فشار روانی به مرد ، شایعترین خشونت زنان علیه مردان
یک این مشاوره و روانشناس بالینی در همدان گفت: همسرآزاری پدیدهای است که از گذشتههای دور در بین جوامع مختلف وجود داشته است، ولی در عصر حاضر، شوهرآزاری در جوامع مختلف، به نظر میرسد شیوع بیشتری پیدا کرده است.
الهه خرازیان درگفتوگو با ایسنا، اظهارکرد: سازمان بهداشت جهانی همسرآزاری را یک اولویت بهداشتی میداند که متأسفانه این مشکل بهداشتی و اجتماعی گاهی منجر به مرگ میشود.
وی با بیان اینکه واژه همسر آزاری که در اذهان عموم به عنوان خشونت شوهر علیه زن بهکار میرود، چون در تمام جوامع وجود داشته است، ادامه داد: اگر خشونت از طریق مستقیم و یا غیرمستقیم بر سلامت همسر تأثیر بگذارد نیز نوعی همسر آزاری محسوب میشود، همچنین در برخی مواقع همسر آزاری تنها آسیب رساندن نیست بلکه این رفتار میتواند نوعی تهدید، اجبار، از بین بردن آرامش و آزادی فرد و سایر مصادیق باشد.
وی با بیان اینکه آزار در لغت به معنای رنج، عذاب، شکنجه، اذیت، مشقت، ضرب، و صدمه است، تصریح کرد: خشونت در لغت به معنای درشتی، زبری، ناهمواری، تندخویی و درشتخویی است، بنابراین از معانی این دو واژه مشخص میشود که کلمه آزار از معنای عامتری نسبت به کلمه خشونت برخوردار است.
وی به تعریف شوهرآزاری اشاره کرد و گفت: رفتاری آزاردهنده از سوی زن علیه شوهر که در محیط خانواده به وقوع میپیوندد و حقوق او را پایمال میکند، که ممکن است جنبه روانی، جنسی، اقتصادی، جسمی داشته باشد.
این روانشناس به بیان ابعاد مختلف شوهرآزاری اشاره کرد و گفت: در بُعد روانی شوهرآزاری، بعضی از خشونتهای زنان، به روان شوهر آسیب میرساند و او را تحت فشارهای روانی قرار میدهد و بهطور معمول این نوع آزردگی، شیوع بیشتری داشته و بهصورت غیرمستقیم اثرات مخربی برجای میگذارد که از جمله آنها میتوان به تخریب شخصیت و قضاوت شوهر، از بین بردن حرمت پدر در نزد فرزندان اشاره کرد.
وی در ادامه گفت: برخی زنان جایگاه همسر خود را نزد دیگران مخدوش میکنند و این بُعد روانی برای مرد آثار بسیار مخربی بر جای میگذارد.
خرازیان با بیان اینکه یکی از بارزترین مصادیق آزار روانی مردان در خانواده از بین بردن نقش پدری آنهاست، خاطرنشان کرد: رفتارهای اهانت آمیز و پرخاشگرانه از سوی زن در نزد فرزندان، میتواند اقتدار پدر را در محیط خانواده مخدوش کند.
وی فحاشی و بدهنی، عدم توجه به درخواست و انتظارات شوهر، تبعیض بین خویشاوندان خود و شوهر، مقایسه نامناسب همسر با سایر مردان را از دیگر مصادیق بُعد روانی شوهرآزاری برشمرد و گفت: برخی از زنان بهطور مداوم همسر خود را با همسر بستگان یا همکاران و دوستان خود مقایسه میکنند و در این شرایط تنها جنبههای منفی شوهر خود را میبینند و آنها را برجسته میکنند و به دنبال آن، خود نیز احساس کمبود و محرومیت در زندگی کرده و در چنین شرایطی، تفاوتهای فردی و فرصتهای نابرابر افراد مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی به بُعد جسمی شوهر آزاری اشاره و تأکید کرد: ضرب و جرح و همسرکشی از مصادیق شوهرآزاریهای جسمی است و تحقیقات اخیر در ایران نشان میدهد که جرم همسرکشی در بین زنان و مردان مساوی بوده و تنها تفاوت بین دو پدیده شوهرکشی و زنکشی، در نحوه ارتکاب جرم است.
خرازیان به بُعد اقتصادی شوهرآزاری اشاره کرد و گفت: مصرف بیش از حد و فارغ از برنامهریزی یعنی عدم یا کمبود عقل معاش از مصادیق شوهرآزاری در بُعد اقتصادی است.
این مشاوره و روانشناس بالینی در همدان افزود: عدم برقراری رابطه جنسی و آزار جنسی (سادیسم جنسی) بُعد جنسی شوهر آزاری محسوب میشود.
