معماهای زمان مرگ و محل سکونت احمد آزاد
احمد آزاد، خواننده قدیمی در سن ۶۰ سالگی پس از تحمل مدتی بیماری درگذشت.
احمد آزاد خوانندهای که با آهنگهای عموما بزمی شناخته میشد درگذشت و حالا افکار عمومی در شبکههای اجتماعی درباره زمان دقیق فوت او و نحوهی اطلاعرسانی در اینباره تشکیک ایجاد کردهاند، برخی ادعا کردهاند او اصلا این سالها در اصفهان بوده و اواخر شهریور درگذشته و حالا اطلاعرسانی شده.
برخی اما میگویند پیکر او ده روز پیش به ایران منتقل شده و او ساکن آمریکا بوده. دلیل مرگش ایست قلبی حین ورزش عنوان شده و در این مورد استثنائا توافق نظر وجود دارد، در هر صورت او جزو آن دسته از خوانندههاییست که در بافت و فرهنگ زندگی روزمره ایرانیها نقش زیادی داشته اما حتی پس از مرگ هم جدی گرفته نمیشود، چون «شاد» خوانده و اساسا هر چیزی که «شاد» باشد، چون «جدی» نیست، پس «جدی» گرفته نمیشود. در این مطلب بخشهایی از یادداشت امیر پوریا درباره سبک موسیقی او را اینجا گذاشتیم و بخشی از واکنشها در شبکههای اجتماعی.
پوریا نوشت: «دیروز، دهم آبان و یکم نوامبر، وقتی تصاویری از خاکسپاری احمد آزاد در اصفهان منتشر شد و خبر درگذشت او در همین شهر و ابتلای چند سالهاش به بیماری در حالی که همان جا روزگار میگذرانده، به ایرانیان رسید، میلیونها نفر مثل بنده اصوات تعجب سردادند که اِ... پس او این سالها برگشته بود ایران؟
او در حالی درگذشت که تقریباً تنها اجرای بهخاطرهپیوستهاش همین «ساقی» بود و حتی چند سال بعد وقتی «ساقی دو» را خواند، در مقدمهی صوتی آن، خودش را به عنوان «همونی که ساقی رو خونده بود» یادآوری کرد. در اوج سالهای جنگ ایران و عراق، کسی در بین جوانها و نوجوانها و حتی بچهترهای آن دوره نبود که ترانهی «ساقی» را از بر نباشد.
جادویش در این بود که مفهوم انتزاعی «ساقی» در اشعار عرفانی و اصرار صدا و سیما و آموزش و پرورش به این که منظور شعرای سبک عراقی از «مسجد»، فقط «میخانه» است و مقصود از «میخانه»، همانا «مسجد» است، جایش را به تعبیر عینی ساقی میبخشید. يعنی کسی که برایت مِی میریزد و مینوشی و مست و لول میشوی و به ترنم و ترقّص میافتی. در ترکیبی هوشمندانه، البته نیمنگاهی به جایگاه معشوقوار ساقی هم در آن جاری بود و شیفتگی ِ «من ِ راوی» ِ ترانه به خود ساقی را کموبیش تغزلی توصیف میکرد.
اما چگونه شد که هیچ کدامماننمیدانستیم او در ایران و اصفهان، زندگی و بیماری را طی میکند؟ شاید خیلیها صفت «کوچهبازاری» را برای دستکم گرفتن کار امثال او کافی میدانند، ولی این نوع موسیقی و ترانهخوانی در جشنها و عروسیها همچنان جواب میدهد و به وجد میآورد.»
کاربری در این باره نوشت: احمد آزاد خواننده ترانه مست و ساقی درگذشت.حالا دیگه کی برامون بخونه از اون بالای شمرون تا این پایین تهرون،پیرهن صورتی دل منو بردی، گناه تو خوشگلیته روحش شاد مثل روزهایی که دورهمی ها و مهمانیها مون با آهنگ هاش شادتر میشد.
کاربر دیگر نوشت: احمد آزاد هم در ۶۰ سالگی رفت، خوانندهای که بیشتر ادامه دهنده سبک ایرج بود و به نوعی پاپ سنتی میخواند.الان به سازندگان ترانه مست (می زدم ولولم ) نگاه میکردم. ترانه ساخته علی تجویدی، شعربیژن ترقی و تنظیم مجتبی میرزاده.چه بزرگانی جمعند!
دیگری نوشت: از شنیدن خبر فوت احمد آزاد خیلی ناراحت شدم.شاید براتون خبر مهمی نباشه ولی واقعیت اینه که خوانندههایی مثل احمد آزاد نقش پررنگی در شادی ما داشتند.حیف که غریبانه فراموش شدند.
