رضا کیانیان : حاتمیکیا ابتدا مرا نپذیرفت، مهرجویی هم گفت قدت کوتاه است
موزه سینمای ایران در زادروز رضا کیانیان نویسنده، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و عکاس گفتگوی تاریخ شفاهی مفصلی با این هنرمند انجام داده است که در زیر بخشهایی از آن را میخوانید.
رضا کیانیان با بیان اینکه ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ متولد شده است، گفت: متولد تهران هستم، اما در مشهد بزرگ شدهام، زیرا در یک سالگی با خانواده به مشهد رفتیم. مادرم مدتها بچهدار نمیشد تا اینکه به امامزاده داوود میروند، دعا میکنند و برادر بزرگم داوود که ۹ سال با من تفاوت سنی دارد به دنیا میآید. بعد از چند سال برای دوباره بچهدار شدن به مشهد میروند و نذر میکنند که اگر بچهدار شدند برای ادامه زندگی به مشهد بروند که من به دنیا آمدم و اسمم را رضا گذاشتند. مادرم میگفت قرار بود اسم مرا دانیال بگذارند، به دلیل اینکه اسم برادرم داوود بود، اما به خاطر نذرشان رضا گذاشتند.
وی با اشاره به اینکه از یک سالگی به مشهد رفته است و پدرش در آنجا مجاور شده، ادامه داد: در مشهد برادرم کارگردان تئاتر شد و من دائم به او میگفتم مرا در گروهش که تئاتر پارت بود، راه بدهد. یادم میآید تئاتری را در سالن دانشگاه فردوسی مشهد کارگردانی میکرد و بازیگری داشت که همسن من بود. به او گفتم چرا مرا جای او نمیگذاری و او گفت اگر تو را بگذارم میگویند برادرش را گذاشته و من به او میگفتم بگویند، من خیلی بهتر بازی میکنم.
کیانیان با بیان اینکه اولین نقش سینماییاش را در سه سالگی بازی کرده است، خاطرنشان کرد: برادرم مرا با چادر مادرم و شمشیر چوبی شبیه زورو درست کرد و من حرکات او را انجام میدادم که نشان میداد آن زمانها سینما رفته بودم و حرکات او با شمشیر در ذهنم مانده بود.
کیانیان با اشاره به فعالیتش در تئاتر نیز بیان داشت: گرایش من در تئاتر بیشتر به سمت علی رفیعی بود. در سال سوم دانشکده نمایشی به نام آنتیگونه که در جذب مخاطب موفق بود با علی رفیعی کار کردم. او در کار بسیار جدی بود و همیشه تصور میکرد همه بد بازی میکنند و حرکتهای بدنی حیرتانگیزی از بازیگر میخواست.
فرمانآرا گفت از «آژانس شیشهای» در ذهنم مانده بودی
کیانیان درباره همکاریاش با بهمن فرمانآرا نیز گفت: فرمانآرا میخواست فیلم «بوی کافور، عطر یاس» را بسازد در آنجا هم سامان مقدم دستیار بود که از من برای نقش اصلی دعوت کردند. به فرمانآرا گفتم چیزی که درباره نقش تعریف میکنید بیشتر شبیه خودتان است. آن نقش را به آیدین آغداشلو و چند نفر دیگر هم معرفی کرده بود و آنها هم نظرشان مانند من بود که خود بهمن فرمانآرا آن را بازی کند که در نهایت خودش بازی کرد و فیلم خوبی شد. «بوی کافور، عطر یاس» از فیلمهایی بود که جایش خالی بود و مانند یک نفس تازه در سینمای ایران بود.
وی ادامه داد: یادم میآید به فرمان آرا گفتم مرا از کجا میشناسی و گفت از سلحشور در فیلم «آژانس شیشهای» در ذهنم مانده بود که برایت در فیلمهای خودم نقشی بگذارم.
وی درباره همکاری خود با حاتمی کیا نیز گفت: ابراهیم حاتمیکیا را نمیشناختم، فقط فیلمهایش را دیده بودم و به نظرم کارگردان بسیار خوبی است. در آن فیلم آتیلا پسیانی برای حاتمیکیا بازیگردانی و انتخاب بازیگر انجام میداد، فیلمبرداری این فیلم کمی به تاخیر افتاده بود و پسیانی تئاتری داشت که باید به هلند میرفت و کارگردان هم گفته بود باید یکی را جای خودت بگذاری و پسیانی به او گفته بود رضا کیانیان مناسب است و مشخصات مرا داده بود؛ حاتمیکیا قبول نکرده بود و گفته بود او فیلسوف است و دائم میخواهد با من بحث کند (مقالاتم را در مجلات خوانده بود). زمانی بود که من زیاد مینوشتم که چرا فیلم را به عنوان فیلم نقد نمیکنند و به عنوان پیام نقل میشوند و همچنین مقالاتی درباره تئوریهای بازیگری که در جواب آتیلا پسیانی گفته بود بدین شکل نیست، خودش متفاوت است و از من دعوت کردند و بازیگر آن فیلم شدم.
