جستجو
رویداد ایران > خبرها > اخبار ویژه > قهرمان فرهادی، واقعا ارزش تماشا دارد؟

قهرمان فرهادی، واقعا ارزش تماشا دارد؟

قهرمان فرهادی، واقعا ارزش تماشا دارد؟
اکران فیلم قهرمان ساخته اصغر فرهادی کارگردان نام آشنای کشورمان چند روزی است در ایران آغاز شده.
اکران فیلم قهرمان ساخته اصغر فرهادی کارگردان نام آشنای کشورمان چند روزی است در ایران آغاز شده.
دوستداران سینما در ایران از زمان درخشش این فیلم در کن 2021 که جایزه بزرگ هیات داوران این جشنواره را از آن خود کرد، منتظر اکران این فیلم بودند.

در خلاصه این فیلم آمده:
رحیم (امیر جدیدی) خطّاط و نقّاشی مطلّقه است که به علّت عدم پرداخت بدهی‌اش به بهرام (محسن تنابنده) که یک نزول‌خور است به زندان افتاده‌. رحیم به مرخصی دو روزه‌ای می‌آید. او پسری دارد که لکنت زبان دارد و با مربی گفتاردرمانی او فرخنده (سحر گلدوست) در رابطه است. فرخنده به رحیم می‌گوید که کیفی حاوی چند سکهٔ طلا پیدا کرده‌است و با فروش آن‌ها می‌تواند بدهی خود را به بهرام بدهد اما...

کمپانی آمازون روز گذشته تریلر اکران آمریکای فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی را منتشر کرد.



برخی منتقدان و کاربران فضای مجازی بعد از مشاهده این فیلم نظرات متفاوتی را درباره اش بیان کردند:
محمد کلهر، روزنامه‌نگار:
‏«قهرمان» را دیدم. نسبت به «فروشنده» فیلم خوش‌ساخت‌تر با فیلمنامه کم‌نقص‌تری است.
جدیدترین ساخته اصغر فرهادی همچنان در مذمت دروغ است، نسبت به شبکه‌های اجتماعی موضع می‌گیرد، قضاوت افکار عمومی را به چالش می‌کشد و مسئولان را نقد می‌کند.
مهمتر اینکه پایان امیدوارکننده‌ای دارد.


یاشار نورایی، منتقد سینما:
من حیث المجموع، "قهرمان" اصغر فرهادی، دیدنی است. خصوصاً برای من سختگیر نسبت به سینمای فرهادی و جهانبینی تا حدی محافظه‌کارانه او! فیلم برای من تکان‌دهنده و شاهکار نیست، اما بردن قصه به ولایت شیراز و آدم‌های دوست‌داشتی که خلق کرده است، ورای زمان طولانی فیلم که به راحتی می‌توانست ربع ساعت کوتاه‌تر شود، فیلم را پرکشش کرده است.
سحر گلدوست و امیر جدیدی در نقش‌های فرخنده و رحیم عالی و دوست‌داشتنی هستند و قصه مرد ساده‌دلی که دلش میخواهد از مرداب روابط مالی بیرون بیاید ولی به دلیل بدبینی و دروغ نهادینه شده در این سرزمین قربانی می‌شود، نمونه معاصر ایرانی زیبایی برای "تنهایی یک دونده دو استقامت" تونی ریچاردسون است.
منِ عاشق سینمای کلاسیک شاید با دیدن فیلم فرهادی شگفت‌زده نشوم، اما در سینمای بزن‌‌دروی مبتذل اکنون ایران، تماشای فیلم فرهادی حتی برای خرده‌گیران هم قانع‌کننده است چون استانداردهای سینمای قصه‌گو و تا حدی بامفهوم را حفظ میکند، گیرم که طلب شاهکار کردن از این سینما مثل قهرمان شدن شخصیت ساده‌دل فیلم باشد که در آرزوی داشتن حداقل‌ها، در جامعه‌ای پر از عقده و نامردی‌ها و بدبینی‌ها، نوعی فردیت گم‌شده را دوباره می‌یابد و این در سینمای الکن ما، راضی کننده است.


