«اگر جهانگیری و لاریجانی بودند آرا رئیسی بیشتر میشد»
خبرگزاری فارس در یادداشتی به تحلیل چرایی مشارکت ۴۸.۸ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: با مشارکت نزدیک به ۵۰ درصد، ابراهیم رئیسی توانست ۶۲ درصد از آرا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را بدست آورد. با این وجود که ۵۰ درصد از افراد واجد شرایط در انتخابات شرکت نکرده اند، این سوال پیش میآید که آیا اکثریت ایران از رئیس جمهور شدن «رئیسی» راضی هستند؟!
برای یافتن پاسخ مناسب و نزدیک به واقع به نکات ذیل باید توجه کرد: محبوبیت نسبی قابل توجه رئیسی در جامعه به گونهای بود که در همین انتخابات اخیر بر اساس افکارسنجیهای صورت گرفته شده توسط نهادهای معتبر علاوه بر چهرههایی همچون محسن رضایی و قاضی زاده هاشمی حتی اگر خود همتی از صحنه انتخابات کناره گیری میکرد، بیش از نیمی از آرای آنها به سمت رئیسی میرفت! معنای این افکار سنجی این است که اکثریت آرای نزدیک به ۷ میلیون رای سه کاندیدا دیگر در صورتی که در انتخابات حضور نداشتند به سمت رئیسی سرازیر میشد. مفهوم این انتقال رای نیز این است که رئیسی گرچه گزینه اول آنها به هر دلیلی نبوده، ولی گزینه مورد مقبول آنها محسوب میشده و دارای محبوبیت نسبی در آرای سه کاندیدا دیگر بوده است.
رئیسی در آرای شرکت نکردهها نیز سهم بزرگی دارد. با در نظر گرفتن میزان محبوبیت اجتماعی و همچنین میزان آرای او در انتخابات اخیر، رئیسی سهم قابل توجهی در بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از مردمی که به خاطر ترس از کرونا در انتخابات در نظرسنجیها گفته بودند که شرکت نمیکنند، دارد.
اگر بپذیریم که تاخیرات متعدد در حین رایگیری، چاپ تعرفههای مشابه و جابهجایی در نگارش فاکتورهای جدی در مسئله آرا باطله بوده، با این وجود حتی در نزدیک به چهار میلیون آرای باطله نیز آمار قابل توجهی از آرا سمت ابراهیم رئیسی بوده است. جالبتر آنکه چند درصدی از مردم هم بودند که گزینه اصلح شان آقای رئیسی بود، ولی با حس اینکه پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات مسجل است، زحمت حضور در پای صندوق رای را به خود ندادند.
بخش قابل توجهی از شرکت نکنندگان در انتخابات اخیر به علت نارضایتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی و نه بر اساس عناد یا با عینک سیاسی در پای صندوق رای حاضر نشدند. این افراد نه تنها علاقهای به انتخاب افرادی پوششی دولت و اصلاح طلبان که ریشه مشکلات اقتصادی هشت سال اخیر محسوب میشدند، نداشتند بلکه اگر یقین برایشان حاصل میشد که نیامدنشان سبب ادامه دولت روحانی و افزایش فشارهای اقتصادی و معیشتی خواهد شد، قطعا به قطب مقابل همتی، رای میدادند. بیراهه نیست اگر بگویم با حضور چهرههای همانند جهانگیری و لاریجانی، چون مردم احساس خطر را جدیتر میگرفتند، در افزایش آرای رئیسی تاثیر جدی میگذاشت.
واقعیت غیر قابل انکار این است که اکثریت مردم ایران از خاتمه دولت روحانی راضی هستند و این نارضایتی آنقدر زیاد و عجیب است که غیر از آقای رئیسی که محبوبیت بالای وی در حال حاضر قابل لمس است، هر فرد پایینتر از آقای رئیسی که مخالف یا غیر شبیه به حسن روحانی بود، اگر رئیس جمهور میشد، اکثریت مردم راضی بودند!
میزان محبوبیت رئیسی در جامعه بر اساس آخرین نظرسنجیها نزدیک به ۷۰ درصد بوده و کمترین میزان آرای منفی را در میان چهرههای سرشناس درجه یک داشته است. یعنی اگر اکثر مردم ایران در انتخابات شرکت میکردند، آرای رئیسی اکثریت جامعه را در بر میگرفت.
جدای از اینکه یک رضایت نسبی در اکثر جامعه ایران از رئیسی وجود دارد، اما واقعیت این است که هسته سخت محبوبیت رئیسی رقم بسیار قابل توجهی است که در میان روسای جمهور گذشته نیز برجسته است. این هسته سخت چندین میلیونی پشتوانه و مُبلغ عظیمی برای افزایش و تحکیم بیشتر سبد محبوییت رئیسی در جامعه ایران خواهد بود.
رئیسی در آرای شرکت نکردهها نیز سهم بزرگی دارد. با در نظر گرفتن میزان محبوبیت اجتماعی و همچنین میزان آرای او در انتخابات اخیر، رئیسی سهم قابل توجهی در بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از مردمی که به خاطر ترس از کرونا در انتخابات در نظرسنجیها گفته بودند که شرکت نمیکنند، دارد.
اگر بپذیریم که تاخیرات متعدد در حین رایگیری، چاپ تعرفههای مشابه و جابهجایی در نگارش فاکتورهای جدی در مسئله آرا باطله بوده، با این وجود حتی در نزدیک به چهار میلیون آرای باطله نیز آمار قابل توجهی از آرا سمت ابراهیم رئیسی بوده است. جالبتر آنکه چند درصدی از مردم هم بودند که گزینه اصلح شان آقای رئیسی بود، ولی با حس اینکه پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات مسجل است، زحمت حضور در پای صندوق رای را به خود ندادند.
بخش قابل توجهی از شرکت نکنندگان در انتخابات اخیر به علت نارضایتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی و نه بر اساس عناد یا با عینک سیاسی در پای صندوق رای حاضر نشدند. این افراد نه تنها علاقهای به انتخاب افرادی پوششی دولت و اصلاح طلبان که ریشه مشکلات اقتصادی هشت سال اخیر محسوب میشدند، نداشتند بلکه اگر یقین برایشان حاصل میشد که نیامدنشان سبب ادامه دولت روحانی و افزایش فشارهای اقتصادی و معیشتی خواهد شد، قطعا به قطب مقابل همتی، رای میدادند. بیراهه نیست اگر بگویم با حضور چهرههای همانند جهانگیری و لاریجانی، چون مردم احساس خطر را جدیتر میگرفتند، در افزایش آرای رئیسی تاثیر جدی میگذاشت.
واقعیت غیر قابل انکار این است که اکثریت مردم ایران از خاتمه دولت روحانی راضی هستند و این نارضایتی آنقدر زیاد و عجیب است که غیر از آقای رئیسی که محبوبیت بالای وی در حال حاضر قابل لمس است، هر فرد پایینتر از آقای رئیسی که مخالف یا غیر شبیه به حسن روحانی بود، اگر رئیس جمهور میشد، اکثریت مردم راضی بودند!
میزان محبوبیت رئیسی در جامعه بر اساس آخرین نظرسنجیها نزدیک به ۷۰ درصد بوده و کمترین میزان آرای منفی را در میان چهرههای سرشناس درجه یک داشته است. یعنی اگر اکثر مردم ایران در انتخابات شرکت میکردند، آرای رئیسی اکثریت جامعه را در بر میگرفت.
جدای از اینکه یک رضایت نسبی در اکثر جامعه ایران از رئیسی وجود دارد، اما واقعیت این است که هسته سخت محبوبیت رئیسی رقم بسیار قابل توجهی است که در میان روسای جمهور گذشته نیز برجسته است. این هسته سخت چندین میلیونی پشتوانه و مُبلغ عظیمی برای افزایش و تحکیم بیشتر سبد محبوییت رئیسی در جامعه ایران خواهد بود.