جایگزین شهاب در «همرفیق» یک سورپرایز است
همرفیق که در ماههای اخیر با فراز و نشیبها و حاشیههایی همراه بوده، قرار است در تابستان هم ادامه پیدا کند. اگرچه بر اساس اخبار برترینها، جانشین شهاب در این برنامه یک چهره باورنکردنی است.
همرفیق که در ماههای اخیر با فراز و نشیبها و حاشیههایی همراه بوده، قرار است در تابستان هم ادامه پیدا کند. اگرچه بر اساس اخبار برترینها، جانشین شهاب در این برنامه یک چهره باورنکردنی است. کسی که حضورش به عنوان مجری برنامهای گفتوگو محور، اتفاقی در فضای رسانههای تصویری محسوب میشود. اما این تعویض مجری به چه شکل خواهد بود و کدام چهره جنجالی روی صندلی شهاب حسینی در «همرفیق» خواهد نشست؟ اجازه بدهید کمی به برنامه و آنچه که گذشت بپردازیم.
پالسهای منفی ویرانگر
واقعیت این است که با وجود همه رخدادها و ولخرجیهای انجام شده برای روی صحنه بردن «همرفیق»، بازنده بزرگ همچنان شهاب حسینی بوده و کسانی که او را انتخاب کردهاند. شهاب که با تکیه بر سابقه مجریگری و با دستمزدی نفسگیر به مجریگری «همرفیق» رسید، هیچوقت نتوانست در حد انتظار ظاهر شود. او از همان روزهای اول با انتقادات زیادی مواجه شد و تا امروز نتوانسته به کسی بقبولاند که یک مجری درجه یک برای این برنامه بوده است. این روزها همه پلتفرمها، از خود صدا و سیما تا VODهای کوچک و بزرگ به سرطان تاکشو مبتلا هستند و همه فکر میکنند یک مجری با یک میهمان و چند سوال معمولی میتواند بیننده میلیونی به همراه بیاورد. اگرچه که در فضای ماتمزده و کمرمق اینترتینمنت، همین تاکشوهای معمولی و زیرمتوسط هم کم و بیش دیده میشوند، اما اگر چرتکه بیاندازیم، بعید است بدون دستودلبازیها و پولپاشیهای رایج، کسی بپذیرد که مجریهایی مثل شهاب حسینی به اندازه دریافتیشان، خروجی دارند.
او هنوز هم در «همرفیق» مجری نسبتا منفعلی است که چیزی برای اضافه کردن بر خوشسر و زبانی میهمانهایش ندارد و چه بسا به دفعات با واکنشهای نسنجیده مانع از شکلگیری گفتوگوهای جذاب میشود. شهاب همچنان درگیر مفاهیم کلیشهای رفاقت و جملات تکراری است. مشخص است که او اتاق فکر مبتکری برای طراحی مصاحبههایش ندارد و با چهرهای انگار خسته از بیخوابی شبهای گذشته، میخواهد برنامه را زودتر تمام کند و تماشاگر حرفهای تر را کسل میکند. این که چرا قرارداد او برای فصل دوم «همرفیق» تمدید شد دلایل نگفتهای دارد اما این که برای فصل بعد قرار است چهرهای متفاوت روی صندلی او بنشیند، نشان میدهد شهاب و صندلیاش نتوانستهاند بیش از این یکدیگر را تحمل کنند.
دیدنیها کم نبود
با وجود همه انتقاداتی که گفتیم، «همرفیق» توانست بینندههایش را پیدا کند و خود را به قسمتهای بعد و فصلهای بعدتر بکشد. بخش عمده این وایرال و دیده شدن، مدیون میهمانان برنامه بود. میهمانان معمولا گرانی که خیلیهایشان کمتر حاضر میشوند جلوی دوربین و گفتوگو کننده بنشینند. این تازگی و این که خیلیهایشان هنرمندانه بلد بودند صحنه را به دست بگیرند و با تردستی به آن گرما ببخشند، باعث شد برشهای جذاب و تماشایی «همرفیق» تقریبا هر هفته به فضای مجازی راه پیدا کنند. فضای بزرگ اجرای برنامه، جوایزی که به حضارداده میشد و گروه موسیقی بمرانی از دیگر نقاط قوت همرفیق بودند.
حاشیهها
جدا از حاشیههایی که در خود برنامه اتفاق افتاد، مثل همین صحبتهای اخیر خواهر پانتهآ بهرام یا خوانندگی خانم شبنم مقدمی که با حذفهای بعدی و جنجالهایی همراه شد، برنامه در پشت پرده هم با اخبار داغ و جنجال بیگانه نبود. یکی از مهمترین آنها، دستمزدهای کلانی بود که به مهمانان برنامه پرداخت میشد. این روزها در هر برنامه مهمان محوری بنشینید، گلایه از «همرفیق» را میشنوید که با پرداخت دستمزدهای nمیلیون تومانی، بازار و ذائقه سلبریتیها را خراب کرده و باعث شده دعوت کردن مهمان به دیگر برنامهها سخت شود. این که دلیل چنین پرداختهای سنگینی در کنار دستمزد شاهانه شهاب حسینی و دیگر هزینههای نجومی برنامه چه بوده و برای صاحب پلتفرم میارزیده یا نه، بحث جدایی است. اما هرچه هست دلخوری و به هم خوردن فضای رسانه است که حالا خیلیها بابت آن «همرفیق» را شماتت میکنند.
و اما سورپرایز...
برای ما که همه این سالها عادت کردهایم نام ایرج طهماسب را فقط در کنار برنامه «کلاه قرمزی» بشنویم، تصور نشستن او روی صندلی گردان و داغ برنامه «همرفیق» سخت است. اما ظاهرا این اتفاق را به زودی شاهد خواهیم بود. اخبار ما حاکی از توافق نهایی نماوا با طهماسب است و این که او بالاخره از خر شیطان پایین آمده و حاضر شده تا در برنامهای شناخته شده، نقش اجرا و گفتوگو را به عهده بگیرد.
درباره طهماسب این واقعیت را در نظر بگیریم که او در سالهای اخیر فعالیتهای محدودی داشته. بیشترین حضورش با «کلاهقرمزی» بوده و هر سال اخبار آمدن یا نیامدن گروه عروسکها به تلویزیون در مناسبتهای مختلف، جلبتوجه کرده. طهماسب از کسانی بوده که مدام از حضور در VODها طفره میرفته و تکیه کلامش این بوده که میخواهم در تلویزیون بمانم و برای عموم مردم برنامه بسازم.
در ماههای اخیر اما دو بار حرف از طهماسب شد؛ یک بار گفتند «کلاه قرمزی» را به VODها میآورد که البته با توجه به حق مالکیت معنوی برنامه آسان به نظر نمیرسید. بعد هم گفتند که با یک برنامه نمایشی-تئاتری قصد حضور در رسانههای فضای مجازی را دارد. اما حالا و در نهایت به نظر میرسد راه او به «همرفیق» افتاده. باید دید حاصل کار او به عنوان یک مجری بزرگسال در مقابل چهرههای مدعی چه خواهد بود. باید دید بدون حمید جلبی چه خواهد کرد. و باید دید چطور خود را در مقایسه با شهاب حسینی نشان خواهد داد.
اما تا اینجا پرداختهای کلان و چشمگیر در رسانههای تصویری قفل را باز کرده و توانسته رضایت او را جلب کند. تا ببینیم رضایت بیننده و مخاطبان او چه اندازه جلب خواهد شد.
پالسهای منفی ویرانگر
واقعیت این است که با وجود همه رخدادها و ولخرجیهای انجام شده برای روی صحنه بردن «همرفیق»، بازنده بزرگ همچنان شهاب حسینی بوده و کسانی که او را انتخاب کردهاند. شهاب که با تکیه بر سابقه مجریگری و با دستمزدی نفسگیر به مجریگری «همرفیق» رسید، هیچوقت نتوانست در حد انتظار ظاهر شود. او از همان روزهای اول با انتقادات زیادی مواجه شد و تا امروز نتوانسته به کسی بقبولاند که یک مجری درجه یک برای این برنامه بوده است. این روزها همه پلتفرمها، از خود صدا و سیما تا VODهای کوچک و بزرگ به سرطان تاکشو مبتلا هستند و همه فکر میکنند یک مجری با یک میهمان و چند سوال معمولی میتواند بیننده میلیونی به همراه بیاورد. اگرچه که در فضای ماتمزده و کمرمق اینترتینمنت، همین تاکشوهای معمولی و زیرمتوسط هم کم و بیش دیده میشوند، اما اگر چرتکه بیاندازیم، بعید است بدون دستودلبازیها و پولپاشیهای رایج، کسی بپذیرد که مجریهایی مثل شهاب حسینی به اندازه دریافتیشان، خروجی دارند.
او هنوز هم در «همرفیق» مجری نسبتا منفعلی است که چیزی برای اضافه کردن بر خوشسر و زبانی میهمانهایش ندارد و چه بسا به دفعات با واکنشهای نسنجیده مانع از شکلگیری گفتوگوهای جذاب میشود. شهاب همچنان درگیر مفاهیم کلیشهای رفاقت و جملات تکراری است. مشخص است که او اتاق فکر مبتکری برای طراحی مصاحبههایش ندارد و با چهرهای انگار خسته از بیخوابی شبهای گذشته، میخواهد برنامه را زودتر تمام کند و تماشاگر حرفهای تر را کسل میکند. این که چرا قرارداد او برای فصل دوم «همرفیق» تمدید شد دلایل نگفتهای دارد اما این که برای فصل بعد قرار است چهرهای متفاوت روی صندلی او بنشیند، نشان میدهد شهاب و صندلیاش نتوانستهاند بیش از این یکدیگر را تحمل کنند.
دیدنیها کم نبود
با وجود همه انتقاداتی که گفتیم، «همرفیق» توانست بینندههایش را پیدا کند و خود را به قسمتهای بعد و فصلهای بعدتر بکشد. بخش عمده این وایرال و دیده شدن، مدیون میهمانان برنامه بود. میهمانان معمولا گرانی که خیلیهایشان کمتر حاضر میشوند جلوی دوربین و گفتوگو کننده بنشینند. این تازگی و این که خیلیهایشان هنرمندانه بلد بودند صحنه را به دست بگیرند و با تردستی به آن گرما ببخشند، باعث شد برشهای جذاب و تماشایی «همرفیق» تقریبا هر هفته به فضای مجازی راه پیدا کنند. فضای بزرگ اجرای برنامه، جوایزی که به حضارداده میشد و گروه موسیقی بمرانی از دیگر نقاط قوت همرفیق بودند.
حاشیهها
جدا از حاشیههایی که در خود برنامه اتفاق افتاد، مثل همین صحبتهای اخیر خواهر پانتهآ بهرام یا خوانندگی خانم شبنم مقدمی که با حذفهای بعدی و جنجالهایی همراه شد، برنامه در پشت پرده هم با اخبار داغ و جنجال بیگانه نبود. یکی از مهمترین آنها، دستمزدهای کلانی بود که به مهمانان برنامه پرداخت میشد. این روزها در هر برنامه مهمان محوری بنشینید، گلایه از «همرفیق» را میشنوید که با پرداخت دستمزدهای nمیلیون تومانی، بازار و ذائقه سلبریتیها را خراب کرده و باعث شده دعوت کردن مهمان به دیگر برنامهها سخت شود. این که دلیل چنین پرداختهای سنگینی در کنار دستمزد شاهانه شهاب حسینی و دیگر هزینههای نجومی برنامه چه بوده و برای صاحب پلتفرم میارزیده یا نه، بحث جدایی است. اما هرچه هست دلخوری و به هم خوردن فضای رسانه است که حالا خیلیها بابت آن «همرفیق» را شماتت میکنند.
و اما سورپرایز...
برای ما که همه این سالها عادت کردهایم نام ایرج طهماسب را فقط در کنار برنامه «کلاه قرمزی» بشنویم، تصور نشستن او روی صندلی گردان و داغ برنامه «همرفیق» سخت است. اما ظاهرا این اتفاق را به زودی شاهد خواهیم بود. اخبار ما حاکی از توافق نهایی نماوا با طهماسب است و این که او بالاخره از خر شیطان پایین آمده و حاضر شده تا در برنامهای شناخته شده، نقش اجرا و گفتوگو را به عهده بگیرد.
درباره طهماسب این واقعیت را در نظر بگیریم که او در سالهای اخیر فعالیتهای محدودی داشته. بیشترین حضورش با «کلاهقرمزی» بوده و هر سال اخبار آمدن یا نیامدن گروه عروسکها به تلویزیون در مناسبتهای مختلف، جلبتوجه کرده. طهماسب از کسانی بوده که مدام از حضور در VODها طفره میرفته و تکیه کلامش این بوده که میخواهم در تلویزیون بمانم و برای عموم مردم برنامه بسازم.
در ماههای اخیر اما دو بار حرف از طهماسب شد؛ یک بار گفتند «کلاه قرمزی» را به VODها میآورد که البته با توجه به حق مالکیت معنوی برنامه آسان به نظر نمیرسید. بعد هم گفتند که با یک برنامه نمایشی-تئاتری قصد حضور در رسانههای فضای مجازی را دارد. اما حالا و در نهایت به نظر میرسد راه او به «همرفیق» افتاده. باید دید حاصل کار او به عنوان یک مجری بزرگسال در مقابل چهرههای مدعی چه خواهد بود. باید دید بدون حمید جلبی چه خواهد کرد. و باید دید چطور خود را در مقایسه با شهاب حسینی نشان خواهد داد.
اما تا اینجا پرداختهای کلان و چشمگیر در رسانههای تصویری قفل را باز کرده و توانسته رضایت او را جلب کند. تا ببینیم رضایت بیننده و مخاطبان او چه اندازه جلب خواهد شد.