جستجو
رویداد ایران > رویداد > ورزشی > حسین شمس: گروه ما «زهرمار» هم نبود؛ چه رسد به مرگ!

حسین شمس: گروه ما «زهرمار» هم نبود؛ چه رسد به مرگ!

حسین شمس: گروه ما «زهرمار» هم نبود؛ چه رسد به مرگ!
سرمربی اسبق تیم ملی فوتسال با انتقاد شدید از عملکرد ناظم الشریعه در تیم و با بیان اینکه ایران شانس زیادی برای قهرمانی آسیا ندارد، گفت: ابهت ایران در جام جهانی شکست و حالا نه تنها ما یک لشکر شکست خورده ایم بلکه حتی بازیکن جانشین هم برای تیم فعلی نداریم.

تیم ملی فوتسال ایران در رقابت های جام جهانی ۲۰۲۱ لیتوانی با وجود اینکه با قرعه مناسبی رو به رو شده بود اما هیچ گاه در حدواندازه های یک مدعی ظاهر نشد و سرانجام با شکست مقابل قزاقستان شگفتی ساز از رسیدن به نیمه نهایی بازماند و کارش در یک چهارم به پایان رسید.

حسین شمس سرمربی اسبق تیم ملی فوتسال که بعد از حذف ایران منتقد شماره یک ناظم الشریعه بود در گفت وگو با خبرآنلاین درباره اشتباهات بزرگ کادرفنی و البته آینده نه چندان درخشان تیم ملی در شرایط موجود صحبت کرد.

با توجه به قرعه و حریفان مرحله حذفی این تصور پیش آمد که تیم ملی فوتسال می تواند به راحتی فینالیست شود و جایگاه دوره گذشته خودش را ارتقا بدهد. چرا این اتفاق در لیتوانی رخ نداد؟

با توجه به اینکه تیم هیچ پشتوانه ای نداشت و حدود ۶ سال بود که اصلا دست نخورده بود، می توانستیم پیش بینی کنیم که تیم در جام جهانی نتیجه نمی گیرد. در ابتدا گفتند گروه ما گروه مرگ است اما همه دیدند حتی زهرمار هم نبود و تیم های ضعیفی حاضر بودند. آمریکا به ما دو گل زد و صربستان هم محلی ازاعراب نداشت و در نهایت به آرژانتین هم باختیم. بااین حال یک سری اتفاقت در جدول رخ داد که همه امیدوار شدند و مسیر به شکلی  شد که دیدیم تا فینال هیچ مشکلی نداریم. ازبکستان را بارها  برده بودیم و قزاقستان را هم حریف آسانی می دانستیم. به نظر من در تمرینات هیچ فشاری به بازیکنان نیامده بود. متاسفانه بعد از بازی با آمریکا و بردی که واقعا به زحمت به دست آمد همه احساس کردند که ایران تیمی نیست که بتواند مقابل بزرگان دوام بیاورد. ما با دو تیم خوب ملاقات کردیم که هردو رو باختیم؛ آرژانتین و قزاقستان. ابهت ایران در این مسابقات به شدت شکسته و به بزرگی آن خدشه وارد شد. من به آینده بسیار بدبین هستم. وقتی ازبکستان به ما ۸ گل می زند قطعا در آینده برای ما نقشه دارد؛ تایلند و ژاپن هم همین طور. متاسفانه ما نه تنها در جام جهانی خیلی بد نتیجه گرفتیم بلکه ابهت تیم هم شکست. با توجه به اینکه نود درصد تیم باید عوض شود مربی جدید تیم ملی باید از صفر شروع کند در حالی که در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست.

یکی از مواردی که به آن انتقاد شد میانگین سنی بازیکنان بود. ارزیابی شما از علت مسن بودن بازیکنان و عدم حضور جوانان در ترکیب تیم ملی چیست؟

