جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > مدگرايي را تخريب نكنيم

مدگرايي را تخريب نكنيم

امروزه شاهد رواج مدگرایی افراطی در جامعه هستیم و نقش همسالان در رواج این مهم تاثیرگذار است، چرا که طبق تحقیقات به عمل آمده اگر پوشش فرد در گروه همسالان خود مانند آنها نباشد، به راحتی از آن گروه حذف خواهد شد.
 همچنین در بسیاری از موارد افراد تنها به دلیل دیده شدن به پیروی از مد روی می آورند. به‌طور کلی باید در نظر داشت که مدگرایی خود می تواند حکایت از برخی اعتراض های مردم را داشته باشد. از این‌رو بسیاری از سنت گرایان با انواع مدگرایی مخالف هستند و آن را زمینه ساز ایجاد تغییرات در جامعه می دانند. این در حالی است که مدگرایی لازمه هر جامعه ای است و نمی توان با آن مقابله کرد، بلکه شاید بتوان با ارائه برنامه‌ریزی های مناسب تا حد زیادی مانع از مدگرایی افراطی شد و الگوهای مناسبی را در حوزه مد به مخاطبان ارائه داد. از این رو «آرمان» به تهیه گزارشی برای بررسی و تبیین نقش مدگرایی افراطی در جامعه، از داروین صبوری و امان‌ا ... قرایی مقدم کارشناسان جامعه شناس گفت گو انجام داده است که در ادامه آن را می خوانیم.                                                       یک جامعه شناس در خصوص پدیده مدگرایی می گوید: به طور کلی جامعه‌شناسان از پدیده مدگرایی به عنوان خرده جهان ها یا خرده فرهنگ ها نام می برنند. جوامع همان قدر که تحت تاثیر مفهوم کلی به نام فرهنگ هستند که مجموعه ای از رسم و رسوم ها و نمادها و تمام مواردی که بشر در طول زندگی آنها را فرا می گیرد و سعی دارد که بر اساس آنها راه اجتماعی خود را پیدا کند، در عین حال سعی در واژگونی آنها هم دارد، یعنی سعی دارد که در برخی از اوقات آنها را نیز محک بزند. داروین صبوری در گفت وگو با خبرنگار «آرمان» و با اشاره به مطلب فوق اذعان می دارد: این احتمال وجود دارد که خرده فرهنگ هایی که به‌وجود می آیند، به طور کامل برگرفته از فرهنگ کلی نباشد حتی در مقابله با فرهنگ کلی باشند. به عنوان مثال زمانی که هیپی ها در دهه 60 و 70 آمریکا و اروپای غربی را مطالعه می کنید یا انقلاب های فرهنگی و ادبیاتی مانند فرمالیزم ها در روسیه را مورد مطالعه قرار می دهیم به این مهم دست می یابیم که کار و هدف موارد مذکور این بود که با یک هدف و نظم کلی بجنگند. به عبارت ساده تر بتوانند سنت را مورد محک قرار دهند و ببینند تا چه میزانی سنت می تواند از خود محافظت کند. او تصریح می کند: مد، انقلابی در پوشش است و بیشتر افراد با استفاده از مد می خواهند، خود را بیشتر نمایان کنند. به عبارت ساده تر در مدگرایی افراطی یک اعتراض نمادین با نوع پوشش ها، نوع تیکه کلام ها و نوع رفتارها شکل می گیرد. به‌طور معمول جوامع در مقابل این خرده جهان ها و خرده فرهنگ ها مقاومت می کند. به عبارت ساده تر جامعه به این اعتراضات انگ می زند و سعی دارد این موارد را از خود جدا کند، چرا که این احساس را دارد که مفهومی به نام کل فرهنگ در خطر است، اما اگر از این دید نگاه نکنیم که این موارد یک نوع اعتراض به سنت ها و جهان سنت است و یک نوع محک جهان سنت است، به‌طور معمول نمی توانیم راه درستی به تبیین این گونه موارد ببریم. صبوری در پاسخ به این سوال که آیا مدگرایی افراطی یک اعتراض است؛ می گوید: یک نظریه در جامعه شناسی به نام نظریه فشار عمومی وجود دارد که در این نظریه فشار عمومی را بر دو دسته می داند یک فشار ذهنی بر کنشگران و دیگری فشار مادی است، این اعتقاد وجود دارد که فشار مادی در سایه سدهایی که راه پیشرفت اجتماعی را می بندند زمانی که این