جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > زنان زیبای مقتدر؛ جنون رعنا، کیاست آزاده

زنان زیبای مقتدر؛ جنون رعنا، کیاست آزاده

زنان زیبای مقتدر؛ جنون رعنا، کیاست آزاده
«زهره» در «می‌خواهم زنده بمانم» و «سمیرا» در «زخمِ کاری» با ویژگی‌های منحصر به فرد و جالب توجهی که داشته‌اند، مخاطبان را غافلگیر کرده‌اند.
 این روزها در دو سریال «می‌خواهم زنده بمانم» و «زخمِ کاری»، دو شخصیت زن قدرتمند، سلطه‌گر و دورو دیده می‌شود که مورد توجه فراوان مخاطبان قرار گرفته‌اند. این دو شخصیت هرکدام در نوع خود به تناسب قصه، از جنبه فریبندگی، دسیسه‌چینی و قدرتمندی اشتراکاتی با یکدیگر دارند و بازیگران آن‌ها آزاده صمدی و رعنا آزادی‌ور در این سریال‌ها خوش درخشیده‌اند.
سمیرا در «زخمِ کاری»
شخصیت «سمیرا» در  «زخمِ کاری؛ لیدی مکبث را تداعی می کند، «سمیرا» از همسرش آدمی ساخته که جرئت مخالفت و سرپیچی از دستورات او را ندارد. این شخصیت به خوبی به مخاطب معرفی می‌شود.

مائده کاشیان در روزنامه خراسان نوشت : «سمیرا» چهره آرامی دارد، اما در باطن خبیث و جاه‌طلب است، نقشه قتل می‌کشد و «مالک» را مجبور به انجام آن می‌کند. «سمیرا» آتش زیر خاکستر است و هنگامی که خشمش لبریز شود، همسرش را با داد و فریاد و کتک زدن تحقیر می‌کند. رعنا آزادی‌ور تحکم و اقتدار کاراکتر خود را با نگاه سرد و نافذش نشان می‌دهد و خباثت این شخصیت را در خنده‌های شیطانی‌اش حفظ می‌کند. او در سکانسی که به تماشای لحظه قتل «ریزآبادی» نشسته، به خوبی آشفتگی درونی «سمیرا» و هراسی را که سراغ او آمده، با سیگار کشیدن عصبی و لرزش دستانش نمایش می‌دهد. او موفق می‌شود با بازی خوبش، کاراکتر خود را به عنوان شخصیتی پیچیده، غیرقابل پیش‌بینی و ترسناک به مخاطب بشناساند.

دامون قنبرزاده در اینستاگرام خود نوشت: اگر پاشنه‌ی سینمای ما بیش‌تر روی چند چهره‌ی مردانه می‌چرخید، حالا به نظر می‌رسد زن‌ها به ستاره‌های سریال‌ها تبدیل شده‌اند تا حدی که حتی مردها را هم زیر نفوذ خود گرفته‌اند وغالباً بار اصلی درام را حمل می‌کنند. تنوع نقش‌های بازیگران زن نشان می‌دهد که چه ظرفیت خوبی برای به اثبات رساندن قدرت بازی آن‌ها وجود داشت که شاید تا به حال به دلیل عدم تنوع داستان‌هایی که در سینما گفته می‌شد، چندان بروز پیدا نکرده بود. مثلاً نگاه کنید به رعنا آزادی‌ور در «زخم کاری». زنی آرام اما به همان اندازه ترسناک که تشنه‌ی پول و قدرت است. هم معصوم است و هم ملعون. انگار گذشته‌ی تیره‌وتارش، چراغ راه‌ آینده‌ی رو به تباهی اوست. یکی از بهترین عکس‌العمل‌هایش زمانی‌ست که ناگهان از زنی آرام به زنی خطرناک تبدیل می‌شود و به همسرش جواد عزتی حمله می‌کند تا حواس مرد را برای ادامه‌ی کارهای خبیثانه‌اش جمع کند. این تغییر حالت ناگهانی، یکی از نقاط عطف بازی اوست. آزادی‌ور یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌‌اش را ایفا می‌کند.

زهره در «می‌خواهم زنده بمانم»
مائده کاشیان نوشت: «زهره» زنی سنتی است که پدرش از مسئولان بانفوذ است. او احترام خاصی برای پدرش قائل است و به همسرش «امیر شایگان» علاقه فراوانی دارد. «زهره» از «امیر» حمایت کرده است تا پیشرفت کند و مقام و منصبی به دست بیاورد. این زن کنترل گری عجیبی بر «امیر» دارد و ناگهان متوجه خیانت همسرش می‌شود.کار آزاده صمدی برای بازی در نقش «زهره» سخت بوده و به خوبی از پس آن برآمده. او با درک درستی که از این کاراکتر داشته، توانسته خشم پنهان او را در پس چهره آرام خود نشان بدهد و ترس و اضطراب از رفتارهای سیاستمدارانه و غیرقابل پیش‌بینی‌اش را در دل مخاطب و البته «امیر» بیندازد. صمدی برای نمایش وجهه منفی کاراکتر خود، هیچ حرکت اضافه یا اغراق‌ شده‌ای انجام نمی‌دهد، او با چشم‌ها و لحن کلامش هر آن چیزی را که مخاطب باید از ابعاد پنهان شخصیت «زهره» کشف کند به او منتقل می‌کند تا باورش کند و سایه سنگین این شخصیت را روی زندگی «هما» و «امیر» احساس کند.

البته که شخصیت «زهره» روی کاغذ هم جذاب بوده، آن قدر که آزاده صمدی دوست داشته به جای کاراکتر «شیوا» که به او پیشنهاد شده نقش «زهره» را بازی کند، اما نمی‌توان سهم بازی خوب صمدی را انکار کرد. این بازیگر در سال‌ های اخیر انتخاب‌ های ویژه‌ای نداشته. سریال «نهنگ آبی» و فیلم کمدی «زیر نظر» آخرین آثاری بوده‌اند که این بازیگر به واسطه آن‌ها دیده شده که هیچ کدام دستاوردی برایش نداشته‌اند. بازی در نقش «زهره» ،آزاده صمدی را احیا کرده و شانس مهمی برای او بوده است.


دامون قنبرزاده نوشت: آزاده صمدی را در «می‌خواهم زنده بمانم» تماشا کنید که واقعاً آدم از او می‌ترسد. نگاه‌های خیره‌اش که انگار در تمام عمر حتی یک بار هم پلک نزده، در دل مخاطب آشوب به پا می‌کند. نگاه‌هایی که همراه با تُن صدای خاص صمدی، به طرف مقابلش نفوذ می‌کند و او را از هم می‌درد. چادر سر کردن‌های عجیبش، تبدیل به موتیفی مرموز از شخصیت او می‌شوند و صمدی با همان چادر سر کردن‌ها، برای خودش شخصیت می‌آفریند.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب