خانواده و جامعه تحمیل میکند.
پروانه سلحشوری:
* در دهه شصت که زاد و ولد زیاد بود، هیچ اجباری در کار نبود و قوانین اجباری وجود نداشت. از یک سو انقلاب پایگاه قوی داشت و و شرایط مادی مردم هم بد نبود و تورم و گرانی هم وجود نداشت که مردم بخواهند از بارداری و فرزندآوری هراس داشته باشند؛ بنابراین نرخ زاد و ولد تا ۴ درصد هم پیش رفت تا جایی که خود دولت و مسئولین اقدام به جلوگیری از این موضوع کردند و تبلیغات گستردهای برای کمتر فرزندآوری صورت گرفت. روند تا جایی ادامه داشت که به تدریج تمایل به باردار شدن و از سوی دیگر تمایل به ازدواج کاهش پیدا کرد. ما در سالهای اخیر شاهد افزایش طلاق هستیم و از هر ۳ ازدواج یک ازدواج به طلاق ختم میشود. خود این موضوع هم میتواند فرزندآوری را کاهش دهد.
*(با انتقاد از ابلاغیه اخیر در خصوص افزایش جمعیت): اصل سیاست افزایش جمعیت اتفاق خوبی است، اما سیاستگذاران ما متاسفانه همواره به دنبال حذف صورت مسئله هستند، برخی فکر میکنند، چون زنان شاغل شدند فرزند کمتری میآورند و اگر شاغل نباشند چند بچه میآورند و در خانه مینشینند و بچه بزرگ میکنند در صورتی که اینگونه نیست. در کشورهای مانند ما بین رفاه اجتماعی، برخورداری اقتصادی و ازدواج رابطه مستقیمی وجود دارد.
* مردم در شرایط اقتصادی بسیار بد و عدم امنیت اقتصادی به سر میبرند. طبیعی است که در این شرایط تصمیمی برای بچهدار شدن نمیگیرند، این مشوقهایی که در ابلاغیه برای تشویق به بارداری آمده نیز کارساز نخواهد بود، زیرا موضوع از جای دیگری مشکل دارد. در کنار قوانین حمایتی و مشوقی که سطحی هستند، متاسفانه به صورت عجیبی میبینیم که بازدارندهها و جرمانگاریها افزایش پیدا کرده است. نمیشود که با تفنگ در اتاق خواب مردم حضور داشت، واقعا این قوانینی که میبینیم دست کمی از با تفنگ رفتن در اتاق خواب ندارد.
* فشارها برای بچهدار شدن در صورتی که امنیت اقتصادی تامین نمیشود، موجب افزایش مهاجرت جوانان نیز میشود. ما سرمایه های انسانی خود را از دست میدهیم و به راحتی از آنها میگذریم. این قوانین و جرمانگاریها دخالت در خصوصیترین حریم خانوادهها است.
*(با بیان اینکه وقتی امکانات حداقلی از مردم گرفته میشود، آنها نیز سمت و سوی فرزندآوری نمیروند): برخی از مشاورهها تبعات زیادی دارد. مانند مشورتهایی که در زمینه عدم واردات داده شد و دیدیم که چندین هزار نفر از مردم کشور به خاطر یک مشورت و تصمیم اشتباه جان خود را از دست دادند. افزایش جمعیت طرح خوبی است، اما نه اینکه برای رسیدن به این هدف، به جرم انگاری متوسل شد. زمانی که یک کشور نرمال شویم، اقتصاد و سیاستمان نرمال شود، امر ازدواج و بچهدار شدن نیز روال طبیعی خود را طی میکند. اغلب مردم دوست دارند که بچهدار شوند و کمتر کسی بچه نداشتن را ترجیح میدهد. اما مردمی که خودشان در سختی هستند تمایلی ندارند یک فرد دیگری را در این شرایط سخت شریک کنند.
* مسئولین به جای اینکه به فکر معیشت باشند، متوسل به جرم انگاری شدهاند. این وضعیت و این ابلاغیهها تا زمانیکه به صورت مسئله نپردازید، کار ساز و راهگشا نخواهد بود. وقتی وسایل پیشگیری از بارداری را از دسترس مردم خارج میکنید، بازار سیاه برای خرید و فروش این اقلام گسترش پیدا میکند و فقط آنهایی که تا پیش از این و به دلیل در دسترس نداشتن وسایل پیشگیری باردار میشدند، الان هم باردار میشوند. به نظر میرسد برای مسئولین فقط تعداد فرزند مهم است، اینکه سالم باشند یا نه اهمیتی ندارد. نمیدانند معلول بودن بچه چه فشاری را بر خانواده و جامعه تحمیل میکند.