فشار مادی بر کنشگران و بر شهروندان افزایش پیدا می کند آنها سه واکنش از خود نشان می دهند. او در ادامه می افزاید: در وهله نخست این احتمال وجود دارد که به توهم بپیوندند. به این معنا که جهان واقعی را جهان امنی ندانند و با آن نتوانند پیوند برقرار کنند و به سمت توهم، فانتزی و مواد مخدر بروند چیزی که آنها را بتواند از واقعیت دور نگه دارد، اما مهمترین و بهترین واکنش این شهروندان تغییر سبک زندگی خود در اعتراض به مسائلی است که بر آنها می گذرد. یا اینکه از تخریب برای مقابله و اعتراض استفاده می کنند. به این معنا که با تخریب نظم حاکم بر جامعه قصد نشان دادن اعتراض خود دارند. به عنوان مثال این افراد به هنگام استفاده از صندلی خودروهای عمومی آنها را تخریب می کنند و این احساس را دارند که در حال مبارزه هستند. به عبارت ساده‌تر در این مرحله افراد با خشم اعتراض خود را نشان می دهند. این جامعه شناس در ارتباط با راه سوم اعتراض به فشار عمومی می گوید: در این مرحله بیشتر افراد سعی بر به‌وجود آوردن خرده فرهنگ ها دارند و جامعه هر چقدر باهوش تر باشد می تواند این خرده فرهنگ ها را به‌وجود بیاورد، به طورمعمول جوامعی که از هوش اجتماعی یا ظرفیت های اجتماعی پایین تری برخوردار هستند، به دنبال دو گزینه اول می روند یا به سمت توهم و فانتزی تمایل پیدا می کنند و به تخریب هر چیزی که در خدمت نظم عمومی موجود است، می‌پردازند. راه سوم که به‌وجود آورنده خرده فرهنگ ها و خرده جهان های اجتماعی است که در این موارد ممکن است، افراد لباس خود را عوض کنند آرایش های خاصی داشته باشند یا گفتمان های به خصوصی داشته باشند. صبوری می افزاید: نباید به مدگرایی یک نگاه تخریبی داشت تمام این کنش ها از جنس دیالوگ هستند، به عبارت ساده تر همیشه اعتراضات اجتماعی از جنس دیالوگ است، چرا که این اعتراضات دارند جهان اجتماعی را به صحبت دعوت می کنند، این اعتراض را شکل می دهند تا جهان را در مقابل خود به دیالوگ وادار کنند و همین که افراد نسبت به این خرده فرهنگ ها واکنش نشان می دهند خود مبین موفقیت این خرده فرهنگ ها است. او تاکید می‌کند: به‌هیچ عنوان نمی‌توان از پدیده مدگرایی به عنوان جنگ فرهنگی نام برد و هر جامعه‌شناسی که از این واژه استفاده کند فاقد متدولوژی جامعه شناسی است. به طور کلی نه جنگ فرهنگی داریم و نه تهاجم فرهنگی. فرهنگ یک مساله پویا است. به عبارت ساده تر فرهنگ دچار تغییر و تحول می شود. فرهنگ مدام با خود در حال دیالوگ (گفت وگو) است. همچنین با جهان نیز در حال گفت و گو است. به این معنی که اگر شما یک فرهنگ را در یک جغرافیای خاص مورد مطالعه قرار می دهید، اگر راه های گفت وگو را با فرهنگ های دیگر و با این جهان فرهنگی که بر کره زمین حاکم است، بسته شود به‌طور معمول به یک خود تخریبی و ایستایی می رسد. این جامعه شناس در خصوص تقلید کورکورانه از مدگرایی می گوید: باید در نظر داشته باشیم، بزرگ‌ترین انگ‌زن خود جامعه است، چرا که جوامع برای پشتیبانی کردن از خرده فرهنگ های خود ابزارهایی را به‌کار می برند که این ابزارها بیشتر به صورت نمادین است، هیچ گاه نمی‌توانیم این ادعا را داشته باشیم که افراد به صورت کورکورانه از مد پیروی می کنند. افراد حق دارند، جهان پیرامون خود را تغییر دهند و نباید به این عمل برچسب زد. او ادامه می دهد: اگر جامعه از زایش دست بردارد، دیگر فرهنگ نمی تواند پاسخگوی جامعه امروز باشد. صبوری در پایان می گوید: جامعه نباید این حق را از مردم بگیرد، چرا که مردم باید همان گونه که تمایل دارند، در جامعه حاضر شوند در جوامع باز هیچ گاه این دغدغه ها وجود ندارد.

