جستجو
رویداد ایران > رویداد > ورزشی > این کار را نکن آقای دایی!

این کار را نکن آقای دایی!

این کار را نکن آقای دایی!
خانه‌نشینی امثال دایی هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و تنها میدان را هر چه فراخ‌تر در اختیار اغیار و غیرمتخصصان قرار می‌دهد. در هر صورت این یک فرصت‌سوزی بزرگ است. کاش دایی این کار را با خودش و با فوتبال ایران نکند.
 روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «لیگ بیست‌ویکم فوتبال ایران که از دو هفته پیش آغاز شده، سومین فصل فوتبالی پیاپی است که خبری از علی دایی روی نیمکت مربیگری نیست. دایی از لیگ ششم حرفه‌ای که کارش را به عنوان مربی - بازیکن در سایپا شروع کرد و تنها عنوان قهرمانی لیگی‌اش را هم به دست آورد، تا پایان لیگ هجدهم تقریبا به‌طور بی‌وقفه مشغول به مربیگری بوده است؛ حالا یا در تیم ملی یا در تیم‌های باشگاهی مختلف. پس از قطع همکاری متشنج با سایپا اما، دایی از این صحنه کنار رفت و دوران خانه‌نشینی‌اش تا امروز نیز ادامه یافته است.
اوایل دوران غیبت دایی، این شایعه به‌طور پررنگ مطرح بود که او بنا به دلایلی «ممنوع‌الکار» شده است. خود شهریار اما در تازه‌ترین مصاحبه‌اش این موضوع را رد کرده. او می‌گوید شاید اوایل فشارها و مقاومت‌هایی وجود داشته، اما دو سال است که پیشنهادهای مختلف به دستش می‌رسد و خودش آنها را نمی‌پذیرد. دایی اگر واقعا تحت فشار بود، می‌توانست به چنین سوالی اصلا جواب ندهد. بنابراین به نظر می‌رسد حالا دیگر منعی برای حضور او در لیگ برتر وجود ندارد و این خود اوست که خانه‌نشینی را برگزیده. در این صورت باید گفت شهریار مرتکب اشتباه بزرگی شده که هم به ضرر خودش و هم به زیان فوتبال ایران است.
صد البته هر آدمی مختار است هر جور که صلاح می‌داند درباره زندگی‌اش تصمیم بگیرد اما شخصیتی در حد علی دایی ابعاد مختلفی دارد که بخشی از آن هم خواه‌ناخواه عمومی است. مردم ایران سال‌ها او را تماشا، تحسین و گاهی هم نقد و ملامت کرده‌اند. دایی هنوز با فاصله فراوان بین‌المللی‌ترین و مورد توجه‌ترین چهره فوتبال ایران به شمار می‌آید. در این شرایط، انزوای او حکم هدررفتن یک سرمایه ملی را دارد. حرف بر سر این نیست که دایی حتما و لزوما باید به دنیای مربیگری برگردد. او حتی همان زمان که تیم‌های مختلف را هدایت می‌کرد، مورد انتقاد بود و بسیاری عقیده داشتند لباس مدیریت برای شهریار برازنده‌تر است. دایی اما عاشق مربیگری بود و این کار را ترجیح می‌داد. با این وجود امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که علی دایی نه مربیگری می‌کند و نه تمایلی به حضور در عرصه مدیریت نشان می‌دهد. همین اواخر وقتی شایعه نامزدی او در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال مطرح شد، دایی همه‌ چیز را از بیخ و بن تکذیب کرد.
خب اگر قرار است کاپیتان و آقای گل تاریخی تیم ملی ایران نه اینجا باشد و نه آنجا، نه در زمین کشف استعداد کند و نه در بیرون از میدان از نفوذ و روابطش به سود کشورمان سود ببرد، پس نسبت او با «فوتبال» چیست؟ آیا این کفران نعمت نیست؟ یقینا مشکلاتی در ساختار فوتبال ایران وجود دارد که ممکن است نیروهای مختلف را دلسرد و ناامید کند، اما راهش خزیدن به کنج عافیت نیست. خانه‌نشینی امثال دایی هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و تنها میدان را هر چه فراخ‌تر در اختیار اغیار و غیرمتخصصان قرار می‌دهد. در هر صورت این یک فرصت‌سوزی بزرگ است. کاش دایی این کار را با خودش و با فوتبال ایران نکند.»

برچسب ها
نسخه اصل مطلب