بازگشت به سیاهوسفیدها
بحران در روزنامهها هر روز شدیدتر میشود. از دست دادن مخاطب در کنار گران شدن کاغذ و چاپ، مطبوعات کاغذی را به سمت کاهش هزینهها برای زنده ماندن برده است. اما همچنان روزنامهها و مجلات با مشکلات بسیاری روبهرو هستند، به همین دلیل چند وقتی است که شاهد سیاه و سفید شدن صفحات برخی از روزنامهها هستیم. گرچه این کار کمی از بار هزینههای روزنامهها کم میکند اما آیا منجر به ریزش مخاطب نخواهد شد؟
چند سال است که مطبوعات کاغذی با بحرانهای متفاوتی روبهرو شدهاند، از پایین آمدن مخاطب به دلیل استفاده مردم از شبکههای اجتماعی گرفته تا کاهش کیفیت محتوا و بالا رفتن هزینهها. به همین دلیل در چند ماه گذشته با اوج گرفتن بحران کاغذ و بالا رفتن قیمت آن شاهد تعطیل شدن چند روزنامه و مجله بودیم، بعضیها هم از انتشار نسخههای کاغذی صرفنظر کردند و محتواهایشان را تنها بر فضای اینترنت منتشر کردند. حالا در اقدامی جدید برخی از روزنامهها مثل شرق، اعتماد، تعادل و... برای کاهش هزینه، تمام یا بعضی صفحههای خود را سیاه و سفید چاپ میکنند. سیاه و سفید شدن صفحات روزنامه، آن هم در دنیای مولتی مدیا و پر از رنگ و تصویر امروز، گرچه ممکن است به نظر بسیار پرخطر بیاید اما اجتنابناپذیر است. اما آیا میتوان به این اتفاق از زاویهای دیگر نگاه کرد؟
جا ماندن مطبوعات از فناوریها
امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات، با اشاره به بحران طولانی مدتی که مطبوعات با آن روبهرو هستند به «ابتکار» میگوید: از مدتها پیش، قبل از آنکه رسانههای جدید و فناوریهای امروزی ارتباطاتی و اطلاعاتی مطرح شود و شبکهها اجتماعی آغاز به کار کنند، مطبوعات دچار ضعف و سستی شده بودند و کاهش شمارگان آنها خصوصا بعد از هشت سال دفاع مقدس کاملا محسوس بود. در بهمن ماه سال 1357 دو روزنامه عصر، به شمارگان میلیونی رسید. در روزهای بعد از جنگ و دوران سازندگی هم شمارگان مطبوعات بالا بود، چون زمانی که مطبوعات بتوانند نیازهای خبری و تحلیلی مردم را هم تهیه کنند، مورد استقبال مخاطب قرار میگیرند.
او ادامه میدهد: متاسفانه مطبوعات ما همپای نوآوریها و تکنولوژیهای ارتباطی جلو نرفتند. زمانی که مطبوعات در اروپا و آمریکا با این بحران روبهرو شدند، بلافاصله اقدام به برنامهریزی برای مقابله با آن کردند و بر اساس آن توانستند بحران فناوری را طی کنند. بنابراین بخشی از مشکلات ما به این برمیگردد که ما از فناوریها استقبال نکردیم و تصور کردیم اگر به همان سیستم سنتی بسنده کنیم، مخاطبان هم با ما همراهی خواهند کرد. به طور مثال، وقتی فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی پدیدهای را فراهم کرد که بتوان در آن تبلیغات درج کرد، آیا روزنامه همشهری که هر روز مبلغ بالایی بابت چاپ نیازمندیها کسب میکرد، نباید فکری برای رقابت با این فناوریها میکرد که حداقل بخش آگهیها را به فضای مجازی منتقل کند؟ زمانی نیازمندیهای این روزنامه آنقدر زیاد و سنگین بود که ما نمیتوانستیم آن را هر روز با خودمان ببریم، اما امروز دیگر نشریات به جز آگهیهای رسمی دیگر آگهی ندارند.
روزنامه هم یک مدرسه است
مسعودی، برنامهریزی نداشتن مطبوعات را عامل عقب ماندن آنها و از دست رفتن مخاطبانش میداند و میگوید: ما برنامهریزیای برای انتشار آنلاین یا غیرآنلاین روزنامهها نداشتیم. ما میتوانستیم با برقراری سیستم اشتراک این مشکل را برطرف کنیم. حتی میشود عدهای به روزنامههای مورد علاقهشان برای زنده ماندن آنها کمک کنند، چیزی شبیه به وقف. ما افراد خیری داریم که مدرسه میسازند، هر روزنامه هم یک مدرسه است. هیچ وقت دولت در این زمینه تبلیغ نکرد. حمایتهای وزارت فرهنگ و ارشاد با توجه به شرایط جدید و مشکلات بودجهای، کاهش پیدا خواهد کرد. بنابراین مطبوعات ما در شرایطی میتوانند به کار خود ادامه بدهند، که دولت به مطبوعات مثل دارو نگاه کند. دارو برای جسم مفید است و روزنامه هم برای آگاهی و اطلاع یافتن از رویدادها. وظیفه سنگینی به دوش نظام مطبوعاتی و رسانهای کشور است. اگر نظام پزشکی یا نظام داروسازی برای سلامت جامعه اهمیت دارد، نظام رسانهای هم باید اهمیت داشته باشد.
این استاد دانشگاه میافزاید: خوشبختانه دیدهام که محمد سلطانیفر، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، گفته است که یارانه کاغذ را امسال به روزنامهها میدهند، چون خودشان هم میدانند که مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی جایگاه ویژه و مهمی دارند.
روزنامهنگاری؛ علم و هنر
مسعودی با اشاره به اهمیت محتوای تولیدشده در روزنامهها و مجلات در جذب مخاطب، میگوید: ما باید نیروهای حرفهای تربیت کنیم تا بتوانند خلاقیت داشته باشند و محتوای مناسب تولید کنند. چقدر از دانشجویان روزنامهنگاری ما وارد این حوزه میشوند؟ چقدر برایشان آموزش ضمن خدمت تعریف شده است؟ روزنامهنگاری هم علم است و هم هنر. خبرنگاران ما باید بر اساس اصول روز علم روزنامهنگاری دست به خلاقیت بزنند و با انتشار اخبار، گزارشهای خواندنی و مقالات پرمحتوا مخاطب را جذب کنند. وقتی 90 درصد اخبار روزنامهها را دیروز روی موبایل دیدهایم و تولید خبر ندارند و به ندرت میتوان در طول هفته در یک روزنامه مصاحبهای خواندنی پیدا کرد، مخاطبی باقی نمیماند. در شرایطی که وضعیت کشور به تحلیل کارشناسان نیاز دارد، جای گزارشهای انتقادی خالی است. گرچه باید توجه کرد که محدودیتهای قانونی و غیرقانونی زیادی هم در انتشار و هم در دسترسی به منابع و مطالب وجود دارد. روزنامهنگاران هنوز یک سندیکا ندارند، در قانون مطبوعات حتی یک فصل هم به خبرنگاران اختصاص داده نشده است، با وجود آنکه سختی شغل این افراد ثابت شده اما روزنامهنگاران هیچ صنفی ندارند که بتوانند از حقوق صنفی خودشان دفاع کنند، چون ما همیشه روزنامهنگاری را سیاسی دیدهایم، ولی واقعیت این است که وضعیتی که برای مطبوعات پیش آمده دقیقا اقتصادی است.
روزنامه سیاه و سفید، روزنامه سنتی
این استاد دانشگاه میگوید: در این وضعیت که باید از قبل پیشبینی میکردیم، باید سیاستهای وضعیت بحران را پیاده کنیم و با استفاده از آنچه که مدیریت بحران برای ما فراهم میکند، بتوانیم حیات باقیمانده نشریات را حفظ کنیم. به همین دلیل، در چنین شرایطی با توجه به فرهنگ غلط «نخواندن» که در جامعه ما وجود دارد، صاحبان مطبوعات چارهای به جز این ندارند که هزینههای خود را کاهش دهند. هزینه چاپ رنگی هزینه سنگینی است. بنابراین روزنامهها ممکن است تنها صفحاتی را که آگهی رنگی دارند، به صورت رنگی منتشر کنند که البته کار درستی است. در شرایط بحرانی، مدیریت بحران میگوید تا جایی که میشود به دنبال خلاقیت و ایجاد درآمد برویم و از هزینهها بکاهیم. بسیاری حتی روزنامه سیاه و سفید را به دلیل سنتی بودن بیشتر دوست دارند. این تصمیم درست است و باید برنامهریزی داشته باشیم که بتوانیم از این بحران عبور کنیم.