جوانان با پوشش خود فریاد می زنند

یک جامعه شناس در خصوص رواج پدیده مدگرایی می گوید: مدگرایی یا نوگرایی لازمه حیات جامعه است، یعنی جامعه نیاز دارد، هر چند مدتی یا همواره در حال پوست اندازی باشد ما تحت عنوان تغییرات اجتماعی از این پدیده نام می بریم. امان ا... قرایی مقدم در گفت وگو با «آرمان» و با اشاره به مطلب فوق می افزاید: مدگرایی بخش اصلی جامعه شناسی است، به طور کلی جامعه شناسی را می توان به دو بخش جامعه شناسی ایستا که منظور از آن خانواده و آداب و رسوم و فرهنگ های که تغییرات آن کند است و دیگر جامعه شناسی پویا که در این نوع تغییرات به سرعت بیشتری در حال رخ دادن است. او تصریح می کند: مدگرایی و توجه به مد لازمه حیات جامعه و جوانان است، یعنی اگر جوانان در جامعه حضور نداشته باشند و اینکه نیازی به توجه به مدگرایی در خود احساس نکنند، جامعه در حالت سکون باقی می‌ماند. قرایی مقدم درباره مدگرایی افراطی تاکید می‌کند: مدگرایی افراطی یک آسیب اجتماعی است، چرا که امروزه با شتابی که تغییرات اجتماعی به خود گرفته است. مدگرایی را می توان از دو دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار داد اول اینکه اگر فرض کنیم در جامعه مدگرایی وجود نداشته باشد و سبک پوشش و آرایش بدون تغییر باقی بماند، این جامعه از لحاظ اقتصادی و فرهنگی راکد می شود، چرا که باید در نظر داشت مدگرایی خود می تواند موجب افزایش آمار اشتغال شود. او ادامه می دهد: امروزه شاهد مدگرایی افراطی در جامعه هستیم مدهای غیرمتعارفی که خود گویا اعتراض های اجتماعی است که البته در بیشتر موارد این مدها حاصل الگوبرداری از افراد خاص است. حال این سوال مطرح می شود که این افراد چه انگیزه‌ای دارند. به‌دلیل اینکه با سنت‌گرایان مخالف هستند، از روی عمد به مدگرایی افراطی که بیشتر شامل لباس های مبتذل است، روی می آورند. قرایی مقدم می گوید: افرادی که به دنبال مدگرایی افراطی هستند، بیشتر از دیگران در معرض آسیب های اجتماعی قرار دارند، در بیشتر اوقات این گروه دارای خانواده های سست بنیان هستند و از لحاظ شخصیتی و تربیتی با مشکل مواجه هستند. این جامعه شناس بر این باور است که بیشتر افرادی که به صورت منفعالانه در پی مدگرایی افراطی هستند بیشتر قصد نمایش گذاشتن خود را دارند به عبارت ساده تر این افراد با استفاده از مدگرایی افراطی قصد هویت‌یابی دارند و از این طریق می خواهند کمبودهای روحی و روانی خود را جبران کنند، چرا که در اکثر اوقات این افراد دارای خانواده های آسیب پذیرند و از نظر روحی نیز با مشکل مواجه هستند. او بیان می کند: در کلانشهرها و در سایه شهر نشینی شاهد بی هویت شدن برخی از افراد هستیم. بنابراین با مدگرایی قصد دارند تا این کمبود را تا حد زیادی رفع کنند به عبارت ساده تر افراد با نوع پوشش خاص و متفاوت از دیگران قصد مطرح کردن خود را دارند. قرایی مقدم در خصوص مدگرایی و تاثیر آن در جامعه می گوید: امروزه مدگرایی توانسته تغییرات بسیاری در جامعه پایه ریزی کند. به عنوان مثال در شهر یزد که جامعه سنتی و مذهبی است، مدگرایی و مهاجرت توانسته تا حد زیادی تغییراتی را در این شهر ایجاد کند. او تاکید می‌کند: افرادی که از اعتقادات مذهبی و تربیت اصولی برخوردار باشند، کمتر تمایل به پیروی از مدگرایی افراطی دارند. این جامعه شناس در خصوص نقش همسالان در مدگرایی بیان می کند: گروه همسالان نقش تعیین کننده ای در مدگرایی دارد، چرا که در برخی از موارد اگر نوع پوشش فرد مانند گروه همسالان خود نباشد. به‌طور حتم از آن گروه کنار گذاشته می‌شود و مورد انگ زنی نیز قرار خواهد گرفت. از این‌رو افراد به اجبار به مدگرایی روی می آورند. قرایی مقدم در ارتباط با راهکارهای مقابله با مدگرایی افراطی می گوید: به‌طور حتم با آموزش و فرهنگ‌سازی می توان تا حد زیادی مانع از مدگرایی افراطی شد. اگر نتوانیم با ارائه آموزش های مناسب مانع از شیوع مدگرایی افراطی در جامعه شویم،  به‌طور حتم شاهد ایجاد تغییرات گسترده و حتی در برخی از موارد آسیب های اجتماعی خواهیم بود. وی ادامه می دهد: امروزه به‌دلیل نبود اعتماد در جامعه بیشتر افراد برخلاف هنجارهای تعیین شده عمل می کنند. از این‌رو باید اعتماد از دست رفته مردم را بازسازی کرد. امروزه نقش خانواده ها کم رنگ شده است و دیگر فرزندان از خانواده های خود هیچ الگوبرداری ندارند. وی در پایان خاطرنشان می کند: مدگرایی افراطی می تواند نمونه بارز تهاجم فرهنگی باشد. در مقابل مدگرایی افراطی هیچ برنامه مشخصی وجود ندارد که این بزرگترین نقطه ضعف مسئولان امر است.

                    
برچسب ها
نسخه اصل مطلب