قتل رفیق صمیمی بعد از اخراج از آلمان / قبل از جنایت با هم ناهار خوردند
ایرانی دیپورت شده از آلمان، دوستش را با ضربههای چاقو در میدان قیام تهران کشت.
ساعت ۲۱ جمعه پانزدهم مرداد امسال، یکی از ماموران کلانتری مولوی به مصطفی واحدی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران اطلاع داد دو پسر ۲۱ ساله با هم دعوا کردهاند که یکی کشته و دیگری ۱۰ دقیقه بعد از قتل از سوی مردم بازداشت شده است.
دوست مقتول که شاهد جنایت بود در تحقیقات گفت: مقتول و قاتل همشهری و دوست بودند. او، ناهار خانهمان مهمان بود. قاتل به نام مهرداد به او زنگ زد و برای تحویل گرفتن وسایلی، با او در میدان قیام قرار گذاشت. با موتور راهی آنجا شدیم. آن دو مشغول حرف زدن شدند و، چون گرسنه بودم به ساندویچی رفتم که یک دقیقه بعد صدا شنیدم.
رفیق کشی در میدان قیام / سلاخی رفیق جلوی چشم تهرانیها
بیرون آمدم و دیدم دوستم گردنش را گرفت و مقابل مغازه افتاد. قاتل با لباسهای خونآلود فرارکرد که با فریادهایم مردم دنبالش رفتند و دستگیرش کردند. متهم به قتل هم که ۲۱ ساله است در تحقیقات پلیسی گفت: از ۹ سالگی با خانوادهام درآلمان زندگی میکنم، شش ماه پیش بابت سرقت از فروشگاه و تخلفاتی که آنجا مرتکب شدم از خاک آن کشور اخراج و به تهران آمدم و تنها زندگی میکردم. اما خانوادهام آنجا ماندند.
آن روز با دوستم قرار گذاشتم، ولی مرتکب قتل او نشدم و نمیدانم چه کسی او را زد. این در حالی بود که شاهدان محلی نیز او را قاتل معرفی کردند. بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته محل هم نشان میداد، قاتل و مقتول مشغول حرف زدن با هم بودند و قدم میزدند که قاتل چاقو را از جیبش درآورده، ضربهها را زده و فرار کرده است.
دوست مقتول که شاهد جنایت بود در تحقیقات گفت: مقتول و قاتل همشهری و دوست بودند. او، ناهار خانهمان مهمان بود. قاتل به نام مهرداد به او زنگ زد و برای تحویل گرفتن وسایلی، با او در میدان قیام قرار گذاشت. با موتور راهی آنجا شدیم. آن دو مشغول حرف زدن شدند و، چون گرسنه بودم به ساندویچی رفتم که یک دقیقه بعد صدا شنیدم.
رفیق کشی در میدان قیام / سلاخی رفیق جلوی چشم تهرانیها
بیرون آمدم و دیدم دوستم گردنش را گرفت و مقابل مغازه افتاد. قاتل با لباسهای خونآلود فرارکرد که با فریادهایم مردم دنبالش رفتند و دستگیرش کردند. متهم به قتل هم که ۲۱ ساله است در تحقیقات پلیسی گفت: از ۹ سالگی با خانوادهام درآلمان زندگی میکنم، شش ماه پیش بابت سرقت از فروشگاه و تخلفاتی که آنجا مرتکب شدم از خاک آن کشور اخراج و به تهران آمدم و تنها زندگی میکردم. اما خانوادهام آنجا ماندند.
آن روز با دوستم قرار گذاشتم، ولی مرتکب قتل او نشدم و نمیدانم چه کسی او را زد. این در حالی بود که شاهدان محلی نیز او را قاتل معرفی کردند. بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته محل هم نشان میداد، قاتل و مقتول مشغول حرف زدن با هم بودند و قدم میزدند که قاتل چاقو را از جیبش درآورده، ضربهها را زده و فرار کرده است.