راههای برابری حقوق زنان و مردان
مرحله دومِ دومین نشست از سلسله نشستهای فقهپژوهی موسسه فقه الثقلین وابسته به دفتر آیتا... العظمی صانعی، با موضوع «چالشهای حقوق زنان در فقه» صبح روز پنج شنبه 22 آذر 1397 با حضور جمع کثیری از استادان حوزه و دانشگاه، فعالان حوزه زنان و علمای اهل سنت در سالن همایشهای تالار شهر شورای شهر مشهد مقدس برگزار شد.
سخنران افتتاحیه این نشست حجت الاسلام مهدی مهریزی در سخنانی گفت: «وقتی سخن از فقه زنان مطرح میشود مراد مباحثی است که در فقه درباره زنان بیان میشود. در گذشته این مبحث به صورت منسجم نبود و کتابهای اندکی با عنوان «احکام النسا» نوشته شده بود. این کتابها فقط مطالب را به صورت استدلالی یا غیر استدلالی گردآوری کردهاند. یک سری از کتابها هم در عصر معاصر برای تفاوتهای فقه زن و مرد نوشته شده است. جا دارد تفاوتهای فقهی را استخراج کنیم و ببینیم چه پشت صحنه کلامی و معرفتی دارد. مهمتر از احکامی مثل دیه و ...، نگاه معرفتی پشت صحنه آن است؛ ما چه نگاهی به زن و مرد داریم و این دو قشر در سیر و سلوک معنوی و اجتماعی چه جایگاهی دارند؟ تفاوتها را میتوان به اختصاصات زنان و اختصاصات مردان تقسیم کرد. در حوزه زنان این تفاوتها حدود 60 مورد است که اصطلاحا از آن به «تبعیض علیه زنان» هم نام برده میشود؛ مانند ازدواج با غیر مسلمان که برای زن جایز دانسته نمیشود، بحث طلاق و چندهمسری و ازدواج موقت برای مرد مطلقه و برای زن در صورت تجرد، افتا و مرجعیت دینی و بحث قصاص و دیه و ... . این 60 مورد را وقتی در کتب فقها بررسی میکنیم میتوانیم نگاه معرفتی به زن را دریابیم. مثلا در بحث ازدواج با غیر مسلمان گفته میشود زن به خاطر ضعف عقلش تحت تاثیر مرد قرار میگیرد و دینش آسیب میبیند. در بحث حضانت گفته میشود در زنها عادل کم پیدا میشود. این نگاه معرفتی و بینش قابل توجه است. در نماز میت گفته میشود، مرد برای نماز خواندن بر زن اولی است چون دعای مردها زودتر مستجاب میشود یا برای غسل کردن در کمبود آب با همین استدلال غسل مرد را مقدم میدانند. این تفاوتها یک نگاه معرفتی را القا میکند و با این نگاه در دنیای امروز نمیتوان گفتوگو کرد. این نگاه زن را در تعامل و فهم، برابر مرد نمیداند و تبعیض جنسیتی را القا میکند. در واقع این چالشی است که فقه سنتی با آن روبهرو است. در دوره معاصر سه راه حل ارائه شده است؛ راه حل اول پذیرش این تفاوتها و پرداختن به تبیینهای معقولگرایانه است که نوشتههای آیت ا... جوادی آملی و شهید مطهری را میتوان در این راستا دانست. شهید مطهری میگوید: طلاق در دست مرد است؛ چون زنان احساساتی هستند و زود طلاق را چاره میدانند؛ یعنی در این دیدگاه تفاوتها پذیرفته شده و فقیه و عالم سعی میکند آن را توجیه عقلانی کند. این روند از علامه طباطبایی دنبال شد و توسط شهید مطهری و آیت ا... جوادی ادامه پیدا کرد».
روش روشنفکران دینی
مهریزی ادامه داد: «راه حل دوم که پس از این راه حل شکل گرفته، راه حل روشنفکران دینی است؛ کسانی که تلاش میکنند با نگاه برون متنی، یکجا مسائل را حل کنند. این گروه یک تبیین کلامی و درون متنی دارند تا بتوانند یک کاسه مسائل را حل کنند. گفته میشود قوانین اسلامی، در صدر اسلام، در زمان عادلانه و کاملتر و عاقلانهتر بوده و امروز هم احکام باید این سه ویژگی را داشته باشد. راه سوم راه نواندیشان دینی است که با مکانیسمهای درون متنی و اجتهاد رایج میخواهند مسائل را حل کنند. این گروه مساله به مساله پیش میروند. یعنی بازنگری منابع با توجه به آگاهیهایی که امروز از زنان پیدا شده را مبنا قرار میدهند. آیات را ممکن است فقیهان دیروز درست و کامل متوجه نشده باشند اما این فقیه نواندیش تلاش میکند با حفظ چهارچوبهای کلی به تفسیر متفاوت برسد. این راه جزئی و درون متنی است و یک کاسه نیست. راه اول پذیرفتنی نیست. شاید فقیه قبلی اشتباه کرده و در فهم ظاهر آیه دچار اشتباه شده باشد اما فقیه امروز با حفظ فهم گذشتگان پیش میروند. بین راه دوم و راه سوم، راه سوم را ترجیح میدهم. دلیل آن هم روایات و شواهد درون دینی است که ما را به فهم تازهتر تشویق کردهاند و دوم اینکه ما مکانیسم های لازم را حفظ کردهایم. خراب کردن بنیادها، چه در حوزه علمی چه در حوزه اجتماعی سفارش نمیشود. باید چهارچوبها را حفظ کنیم و با همین علم اصول و فقه این مسائل را حل کنیم. در این راه حل سوم که نواندیشان دینی آن را برگزیدهاند به پنج نکته توجه شده است؛ اینها اول قرآن و تمام قرآن را محور قرار میدهند. معمولا ما چند آیه از قرآن را معیار قرار میدهیم؛ مثلا «الرجال قوامون علی النسا» را ملاک میگیریم و مجموعه آیات قرآن با هم دیده نمیشود. اگر همه این مجموعه قرآن با هم دیده شود، این چند چالش مطرح در جامعه، راحتتر حل و فهمیده میشود. قرآن در سال اول به مذمت نگاه جاهلی به زن میپردازد و در سال دوم به تفاوتهای در خلقت میپردازد و در سال سوم به نمونههای تاریخی میپردازد. بیان داستانهای گذشته مربوط به زنان برای نشان دادن نوع نگاه دین به زن است. مضمونهایی که درباره حضرت مریم به کار رفته را بررسی کنید. قرآن داستان ملکه صبا را به عنوان زنی در بالاترین جایگاه سیاسی قرار گرفته ذکر میکند. قرآن داستان مادر موسی را برای چه ذکر کرده است؟ اما ذهنیت مفسران نمیگذارد آیات درست تفسیر شود. وقتی که سخن وحی به زن میشود، مفسر میگوید این وحی از قبیل وحی به مورچه است؛ چرا این وحی را با وحی به موسی مقایسه نمیکنید؟ محور دوم، نگاه انتقادی به حدیث است. این نگاه انتقادی از قبل هم بوده و لذا علم رجال درست شده است؛ اما کمتر به آن عمل میشود. نپنداریم که احادیث با دستهبندی درست به ما رسیده است. این احادیث توسط افراد مختلف با اغراض مختلف نقل شده و خیلی از فرهنگها به اسم حدیث به ما رسیده است. ما وارداتی از فرهنگ یهود و مسیحیت و عربی و زرتشت و غیره داشتهایم. در عیون اخبار الرضا 11 گناه نام برده میشود که زنان با آن عذاب میشوند که 6 گناه در آن گناهات مشترک و هشت مورد گناهان مخصوص زنان است. حالا در آن 6 مورد مشترک، آیا یک مرد نبوده که مرتکب آن گناه شده باشد و پیامبر آن را در معراج دیده باشد؟ در این حدیث یک راوی زرتشتی مسلمان شده وجود دارد و از سوی دیگر عین این بحث در آیین زرتشت با تعبیری اینچنین وجود دارد که پیامبر به سروش آسمانی گفته میشود که چرا زن اینگونه عذاب میشود و سروش اینگونه جواب میدهد. اینکه خدا وقتی میخواهد زن را بیافریند از دنده مرد میآفریند در روایات یهود است و در روایات ما هم نقل میشود و بر همین مورد برای موضوعات زنان استفاده میشود. نکته سوم در راه حل ارائه شده توسط روشنفکران دینی این است که به شرایط دوران نزول آیه و روایت توجه میکنند. اینکه گفته میشود کار در خانه برای زن و کار بیرون خانه برای مرد است را زیاد شنیدهاید. این بحث با توجه به روایاتی که میان امیرالمومنین و حضرت زهرا (س) وجود داشته نقل میشود که پیامبر میفرمایند: حضرت علی کمک کند آب و هیزم بیاورد. حضرت زهرا میفرماید الحمدا... که کارهای سنگین از دوشم برداشته شد. حدیث بد تفسیر میشود. آن روز بسیاری از کارها در خانه انجام میشد و اگر امروز بنا باشد زن کار درون خانه را انجام دهد چه کند؟ بسیاری از کارهای داخل خانه توسط ماشین انجام میشود.