احمد آزاد اغلب خود ترانه سرایی آهنگ هایش را بر عهده داشت. آخرین آلبوم احمد آزاد با نام «بامن ازعشق بگو» در سال ۲۰۰۲ با همراهی پروانه سپانلو منتشر شد که بخش اعظم شعرهایش را خود وی سروده بود. احمد آزاد علاوه بر کار خوانندگی، در رشته های مهندسی برق، مهندسی پرواز، خلبانی، متافیزیک و روانشناسی تحصیل کرده بود.
برخی اما میگویند پیکر او ده روز پیش به ایران منتقل شده و او ساکن آمریکا بوده. دلیل مرگش ایست قلبی حین ورزش عنوان شده و در این مورد استثنائا توافق نظر وجود دارد، در هر صورت او جزو آن دسته از خوانندههاییست که در بافت و فرهنگ زندگی روزمره ایرانیها نقش زیادی داشته اما حتی پس از مرگ هم جدی گرفته نمیشود، چون «شاد» خوانده و اساسا هر چیزی که «شاد» باشد، چون «جدی» نیست، پس «جدی» گرفته نمیشود. در این مطلب بخشهایی از یادداشت امیر پوریا درباره سبک موسیقی او را اینجا گذاشتیم و بخشی از واکنشها در شبکههای اجتماعی.
پوریا نوشت: «دیروز، دهم آبان و یکم نوامبر، وقتی تصاویری از خاکسپاری احمد آزاد در اصفهان منتشر شد و خبر درگذشت او در همین شهر و ابتلای چند سالهاش به بیماری در حالی که همان جا روزگار میگذرانده، به ایرانیان رسید، میلیونها نفر مثل بنده اصوات تعجب سردادند که اِ... پس او این سالها برگشته بود ایران؟
او در حالی درگذشت که تقریباً تنها اجرای بهخاطرهپیوستهاش همین «ساقی» بود و حتی چند سال بعد وقتی «ساقی دو» را خواند، در مقدمهی صوتی آن، خودش را به عنوان «همونی که ساقی رو خونده بود» یادآوری کرد. در اوج سالهای جنگ ایران و عراق، کسی در بین جوانها و نوجوانها و حتی بچهترهای آن دوره نبود که ترانهی «ساقی» را از بر نباشد.
جادویش در این بود که مفهوم انتزاعی «ساقی» در اشعار عرفانی و اصرار صدا و سیما و آموزش و پرورش به این که منظور شعرای سبک عراقی از «مسجد»، فقط «میخانه» است و مقصود از «میخانه»، همانا «مسجد» است، جایش را به تعبیر عینی ساقی میبخشید. يعنی کسی که برایت مِی میریزد و مینوشی و مست و لول میشوی و به ترنم و ترقّص میافتی. در ترکیبی هوشمندانه، البته نیمنگاهی به جایگاه معشوقوار ساقی هم در آن جاری بود و شیفتگی ِ «من ِ راوی» ِ ترانه به خود ساقی را کموبیش تغزلی توصیف میکرد.
اما چگونه شد که هیچ کدامماننمیدانستیم او در ایران و اصفهان، زندگی و بیماری را طی میکند؟ شاید خیلیها صفت «کوچهبازاری» را برای دستکم گرفتن کار امثال او کافی میدانند، ولی این نوع موسیقی و ترانهخوانی در جشنها و عروسیها همچنان جواب میدهد و به وجد میآورد.»
کاربری در این باره نوشت: احمد آزاد خواننده ترانه مست و ساقی درگذشت.حالا دیگه کی برامون بخونه از اون بالای شمرون تا این پایین تهرون،پیرهن صورتی دل منو بردی، گناه تو خوشگلیته روحش شاد مثل روزهایی که دورهمی ها و مهمانیها مون با آهنگ هاش شادتر میشد.
کاربر دیگر نوشت: احمد آزاد هم در ۶۰ سالگی رفت، خوانندهای که بیشتر ادامه دهنده سبک ایرج بود و به نوعی پاپ سنتی میخواند.الان به سازندگان ترانه مست (می زدم ولولم ) نگاه میکردم. ترانه ساخته علی تجویدی، شعربیژن ترقی و تنظیم مجتبی میرزاده.چه بزرگانی جمعند!
دیگری نوشت: از شنیدن خبر فوت احمد آزاد خیلی ناراحت شدم.شاید براتون خبر مهمی نباشه ولی واقعیت اینه که خوانندههایی مثل احمد آزاد نقش پررنگی در شادی ما داشتند.حیف که غریبانه فراموش شدند.
احمد آزاد اغلب خود ترانه سرایی آهنگ هایش را بر عهده داشت. آخرین آلبوم احمد آزاد با نام «بامن ازعشق بگو» در سال ۲۰۰۲ با همراهی پروانه سپانلو منتشر شد که بخش اعظم شعرهایش را خود وی سروده بود. احمد آزاد علاوه بر کار خوانندگی، در رشته های مهندسی برق، مهندسی پرواز، خلبانی، متافیزیک و روانشناسی تحصیل کرده بود.