محسن جعفری‌راد، روزنامه‌نگار و منتقد سینما:
*این متن بدون در نظر گرفتن حواشی حضور قهرمان در جشنواره کن و فرستادنش برای اسکار و… به خود فیلم به طور مستقل می پردازد و داستان را لو نمی دهد چون در روز اول اکران نوشته شده است.
*در قهرمان، فیلمساز انگار می خواسته مستندی درباره جامعه امروز بسازد و یک تحقیق میدانی گسترده کرده است، انقدر که فیلم به رئالیستی ترین شکل ممکن (حتی بهتر از جدایی نادر از سیمین از نظر واقع گرا بودن) جامعه را بازنمایی می کند.
*بعد از جدایی نادر از سیمین، فرهادی نتوانست آن طور که باید توقع مخاطبانش را برآورده کند اما قهرمان، همان فیلمی است که از او انتظار می رود و به زعم نگارنده بعد از درباره الی، بهترین فیلم کارنامه فرهادی است.
*شخصیت پردازی ملموس قهرمان داستان با بازی عالی امیر جدیدی، استفاده از لوکیشن نه در حد یک مکان و فضایی برای روایت بلکه به عنوان یک شخصیت که در قالب شهر و جامعه خود را نشان می دهد، فیلم را صاحب یک جهان بینی می کند. فرهادی از طریق تاثیر دنیای مجازی و شناخت دقیق از ابعاد پنهان و پیدای آن توانسته مردمی را نشان دهد که واکنش صفر و صدی به هر موقعیتی نشان می دهند.

*طبق معمول هیچ شخصیت اضافی نداریم و حتی شخصیت و بازی همسر قهرمان داستان، خیلی خوب است .البته که ثابت شده فرهادی استاد هدایت بازیگران است. از گلشیفته فراهانی و شهاب حسینی در درباره الی … گرفته تا فرید سجادی حسینی در فروشنده یا حتی خاویر باردم با آن نگاه مبهوت و مغمومش در فیلم همه می دانند. فیلم از لحاظ بازیگری نمره عالی می گیرد که شاید حاصل سختگیری فرهادی است و بهترین بازی کارنامه امیر جدیدی. جدیدی فن بیان و زبان بدنی دارد که کمتر از او شنیدیم و دیدیم و کاملا خودش را با نقش وفق داده است.
*فیلم برعکس روایت کلاسیکش ، اصلا در پی دادن پیام و کاتارسیس و صادر کردن مانیفست اجتماعی نیست، بلکه سوال ایجاد می کند و ذهنیت و ناخودآگاه جمعی مخاطب جامعه مد نظر داستان را به چالش می کشد که بالاخره قهرمان خود را دوست دارید یا نه؟ از او بت می سازید و در یک چشم به هم زدن می شکنید؟! از این لحاظ شاید بهترین فیلم سینمای ایران تا به حال باشد که تاثیر عجیب و شاید مخرب دنیای مجازی در تار و پود زندگی همه آدمها در هر قشری را به خوبی ترسیم می کند.
*یک پایان بندی عالی که مثل درباره الی…، از آن پایان بندی هایی است که بعد از پایان فیلم، مخاطب را وادار به مشارکت در تکمیل پازل معنایی فیلم می کند.‌در واقع یکی از خصوصیات فیلم تاثیر گذار است که با پایانش در ذهن تماشاگر شعورمند شروع شود و فیلم قهرمان به خوبی واجد این خصوصیت است. یک فیلم کاملا داستانگو؛ در چند سال اخیر که کارگردان ها به قواعد تکنیکال و فرم بصری و بازی ها بیشتر بها می دادند، برای فرهادی، فیلمنامه، هم خشت بناست و هم سقف بنا و مثلا اضطراب دائمی شخصیت قهرمان داستان، نشان از چیدمان صحیح در فیلمنامه دارد.
*شاید تنها ایراد فیلم در این باشد که سوژه اش تکراری به نظر برسد. یعنی پیدا کردن یک کیف و رفتار انسان دوستانه از سوی کسی که کیف را پیدا کرده اما در بسط و گسترش این سوژه، اصلا تکراری عمل نمی کند و آینه ای مقابل هر یک از ما قرار می دهد که قهرمان زندگی خودمان را در آینه خانه خودمان ببینیم نه با قضاوت و بگو و مگو های دیگران.
*امیدواریم فیلم قهرمان فارغ از حواشی اش و به طور مستقل دیده شود تا ثابت کند فرهادی هنوز می تواند مخاطب را به چالش بکشد و هنوز به چگونه گفتن، هم تراز با چه گفتن فکر می کند و هیچ اولویتی بر این دو قائل نیست. برای فرهادی تیم فوتبالش، زمانی درست عمل می کند که مالکیت حداکثری توپ را داشته باشد( فیلمنامه ای سرشار از جزئیات به ظاهر بیهوده اما در واقع کاربردی و اثر گذار)