بهترین قوانین بدون مقبولیت اجتماعی راه به جایی نمی برند
سخنران بعدی این نشست زهرا شجاعی بود که در سخنانی با موضوع تحولات زمان و ضرورت بازپژوهی حقوق زنان گفت: «بهترین قانون اگر بدون پشتوانه باشد و جامعه نسبت به آن پذیرش نداشته باشد راه به جایی نمیبرد. فرآیند قوانین در کشور ما باید از مسیری بگذرد که پذیرش آن بالا برود. آگاهی زنان، تجارب سیاسی و حضور اجتماعی آنها متفاوت شده است. زن را به سمت فرمانداری منصوب نمیکنند اما اشکال ندارد که این زن معاون ريیس جمهور شود. اینکه ريیس جمهور میگوید نمیتوانم وزیر زن انتخاب کنم یعنی از یک جایی به او گفتهاند. از یک جایی زنگ زدهاند و شرایط را به شکلی پیش بردهاند که ريیس جمهور از تصمیم خود منصرف شده است. مگر در زمان آقای خاتمی نگفتند اگر وزیر زن انتخاب کنی، ما به مردم میگوییم مالیات ندهید؟» زهرا شجاعی افزود: «فقه باید جلوتر از زمان باشد تا بتواند پاسخ نیازهای زمان را بدهد. امام(س) بر نقش سازنده زن در جوامع اسلامی تاکید دارند. تاثیر شرایط در استنباط احکام بسیار تاثیرگذار است. همین امام که در سال 41 در برابر لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی آن واکنش را دارند میگوید زنان انسانسازند و میخواهد که آنها در روند تعالی جمهوری اسلامی حضور داشته باشند».
نگاه مردسالارانه منحصر به جهان اسلام نیست
وی نگاه مردسالارانه را منحصر به جهان اسلام ندانست و گفت: «نگاه مردسالارانه یک نگاه جهانی است. ببینید افلاطون و ارسطو درباره زنان چه میگویند. مگر آمریکا حق رای را از زنان سلب نکرده بود؟ کشور سويیس همین چند سال قبل به زنان حق رای داد. این یک فرهنگ جهانی بود که در جهان غالب بود. هنوز هم هست. هنوز در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی از تولد فرزند پسر بیشتر شاد میشوند». این پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به سرعت تغییر در دنیای امروز گفت: «دنیای جدیدی شده و این یک الزاماتی دارد. حقوقدان باید خود را ملزم بداند که ضمن حفظ اخلاق، قوانین جدیدی را پایهریزی کند. من برای رفتن به دانشگاه با اجازه کتبی آیتا...مهدوی کنی به دانشگاه رفتم. یعنی رفتن به دانشگاه ضد ارزش بود و شاغل بودن زن ضد ارزش بود. در قانون مشاطهگری دون شأن زن دانسته شده اما الان مدیر سالن زیبایی شأنیت اجتماعی پیدا کرده است». وی با طرح این پرسش که آیا دورانی که تحصیل زن ضد ارزش بود با شرایطی که بیشتر از 50 درصد دانشجویان را زنان تشکیل میدهند یکسان است، گفت: «بحث توجه به شخصیت زن ضروری است. از طرفی اگر برای ما عدالت به عنوان یک مبنا قرار بگیرد، در وضع و توسعه و تبیین قوانین بهره زیادی میبریم. باید از ظرفیتهای فقه برای موتور محرک تحولات اجتماعی استفاده کرد. جاودانه و پویا شدن فقه باید در اینجا نقش ایفا کند. این به معنای آوردن اسلام جدید نیست بلکه به معنای پاسخ فقه به نیازهای روز جامعه است». زهرا شجاعی با اشاره به نقش ذهنیتهای اجتماعی و جهانبینی مجتهدان در صدور فتوا گفت: مجتهد علاوه بر تشخیص مساله، باید اول مانند شیخ مفید چاه ذهن خود را پر کند و بعد حکم بدهد. تا زمانی که نقش زنان در ذهن مجتهد جایگاه حقیقی خود را نداشته باشد ،فتوا درست نمیشود. تا زمانی که مردان اهلیت داشته باشند و زنان برای مردان خلق شده باشند و تا زمانی که به عقیده مجتهد خدا خواسته زنان بیسواد باشند و اکثر اهل جهنم زنانند، نمیتوان مطابق با شرایط روز فتوا داد». این پژوهشگر حوزه زنان گفت: «قوانین باید با شرایط سازگار باشند. اگر نباشند جامعه آن را تعلیق میکند مانند رجم کردن که امروز تعلیق شده است. اما آیا نمیتوان گفت امروز اخلاق اجتماعی نمیپذیرد که مرد فقط حق طلاق داشته باشد؟ عاشروهن بالمعروف امروز با صد سال قبل متفاوت است. عاشروهن تکلیف اخلاقی نیست. حقوقی است که نباید با عسر و حرج همراه باشد و با توجه به تحولات دنیای جدید و تغییر سبک زندگی باید تفسیر شود». وی تصریح کرد: «بحث دفاع از حقوق زنان نباید در سطح جعل قانون بماند و باید در همه سطوح عدالت، لحاظ شود. برای اجرای عدالت که هدف همه ما بوده و هدف جمهوری اسلامی بوده و هست نیازمند یک برنامه جامع هستیم. صرف اصلاح قوانین و مقررات، همه مسائل زنان را حل نمیکند. نیازمند یک سند جامع هستیم که بخشی از آن قانون و بخشی از آن ورود زنان به روند توسعه و فرهنگ سازی است و اگر این کار را نکنیم روزگار همه چیز را بر ما تحمیل میکند».
حجت الاسلام علی شفیعی یکی از ارائه کنندگان مقاله در این نشست که با عنوان: «نگاهی انتقادی به رویکرد فقه سنتی در حقوق زنان» نوشته بود، گفت: «مقوله حقوق زنان محصول چالشهای جهان جدید و فضای معاصر و آگاهی و حق طلبی زنان است که این آگاهیها و حق طلبیها بر نهاد دین و دستگاه فقاهت تحمیل شده است». شفیعی تصریح کرد: «زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی در جهان گذشته از شخصیت انسانی و جایگاه اجتماعی و حقوقی بسیار کم رنگ برخوردار بوده اند که جهان چندی است تلاشی ستودنی را برای احیاي شخصیت حقوقی و اجتماعی آنان آغاز کرده و نسیم آن در جامعه پیرامونی ما نیز وزیدن گرفته است». وی افزود: «این توجه ویژه به مقوله حقوق زنان منجر به بازخوانی رهاورد فقهی فقیهان پیشین توسط پارهای از فقیهان معاصر و پیشنهاد توسعه این بازخوانیها در دیگر حوزههای مرتبط با فقه، توسط پژوهشگران حوزه فقه شده است و این موضوع فرصتی مبارک برای سرعت بخشیدن به نهادینه کردن حقوق حداکثری زنان در جامعه است». شفیعی گفت: «این بازخوانیها اگر میخواهد تمام فقه را پوشش دهد و آن را مدیریت کند باید در قلمروهای بنیادیتری همانند مبانی، منابع، روشها و غیره رخ دهد تا هم تحولات فقهی مرتبط با حقوق زنان سرعت گیرد و هم عمق و ژرفای آنها بیشتر و عینیتر شود».
این پژوهشگر حوزه علمیه، توجه اندیشمندان و پژوهشگران جهان اسلام به مقوله حقوق زنان را محصول چالشهای جهان جدید و فضای معاصر و آگاهی و حق طلبی زنان دانست و گفت آگاهیها و حق طلبیها بر نهاد دین و دستگاه فقاهت تحمیل شده است. وی تصریح کرد: «از آن جا که خواستگاه این توجه ویژه و به تبع آن تحول مورد نیاز در مورد حقوق زنان برآمده از درون نهاد فقاهت و برخواسته از دغدغههای دینی نبوده است، لذا بسیار آرام و با شیبی بسیار ملایم آغاز شده که این حرکت کُند میتواند جامعه را دچار بحران کند؛ کما اینکه به نظر میرسد در پارهای حوزهها مانند حوزه نهاد خانواده اینگونه شده است». حجت الاسلام شفیعی گفت: «باید تلاشهای ستودنی نواندیشان دینی و فقيهان همراه ایشان را در جهان اسلام قدر نهاد؛ چرا که این تلاشها میتوانند به حل چالشهایی منجر شوند که در جوامع دینی در حوزه حقوق زنان در حال فراگیری است و در دراز مدت میتوانند این جوامع را دچار بحران کنند. در حوزه حقوق زنان در یک تقسیم میتوان تلاشهای صورت گرفته را ذیل سه سرفصل قرار داد و از سه نظريه سنتی، مصلحتاندیشانه و نواندیشانه سخن گفت. هر يك از اين رويكردهای سه گانه میتواند داراى مبانى و اصول موضوعه؛ روشها و متدهای ویژه و اهداف و پیامدهای خاصى باشد».
جهتگیری آیات قرآن، بهبود وضع زنان است
صدیقه شکوریراد، یکی دیگر از ارائه کنندگان مقاله نشست فقهپژوهی که با موضوع آیا قرآن خشونت علیه زن را برمیتابد، ارائه شده است، گفت: «آیات قرآنی درباره رفتار با زنان به طور اعم و رفتار شوهر با زن به طور خاص نشان میدهد که جهتگیری قرآن به سمت برابری، عدالت و بهبود وضع زنان بوده است و ما موظفیم این حرکت را ادامه دهیم نه این که در نتایج محدود عصر کوتاه نبوی محدود کنیم. ابتدا باید خشونت را معنا کنیم. امروزه هر نوع اقدام عمدی و آگاهانه که با علایق، امیال، باورها، اعتبار و حیثیت فرد یا گروهی مغایر باشد و سبب ترس یا رنج یا اضطراب شود، خشونت نامیده میشود. در واقع خشونت فقط فیزیکی نیست بلکه هر نوع تهدید، اجبار، سلب اختیار و آزادی؛ چه به صورت پنهان و چه آشکار، خشونت محسوب میشود. هر نوع تبعیض بر مبنای جنسیت که به کرامت انسانی زنان خدشه وارد کند خشونت است و وقتی این تعریف را بپذیریم، دیگر فقط عبارت «فاضربوهن» در آیه 34 سوره نسا مصداق خشونت نیست بلکه عباراتی مانند «قوّامون»، «فضّل الله بعضهم علی بعض»، «الصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله»، «نشوز» و «اطعنکم» هم مصداق خشونت است. ممکن است کسی بگوید این تعریف از خشونت را نمیپذیریم لذا با این اشکالات و چالشها روبهرو نمیشود. اما مورد بحث ما در این مجال، عبارت «فاضربوا» است که برای تادیب و اصلاح زن و وادار کردن او به انجام وظایفش مربوط میشود. شوهر سه مرحله را یکی پس از دیگری ( در صورت عدم تاثیر) باید یا مجاز است که به کار ببندد: زن را پند دهد و نتایج بد رفتارش را به او بفهماند «فعظوهنّ»، از آمیزش با او بپرهیزد تا نارضایتی خود را به او نشان دهد «واهجروهنّ فی المضاجع»، او را نرم و آرام بزند، به طوری که آثاری به جا نگذارد «واضربوهنّ»، و اگر زن پذیرفت و تمکین و اطاعت کرد، شوهر مجاز به ادامه روش خود نیست «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهنّ سبیلا». رویکردهای متفاوت به «واضربوهنّ» وجود دارد. اکثر مفسران گفتهاند این راه ناخوشایند است و به نظر نمیرسد که خداوند به مرد اجازه داده که زن را بزند. لذا یک گروه، مفهوم زدن را میپذیرند اما آن را محدود میکنند. در غالب تفسیرهای سنتی گفته میشود شوهر نمیتواند زنش را بزند مگر وقتی که او به وظایف زناشویی اش (تمکین) عمل نکند. زدن، آخرین مرحله است. باید احتمال اثر بدهد. نباید زدن سخت باشد که منجر به درد، قرمزی، کبودی، جراحت، شکستگی استخوان یا خونریزی بشود و نباید بر صورت یا شکم باشد که در این صورت موجب قصاص یا دیه میشود. هدف مرد باید هشدار به زن و اصلاح رابطه باشد. زدن زن از روی عصبانیت و کینه و نفرت حرام است. این حکم همچنان قابل اجراست. در تفسیر دوم که از آیت ا... جوادی آملی است میگوید : حکم جواز زدن زن ثابت و غیر قابل نسخ است و در شرایط مناسب میتواند اجرا شود. در نظام قبیلگی شیوه مفید و پذیرفته شدهای برای ایجاد مودّت بوده؛ اما با در نظر گرفتن زمان و مکان در اجتهاد، اگر در جامعهای تاثیر بدی دارد؛ چون نه واجب و نه مستحب بلکه مباح است، رعایت آن لازم نیست. آیت ا... موسوی بجنوردی میگوید که زدن به معنای تعزیر است و تعزیر به دست حاکم است و شوهر باید به دادگاه شکایت ببرد. آنهایی که ضرب را به معنای «زدن» میپذیرند به «معنای ظاهری و غالب