اعتراف به قتل شوهر در خواب
زنی که شوهرش را در خواب به قتل رسانده است، ساعاتی بعد از ارتکاب جنایت، از سوی پلیس بازداشت شد و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
زنی که شوهرش را در خواب به قتل رسانده است، ساعاتی بعد از ارتکاب جنایت، از سوی پلیس بازداشت شد و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
به گزارش شرق، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان آذربایجان غربی وقتی از مرگ مردی جوان در خانهاش مطلع شدند به آنجا رفتند تا دراینباره تحقیق کنند. آنها با مشاهده جسد خونآلود که مشخص بود هدف ضربات چاقو قرار گرفته است، به تحقیق از همسر او پرداختند. زن جوان در بازجوییها ابتدا گفت: من و همسرم خواب بودیم. ساعت شش صبح فردی غریبه وارد خانهمان شد و همسرم را کشت. او سپس فرار کرد. من که خیلی ترسیده بودم نتوانستم مانعش شوم و کاری انجام بدهم.
سناریویی که این زن تعریف کرد، داستانی تکراری بود که بسیاری از متهمان به قتلهای خانوادگی برای گمراهکردن پلیس آن را بازگو میکنند. با اینحال مأموران ترجیح دادند تحقیقات بیشتری انجام بدهند. آنها تمام راههای ورودی خانه را بررسی کردند و نشانهای از ورود بهزور فردی غریبه نیافتند. از سویی وسیلهای هم از خانه سرقت نشده بود. بنابراین زن جوان به احتمال قریب به یقین دروغ میگفت.
کارآگاهان بار دیگر از همسر مقتول بازجویی کردند و از او خواستند واقعیت را بیان کند و طفره نرود. زن جوان که اینبار در بنبست قرار گرفته بود به کشتن شوهرش اقرار کرد. متهم گفت: من و همسرم از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم و در نهایت تصمیم گرفتم او را بکشم. بههمیندلیل ساعت شش صبح وقتی او خواب بود چاقویی از آشپزخانه برداشتم و با آن ضرباتی به همسرم زدم. بعد هم پلیس را باخبر کردم و مدعی شدم فردی غریبه به خانه ما آمده و این قتل را مرتکب شده است.
بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد تا زوایای پنهان این جنایت آشکار شود.
به گزارش شرق، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان آذربایجان غربی وقتی از مرگ مردی جوان در خانهاش مطلع شدند به آنجا رفتند تا دراینباره تحقیق کنند. آنها با مشاهده جسد خونآلود که مشخص بود هدف ضربات چاقو قرار گرفته است، به تحقیق از همسر او پرداختند. زن جوان در بازجوییها ابتدا گفت: من و همسرم خواب بودیم. ساعت شش صبح فردی غریبه وارد خانهمان شد و همسرم را کشت. او سپس فرار کرد. من که خیلی ترسیده بودم نتوانستم مانعش شوم و کاری انجام بدهم.
سناریویی که این زن تعریف کرد، داستانی تکراری بود که بسیاری از متهمان به قتلهای خانوادگی برای گمراهکردن پلیس آن را بازگو میکنند. با اینحال مأموران ترجیح دادند تحقیقات بیشتری انجام بدهند. آنها تمام راههای ورودی خانه را بررسی کردند و نشانهای از ورود بهزور فردی غریبه نیافتند. از سویی وسیلهای هم از خانه سرقت نشده بود. بنابراین زن جوان به احتمال قریب به یقین دروغ میگفت.
کارآگاهان بار دیگر از همسر مقتول بازجویی کردند و از او خواستند واقعیت را بیان کند و طفره نرود. زن جوان که اینبار در بنبست قرار گرفته بود به کشتن شوهرش اقرار کرد. متهم گفت: من و همسرم از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم و در نهایت تصمیم گرفتم او را بکشم. بههمیندلیل ساعت شش صبح وقتی او خواب بود چاقویی از آشپزخانه برداشتم و با آن ضرباتی به همسرم زدم. بعد هم پلیس را باخبر کردم و مدعی شدم فردی غریبه به خانه ما آمده و این قتل را مرتکب شده است.
بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد تا زوایای پنهان این جنایت آشکار شود.