وی با اشاره به اینکه از یک سالگی به مشهد رفته است و پدرش در آنجا مجاور شده، ادامه داد: در مشهد برادرم کارگردان تئاتر شد و من دائم به او میگفتم مرا در گروهش که تئاتر پارت بود، راه بدهد. یادم میآید تئاتری را در سالن دانشگاه فردوسی مشهد کارگردانی میکرد و بازیگری داشت که همسن من بود. به او گفتم چرا مرا جای او نمیگذاری و او گفت اگر تو را بگذارم میگویند برادرش را گذاشته و من به او میگفتم بگویند، من خیلی بهتر بازی میکنم.
کیانیان با بیان اینکه اولین نقش سینماییاش را در سه سالگی بازی کرده است، خاطرنشان کرد: برادرم مرا با چادر مادرم و شمشیر چوبی شبیه زورو درست کرد و من حرکات او را انجام میدادم که نشان میداد آن زمانها سینما رفته بودم و حرکات او با شمشیر در ذهنم مانده بود.
کیانیان با اشاره به فعالیتش در تئاتر نیز بیان داشت: گرایش من در تئاتر بیشتر به سمت علی رفیعی بود. در سال سوم دانشکده نمایشی به نام آنتیگونه که در جذب مخاطب موفق بود با علی رفیعی کار کردم. او در کار بسیار جدی بود و همیشه تصور میکرد همه بد بازی میکنند و حرکتهای بدنی حیرتانگیزی از بازیگر میخواست.
مهرجویی گفت قدت کوتاه است و نقش حمید هامون را به من نداد
کیانیان با بیان اینکه قرار بود در فیلم «هامون» حضور داشته باشد، توضیح داد: یادم میآید در دورهای زندهیاد عزتالله انتظامی برای داریوش مهرجویی بازیگر انتخاب میکرد و برای نقش علی عابدینی در فیلم «هامون» مرا معرفی کرده بود. مهرجویی به همراه انتظامی به پشت صحنه تئاتر «میسی سی پی» زندهیاد حمید سمندریان آمده بودند و بازی مرا آنجا دیده بودند. انتظامی پیش زندهیاد سمندریان رفته بود و درباره من و اینکه چه کسی هستم از او سوال کرده بود. با من تماس گرفتند، به دفتر داریوش مهرجویی رفتم و با اوصحبت کوتاهی داشتیم. به من گفت در تئاتر که دیدمت قدت بلندتر بود، اما الان قدت کوتاه است و مرا نپذیرفت و من خیلی حالم بد شد. (با خنده)فرمانآرا گفت از «آژانس شیشهای» در ذهنم مانده بودی
کیانیان درباره همکاریاش با بهمن فرمانآرا نیز گفت: فرمانآرا میخواست فیلم «بوی کافور، عطر یاس» را بسازد در آنجا هم سامان مقدم دستیار بود که از من برای نقش اصلی دعوت کردند. به فرمانآرا گفتم چیزی که درباره نقش تعریف میکنید بیشتر شبیه خودتان است. آن نقش را به آیدین آغداشلو و چند نفر دیگر هم معرفی کرده بود و آنها هم نظرشان مانند من بود که خود بهمن فرمانآرا آن را بازی کند که در نهایت خودش بازی کرد و فیلم خوبی شد. «بوی کافور، عطر یاس» از فیلمهایی بود که جایش خالی بود و مانند یک نفس تازه در سینمای ایران بود.
وی ادامه داد: یادم میآید به فرمان آرا گفتم مرا از کجا میشناسی و گفت از سلحشور در فیلم «آژانس شیشهای» در ذهنم مانده بود که برایت در فیلمهای خودم نقشی بگذارم.
وی درباره همکاری خود با حاتمی کیا نیز گفت: ابراهیم حاتمیکیا را نمیشناختم، فقط فیلمهایش را دیده بودم و به نظرم کارگردان بسیار خوبی است. در آن فیلم آتیلا پسیانی برای حاتمیکیا بازیگردانی و انتخاب بازیگر انجام میداد، فیلمبرداری این فیلم کمی به تاخیر افتاده بود و پسیانی تئاتری داشت که باید به هلند میرفت و کارگردان هم گفته بود باید یکی را جای خودت بگذاری و پسیانی به او گفته بود رضا کیانیان مناسب است و مشخصات مرا داده بود؛ حاتمیکیا قبول نکرده بود و گفته بود او فیلسوف است و دائم میخواهد با من بحث کند (مقالاتم را در مجلات خوانده بود). زمانی بود که من زیاد مینوشتم که چرا فیلم را به عنوان فیلم نقد نمیکنند و به عنوان پیام نقل میشوند و همچنین مقالاتی درباره تئوریهای بازیگری که در جواب آتیلا پسیانی گفته بود بدین شکل نیست، خودش متفاوت است و از من دعوت کردند و بازیگر آن فیلم شدم.
لذت کارم را زمان اجرا و ساخته شدن میبرم
کیانیان در پایان بیان کرد: من اصلا فکر نمیکنم که دیگران درباره من چه فکری میکنند و لذت کارم را زمان اجرا و ساخته شدن میبرم.