کلمه»، «کاربرد کلمه در داستان ایوب و زنش»، «احادیث و روایات»، «سبب نزول» و «منطق آیه» به عنوان ادله خود اشاره میکنند. اما افرادی که ضرب را به معنایی «غیر از زدن» معنا میکنند، معانی مانند ایزوله کردن، جلوگیری کردن و محدود کردن برای بیرون رفتن از خانه، نوازش کردن و غیره را پیشنهاد کردهاند. اینها برای معنای خود ادلهای مانند نپذیرفتن خشونت در قرآن و نبودن قرینهای برای ضرب به معنای زدن و مغایرت آن با معاشرت به معروف و مغایرت با سنت پیامبر را مطرح میکنند. به چند راهکار برای حل فهم مشکل میتوان اشاره کرد. یکی راهکار عام است؛ چون این مشکل در برخی از آیات دیگر هم وجود دارد. این راهکار عام پیشنهادی «بازنگری انتقادی در رویکرد غالب دینی و پیش فرضهای پذیرفته شده در فهم قرآن، دین و فقه» است و یک راهکار خاص هم میتوان پیشنهاد داد و آن «رویکرد جامع و یکپارچه در فهم آیات مربوط به زن و توجه به جهتگیری قرآن» در این حوزه است». صدیقه شکوری راد گفت: «آموزهها و ارزشهای قرآن یا ثابت، پایدار و جهانی یا متغیر و محدود به زمان و شرایط خاص هستند. دیدگاههای متفاوتی درباره راههای تشخیص این دو دسته از هم وجود دارد؛ از جمله «تفکیک آیات مکی و مدنی» و «تفکیک ذاتیات و عرضیات». وی در توضیح رویکردها و پیش فرضهای نوین در فهم دین و فقه گفت: «تفاسیر و فهم ما از دین با دریافت های عقلانی بشر نمیتواند ناسازگار باشد. این همان حجت ظاهری و باطنی است. نگاه دیگر آنکه عدالت یک ارزش بیرون دینی و عقلانی است و یافتههای دینی نمیتوانند با الزامات عدالت تعارض داشته باشند. و نگاه دیگر آنکه هر تفسیر دینی که با ارزش و کرامت انسانی مغایر باشد پذیرفته نیست و نگاه دیگر اینکه اصلاحات اجتماعی امری تدریجی است و پارهای از اصلاحات را دینداران در جهتی که دین نشان داده باید پیش ببرند».
فرزندان عدالتخواه تربیت کنیم
دکتر عباس شیخ الاسلامی، استاد دانشگاه نیز در دومین نشست از سلسله نشستهای فقهپژوهی در مشهد طی سخنانی اظهار داشت: «فقها و حقوقدانان میتوانند با تعامل چالشهای حوزه زنان را حل کنند». وی با ابراز تأسف از حل نشدن مشکل زنان در ایران گفت: «40 سال از انقلاب و 110 سال از انقلاب مشروطه گذشته و باید این مسائل زودتر حل میشد. البته در این مدت تحولات زیادی رخ داده است. امروز در فقه سیاسی مردمسالاری پذیرفته شده؛ هرچند که این موضوع به سادگی اتفاق نیفتاده است. یک زمانی نوشتن قانون خلاف شرع بود ولی امروز همه این موضوع را پذیرفتهاند. بحث برابری دیه زن و مرد را تا حدودی حل کردهاند و ما مشکلات آنچنانی نداریم. الان زنان مهریه را به روز میگیرند. قضاوت آنها در سطح دادسرا و شرط وکالت در طلاق و غیره مسائلی هستند که حل شده است. این موضوعات نشان میدهد که ما در حوزه چالشهای زنان قدمهایی را برداشتهایم؛ اما باید سریعتر حرکت کنیم». شیخالاسلامی گفت: «باید فقه و حقوق را به هم نزدیک کنیم، یعنی حقوقدانان و فقها با هم تعامل کنند تا مشکلات حل شود. نظر برخی از استادان حقوق مدرن این است که ریشه های این حقوق در فقه است».
عقلگرایی و قانون
این استاد دانشگاه «عقلگرایی» را رشته حقوق دانست و تصریح کرد: «قانون از متن جامعه گرفته میشود و قصد آن تساوی سازی، عدالت و شفافیت است. اختلاف نظریات و تفاسیر هم در آن به حداقل میرسد. در حالی که فقه چون از نص گرفته میشود و سنت گراست و از بالا به پایین نگاه میکند ویژگیهای خاص خود را دارد؛ اما نباید آن را از صحنه اجتماع حذف کرد. ویژگی فقه آن است که توسط مردم به راحتی اجرا میشود. تفاوت دیگر فقه و حقوق این است که در فقه مسائل بیشتر از منظر خصوصی دیده میشود اما در حقوق بسیاری از مسائل عمومی دیده میشود». وی گفت: «فقط باید تعارض فقه با عدالت را در برخی از مسائل حل کرد و اگر این تعارض حل نشود، مقبولیت آن کم میشود». شیخ الاسلامی در بیان راهکارهای حل تعارضات فقه و اصول گفت: «یک تفکر میگوید فقه را کنار بگذاریم. تفکر دیگری میگوید فقط به فقه نگاه کنیم و حقوق را کنار بگذاریم. راه سوم که عقلایی هم به نظر میرسد برقراری آشتی فقه و حقوق است». وی تصریح کرد: «با این فضاهای اجتماعی و این سیر سریع تحولات اجتماعی اگر دیر بجنبیم فرصت از دست میرود. حوزه و دانشگاه و جامعه بايد مردان را به سمت عدالت ببرند. فرزندانی را تربیت کنند که عدالتخواه باشند». این استاد دانشگاه گفت: «البته یک سری از مباحث هم که ربطی به فقه ندارد به گردن فقه نیندازیم. اینکه بخشنامه کردهایم که 30 درصد از مدیران خانم باشند ربطی به فقه ندارد. این برای جمهوری اسلامی زشت است که در این زمینه از افغانستان عقبتر باشد».
بتول گندمی، از اعضای شورای شهر مشهد در جایگاه هیات ريیسه این نشست در سخنان کوتاهی گفت: داریم درباره نیمی از جامعه بشری و درباره یک بشر سخن میگوییم و در بحثها باید به این نکته توجه کرد. نگاه معرفتی که پشت آرا و نظرات تبعیضآمیز وجود دارد نباید نادیده گرفته شود.
شهناز رمارم ،یکی دیگر از اعضای شورای شهر مشهد و از اعضای هیات ريیسه این نشست گفت: «ورود دختران به دانشگاه بیشتر از پسران است ولی همچنان میخواهیم نگاه سنتی را حفظ کنیم. امروز زنان ما مطالبه دارند. وقتی دانشجوی من میپرسد چرا دیه جراح متخصص زنان نصف یک مرد معتاد است نمیتوانم به آن پاسخ دهم. اگر بحث فقه بحث علم است، مبنای علم شک است و آیا نمیتوان در مباحث گذشته شک کرد و مبنای جدیدی را پیش گرفت؟» وی افزود: «ما در مسائل روز جهان در بسیاری از موارد پیشرو بودهایم. در بانک اسپرم، سلولهای بنیادی و غیره پیشرو هستیم؛ اما چرا در این موارد که دغدغه زنان است نباید نگاه ویژه داشته باشیم؟ حتی نوع گناهان تغییر کرده است. قبلا گفته میشد آرایش، گناه مختص زنان است اما امروز مردان بیشتر از زنان آرایش میکنند. پس چرا نباید این مسائل بازبینی شود؟» این عضو شورای شهر مشهد تصریح کرد: «اگر نتوانیم به مطالبه زنان پاسخ منطقی دهیم در موجهای اجتماعی غرق میشویم. چنانکه امروز پاسخ مناسب برای ازدواج سفید نداریم».
سید ابوالفضل موسویان، از اساتید دانشگاه مفید قم و عضو هیات ريیسه این نشست گفت: «وقتی که مسائل زنان از زبان زنان بیان میشود بیشتر میتوانیم به عمق این مطالبه در بدنه اجتماع پی ببریم». وی با تاکید بر لزوم تحمل فشارهای جریانات سنتی در نواندیشی دینی گفت: «همواره این فشارها بر نواندیشان دینی وجود داشته است. وقتی شهید مطهری مساله حجاب را مطرح کردند در جوامع سنتی مورد بایکوت قرار گرفتند. آیت ا... اردبیلی میگفتند در مجلس ترحیم یک عالم در تهران، وقتی شهید مطهری آمدند هیچ کدام از آقایان به ایشان جا نداد و من جایم را به ایشان دادم. یعنی فضا به گونهای بود که ایشان وقتی مساله حجاب را مطرح میکند مورد هجمه قرار میگیرد و امروز ما به جای یک مساله دهها مساله حل نشده داریم». اين استاد دانشگاه مفید گفت: «چه بسا بسیاری از دیدگاهها در حوزه زنان، متأثر از فضای عمومی جامعه زمان خود مطرح شده است و از همین جهت است که بسیاری از نظرات با توجه به نگاه مردسالارانه به آیات ارائه شده است».
روش روشنفکران دینی
مهریزی ادامه داد: «راه حل دوم که پس از این راه حل شکل گرفته، راه حل روشنفکران دینی است؛ کسانی که تلاش میکنند با نگاه برون متنی، یکجا مسائل را حل کنند. این گروه یک تبیین کلامی و درون متنی دارند تا بتوانند یک کاسه مسائل را حل کنند. گفته میشود قوانین اسلامی، در صدر اسلام، در زمان عادلانه و کاملتر و عاقلانهتر بوده و امروز هم احکام باید این سه ویژگی را داشته باشد. راه سوم راه نواندیشان دینی است که با مکانیسمهای درون متنی و اجتهاد رایج میخواهند مسائل را حل کنند. این گروه مساله به مساله پیش میروند. یعنی بازنگری منابع با توجه به آگاهیهایی که امروز از زنان پیدا شده را مبنا قرار میدهند. آیات را ممکن است فقیهان دیروز درست و کامل متوجه نشده باشند اما این فقیه نواندیش تلاش میکند با حفظ چهارچوبهای کلی به تفسیر متفاوت برسد. این راه جزئی و درون متنی است و یک کاسه نیست. راه اول پذیرفتنی نیست. شاید فقیه قبلی اشتباه کرده و در فهم ظاهر آیه دچار اشتباه شده باشد اما فقیه امروز با حفظ فهم گذشتگان پیش میروند. بین راه دوم و راه سوم، راه سوم را ترجیح میدهم. دلیل آن هم روایات و شواهد درون دینی است که ما را به فهم تازهتر تشویق کردهاند و دوم اینکه ما مکانیسم های لازم را حفظ کردهایم. خراب کردن بنیادها، چه در حوزه علمی چه در حوزه اجتماعی سفارش نمیشود. باید چهارچوبها را حفظ کنیم و با همین علم اصول و فقه این مسائل را حل کنیم. در این راه حل سوم که نواندیشان دینی آن را برگزیدهاند به پنج نکته توجه شده است؛ اینها اول قرآن و تمام قرآن را محور قرار میدهند. معمولا ما چند آیه از قرآن را معیار قرار میدهیم؛ مثلا «الرجال قوامون علی النسا» را ملاک میگیریم و مجموعه آیات قرآن با هم دیده نمیشود. اگر همه این مجموعه قرآن با هم دیده شود، این چند چالش مطرح در جامعه، راحتتر حل و فهمیده میشود. قرآن در سال اول به مذمت نگاه جاهلی به زن میپردازد و در سال دوم به تفاوتهای در خلقت میپردازد و در سال سوم به نمونههای تاریخی میپردازد. بیان داستانهای گذشته مربوط به زنان برای نشان دادن نوع نگاه دین به زن است. مضمونهایی که درباره حضرت مریم به کار رفته را بررسی کنید. قرآن داستان ملکه صبا را به عنوان زنی در بالاترین جایگاه سیاسی قرار گرفته ذکر میکند. قرآن داستان مادر موسی را برای چه ذکر کرده است؟ اما ذهنیت مفسران نمیگذارد آیات درست تفسیر شود. وقتی که سخن وحی به زن میشود، مفسر میگوید این وحی از قبیل وحی به مورچه است؛ چرا این وحی را با وحی به موسی مقایسه نمیکنید؟ محور دوم، نگاه انتقادی به حدیث است. این نگاه انتقادی از قبل هم بوده و لذا علم رجال درست شده است؛ اما کمتر به آن عمل میشود. نپنداریم که احادیث با دستهبندی درست به ما رسیده است. این احادیث توسط افراد مختلف با اغراض مختلف نقل شده و خیلی از فرهنگها به اسم حدیث به ما رسیده است. ما وارداتی از فرهنگ یهود و مسیحیت و عربی و زرتشت و غیره داشتهایم. در عیون اخبار الرضا 11 گناه نام برده میشود که زنان با آن عذاب میشوند که 6 گناه در آن گناهات مشترک و هشت مورد گناهان مخصوص زنان است. حالا در آن 6 مورد مشترک، آیا یک مرد نبوده که مرتکب آن گناه شده باشد و پیامبر آن را در معراج دیده باشد؟ در این حدیث یک راوی زرتشتی مسلمان شده وجود دارد و از سوی دیگر عین این بحث در آیین زرتشت با تعبیری اینچنین وجود دارد که پیامبر به سروش آسمانی گفته میشود که چرا زن اینگونه عذاب میشود و سروش اینگونه جواب میدهد. اینکه خدا وقتی میخواهد زن را بیافریند از دنده مرد میآفریند در روایات یهود است و در روایات ما هم نقل میشود و بر همین مورد برای موضوعات زنان استفاده میشود. نکته سوم در راه حل ارائه شده توسط روشنفکران دینی این است که به شرایط دوران نزول آیه و روایت توجه میکنند. اینکه گفته میشود کار در خانه برای زن و کار بیرون خانه برای مرد است را زیاد شنیدهاید. این بحث با توجه به روایاتی که میان امیرالمومنین و حضرت زهرا (س) وجود داشته نقل میشود که پیامبر میفرمایند: حضرت علی کمک کند آب و هیزم بیاورد. حضرت زهرا میفرماید الحمدا... که کارهای سنگین از دوشم برداشته شد. حدیث بد تفسیر میشود. آن روز بسیاری از کارها در خانه انجام میشد و اگر امروز بنا باشد زن کار درون خانه را انجام دهد چه کند؟ بسیاری از کارهای داخل خانه توسط ماشین انجام میشود.
بهترین قوانین بدون مقبولیت اجتماعی راه به جایی نمی برند
سخنران بعدی این نشست زهرا شجاعی بود که در سخنانی با موضوع تحولات زمان و ضرورت بازپژوهی حقوق زنان گفت: «بهترین قانون اگر بدون پشتوانه باشد و جامعه نسبت به آن پذیرش نداشته باشد راه به جایی نمیبرد. فرآیند قوانین در کشور ما باید از مسیری بگذرد که پذیرش آن بالا برود. آگاهی زنان، تجارب سیاسی و حضور اجتماعی آنها متفاوت شده است. زن را به سمت فرمانداری منصوب نمیکنند اما اشکال ندارد که این زن معاون ريیس جمهور شود. اینکه ريیس جمهور میگوید نمیتوانم وزیر زن انتخاب کنم یعنی از یک جایی به او گفتهاند. از یک جایی زنگ زدهاند و شرایط را به شکلی پیش بردهاند که ريیس جمهور از تصمیم خود منصرف شده است. مگر در زمان آقای خاتمی نگفتند اگر وزیر زن انتخاب کنی، ما به مردم میگوییم مالیات ندهید؟» زهرا شجاعی افزود: «فقه باید جلوتر از زمان باشد تا بتواند پاسخ نیازهای زمان را بدهد. امام(س) بر نقش سازنده زن در جوامع اسلامی تاکید دارند. تاثیر شرایط در استنباط احکام بسیار تاثیرگذار است. همین امام که در سال 41 در برابر لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی آن واکنش را دارند میگوید زنان انسانسازند و میخواهد که آنها در روند تعالی جمهوری اسلامی حضور داشته باشند».
نگاه مردسالارانه منحصر به جهان اسلام نیست
وی نگاه مردسالارانه را منحصر به جهان اسلام ندانست و گفت: «نگاه مردسالارانه یک نگاه جهانی است. ببینید افلاطون و ارسطو درباره زنان چه میگویند. مگر آمریکا حق رای را از زنان سلب نکرده بود؟ کشور سويیس همین چند سال قبل به زنان حق رای داد. این یک فرهنگ جهانی بود که در جهان غالب بود. هنوز هم هست. هنوز در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی از تولد فرزند پسر بیشتر شاد میشوند». این پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به سرعت تغییر در دنیای امروز گفت: «دنیای جدیدی شده و این یک الزاماتی دارد. حقوقدان باید خود را ملزم بداند که ضمن حفظ اخلاق، قوانین جدیدی را پایهریزی کند. من برای رفتن به دانشگاه با اجازه کتبی آیتا...مهدوی کنی به دانشگاه رفتم. یعنی رفتن به دانشگاه ضد ارزش بود و شاغل بودن زن ضد ارزش بود. در قانون مشاطهگری دون شأن زن دانسته شده اما الان مدیر سالن زیبایی شأنیت اجتماعی پیدا کرده است». وی با طرح این پرسش که آیا دورانی که تحصیل زن ضد ارزش بود با شرایطی که بیشتر از 50 درصد دانشجویان را زنان تشکیل میدهند یکسان است، گفت: «بحث توجه به شخصیت زن ضروری است. از طرفی اگر برای ما عدالت به عنوان یک مبنا قرار بگیرد، در وضع و توسعه و تبیین قوانین بهره زیادی میبریم. باید از ظرفیتهای فقه برای موتور محرک تحولات اجتماعی استفاده کرد. جاودانه و پویا شدن فقه باید در اینجا نقش ایفا کند. این به معنای آوردن اسلام جدید نیست بلکه به معنای پاسخ فقه به نیازهای روز جامعه است». زهرا شجاعی با اشاره به نقش ذهنیتهای اجتماعی و جهانبینی مجتهدان در صدور فتوا گفت: مجتهد علاوه بر تشخیص مساله، باید اول مانند شیخ مفید چاه ذهن خود را پر کند و بعد حکم بدهد. تا زمانی که نقش زنان در ذهن مجتهد جایگاه حقیقی خود را نداشته باشد ،فتوا درست نمیشود. تا زمانی که مردان اهلیت داشته باشند و زنان برای مردان خلق شده باشند و تا زمانی که به عقیده مجتهد خدا خواسته زنان بیسواد باشند و اکثر اهل جهنم زنانند، نمیتوان مطابق با شرایط روز فتوا داد». این پژوهشگر حوزه زنان گفت: «قوانین باید با شرایط سازگار باشند. اگر نباشند جامعه آن را تعلیق میکند مانند رجم کردن که امروز تعلیق شده است. اما آیا نمیتوان گفت امروز اخلاق اجتماعی نمیپذیرد که مرد فقط حق طلاق داشته باشد؟ عاشروهن بالمعروف امروز با صد سال قبل متفاوت است. عاشروهن تکلیف اخلاقی نیست. حقوقی است که نباید با عسر و حرج همراه باشد و با توجه به تحولات دنیای جدید و تغییر سبک زندگی باید تفسیر شود». وی تصریح کرد: «بحث دفاع از حقوق زنان نباید در سطح جعل قانون بماند و باید در همه سطوح عدالت، لحاظ شود. برای اجرای عدالت که هدف همه ما بوده و هدف جمهوری اسلامی بوده و هست نیازمند یک برنامه جامع هستیم. صرف اصلاح قوانین و مقررات، همه مسائل زنان را حل نمیکند. نیازمند یک سند جامع هستیم که بخشی از آن قانون و بخشی از آن ورود زنان به روند توسعه و فرهنگ سازی است و اگر این کار را نکنیم روزگار همه چیز را بر ما تحمیل میکند».
حجت الاسلام علی شفیعی یکی از ارائه کنندگان مقاله در این نشست که با عنوان: «نگاهی انتقادی به رویکرد فقه سنتی در حقوق زنان» نوشته بود، گفت: «مقوله حقوق زنان محصول چالشهای جهان جدید و فضای معاصر و آگاهی و حق طلبی زنان است که این آگاهیها و حق طلبیها بر نهاد دین و دستگاه فقاهت تحمیل شده است». شفیعی تصریح کرد: «زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی در جهان گذشته از شخصیت انسانی و جایگاه اجتماعی و حقوقی بسیار کم رنگ برخوردار بوده اند که جهان چندی است تلاشی ستودنی را برای احیاي شخصیت حقوقی و اجتماعی آنان آغاز کرده و نسیم آن در جامعه پیرامونی ما نیز وزیدن گرفته است». وی افزود: «این توجه ویژه به مقوله حقوق زنان منجر به بازخوانی رهاورد فقهی فقیهان پیشین توسط پارهای از فقیهان معاصر و پیشنهاد توسعه این بازخوانیها در دیگر حوزههای مرتبط با فقه، توسط پژوهشگران حوزه فقه شده است و این موضوع فرصتی مبارک برای سرعت بخشیدن به نهادینه کردن حقوق حداکثری زنان در جامعه است». شفیعی گفت: «این بازخوانیها اگر میخواهد تمام فقه را پوشش دهد و آن را مدیریت کند باید در قلمروهای بنیادیتری همانند مبانی، منابع، روشها و غیره رخ دهد تا هم تحولات فقهی مرتبط با حقوق زنان سرعت گیرد و هم عمق و ژرفای آنها بیشتر و عینیتر شود».
این پژوهشگر حوزه علمیه، توجه اندیشمندان و پژوهشگران جهان اسلام به مقوله حقوق زنان را محصول چالشهای جهان جدید و فضای معاصر و آگاهی و حق طلبی زنان دانست و گفت آگاهیها و حق طلبیها بر نهاد دین و دستگاه فقاهت تحمیل شده است. وی تصریح کرد: «از آن جا که خواستگاه این توجه ویژه و به تبع آن تحول مورد نیاز در مورد حقوق زنان برآمده از درون نهاد فقاهت و برخواسته از دغدغههای دینی نبوده است، لذا بسیار آرام و با شیبی بسیار ملایم آغاز شده که این حرکت کُند میتواند جامعه را دچار بحران کند؛ کما اینکه به نظر میرسد در پارهای حوزهها مانند حوزه نهاد خانواده اینگونه شده است». حجت الاسلام شفیعی گفت: «باید تلاشهای ستودنی نواندیشان دینی و فقيهان همراه ایشان را در جهان اسلام قدر نهاد؛ چرا که این تلاشها میتوانند به حل چالشهایی منجر شوند که در جوامع دینی در حوزه حقوق زنان در حال فراگیری است و در دراز مدت میتوانند این جوامع را دچار بحران کنند. در حوزه حقوق زنان در یک تقسیم میتوان تلاشهای صورت گرفته را ذیل سه سرفصل قرار داد و از سه نظريه سنتی، مصلحتاندیشانه و نواندیشانه سخن گفت. هر يك از اين رويكردهای سه گانه میتواند داراى مبانى و اصول موضوعه؛ روشها و متدهای ویژه و اهداف و پیامدهای خاصى باشد».
جهتگیری آیات قرآن، بهبود وضع زنان است
صدیقه شکوریراد، یکی دیگر از ارائه کنندگان مقاله نشست فقهپژوهی که با موضوع آیا قرآن خشونت علیه زن را برمیتابد، ارائه شده است، گفت: «آیات قرآنی درباره رفتار با زنان به طور اعم و رفتار شوهر با زن به طور خاص نشان میدهد که جهتگیری قرآن به سمت برابری، عدالت و بهبود وضع زنان بوده است و ما موظفیم این حرکت را ادامه دهیم نه این که در نتایج محدود عصر کوتاه نبوی محدود کنیم. ابتدا باید خشونت را معنا کنیم. امروزه هر نوع اقدام عمدی و آگاهانه که با علایق، امیال، باورها، اعتبار و حیثیت فرد یا گروهی مغایر باشد و سبب ترس یا رنج یا اضطراب شود، خشونت نامیده میشود. در واقع خشونت فقط فیزیکی نیست بلکه هر نوع تهدید، اجبار، سلب اختیار و آزادی؛ چه به صورت پنهان و چه آشکار، خشونت محسوب میشود. هر نوع تبعیض بر مبنای جنسیت که به کرامت انسانی زنان خدشه وارد کند خشونت است و وقتی این تعریف را بپذیریم، دیگر فقط عبارت «فاضربوهن» در آیه 34 سوره نسا مصداق خشونت نیست بلکه عباراتی مانند «قوّامون»، «فضّل الله بعضهم علی بعض»، «الصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله»، «نشوز» و «اطعنکم» هم مصداق خشونت است. ممکن است کسی بگوید این تعریف از خشونت را نمیپذیریم لذا با این اشکالات و چالشها روبهرو نمیشود. اما مورد بحث ما در این مجال، عبارت «فاضربوا» است که برای تادیب و اصلاح زن و وادار کردن او به انجام وظایفش مربوط میشود. شوهر سه مرحله را یکی پس از دیگری ( در صورت عدم تاثیر) باید یا مجاز است که به کار ببندد: زن را پند دهد و نتایج بد رفتارش را به او بفهماند «فعظوهنّ»، از آمیزش با او بپرهیزد تا نارضایتی خود را به او نشان دهد «واهجروهنّ فی المضاجع»، او را نرم و آرام بزند، به طوری که آثاری به جا نگذارد «واضربوهنّ»، و اگر زن پذیرفت و تمکین و اطاعت کرد، شوهر مجاز به ادامه روش خود نیست «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهنّ سبیلا». رویکردهای متفاوت به «واضربوهنّ» وجود دارد. اکثر مفسران گفتهاند این راه ناخوشایند است و به نظر نمیرسد که خداوند به مرد اجازه داده که زن را بزند. لذا یک گروه، مفهوم زدن را میپذیرند اما آن را محدود میکنند. در غالب تفسیرهای سنتی گفته میشود شوهر نمیتواند زنش را بزند مگر وقتی که او به وظایف زناشویی اش (تمکین) عمل نکند. زدن، آخرین مرحله است. باید احتمال اثر بدهد. نباید زدن سخت باشد که منجر به درد، قرمزی، کبودی، جراحت، شکستگی استخوان یا خونریزی بشود و نباید بر صورت یا شکم باشد که در این صورت موجب قصاص یا دیه میشود. هدف مرد باید هشدار به زن و اصلاح رابطه باشد. زدن زن از روی عصبانیت و کینه و نفرت حرام است. این حکم همچنان قابل اجراست. در تفسیر دوم که از آیت ا... جوادی آملی است میگوید : حکم جواز زدن زن ثابت و غیر قابل نسخ است و در شرایط مناسب میتواند اجرا شود. در نظام قبیلگی شیوه مفید و پذیرفته شدهای برای ایجاد مودّت بوده؛ اما با در نظر گرفتن زمان و مکان در اجتهاد، اگر در جامعهای تاثیر بدی دارد؛ چون نه واجب و نه مستحب بلکه مباح است، رعایت آن لازم نیست. آیت ا... موسوی بجنوردی میگوید که زدن به معنای تعزیر است و تعزیر به دست حاکم است و شوهر باید به دادگاه شکایت ببرد. آنهایی که ضرب را به معنای «زدن» میپذیرند به «معنای ظاهری و غالب کلمه»، «کاربرد کلمه در داستان ایوب و زنش»، «احادیث و روایات»، «سبب نزول» و «منطق آیه» به عنوان ادله خود اشاره میکنند. اما افرادی که ضرب را به معنایی «غیر از زدن» معنا میکنند، معانی مانند ایزوله کردن، جلوگیری کردن و محدود کردن برای بیرون رفتن از خانه، نوازش کردن و غیره را پیشنهاد کردهاند. اینها برای معنای خود ادلهای مانند نپذیرفتن خشونت در قرآن و نبودن قرینهای برای ضرب به معنای زدن و مغایرت آن با معاشرت به معروف و مغایرت با سنت پیامبر را مطرح میکنند. به چند راهکار برای حل فهم مشکل میتوان اشاره کرد. یکی راهکار عام است؛ چون این مشکل در برخی از آیات دیگر هم وجود دارد. این راهکار عام پیشنهادی «بازنگری انتقادی در رویکرد غالب دینی و پیش فرضهای پذیرفته شده در فهم قرآن، دین و فقه» است و یک راهکار خاص هم میتوان پیشنهاد داد و آن «رویکرد جامع و یکپارچه در فهم آیات مربوط به زن و توجه به جهتگیری قرآن» در این حوزه است». صدیقه شکوری راد گفت: «آموزهها و ارزشهای قرآن یا ثابت، پایدار و جهانی یا متغیر و محدود به زمان و شرایط خاص هستند. دیدگاههای متفاوتی درباره راههای تشخیص این دو دسته از هم وجود دارد؛ از جمله «تفکیک آیات مکی و مدنی» و «تفکیک ذاتیات و عرضیات». وی در توضیح رویکردها و پیش فرضهای نوین در فهم دین و فقه گفت: «تفاسیر و فهم ما از دین با دریافت های عقلانی بشر نمیتواند ناسازگار باشد. این همان حجت ظاهری و باطنی است. نگاه دیگر آنکه عدالت یک ارزش بیرون دینی و عقلانی است و یافتههای دینی نمیتوانند با الزامات عدالت تعارض داشته باشند. و نگاه دیگر آنکه هر تفسیر دینی که با ارزش و کرامت انسانی مغایر باشد پذیرفته نیست و نگاه دیگر اینکه اصلاحات اجتماعی امری تدریجی است و پارهای از اصلاحات را دینداران در جهتی که دین نشان داده باید پیش ببرند».
فرزندان عدالتخواه تربیت کنیم
دکتر عباس شیخ الاسلامی، استاد دانشگاه نیز در دومین نشست از سلسله نشستهای فقهپژوهی در مشهد طی سخنانی اظهار داشت: «فقها و حقوقدانان میتوانند با تعامل چالشهای حوزه زنان را حل کنند». وی با ابراز تأسف از حل نشدن مشکل زنان در ایران گفت: «40 سال از انقلاب و 110 سال از انقلاب مشروطه گذشته و باید این مسائل زودتر حل میشد. البته در این مدت تحولات زیادی رخ داده است. امروز در فقه سیاسی مردمسالاری پذیرفته شده؛ هرچند که این موضوع به سادگی اتفاق نیفتاده است. یک زمانی نوشتن قانون خلاف شرع بود ولی امروز همه این موضوع را پذیرفتهاند. بحث برابری دیه زن و مرد را تا حدودی حل کردهاند و ما مشکلات آنچنانی نداریم. الان زنان مهریه را به روز میگیرند. قضاوت آنها در سطح دادسرا و شرط وکالت در طلاق و غیره مسائلی هستند که حل شده است. این موضوعات نشان میدهد که ما در حوزه چالشهای زنان قدمهایی را برداشتهایم؛ اما باید سریعتر حرکت کنیم». شیخالاسلامی گفت: «باید فقه و حقوق را به هم نزدیک کنیم، یعنی حقوقدانان و فقها با هم تعامل کنند تا مشکلات حل شود. نظر برخی از استادان حقوق مدرن این است که ریشه های این حقوق در فقه است».
عقلگرایی و قانون
این استاد دانشگاه «عقلگرایی» را رشته حقوق دانست و تصریح کرد: «قانون از متن جامعه گرفته میشود و قصد آن تساوی سازی، عدالت و شفافیت است. اختلاف نظریات و تفاسیر هم در آن به حداقل میرسد. در حالی که فقه چون از نص گرفته میشود و سنت گراست و از بالا به پایین نگاه میکند ویژگیهای خاص خود را دارد؛ اما نباید آن را از صحنه اجتماع حذف کرد. ویژگی فقه آن است که توسط مردم به راحتی اجرا میشود. تفاوت دیگر فقه و حقوق این است که در فقه مسائل بیشتر از منظر خصوصی دیده میشود اما در حقوق بسیاری از مسائل عمومی دیده میشود». وی گفت: «فقط باید تعارض فقه با عدالت را در برخی از مسائل حل کرد و اگر این تعارض حل نشود، مقبولیت آن کم میشود». شیخ الاسلامی در بیان راهکارهای حل تعارضات فقه و اصول گفت: «یک تفکر میگوید فقه را کنار بگذاریم. تفکر دیگری میگوید فقط به فقه نگاه کنیم و حقوق را کنار بگذاریم. راه سوم که عقلایی هم به نظر میرسد برقراری آشتی فقه و حقوق است». وی تصریح کرد: «با این فضاهای اجتماعی و این سیر سریع تحولات اجتماعی اگر دیر بجنبیم فرصت از دست میرود. حوزه و دانشگاه و جامعه بايد مردان را به سمت عدالت ببرند. فرزندانی را تربیت کنند که عدالتخواه باشند». این استاد دانشگاه گفت: «البته یک سری از مباحث هم که ربطی به فقه ندارد به گردن فقه نیندازیم. اینکه بخشنامه کردهایم که 30 درصد از مدیران خانم باشند ربطی به فقه ندارد. این برای جمهوری اسلامی زشت است که در این زمینه از افغانستان عقبتر باشد».
بتول گندمی، از اعضای شورای شهر مشهد در جایگاه هیات ريیسه این نشست در سخنان کوتاهی گفت: داریم درباره نیمی از جامعه بشری و درباره یک بشر سخن میگوییم و در بحثها باید به این نکته توجه کرد. نگاه معرفتی که پشت آرا و نظرات تبعیضآمیز وجود دارد نباید نادیده گرفته شود.
شهناز رمارم ،یکی دیگر از اعضای شورای شهر مشهد و از اعضای هیات ريیسه این نشست گفت: «ورود دختران به دانشگاه بیشتر از پسران است ولی همچنان میخواهیم نگاه سنتی را حفظ کنیم. امروز زنان ما مطالبه دارند. وقتی دانشجوی من میپرسد چرا دیه جراح متخصص زنان نصف یک مرد معتاد است نمیتوانم به آن پاسخ دهم. اگر بحث فقه بحث علم است، مبنای علم شک است و آیا نمیتوان در مباحث گذشته شک کرد و مبنای جدیدی را پیش گرفت؟» وی افزود: «ما در مسائل روز جهان در بسیاری از موارد پیشرو بودهایم. در بانک اسپرم، سلولهای بنیادی و غیره پیشرو هستیم؛ اما چرا در این موارد که دغدغه زنان است نباید نگاه ویژه داشته باشیم؟ حتی نوع گناهان تغییر کرده است. قبلا گفته میشد آرایش، گناه مختص زنان است اما امروز مردان بیشتر از زنان آرایش میکنند. پس چرا نباید این مسائل بازبینی شود؟» این عضو شورای شهر مشهد تصریح کرد: «اگر نتوانیم به مطالبه زنان پاسخ منطقی دهیم در موجهای اجتماعی غرق میشویم. چنانکه امروز پاسخ مناسب برای ازدواج سفید نداریم».
سید ابوالفضل موسویان، از اساتید دانشگاه مفید قم و عضو هیات ريیسه این نشست گفت: «وقتی که مسائل زنان از زبان زنان بیان میشود بیشتر میتوانیم به عمق این مطالبه در بدنه اجتماع پی ببریم». وی با تاکید بر لزوم تحمل فشارهای جریانات سنتی در نواندیشی دینی گفت: «همواره این فشارها بر نواندیشان دینی وجود داشته است. وقتی شهید مطهری مساله حجاب را مطرح کردند در جوامع سنتی مورد بایکوت قرار گرفتند. آیت ا... اردبیلی میگفتند در مجلس ترحیم یک عالم در تهران، وقتی شهید مطهری آمدند هیچ کدام از آقایان به ایشان جا نداد و من جایم را به ایشان دادم. یعنی فضا به گونهای بود که ایشان وقتی مساله حجاب را مطرح میکند مورد هجمه قرار میگیرد و امروز ما به جای یک مساله دهها مساله حل نشده داریم». اين استاد دانشگاه مفید گفت: «چه بسا بسیاری از دیدگاهها در حوزه زنان، متأثر از فضای عمومی جامعه زمان خود مطرح شده است و از همین جهت است که بسیاری از نظرات با توجه به نگاه مردسالارانه به آیات ارائه شده است».