از خط و نشان کشیدن برای بازیگر سریال گاندو تا اعتراض خانم بازیگر به میهمانیهای شبانه / شروط عجیب برای هنرمندان
هالیوود برای سیاستهای آمریکاییها و صهیونیستها ماله کشی میکند، اما برخی فیلمسازان ما حتی نسبت به پذیرش واقعیتها واکنش نشان میدهند.
اخیراً سوگل طهماسبی، بازیگر سریال گاندو ۲ در نشست عوامل این سریال با رئیس سازمان صدا و سیما به موضوع مهمی اشاره کرد که نمونه آن را قبلاً هم دیده ایم. او به این مضمون گفت: «در دو، سه روز که دو، سه تا دفتر برای کار رفتم، تا متوجه شدند که من در گاندو بازی کردم، شروع کردند به اینکه نفی کنند من را، که چرا رفتی؟»
چنین سخنی هرچند دردآور است، اما به خوبی نشان میدهد که چرا هالیوود میتواند برای سیاستهای آمریکاییها و صهیونیستها ماله کشی کند، اما برخی فیلمسازان ما حتی توانایی بیان واقعیتهای موجود در کشورمان را، که مایه افتخار ما است، ندارند. وقتی فیلمساز ما هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده است، بنابراین انتظاری هم نمیتوان از آن داشت که از پیله خود بیرون بیاید!
واقعاً جای سؤال است که آیا این عده دردشان گرفته که عدهای از سربازان گمنام این مرز و بوم، MI۶ را به زانو درآورده و انگشت به دهان گذاشته اند؟ و اینکه آیا عدهای در داخل ایران که نام هنرمند ایرانی را یدک میکشند از انگلیسی ها، خبیثتر هستند؟ چرا که نمیخواهند فیلمی درباره جنایات انگلیس ساخته شود. این موضوع میتواند مصداق همان دیالوگ آقامحمد مبنی بر تلاش سرویسهای جاسوسی بر اثرگذاری روی برخی فعالان هنری در داخل کشور باشد.
هر چند که یک جریان معلوم الحال سعی داشت تا گاندو ۲ را وارد بازیهای سیاسی کند و آن را حزبی نشان دهد، اما نمیتوان انکار کرد که گاندو ۲ یک فیلم ضد انگلیسی و جاسوسی است و برای نشان دادن قدرت اطلاعاتی ایران ساخته شده است. البته طبیعی است که جریان نفوذ، بر روی هوا کار نمیکند بلکه عدهای را در داخل تحت تأثیر خود قرار میدهد و از طریق آنها، قصد ضربه زدن به کشور و مردم را دارد. در هر صورت بعد از سالها دیگر معلوم شده است که کدام جریان سیاسی در داخل کشور نقطه امید غربیها است.
اما به احتمال زیاد، سخنانی که خانم طهماسبی گفته است، چه بسا برای سایر بازیگران گاندو نیز اتفاق افتاده و یا میافتد و جای تعجب هم ندارد. این اتفاقات همواره برای بازیگرانی که نسبت به مردم و کشور خود تعهد دارند، اتفاق میافتد. سال ۹۵، امین حیایی، بازیگر فیلم «قلادههای طلا»، که یک فیلم با محوریت فتنه ۸۸ بود، با حضور در برنامه «هفت» شبکه سه، به این مضمون گفت: «خیلیها سعی کردند من را بعد از بازی در این فیلم بایکوت کنند. از میان همکاران بعضا صمیمی و نزدیک بوده اند که گفتند اگر امین حیایی سر یک پروژهای باشد ما حاضر به حضور در فیلم نیستیم، چون او محبوبیتش را از دست داده است!»
البته ناگفته نماند که ناهنجاریهای موجود در عرصه فیلمسازی کشور به پایین بودن سطح فکر برخی فیلمسازان هم ختم نمیشود و در گذشته، برخی هنرمندان از پشت پرده انتخاب بازیگران در فیلمها خبر داده اند. مثلاً سال گذشته، خبرگزاری میزان طی مصاحبهای با مرجانه گلچین، به نقل از این بازیگر نوشت: «یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفا باید به میهمانی شبانه برود، اگر آنجا بود نقش به وی میرسد و اگر نه باید سالها خانه نشین شود، چطور اسم این وضعیت را بگذاریم سینما، هیچکس از پول بدش نمیآید، اما من حاضر نیستم در این فیلمها بازی کنم.»
در هر صورت به نظر میرسد که نان عدهای از فیلمسازان کشور، در فیلمهای سخیف و دم دستی و یا ساخت دلقک کاریهای بساز و بفروشی است. از طرفی بی تفاوتی نسبت به مسائل مهم کشور نیز نه تنها برای بعضی از فیلمسازان به یک عادت تبدیل شده، بلکه این عده، بعضی از هنرمندانی که با اعتقاد راسخ برای مردم و کشور خودشان فیلم بازی میکنند را نیز تحت فشار قرار میدهند.
