جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > چرا سهم روزنامه‌ها در بازار تقاضای مخاطبان کمتر از یک درصد است؟  

چرا سهم روزنامه‌ها در بازار تقاضای مخاطبان کمتر از یک درصد است؟  

چرا سهم روزنامه‌ها در بازار تقاضای مخاطبان کمتر از یک درصد است؟  
یافته‌های نظرسنجی اخیر ایسپا نشان می‌دهد دو دهم درصد پاسخ‌دهندگان اخبار را از روزنامه‌ها می‌خوانند، «گزارش مطبوعات ایران ۱۳۹۸-۱۳۹۰» پیشتر ضمن اذعان کاهش اقبال مردم به روزنامه‌ها، این وضع را ناشی از عوامل مختلفی چون مسائل اقتصادی و بی‌اعتمادی شهروندان به مطبوعات دانسته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) به منظور پایش افکار عمومی در ارتباط با نحوه پیگیری اخبار روز جامعه، روزهای ۲۱ تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۰، نظرسنجی را در مقیاس ملی و با شیوه مصاحبه تلفنی انجام داده است.
جهت بررسی نحوه پیگیری اخبار روز جامعه توسط پاسخگویان در سوالی پرسیده شد: شما اخبار روز جامعه را بیشتر از چه طریقی پیگیری می کنید؟ پاسخگویان فقط می‌توانستند یک گزینه را انتخاب کنند. ۴۲.۱ درصد پاسخگویان در پاسخ به این سوال صداوسیما، ۴۱.۴ درصد فضای مجازی (رسانه‌های اجتماعی و سایت‌های خبری)، ۵.۱ درصد شبکه‌های ماهواره‌ای، ۲ درصد دوستان و آشنایان، دو دهم درصد روزنامه‌ها و ۶.۹ درصد سایر موارد را انتخاب کرده‌اند، ۲.۳ درصد نیز به این سوال پاسخ ندادند.
مقایسه این نتایج با یافته‌های پیشین ایسپا نشان می‌دهد، پیگیری اخبار روز از طریق روزنامه‌ها در شهریور ۱۴۰۰ نسبت به اسفند ۱۳۹۷، ۱.۶ درصد کاهش یافته است. در مقابل استفاده از فضای مجازی به عنوان منبع کسب خبر در این بازه زمانی بیش از ۱۵ درصد افزایش یافته است. تلخ‌ترین آمار این نظرسنجی مربوط به بخش مطبوعات است. روزنامه‌ها که زمانی اصلی‌ترین منبع مردم برای کسب اخبار دست‌اول بودند، در حال حاضر جایگاه خود را از دست داده و سهم اندکی از اقبال افکار عمومی (بین ۰.۲ تا ۱.۸ درصد) را از آن خود کرده‌اند.
چرایی و چگونگی کاهش تیراژ مطبوعات در «گزارش مطبوعات ایران؛ ۱۳۹۸-۱۳۹۰»
گزارش مطبوعات ایران؛ ۱۳۹۸-۱۳۹۰ نوشته سعید ارکان‌زاده‌یزدی که از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اخیرا (در شمارگان محدود) منتشر شده ضمن تایید فرضیه کاهش مخاطبان روزنامه‌ها، چرایی و چگونگی این موضوع را تحلیل می‌کند.
در بخشی از این پژوهش با تاکید بر این که مشکل اعتماد به رسانه ها یک مشکل دو طرفه است نوشته شده: همانطور که مردم به مطبوعات اعتماد کافی ندارند، نشریات چاپی نیز محتواهایی را که شهروندان خواهان دریافت آن هستند تولید نمی کنند. محدودیت هایی که بر مطبوعات اعمال می شود ممکن است در تولید محتواهای مورد نیاز شهروندان اثر بگذارد. اما همه مسئله به بسته بودن دست و پای رسانه‌های چاپی ارتباط ندارد و در موارد متعدد دیده می‌شود این محتواهای بی کیفیت ناشی از نادیده گرفتن رویدادهای با ارزش خبری بالا یا برخورد سطحی با آنهاست که علتش بی حوصلگی و بی انگیزگی یا نبود یک ابتکار عمل و توان حرفه‌ای میان روزنامه‌نگاران است.
بی‌اعتمادی شهروندان به مطبوعات یک‌شبه ایجاد نشده است
ارکان‌زاده می‌افزاید: بی‌اعتمادی شهروندان به مطبوعات حاصل فرآیندی به قدمت دو دهه است و چنین نیست که یک‌شبه و ناگهانی ایجاد شده باشد. مطبوعات در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ توانسته بودند خوانندگان زیادی را به خود جلب کنند و بعد از دو دهه سکون دوباره اوج بگیرند و در جامعه اثرگذار باشد.
