مهریه؛ اهرم فشار !
روابط میان زوجهای جوان در دهههای اخیر دچار تحولات بسیاری شده و هدف از پیوند ازدواج را در جامعه تغییر داده است. برخی تحولات موجود باعث افزایش ناسازگاریها، طلاق و بالا رفتن آمار حکمهای کیفری ناشی از مهریه شده است. آمار بالایی از زندانیان مهریه توانایی پرداخت مهریه را ندارند. مهریه نماد صداقت مرد در مقابل زن است اما چیزی بجز عشق و درک متقابل نمیتواند باعث استحکام بنیان خانواده شود. مجلس شورای اسلامی در پی تصویب قوانین جدید مهریه برای کاهش آمار کیفری طلاق است.
براساس قانون خانواده، برای نپرداختن مهریه بیش از ۱۱۰ سکه مرد بازداشت نمیشود و اگر زن مدعی است که مرد مالی دارد، باید آن را به دادگاه معرفی کند و در صورت معرفی، آن مال توقیف میشود و پس از سپری شدن مراحل اجرای احکام به زن پرداخت میشود، بهعلاوه مهریه قابل بخشش است و اگر زن مهریه خود را بذل کند، دیگر امکان رجوع از بذل (بخشش) وجود ندارد. مهریه دِین ممتاز است و در صورتی که همسر زنی فوت شود، از اموالی (ماترک) که از آن مرحوم باقی میماند، مهریه زن پرداخت میشود و از آنجا که مهریه دین ممتاز است، جزو اولویتهای پرداخت دیون متوفی قرار میگیرد.مهریه عندالمطالبه هم به این معناست که هر زمان زن تقاضای دریافت مهریه را داشته باشد، مرد باید آن را پرداخت کند، در مقابل عبارت عندالاستطاعه است که در این وضعیت شرط پرداخت مهریه وضعیت مالی و تمکن داشتن مرد بوده، در واقع در این وضعیت زن زمانی میتواند مهریه خود را مطالبه کند که مرد توانایی پرداخت آن را داشته باشد.
ازدواج معامله نیست
جوانی ۳۰ ساله در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص مهریه میگوید: در هر کشور مهریه با قوانین متفاوتی وجود دارد. در برخی کشورها فردی که تقاضای طلاق میکند باید مبلغی به عنوان خسارت به فرد مقابل پرداخت کند و اگر به دادگاه دلایل محکمی برای طلاق ارائه شد، فرد درخواست دهنده از دادن خسارت معاف میشود. در کشور ما حتی اگر توافق بر طلاق ایجاد شود و درخواست طلاق توافقی صادر شود باز هم زن درخواست مهریه میکند و مرد موظف به پرداخت مهریه است.
وی ادامه میدهد: تعیین مهریه در حد معقول قابل قبول است. میزان مهریه باید طوری باشد که ترسآور نباشد و زن نباید از آن به عنوان تهدید برای مرد استفاده کند. سنگین بودن مهریه میتواند عواقب بسیاری داشته باشد و زندگی را درگیر مشکلات بسیاری کند. تعیین سقف مهریه باید طوری باشد که توان مالی در آن رعایت شود و بنا به خواست طرفین در صورت توانایی مالی بالا میتواند افزایش یابد.
تعیین سقف مهریه باعث کاهش دعاوی نشد
خزایی خاطرنشان میکند: برای رسیدن به این درجه نیاز به فرهنگسازی و آگاهیبخشی توسط رسانهها، مشاوران، وکلای دادگستری و سایر افراد مطلع داریم تا خانوادهها پذیرفته و بدانند مهریه سنگین کمکی به تضمین زندگی نمیکند. گاهی اوقات زنان جامعه تحت چنان فشاری قرار میگیرند که از اصطلاح "مهر حلال، جان آزاد" استفاده میکنند. اگر شروط ضمن عقد به کار برده شوند، نیازی نیست که برای به سرانجام رسیدن دعاوی مختلف مانند مهریه یا استرداد جهیزیه به دادگستری مراجعه شود.
وی با اشاره به شروط تصنیف اموال، اظهار میکند: شرط تصنیف اموال میتواند به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته شود؛ از بدو ازدواج دارایی دو طرف بررسی شده و در صورتی که مرد بخواهد همسر خود را طلاق دهد، نصف اموال رسمی و غیررسمی به دست آمده پس از ازدواج حتی اموال فروخته شده با کارشناسی به زن تعلق میگیرد؛ از سویی دیگر زن وقتی از حقوقی که دارد آگاهی مییابد دلیلی برای نگرانی از ضایع شدن حق در منزل ندارد و میداند میتواند از حقوقی که به او تعلق گرفته است استفاده کند همچنین نیاز نیست برای مهریه قانون جدید تصویب شود تا معضل مهریههای سنگین برطرف شود.