*نکته آخر اینکه فرهادی به خوبی این مفهوم کلیدی را دریافته که درخت، در زمین مناسب خودش، میوه خوبی خواهد داد و بعد از تجربیات نسبتا ناموفق فیلم های گذشته و همه می دانند ، حالا دوباره به زمین مناسب درخت مورد نظرش رسیده. فضای مجازی مانند سم و کرم به جان این درخت افتاده و انگار هیچ گریزی از درگیر شدن با دنیای مجازی نیست. همان آونگ میان هیچ انگاری و خود بزرگ بینی حاصل از استفاده ناصحیح از پتانسیل بالای فضای مجازی.

یادداشت امیرعلی نصیری بر قهرمان در سینما سینما:
*در احاطه شبکه‌های اجتماعی/ کوتاه درباره «قهرمان» و حواشی پدید آمده پیرامون آن مایلم تا پیش از پرداختن به فیلم قهرمان، واپسین ساخته اصغر فرهادی، کمی حواشی پیش آمده برایش را مرور کنم؛ پس اگر علاقه‌مند به این مسائل نیستید، به پاراگراف سوم بروید. حمله به هنرمندی که به موفقیت دست می‌یابد، چیز جدیدی نیست (همان حکایت قطار و سنگ‌پرانی بچه‌ها)؛ اما نکته شگفت‌انگیز اینکه این بار نقد غیرمنصفانه و بی‌رحمانه اثر، پیش از نمایش بود. آن هم توسط ائتلافی از فیلمسازان، روزنامه‌نگاران و منتقدان ساکن داخل و خارج که با تمام توان و به‌صورتی هماهنگ در شبکه‌های اجتماعی صوتی و تصویری اقدام به تخریب فیلم و فیلمساز ـ حتی پیش از تماشا ـ کردند.
*این تلاش‌ها تاکنون در سه مقطع رخ داده است: پذیرفته شدن در جشنواره فیلم کن، کسب جایزه بزرگ از آن جشنواره و معرفی از سوی ایران به آکادمی اسکار. با این حساب، پیش‌بینی می‌شود که در دو موج دیگر نیز شاهدش باشیم: اکران فیلم در ایران و کسب احتمالی جایزه در اسکار؛ ناگفته نماند شخصاً فکر می‌کنم فیلم توان نامزدی در رشته‌های دیگری به‌غیر از بهترین فیلم بین‌المللی را هم دارد، مانند کارگردانی، فیلمنامه و بازیگر مرد اصلی. پس به اتاق فکر این دوستان خسته نباشید و آماده باش عرض می‌کنم!
*قهرمان روایت‌کننده داستان رحیم (امیر جدیدی) است که به دلیل ناتوانی در پرداخت بدهی‌اش در زندان به سر می‌برد، اما طی دو روز مرخصی در تلاش است شاکی خود را با پرداخت بخشی از بدهی متقاعد به پس‌گرفتن شکایت خود کند. او متوجه می‌شود نامزدش یک کیف پر از پول پیدا کرده، اما تصمیم می‌گیرد از این پول استفاده نکند. زمانی که خبر این اقدام انسان‌دوستانه او در شهر می‌پیچد، به چهره‌ای شناخته‌شده تبدیل می‌شود. اما اتفاق‌های بعدی آن‌گونه که برنامه‌ریزی‌شده پیش نمی‌رود.
*تصور می‌کنم قهرمان ـ که در مقایسه با آثار پیشین فرهادی قصه‌ای گسترده‌تر با شخصیت‌هایی بیشتر دارد ـ با توجه به حوادثی که در آن رقم می‌خورد و همچنین حواشی پیش آمده برای فرهادی که بالاتر اشاره شد، بیشتر حدیث نفس خود اوست. به همه عوامل فیلم تبریک می‌گویم و برایشان آرزوی موفقیت بیشتر دارم.


پیام خدا بنده‌لو، منتقد سینما:
*فرهادی حتی در تحسین شده‌ترین فیلمش (جدایی) هم نمی‌تواند بک‌گراند درستی از رابطه‌ها ترسیم کند: چه وجه اشتراکی میان سیمین و نادر بوده که ازدواج کرده‌اند. ضعفی که به پاشنه آشیل «قهرمان» تبدیل شده، چون نقاط عطف قصه هم وابسته به آن است.
*‏رحیم بابت بدهی سنگین به باجناق سابقش (بهرام) به زندان افتاده و خصومتی عمیق میان‌شان وجود دارد. چرا بهرام قبلا پول جهیزیه دخترش را به رحیم داده و بارها از او حمایت کرده؟ اصلا چه شده که رحیم از همسر سابقش جدا شده؟ همه چیز درباره گذشته رحیم با خانواده همسر سابقش، گنگ است.
*‏نازنین چرا این‌قدر کینه از رحیم به دل دارد که با رسوا کردنش، احتمال پس گرفتن پول جهیزیه خودش را کمرنگ کند؟
بدتر از بهرام،‌ فرخنده است. او چنان عاشق رحیم است که وقتی کیفی حاوی سکه‌های طلا می‌یابد، آن را برای پرداخت بدهی، در نظر می‌گیرد و بعد راضی می‌شود سکه‌ها را به صاحب برگردانند در ادامه برای رحیم، نقش بازی می‌کند و خودش را به خطر می‌اندازد. برای چه؟ حتی یک سکانس عاشقانه جذاب میان رحیم و فرخنده، نمی‌بینیم که حس‌شان را باور کنیم.
*درام با تصمیمات غیر عقلانی متعدد، جلو می‌رود که اگر فقط به رحیم مربوط بود، می‌شد با ساده بودن کاراکتر، توجیهش کرد. ‏ولی چرا اعضای خانواده رحیم هم حاضر می‌شوند کیف سکه‌ها را بی هیچ نشانه‌ای، به زنی ناشناس بدهند و چگونه مسئولان زندان، به یک تماس مشکوک، اعتماد می‌کنند؟‌ بیش از آن‌که برای بخت بد رحیم دل بسوزانیم، سردرگم می‌شویم که چرا باید او، فورا به قهرمان تبدیل گردد که بعد، به او مشکوک شوند؟
‏*فیلم‌های فرهادی، به لحاظ ریتم و تصویر، جذابیتی داشتند که گاه، ضعف‌های فیلمنامه را می‌پوشاند. اما این‌جا، با فیلمسازی کم حوصله مواجهیم که «زمان» برایش بی معنا است. دیالوگ‌هایی رو و بدون ایجاز و صحنه‌هایی کشدار. فیلم می‌توانست به راحتی نیم ساعت کوتاه‌تر شود.

‏*«قهرمان» در شیراز فیلمبرداری شده، ولی عملا تاثیری در فیلم ندارد («همه می‌دانند» به خوبی از ظرفیت بصری اسپانیا بهره برده بود). به شوخی می‌ماند که یک گزارش از شبکه استانی و روزنامه در شیراز،‌ چنین دیده و خوانده شود که رحیم را به قهرمان تبدیل کند. ‏کاراکتر رحیم با بازی امیر جدیدی (مجموعا سطح بازی‌ها خوب است) می‌تواند همدلی برانگیزد، ولی در مقایسه با کارنامه فرهادی و جدیدی، درخشان نیست.
‏*«قهرمان»‌ البته مستعد برداشت‌های فرامتنی زیاد درباره تاثیر شبکه‌های اجتماعی و مدیا و فساد در زندان‌ها و مشکلات مالی مردم ایران است. اما به اعتقاد من، تا این‌ها به کلیتی در خود فیلم تبدیل نشوند، ارزشی ندارند.

یک کاربر توئیتری هم در این باره نوشت"
سطح کشش قصه چیزی نزدیک به عالی است.
بازی امیر جدیدی رضایت بخش بود.
لحظاتی در فیلم وجود دارد که به شدت روی ناخودآگاه مخاطب اثر میگذارد(امری که ناشی از هوشمندی فیلمسازه)
ایراد در جای دیگری است....

برچسب ها
نسخه اصل مطلب