روایت خاله نقی در سریال پایتخت؛ از کشف تصادفی تا شفاف سازی درباره یک شایعه
سکینهخاتون شفافی که در نقش «عسل خاله» سریال پایتخت به ایفای نقش پرداخت از صفبستن برای گرفتن عکس یادگاری با خودش میگوید.
سریالهای تلویزیونی پایتخت با اقبال عمومی زیادی مواجه شد و تاکنون ۶ فصل این سریال ساخته و پخش شد، هر چند برخی خواص از ابتدا انتقاداتی به این سریال داشتند اما عدهای به تمجید و تقدیر از این سریال میپرداختند که این مسئله بیانگر عمق و گستردگی کار است که سلایق مختلف را به خود مشغول کرده است.
سکینهخاتون شفافی«عسل خاله» این سریال با صدای خاص، سرعت در گفتار، دیالوگهای مورد استفاده مادران و مادربزرگهای مازندرانی از این کاراکتر چهرهای خاص و مهربان ساخته است.
کشف تصادفی
سکینهخاتون شفافی متولد ۱۳۱۹ در ساری است که در سال ۱۳۳۳ ازدواج و به شیرگاه مهاجرت کرد.
وی قبل از سریال پایتخت تجربه بازی در فیلم و سریالی را نداشت درباره نحوه آشنایی و جذب در سریال اینگونه توضیح میدهد: « در مسیر تردد من سریال پایتخت در شیرگاه در حال فیلمبرداری بود، گاه و بیگاه از مکان فیلمبرداری آن رد میشدم و معمولا برای تماشا نمیایستادم،اما اروزی آقای مقدم کارگردان این سریال به من سلام کرد و گفت که این همه مردم در زمان فیلمبرداری ما را تماشا میکنند و شما تماشا نمیکنید ؟ ـ آیا شما علاقه دارید در سریال بازی کنید؟ ـ این شد که دو روز بعد یک ماشین برای من فرستادن تا در این سریال بازی کنم.
شفاهی ادامه میدهد؛ کشف تصادفی چهرهای که بر دلها نشست را میتوان تبحر یک کارگران کار کشته ذکر کرد، اما باید عنوان کنم برای بازی استرسی نداشتم و در برخی قسمتهای سریال از اول تا آخر سریال پایتخت حضور داشتم اما در قسمت چهارم فقط صدای «عسلخاله» پخش بود.
سکینه خاتون شفافی با اشاره به اینکه مدتی شایعه درباره نسبت من با آقای تنابنده پخش شده بود گفت : من مادر ارسطو و خاله نقی در سریال بودم و خاله واقعی نقی ( محسن تنابنده) نیستم، برخورد و احترام عوامل سریال را بیاندازه محترمانه و صمیمی توصیف کرد و گفت: قرارداد مالی در این کار نبستم اما هدایایی دریافت کردم.
وی میگوید؛ نقی ( محسن تنابنده) میگفت که شما واقعا خاله من هستی ـ ارسطو ( احمد مهرانفر) هم میگفت که «شما جان و نفس من هستی».
صفبستن برای عکس با «عسل خاله» سریال پایتخت
این بانوی مازندرانی با بیان اینکه برای عکسگرفتن با «عسل خاله» در هنگام فیلمبرداری صف میبستند تا عکس یادگاری بگیرند، اضافه کرد؛ بعد از پخش سریال نیز هر روز ۱۰ تا ۳۰ نفر از استانهای دیگر میآمدند و در خانهای که فیلمبرداری شد و الان محل بومگردی است، سکونت پیدا میکنند.
روزانه عدهای پرسان پرسان برای عکسگرفتن با «عسل خاله» که خانهاش در نزدیکی محل فیلمبرداری است پیدا میکنند و «عسل خاله» هم درباره خستگی از حضور مداوم مهمانان برای عکسگرفتن، گفت: خسته نمیشوم.
خانم شفاهی میگوید؛ از صدا و سیمای مازندران و تئاتر قائمشهر برای بازیگری به من پیشنهاد شد ولی به دلیل درد پا قبول نکردم اما به صورت انفرادی در جشنوارهها و مراسمهای مختلف ملی و استانی حاضر شدم و مهمان ویژه آن بودم.
سکینهخاتون شفافی به خاطرات خوب خود از سریال پایتخت اشاره میکند و ادامه میدهد: به دلیل اینکه سواد نداشتم، متن را نویسندگان به من میگفتند و من بیان میکردم و به ندرت صحبتهای من نیاز به تکرار فیلمبرداری داشت.
اقبال عمومی به سریال پایتخت
نوع نگاه کارگردان و بازیگران حرفهای، کشف و نوع برخورد و استفاده از ظرفیت پایتخت برای توسعه شهرستان و استان که اقبال عمومی گستردهای داشت را میتوان از مشاوران املاک شهرستان سوادکوهشمالی و کارشناسان توسعه فرهنگی و اجتماعی پرسید.
سکینهخاتون شفافی«عسل خاله» این سریال با صدای خاص، سرعت در گفتار، دیالوگهای مورد استفاده مادران و مادربزرگهای مازندرانی از این کاراکتر چهرهای خاص و مهربان ساخته است.
کشف تصادفی
سکینهخاتون شفافی متولد ۱۳۱۹ در ساری است که در سال ۱۳۳۳ ازدواج و به شیرگاه مهاجرت کرد.
وی قبل از سریال پایتخت تجربه بازی در فیلم و سریالی را نداشت درباره نحوه آشنایی و جذب در سریال اینگونه توضیح میدهد: « در مسیر تردد من سریال پایتخت در شیرگاه در حال فیلمبرداری بود، گاه و بیگاه از مکان فیلمبرداری آن رد میشدم و معمولا برای تماشا نمیایستادم،اما اروزی آقای مقدم کارگردان این سریال به من سلام کرد و گفت که این همه مردم در زمان فیلمبرداری ما را تماشا میکنند و شما تماشا نمیکنید ؟ ـ آیا شما علاقه دارید در سریال بازی کنید؟ ـ این شد که دو روز بعد یک ماشین برای من فرستادن تا در این سریال بازی کنم.
شفاهی ادامه میدهد؛ کشف تصادفی چهرهای که بر دلها نشست را میتوان تبحر یک کارگران کار کشته ذکر کرد، اما باید عنوان کنم برای بازی استرسی نداشتم و در برخی قسمتهای سریال از اول تا آخر سریال پایتخت حضور داشتم اما در قسمت چهارم فقط صدای «عسلخاله» پخش بود.
سکینه خاتون شفافی با اشاره به اینکه مدتی شایعه درباره نسبت من با آقای تنابنده پخش شده بود گفت : من مادر ارسطو و خاله نقی در سریال بودم و خاله واقعی نقی ( محسن تنابنده) نیستم، برخورد و احترام عوامل سریال را بیاندازه محترمانه و صمیمی توصیف کرد و گفت: قرارداد مالی در این کار نبستم اما هدایایی دریافت کردم.
وی میگوید؛ نقی ( محسن تنابنده) میگفت که شما واقعا خاله من هستی ـ ارسطو ( احمد مهرانفر) هم میگفت که «شما جان و نفس من هستی».
صفبستن برای عکس با «عسل خاله» سریال پایتخت
این بانوی مازندرانی با بیان اینکه برای عکسگرفتن با «عسل خاله» در هنگام فیلمبرداری صف میبستند تا عکس یادگاری بگیرند، اضافه کرد؛ بعد از پخش سریال نیز هر روز ۱۰ تا ۳۰ نفر از استانهای دیگر میآمدند و در خانهای که فیلمبرداری شد و الان محل بومگردی است، سکونت پیدا میکنند.
روزانه عدهای پرسان پرسان برای عکسگرفتن با «عسل خاله» که خانهاش در نزدیکی محل فیلمبرداری است پیدا میکنند و «عسل خاله» هم درباره خستگی از حضور مداوم مهمانان برای عکسگرفتن، گفت: خسته نمیشوم.
خانم شفاهی میگوید؛ از صدا و سیمای مازندران و تئاتر قائمشهر برای بازیگری به من پیشنهاد شد ولی به دلیل درد پا قبول نکردم اما به صورت انفرادی در جشنوارهها و مراسمهای مختلف ملی و استانی حاضر شدم و مهمان ویژه آن بودم.
سکینهخاتون شفافی به خاطرات خوب خود از سریال پایتخت اشاره میکند و ادامه میدهد: به دلیل اینکه سواد نداشتم، متن را نویسندگان به من میگفتند و من بیان میکردم و به ندرت صحبتهای من نیاز به تکرار فیلمبرداری داشت.
اقبال عمومی به سریال پایتخت
نوع نگاه کارگردان و بازیگران حرفهای، کشف و نوع برخورد و استفاده از ظرفیت پایتخت برای توسعه شهرستان و استان که اقبال عمومی گستردهای داشت را میتوان از مشاوران املاک شهرستان سوادکوهشمالی و کارشناسان توسعه فرهنگی و اجتماعی پرسید.