محقق گزارش مطبوعات ایران؛ ۱۳۹۸-۱۳۹۰ با اشاره به اعتمادی که خدشه‌دار شده توضیح داده است: ایجاد اعتماد از مخاطبان و حفظ آن، یکی از کارهای دشوار و ظریف مطبوعات است که لازمه و شرط اساسی کار مطبوعات موفق نیز به شمار می‌رود. نکته اینجاست که اعتماد به رسانه و مطبوعات، یک‌شبه ایجاد نمی‌شود و باید مدت‌ها تلاش کرد تا این اعتماد به‌تدریج ریشه بدواند و بتواند مخاطب را با خود همراه سازد. ولی همین اعتماد می‌تواند با چند خطای حرفه‌ای یا به چند علت برون سازمانی از نشریات رخت بربندد.
نمی‌توان همه چیز را به گردن فضای مجازی انداخت
این گزارش در ادامه به روند جهانی توسعه رسانه های اجتماعی نگاهی انداخته و آورده است: درست است که طی روندی جهانی، توسعه رسانه های اجتماعی و آنلاین بودن کسب اطلاعات از فضای مجازی باعث شده مخاطبان مطبوعات کمتر شوند، اما مورد خاص ایران ممکن است با این رویکرد متفاوت باشد. نکته در اینجاست که برخی محدودیت‌های مطبوعات ایران در ایران که از ۲۰ سال پیش تشدید شده، در کنار توسعه فناوری، نقش پررنگی در کاهش تیراژ مطبوعات و دست کشیدن مردم از دنبال کردن رسانه‌های چاپی بازی کرده است. بنابراین نمی‌توان همه رویگردانی مردم از مطبوعات در ایران را به گردن فضای مجازی انداخت.
بنا به این گزارش به دلیل اینکه شهروندان طی سال‌های متمادی به مطبوعات رسمی بی‌اعتماد شده‌اند، به تدریج از آنها فاصله گرفته‌اند و این فاصله به کاهش مخاطبان و افت تیراژ نشریات منجرشده است. نشریات به دلیل فشار نهادهای نظارتی نتوانسته‌اند آنچه مردم از آنها در انعکاس رویدادهای جامعه و تحلیلی و وقایع روز انتظار دارند برآورده سازند و مخاطبان که نیازهای خبری خود را در روزنامه‌ها بی پاسخ می‌دیدند، به رسانه های جایگزین متوسل شدند.
ضعف روزنامه‌نگاری محلی
محقق در ادامه ضعف روزنامه‌نگاری محلی را یکی از مشکلات اصلی خوانده و نوشته است: روزنامه نگاری محلی در ایران چندان پا نگرفته است و شهروندانی که در استان‌های دور از مرکز زندگی می‌کنند، انعکاس حرفه‌ای مشکلات خود را در مطبوعات نمی‌بینند. شهرهای بزرگ همچون اصفهان، شیراز و مشهد روزنامه هایی دارند که تا حدی می‌تواند به طور حرفه‌ای جامعه محلی آنها را آنجا را پوشش دهد اما در بیشتر استان‌ها جای چنین مطبوعاتی خالی است. روزنامه‌نگاری در خارج از تهران مناسبات اقتصادی و حرفه ای خاص خود را دارد که از جنبه‌های مختلف مغایر با اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری است.
گزارش مطبوعات ایران؛ ۱۳۹۸-۱۳۹۰ در یک نگاه کلی این‌گونه نتیجه‌گیری کرده است: مطبوعات ایران نسبت به دو دهه قبل بسیار ضعیف شدند و نظام ارتباطی کشور عملا رو به زوال است. برخلاف آنچه گفته می‌شود که تاریخ قالب چاپی رسانه‌ها به انتها رسیده؛ شرایط فرهنگی و سیاسی ایران نشان می‌دهد در صورت باز شدن فضای مطبوعاتی کشور، نشریات چاپی همچنان می‌توانند مخاطبان را جذب کنند و با افزایش شمار مخاطبان اقتصاد خود را احیا کنند و روی پای خود بایستند.
به گزارش ایرنا، جامعه آماری نظرسنجی ایسپا کلیه شهروندان ۱۸ سال به بالای ساکن در مناطق شهری و روستایی کل کشور و تعداد نمونه آن ۱۵۸۱ نفر بود. ۵۰.۲ پاسخگویان این نظرسنجی مرد و ۴۹.۸ درصد زن؛ ۲۷ درصد پاسخگویان در رده سنی ۱۸ تا ۲۹ سال، ۴۵.۸ درصد در رده سنی ۳۰ تا ۴۹ سال و ۲۷.۲ درصد در رده سنی ۵۰ سال و بالاتر قرار داشتند. همچنین ۳۸.۳ درصد پاسخگویان در مراکز استان، ۳۵.۶ درصد در شهرهای کوچک‌تر و ۲۶.۱ درصد در روستاها سکونت داشتند.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب