سایه کرونای المپیک بر سر مردم ژاپن
رویداد ایران- لیلا شهبازیان: یک سال دیرتر از زمان برنامه ریزی شده، بازیهای المپیک تابستانی 2020 در توکیو آغاز شده است. برای بسیاری برگزاری بازی.های المپیک، در حالیکه با تهدید جدی تعطیلی مواجه بود، بسیار مسرتبخش است. با این همه مردم ژاپن از اینکه در چنین شرایطی میزبان بازیها هستند، ناخوشنودند. در حالی که حدود 85 درصد از افرادی که برای این رویداد به توکیو می آیند واکسینه می شوند، تنها 22 درصد از مردم ژاپن واکسینه شدهاند. همزمان با این واقعیت که موارد ابتلا به ویروس کرونا در ژاپن نسبتاً کم باقی مانده است، بازیهای المپیک می تواند زمینه مناسب پرورش و گسترش انواع جدید این ویروس در سرزمین آفتاب تابان را فراهم کند.
فراتر از دهکده المپیک، ویروس بار دیگر در توکیو در حال افزایش است. توکیو در حال حاضر تحت شرایط اضطراری قرار دارد و تا پایان بازیها این شرایط شبه حکومت نظامی برای کنترل کرونا ادامه خواهد داشت. نخست وزیر ژاپن یوشیهیده سوگا به تازگی اعتراف کرد که دشوار است شور و شوق مردم را برای المپیک افزایش داد در حالیکه این شور و شوق منجر به ترس عمومی از فراگیری کووید-19 شود. اوایل این هفته ، تویوتا اعلام کرد که تبلیغات خود در المپیک را در همبستگی با مخالفت مردم ژاپن با این رویداد جمعآوری می کند.
در المپیک توکیو بیش از 11 هزار ورزشکار و در همین حد هیئت همراه و خبرنگار به احتمال افزایش شیوع کووید-19 در توکیو دامن زده است و این امر نارضایتی عمومی را در ژاپن بالا برده است.
دولت ژاپن نتوانسته عملکرد قابل قبولی را در خصوص بیماری کووید 19 به شهروندانش ارائه دهد. تنها 22 درصد از مردم ژاپن واکسینه شدهاند و این کشور در تولید واکسن هم ناموفق بود.
دولت ژاپن اما از زمانیکه درخواست میزبانی المپیک را داد، اهدافی سیاسی را در ذهن میپروراند. شینزو آبه، نخست وزیر پیشین که حدود یکسال است، از این سمت کنار رفته، در این رقابت نیمنگاهی به رقابت منطقهای و جهانی با چین داشت.
چینیها به لحاظ تاریخی ژاپن را «کشور کوتولهها» مینامیدند و بهلحاظ فرهنگی و اقتصادی نیز بر ژاپن تفوق داشتند. مستعمره شدن چین در قرن نوزدهم و افتادن ژاپن به راه نوسازی و مدرنیسم ورق را برگرداند و ژاپن را در موقعیتی قرار داد که در ابتدای قرن میلادی گذشته سودای تسلط بر چین و کره را در سر بپروراند و از جنگ و سلطه تجاوزکارانه بر آنها هم ابایی نداشته باشد؛ رویکردی که با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم نقطه پایان گرفت؛ ولی تا به امروز این تجربه و رویکرد بازخوانی و عذر و معذرتی جدی به دنبال نداشته است.
حالا هر دو کشور به رقبای اقتصادی و نظامی در منطقه بدل شدهاند، منتها ژاپن با ناخشنودی رضایت داده است که قدرت اقتصادی سوم جهان باشد، یعنی، یک مرتبه پایینتر از چین، چیزی که تصورش دو دهه پیش برای طبقه برجسته سیاسی و اقتصادی ژاپن دشوار بود.