با این حساب پشت کردن به وطن و تن دادن به مهمانی شبانه جزو شروط جدید برخی فعالان عرصه فیلم برای بازی دادن به هنرمندان تبدیل شده است.
چنین سخنی هرچند دردآور است، اما به خوبی نشان میدهد که چرا هالیوود میتواند برای سیاستهای آمریکاییها و صهیونیستها ماله کشی کند، اما برخی فیلمسازان ما حتی توانایی بیان واقعیتهای موجود در کشورمان را، که مایه افتخار ما است، ندارند. وقتی فیلمساز ما هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده است، بنابراین انتظاری هم نمیتوان از آن داشت که از پیله خود بیرون بیاید!
واقعاً جای سؤال است که آیا این عده دردشان گرفته که عدهای از سربازان گمنام این مرز و بوم، MI۶ را به زانو درآورده و انگشت به دهان گذاشته اند؟ و اینکه آیا عدهای در داخل ایران که نام هنرمند ایرانی را یدک میکشند از انگلیسی ها، خبیثتر هستند؟ چرا که نمیخواهند فیلمی درباره جنایات انگلیس ساخته شود. این موضوع میتواند مصداق همان دیالوگ آقامحمد مبنی بر تلاش سرویسهای جاسوسی بر اثرگذاری روی برخی فعالان هنری در داخل کشور باشد.
هر چند که یک جریان معلوم الحال سعی داشت تا گاندو ۲ را وارد بازیهای سیاسی کند و آن را حزبی نشان دهد، اما نمیتوان انکار کرد که گاندو ۲ یک فیلم ضد انگلیسی و جاسوسی است و برای نشان دادن قدرت اطلاعاتی ایران ساخته شده است. البته طبیعی است که جریان نفوذ، بر روی هوا کار نمیکند بلکه عدهای را در داخل تحت تأثیر خود قرار میدهد و از طریق آنها، قصد ضربه زدن به کشور و مردم را دارد. در هر صورت بعد از سالها دیگر معلوم شده است که کدام جریان سیاسی در داخل کشور نقطه امید غربیها است.
اما به احتمال زیاد، سخنانی که خانم طهماسبی گفته است، چه بسا برای سایر بازیگران گاندو نیز اتفاق افتاده و یا میافتد و جای تعجب هم ندارد. این اتفاقات همواره برای بازیگرانی که نسبت به مردم و کشور خود تعهد دارند، اتفاق میافتد. سال ۹۵، امین حیایی، بازیگر فیلم «قلادههای طلا»، که یک فیلم با محوریت فتنه ۸۸ بود، با حضور در برنامه «هفت» شبکه سه، به این مضمون گفت: «خیلیها سعی کردند من را بعد از بازی در این فیلم بایکوت کنند. از میان همکاران بعضا صمیمی و نزدیک بوده اند که گفتند اگر امین حیایی سر یک پروژهای باشد ما حاضر به حضور در فیلم نیستیم، چون او محبوبیتش را از دست داده است!»
البته ناگفته نماند که ناهنجاریهای موجود در عرصه فیلمسازی کشور به پایین بودن سطح فکر برخی فیلمسازان هم ختم نمیشود و در گذشته، برخی هنرمندان از پشت پرده انتخاب بازیگران در فیلمها خبر داده اند. مثلاً سال گذشته، خبرگزاری میزان طی مصاحبهای با مرجانه گلچین، به نقل از این بازیگر نوشت: «یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفا باید به میهمانی شبانه برود، اگر آنجا بود نقش به وی میرسد و اگر نه باید سالها خانه نشین شود، چطور اسم این وضعیت را بگذاریم سینما، هیچکس از پول بدش نمیآید، اما من حاضر نیستم در این فیلمها بازی کنم.»
در هر صورت به نظر میرسد که نان عدهای از فیلمسازان کشور، در فیلمهای سخیف و دم دستی و یا ساخت دلقک کاریهای بساز و بفروشی است. از طرفی بی تفاوتی نسبت به مسائل مهم کشور نیز نه تنها برای بعضی از فیلمسازان به یک عادت تبدیل شده، بلکه این عده، بعضی از هنرمندانی که با اعتقاد راسخ برای مردم و کشور خودشان فیلم بازی میکنند را نیز تحت فشار قرار میدهند.
با این حساب پشت کردن به وطن و تن دادن به مهمانی شبانه جزو شروط جدید برخی فعالان عرصه فیلم برای بازی دادن به هنرمندان تبدیل شده است.