من فکر می کنم اعتقادی به جوانان وجود نداشت. تیم به نسبت کلمبیا ۵ سال پیرتر شده بوده و برای اولین بار میانگین سنی ایران ۳۲ سال بود. متاسفانه هرچه کارشناسان و رسانه ها گفتند که تیم پیراست کسی اهمیت نداد. داستان عجیب تر اینکه مقابل شکل گرفتن تیم امید و "ب" هم مقاومت کردند. شکل گیری و آغاز فعالیت این تیم ها مصوب شده بود اما سرمربی تیم با مصاحبه هایش و مسخره کردن تیم ب با صحبت از تیم چ ز ح خ دال همه چیز لغو شد. حتی برخی را به انجام مصاحبه مجبو کردند که چرا به جای رسیدگی به تیم بزرگسالان، تیم جدید درست می کنید؟ این تیم ها هدفشان پشتوانه سازی بود اما انجام نشد و رئیس وقت فدراسیون چون ضعیف بود تحت تاثیر قرار گرفت و حتی گفت می خواهیم قهرمان جهان شویم. کار به جایی رسید که جوان ترین بازیکن ما ۲۵ ساله بود! تیم جوانان ایارن که در سال ۲۰۱۷ قهرمان شد حتی یک بازیکن در تیم بزرگسالان نداشت. ما خیلی امیدوار بودیم که سالار آقاپور برای کسب تجربه همراه تیم باشد اما این اتفاق نیفتاد و بازیکنی که معلوم بود با دنده شکسته نمی تواند برای تیم بازی کند اعزام شد اما حاضر نشدند یک جوان را به تیم اضافه کنند.

تشکیل تیم "ب" در فوتبال هم انجام شد اما آن هم خیلی زود به خط پایان رسید.

امیر قلعه نویی این کار را کرد وپرویز مظلومی را به عنوان مسئولش قرار داد. ما هم تیم زیر ۱۹ سال و زیر ۲۳ سال داشتیم. بازیکنان ۲۳ تا ۲۶ ساله یک شکاف هستند چرا که افرادی هستند که مربی تیم ملی آن ها را انتخاب نمی کند وسن شان به ۲۳ هم نمی خود. این خلا را تیم ب باید پر کند.ضمن اینکه سرمربی بزرگسالان می تواند از هر تیمی که می خواهد بازیکن انتخاب کند اما متاسفانه در فوتسال به شکلی با این موضوع برخورد کردند که فدراسیون تیم ب راتشکیل نداد و به این روز افتادیم. نه تنها یک لشکر شکست خورده ای بلکه حتی بازیکن جانشین هم نداریم. باید ۱۲ بازیکن جدید را انتخاب کنیم تا آن ها تجربه اندوزی کنند، بین المللی می شوند که این کار سختی است و ممکن است جام ملت ها را به همین دلیل از دست بدهیم. با شرایط فعلی من مطمئن نیستم که تیم بتواند قهرمان آسیا شود. سرمربی آینده برای ساخت تیم جدید باید زجر زیادی بکشد.


با توجه به اینکه اعلام کردید دیگر علاقه ای به سرمربی گری ندارید، در صورت پیشنهاد حضور در کمیته فنی فوتسال این عنوان را قبول می کنید؟

اگر کمیته فنی پیشنهاد بدهند حتما بررسی می کنم اما فعلا خبری نیست. دیگر وارد دنیای سرمربی گری نمی شوم؛ حتی پیشنهاد هم داشتم اما با توجه به اینکه شاگردانم روی نیمکت هستند روی آن را ندارم که مقابل آن ها قرار بگیرم. همه آن ها هم عالی هستند و فعلا به تدریس و فعالیتی غیر از مربی گری علاقمند هستم. طرحی برای استعدادیابی با کمک یکی از باشگاه ها در حال شکل گیری است اما هنوز رونمایی نشده و احتمالا هدایت آن را برعهده خواهم داشت.

اگر فدراسیون مایل به حضور شما به عنوان مدیرفنی در تیم ملی فوتسال باشد؛ چه پاسخی به آن می دهید؟

من نمی خواهم خودم کارفنی انجام بدهم اما رابطه مدیرفنی و سرمربی باید تعریف شود. اینطور نباشد که مدیرفنی در هرکاری دخالت کند یا سرمربی اصلا او را قبول نداشته باشد. من احساسم این است که ناصر صالح با توجه به اینکه مدرس است و چهره قابل قبولی هم به شمار می رود می تواند گزینه خوبی برای این سمت باشد اما همان طور که گفتم همه چیز به تعریف این جایگاه و رابطه با سرمربی دارد. سال گذشته وحید شمسایی یک بازیکن بزرگ را اخراح کرد و پای آن کارش هم ایستاد و نظم تیمی قابل قبولی را اجرا کرد.  افضل هم زیربار بازیکن سالاری نمی رود. به اعتقاد من چنین افرادی که خودشان در سطح ملی بازی کردند به بازیکنان باج نمی دهند و هرکدام که انتخاب شوند می توانند تیم ملی را بگردانند اما باید بزرگتر کنار تیم باشد؛ آن هم با یک رابطه تعریف شده که در کار مشکل ایجاد نشود.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب