جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > سکانس آخر زندگی بابک خرمدین

سکانس آخر زندگی بابک خرمدین

سکانس آخر زندگی بابک خرمدین
در گذشته بسیاری قتل‌ها در نزاع و درگیری یا بخاطر سهل انگاری رخ می‌داد و تا ابد داغ افسوس و پشیمانی را بر دل مرتکبان آن به جا می‌گذاشت اما امروز شاهد قتل‌هایی هستیم از نوع "فرزندکشی" که برای آن سجده شکر به جا می‌آورند! جامعه امروز ما به کدام سمت می‌رود که امثال رومینا و بابک خرمدین بازتولید می‌کند؟

 درست یک سال قبل، مردی با داس دختر نوجوان خود "رومینا" را به قتل رساند و وقتی از او پرسیدند چرا سراغ پسر نرفتی و دختر خودت را کشتی گفت: "اگر پسر را می‌کشتم به قصاص نفس محکوم می‌شدم در حالی که «ولی دم» دخترم، خودم هستم و می‌دانستم قصاص نمی‌شوم و نهایتاً چند سال زندانی خواهم شد. "

جالب اینجاست که در روز قتل بابک خرمدین معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده این خبر را منتشر کرد: «امروز دولت، لایحۀ پیشنهادی معاونت زنان و خانواده در مورد اصلاح مادۀ ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی مربوط به تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند را تصویب کرد. این لایحه که مورد تأیید قوۀ قضائیه نیز هست حداکثر مجازات، ایجاد محدودیت در سرپرستی اطفال دیگر و عدم شمول ارفاق را در بر می‌گیرد.» برخی رسانه‌ها هم دربارۀ تصویب لایحۀ اخیر از تیتر «پایان تراژدی قتل به دست پدر» خبر دادند اما درست همان روز نه یک پدر که پدر و مادری با هم و نه یک دختر نوجوان که مردی ۴۷ ساله را به قتل رساندند و جنازه‌اش را هم قطعه قطعه کردند تا روشن شود قصه فراتر از اینهاست و حتی اگر مجازات اعدام هم بود چه بسا مرتکب می‌شدند.

شرایط بد جامعه متهم اصلی مشکلات روزافزون

مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص حادثه قتل بابک خرمدین، اظهار می‌کند: هیچ پدری توان کشتن فرزندش را ندارد اما باید عوامل اصلی چنین حوادثی را بررسی کرد، حتی اگر بگوییم نهادهایی از جمله اورژانس اجتماعی یا بهزیستی برای حمایت از خانواده وجود دارد باز هم نمی‌توان وجود مشکلات عمیق در جامعه را منکر شد، این مشکلات یک روزه وارد جامعه ما نشدند که یک روزه حل شوند.

وی می‌افزاید: افراد بسیاری در جامعه با خانواده یا اجتماع مسئله دارند این مسائل به دلیل شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه است، یعنی شرایط به گونه‌ای شده که پدران و مادران و فرزندان هر کدام دچار مسائل و مشکلات روزافزونی شده‌اند، خانواده‌ها هم توقع دارند هرچه می‌گویند فرزندانشان تبعیت کنند، فشارهای اجتماعی بسیار افزایش یافته پدری که اینگونه فرزندش را به قتل می‌رساند قطعاً مسئله دارد.

بنیانگذار مددکاری علمی در ایران تصریح می‌کند: پدر بابک خرمدین طبق گفته خودش با فرزندش مشکل داشته است، بسیاری از این نوع خانواده‌ها در جامعه هستند که با فرزندشان مشکل دارند و این تنها مورد نیست، بابک خرمدین در این حادثه پسری با سن بالای ۴۰ سال است و این پدر پدری نظامی است که عقاید خاص خود را دارد که برخی مسائل برای او قابل قبول نیست و تحمل پذیرفتن دیدگاه پسر خود را نداشته است و این به جهت تفاوت نسل‌ها امری پذیرفته است اما اینکه جوانان امروز با توجه به شرایط بد جامعه توان ایجاد زندگی مستقل ندارند هم روی دیگر این موضوع است.

وی اظهار می‌کند: برای این پدر آبرو و وجاهت اجتماعی مهم است و از روی ناچاری و فشارهای اجتماعی دست به این کار زده است تا حدی که برای این اقدامش سجده شکر به جا می‌آورد! در حالی که این پدر به هیچ وجه راحت نیست، این پدر تا پایان عمر برای این اقدامش ضجر می‌کشد چرا که هیچ پدری توانایی کشتن فرزند ندارد اما شرایط سخت جامعه او را به این سمت و سو برده است، به جای محکوم کردن پدر شرایط او را درک کنیم اگر می‌بینیم روزبه روز چنین مسائلی مطرح می‌شود باید به شرایط اجتماعی نگاه کنیم در واقع این افراد محکوم نیستند بلکه سیاست‌های غلط یک جامعه از خانواده و مدرسه گرفته تا سیاست‌های اجتماعی و سیاسی یک کشور محکوم هستند.


هم قاضی هم مجری احکام نشویم

وی تصریح می‌کند: تصور ما این است که همه یا باید مثل من فکر کنند در غیر این صورت علیه من هستند! در جامعه ما معمولاً تنوع‌ها را نمی‌پذیرند و در نتیجه در جهت حذف افرادی بر می آیند که مخالف و یا متفاوت فکر می‌کنند. بحث مخالفت هم نیست بلکه نوع نگاه است. مثلاً پدری که دخترش را در شمال به قتل می‌رساند نگاهش به زندگی، سبک ازدواج، سبک روابط با دخترش متفاوت است و کسی که در اهواز کشته می‌شود نوع نگاهش به زندگی متفاوت است.

این جامعه‌شناس می‌افزاید: به طور مثال اگر خانواده بابک خرمدین یا خانواده پسر اهوازی به جای اینکه خودسرانه اقدام به چنین رفتاری کنند اگر یک مرکز یا واحدی باشد که برای تفاوت نگرشی خانواده به این مرکز مراجعه می‌کردند و از نظر متخصصان کمک می‌گرفتند شاید چنین فجایع دردناکی در جامعه رخ نمی‌داد. آن وقت اگر مشکل نگرشی و رفتاری افراد قابل حل نبود فکر دیگری می‌کردیم. باید این موضوع در جامعه جا بیفتد که اگر جرمی اتفاق افتاد باید این جرم را مرجع قضائی رسیدگی کند، افراد نباید خودشان قاضی و خودشان هم مجری احکام شوند، مشکل این است که ما خودمان قاضی و خودمان مجری احکام هستیم و چنین موضوع اشتباهی در سیستم کنش‌های ما حاکم است.

مجازات قانون برای فرزندکشی چیست؟

فخرالدین جعفرزاده، رئیس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری در خصوص مجازات قتل بابک خرمدین گفته است: «در این پرونده، چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سمت اولیای دم بودن‌شان ضایع می‌شود و کنار می‌رود. مقتول فرزند و همسر ندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول قانون ۶۱۲ قصاص نمی‌شود و ۳ تا ۱۰ سال حبس دارد، مادر اگر معاون باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی می‌شود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»
برچسب ها
نسخه اصل مطلب