این وکیل دادگستری ادامه میدهد: تعیین سقف برای مهریه درست نیست زیرا انسانها در هر چیز محدود شوند، نسبت به آن حریصتر میشوند. در حال حاضر دادگاه تا سقف ۱۱۰ سکه حکم جلب برای مرد صادر کرده و پس از پرداخت ۱۱۰ سکه زن باید ملائت مرد را ثابت کند؛ با تصویب این قانون نیز دعاوی دادگستری کمتر نشد. حال باز هم اگر سقف مهریه روی ۱۴ سکه یا کمتر قرار گیرد باز هم نتیجهای ندارد، زیرا اصل قضیه در جای خود باقی است و آن نابرابری حقوق زن و مرد است.
وی تاکید میکند: اگر خانوادهها احساس کنند حقوق دو طرف برابر است، نیاز نیست با وضع قانونهای مختلف عرصه را بر زنان و مردان تنگ کرد. مردی که نخواهد مهریه پرداخت کند، حتی اگر یک سکه برای او تعیین شود آن را پرداخت نخواهد کرد. مسئله تعیین سقف نیست و حتی راههایی برای فرار از این قوانین وجود دارد زیرا برخی از قوانین کارشناسی شده نبوده و تحت تأثیر برخی حرکات اجتماعی که در کشور میافتد تصویب میشوند. تصویب قانون مهریه باید کارشناسی شده باشد، حقوق زن و مرد برابر شمرده شده و فلسفه مهریه به خانوادهها گوشزد شود آنگاه است که میتوان نتایج مثبت قابل دستیابی را مشاهده کرد.
نتیجه عکس برخی قوانین
خزایی در خصوص عدم مطرح بودن تبعیض جدید در قانون جدید مهریه، میگوید: در قانون جدید ۱۴ سکه مهریه، تبعیض جنسیتی مطرح نیست. اگر زن بخواهد مهریه را اجرا بگذارد، پس از اینکه حکم اعسار صادر میشود مرد باید هر چند ماه یک سکه پرداخت کند، نفقه پرداخت کند و هزینههای دیگر زندگی نیز هست؛ در شرایط سخت اقتصادی مردم جامعه مگر چقدر درآمد دارند. گاهی اوقات قانونی تصویب میشود که نتیجه آن نه تنها ثبات خانواده نیست، بلکه شاید نتیجه عکس یعنی بیثباتی زندگی خانوادگی و زناشویی را به همراه داشته باشد.
وی اضافه میکند: اگر سایر حقوق زن طبق قانون به او اعطا شود و سردفترها، عاقدین عقد و مردان جامعه آموزش ببینند، جبهه نگیرند و بپذیرند که حق زن باید داده شود، دیگر نباید نگران مهریه بود؛ آن زمان کفه ترازو برابر است و مهریه به معنی واقعی آن از سمت مرد به زن داده خواهد شد. در راستای تحکیم خانواده شروط ضمن عقد باید محقق شده، حق تصنیف پررنگتر شود و شروط دیگر که میتوان برای ازدواج گذاشت وضع شود تا دو طرف مسئولیتهای خود را بپذیرند. مشاورههای قبل از ازدواج باید اجبار شود، زنان و مردان فرمها و تستهای شخصیتی را پر کنند و کلاسهای آموزش دست جمعی برگزار شود.
این وکیل دادگستری با اشاره به اهمیت دور شدن از نگاه سنتی به ازدواج، اظهار میکند: باید از دیدگاه سنتی دور شد و همراه جامعه و پیشرفتهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پیش رفت. دختران و پسران حال حاضر مانند دختران و پسران چند سال گذشته نیستند. عصر امروز عصر اطلاعات است و این اطلاعات نمیتواند دختر و پسر را مجاب بر تفکر سنتی با لباس سفید به منزل همسر بروید و با لباس سفید از آن خارج شوید، کند؛ والدین ما نیز این تفکر را نمیپذیرند.
کارگروهی ویژه برای اصلاح قوانین خانوادگی
وی ادامه میدهد: در بهترین حالت باید کارگروهی ویژه مخصوص اصلاح قوانین پیرامون مسائل خانوادگی تشکیل شود و تمام بعدهای زندگی سنجیده شود. همه افراد اعم از روانشناس، جامعهشناس، حقوقدان و … باید در این کارگاه حضور داشته باشند تا قانونی که متناسب با وضعیت حال حاضر جامعه است وضع شود.
خزایی خاطرنشان میکند: ازدواج بسیار مقدس و محترم است. آمار ازدواج نباید بیاساس بالا رود، بلکه باید ازدواج درست محقق شود و این تحقق جز با برابری حقوق زن و مرد و داشتن دانش و مهارت لازم برای زندگی با یکدیگر، به دست نمیآید. هنگامی که قوانین اصلاح نشود چارهای جز روی آوردن به کم کردن مهریه وجود ندارد و این در حالی است که میدانیم مهریه دردی از خانوادهها و زنهای جامعه دوا نمیکند.