این روانشناس به علل همسرآزاری اشاره و تصریح کرد: فقر فرهنگی، اعتیاد، عدم تفاهم و دخالت خانوادهها عمدهترین دلایل همسر آزاری هستند که هرکدام میتواند به نحوی باعث از هم پاشیدگی زندگی شود.
وی با بیان اینکه واژه همسر آزاری که در اذهان عموم به عنوان خشونت شوهر علیه زن بهکار میرود، چون در تمام جوامع وجود داشته است، ادامه داد: اگر خشونت از طریق مستقیم و یا غیرمستقیم بر سلامت همسر تأثیر بگذارد نیز نوعی همسر آزاری محسوب میشود، همچنین در برخی مواقع همسر آزاری تنها آسیب رساندن نیست بلکه این رفتار میتواند نوعی تهدید، اجبار، از بین بردن آرامش و آزادی فرد و سایر مصادیق باشد.
وی با بیان اینکه آزار در لغت به معنای رنج، عذاب، شکنجه، اذیت، مشقت، ضرب، و صدمه است، تصریح کرد: خشونت در لغت به معنای درشتی، زبری، ناهمواری، تندخویی و درشتخویی است، بنابراین از معانی این دو واژه مشخص میشود که کلمه آزار از معنای عامتری نسبت به کلمه خشونت برخوردار است.
وی به تعریف شوهرآزاری اشاره کرد و گفت: رفتاری آزاردهنده از سوی زن علیه شوهر که در محیط خانواده به وقوع میپیوندد و حقوق او را پایمال میکند، که ممکن است جنبه روانی، جنسی، اقتصادی، جسمی داشته باشد.
این روانشناس به بیان ابعاد مختلف شوهرآزاری اشاره کرد و گفت: در بُعد روانی شوهرآزاری، بعضی از خشونتهای زنان، به روان شوهر آسیب میرساند و او را تحت فشارهای روانی قرار میدهد و بهطور معمول این نوع آزردگی، شیوع بیشتری داشته و بهصورت غیرمستقیم اثرات مخربی برجای میگذارد که از جمله آنها میتوان به تخریب شخصیت و قضاوت شوهر، از بین بردن حرمت پدر در نزد فرزندان اشاره کرد.
وی در ادامه گفت: برخی زنان جایگاه همسر خود را نزد دیگران مخدوش میکنند و این بُعد روانی برای مرد آثار بسیار مخربی بر جای میگذارد.
خرازیان با بیان اینکه یکی از بارزترین مصادیق آزار روانی مردان در خانواده از بین بردن نقش پدری آنهاست، خاطرنشان کرد: رفتارهای اهانت آمیز و پرخاشگرانه از سوی زن در نزد فرزندان، میتواند اقتدار پدر را در محیط خانواده مخدوش کند.
وی فحاشی و بدهنی، عدم توجه به درخواست و انتظارات شوهر، تبعیض بین خویشاوندان خود و شوهر، مقایسه نامناسب همسر با سایر مردان را از دیگر مصادیق بُعد روانی شوهرآزاری برشمرد و گفت: برخی از زنان بهطور مداوم همسر خود را با همسر بستگان یا همکاران و دوستان خود مقایسه میکنند و در این شرایط تنها جنبههای منفی شوهر خود را میبینند و آنها را برجسته میکنند و به دنبال آن، خود نیز احساس کمبود و محرومیت در زندگی کرده و در چنین شرایطی، تفاوتهای فردی و فرصتهای نابرابر افراد مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی به بُعد جسمی شوهر آزاری اشاره و تأکید کرد: ضرب و جرح و همسرکشی از مصادیق شوهرآزاریهای جسمی است و تحقیقات اخیر در ایران نشان میدهد که جرم همسرکشی در بین زنان و مردان مساوی بوده و تنها تفاوت بین دو پدیده شوهرکشی و زنکشی، در نحوه ارتکاب جرم است.
خرازیان به بُعد اقتصادی شوهرآزاری اشاره کرد و گفت: مصرف بیش از حد و فارغ از برنامهریزی یعنی عدم یا کمبود عقل معاش از مصادیق شوهرآزاری در بُعد اقتصادی است.
این مشاوره و روانشناس بالینی در همدان افزود: عدم برقراری رابطه جنسی و آزار جنسی (سادیسم جنسی) بُعد جنسی شوهر آزاری محسوب میشود.
این روانشناس به علل همسرآزاری اشاره و تصریح کرد: فقر فرهنگی، اعتیاد، عدم تفاهم و دخالت خانوادهها عمدهترین دلایل همسر آزاری هستند که هرکدام میتواند به نحوی باعث از هم پاشیدگی زندگی شود.