اسرار اسیدپاشی به مرد ۸۰ ساله
قربانی ۸۰ ساله اسیدپاشی مدعی است که بهخاطر شک بیمورد همسرش، هدف انتقامجویی شوهر و برادر یک زن جوان قرار گرفته است.
به گزارش روزنامه همشهری، حدود ۲ هفته قبل مردی ۸۰ ساله برای انجام کاری از خانهاش خارج شده بود که در کوچهای خلوت ۲ مرد که نقاب بهصورت داشتند و سوار بر موتورسیکلت بودند سد راهش شدند و بهصورتش اسید پاشیدند و فرار کردند. پیرمرد که از ناحیه صورت و دست دچار سوختگی شده بود و فریادزنان از مردم کمک میخواست، با کمک رهگذران به بیمارستان منتقل شد.
در این مدت مرد ۸۰ ساله در بیمارستان تحت مداوا بود تا این که پس از مرخص شدن از بیمارستان راهی اداره پلیس شد و گفت که عاملان اصلی اسیدپاشی را میشناسد.
او با شکایت از مردی جوان و برادرزنش گفت: اوضاع مالی من خوب است و در کارهای خیر فعالیت زیادی دارم و سعی کردهام به خیلیها کمک کنم؛ از جمله زنی که چند وقت قبل با او در مطب دکتر آشنا شدم. آن روز وقتی در مطب منتظر نوبتم بودم، زنی جوان سر صحبت را باز کرد و از مشکلات زندگیاش گفت. میگفت که شوهرش بیکار است و زندگی برایشان سخت شده است. دلم به حال زن جوان سوخت و به او قول دادم که حتما کمکش کنم.
وی ادامه داد: آن روز شماره موبایلش را گرفتم تا اگر کاری برای شوهرش پیدا شد به او زنگ بزنم. پس از آن با زن جوان در تماس بودم اما همسرم به ماجرا مشکوک شد. او که دچار سوءظن شده بود بیخبر از من، شماره موبایل زن جوان را از گوشیام برداشت و با او تماس گرفت. آن روز ظاهرا گوشی زن جوان در دست برادرش بوده و همسرم به او گفته بود که من و زن جوان ارتباط پنهانی داریم و خواسته بود کاری کند که آن زن از زندگی ما خارج شود.
مرد ۸۰ ساله گفت: پس از این تماس، زن جوان به من زنگ زد و با عصبانیت ماجرای تماس همسرم را تعریف کرد و گفت که آبرویش نزد خانوادهاش رفته است. این درحالی بود که هیچ ارتباطی بین ما نبود و همسر من فقط دچار یک شک بیمورد شده بود. پس از آن دیگر تماسی بین ما رد و بدل نشد تا این که این اتفاق افتاد و من مطمئن هستم که اسیدپاشی کار برادر و همسر آن زن است. آنها به تصور این که ما باهم ارتباط پنهانی داریم، نقشه انتقامجویی کشیده و به روی من اسید پاشیدهاند.
انکار مظنونان با شکایت پیرمرد، پرونده اسیدپاشی پیش روی قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و تحقیقات شروع شد. مأموران در گام نخست به محل حادثه رفتند و دوربینهای مداربستهای که در آن محدوده بود را مورد بازبینی قرار دادند. تصاویر ثبت شده نشان میداد که ۲ مرد نقابدار، پلاک موتورشان را مخدوش کرده و از ساعاتی قبل به انتظار مرد ۸۰ ساله نشسته و پس از اسیدپاشی به سرعت فرار کرده بودند. در ادامه، قاضی دستور احضار ۲ مردی که شاکی به آنها مظنون بود را صادر کرد. آنها اما اسیدپاشی را انکار کردند و در این میان برادر زن جوان گفت: روزی که همسر شاکی به من زنگ زد و گفت به همسرش مشکوک شده و فکر میکند با خواهرم رابطه دارد، عصبانی شدم و با خواهرم صحبت کردم اما وقتی فهمیدم که ماجرا ارتباط پنهانی نبوده و شاکی قصد خیر داشته مسئله برایم حل شد. ما بیگناه هستیم و نقشی در اسیدپاشی نداریم. با انکار ۲ مظنون پرونده تحقیقات برای کشف راز این اسیدپاشی ادامه دارد.
در این مدت مرد ۸۰ ساله در بیمارستان تحت مداوا بود تا این که پس از مرخص شدن از بیمارستان راهی اداره پلیس شد و گفت که عاملان اصلی اسیدپاشی را میشناسد.
او با شکایت از مردی جوان و برادرزنش گفت: اوضاع مالی من خوب است و در کارهای خیر فعالیت زیادی دارم و سعی کردهام به خیلیها کمک کنم؛ از جمله زنی که چند وقت قبل با او در مطب دکتر آشنا شدم. آن روز وقتی در مطب منتظر نوبتم بودم، زنی جوان سر صحبت را باز کرد و از مشکلات زندگیاش گفت. میگفت که شوهرش بیکار است و زندگی برایشان سخت شده است. دلم به حال زن جوان سوخت و به او قول دادم که حتما کمکش کنم.
وی ادامه داد: آن روز شماره موبایلش را گرفتم تا اگر کاری برای شوهرش پیدا شد به او زنگ بزنم. پس از آن با زن جوان در تماس بودم اما همسرم به ماجرا مشکوک شد. او که دچار سوءظن شده بود بیخبر از من، شماره موبایل زن جوان را از گوشیام برداشت و با او تماس گرفت. آن روز ظاهرا گوشی زن جوان در دست برادرش بوده و همسرم به او گفته بود که من و زن جوان ارتباط پنهانی داریم و خواسته بود کاری کند که آن زن از زندگی ما خارج شود.
مرد ۸۰ ساله گفت: پس از این تماس، زن جوان به من زنگ زد و با عصبانیت ماجرای تماس همسرم را تعریف کرد و گفت که آبرویش نزد خانوادهاش رفته است. این درحالی بود که هیچ ارتباطی بین ما نبود و همسر من فقط دچار یک شک بیمورد شده بود. پس از آن دیگر تماسی بین ما رد و بدل نشد تا این که این اتفاق افتاد و من مطمئن هستم که اسیدپاشی کار برادر و همسر آن زن است. آنها به تصور این که ما باهم ارتباط پنهانی داریم، نقشه انتقامجویی کشیده و به روی من اسید پاشیدهاند.
انکار مظنونان با شکایت پیرمرد، پرونده اسیدپاشی پیش روی قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و تحقیقات شروع شد. مأموران در گام نخست به محل حادثه رفتند و دوربینهای مداربستهای که در آن محدوده بود را مورد بازبینی قرار دادند. تصاویر ثبت شده نشان میداد که ۲ مرد نقابدار، پلاک موتورشان را مخدوش کرده و از ساعاتی قبل به انتظار مرد ۸۰ ساله نشسته و پس از اسیدپاشی به سرعت فرار کرده بودند. در ادامه، قاضی دستور احضار ۲ مردی که شاکی به آنها مظنون بود را صادر کرد. آنها اما اسیدپاشی را انکار کردند و در این میان برادر زن جوان گفت: روزی که همسر شاکی به من زنگ زد و گفت به همسرش مشکوک شده و فکر میکند با خواهرم رابطه دارد، عصبانی شدم و با خواهرم صحبت کردم اما وقتی فهمیدم که ماجرا ارتباط پنهانی نبوده و شاکی قصد خیر داشته مسئله برایم حل شد. ما بیگناه هستیم و نقشی در اسیدپاشی نداریم. با انکار ۲ مظنون پرونده تحقیقات برای کشف راز این اسیدپاشی ادامه دارد.