جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > انتخاب کتاب از قفسه‌های خیابان

انتخاب کتاب از قفسه‌های خیابان

تقریبا ساعت 7 شب تازه بساطش را پهن می‌کند. کنار ایستگاه مترو را برای رفت‌وآمد زیاد انتخاب کرده. روی یک پلاستیک ضخیم کتاب‌ها را می‌چیند و روی چهارپایه پلاستیکی‌اش می‌نشیند.
در بساطش همه چیز پیدا می‌شود، از کتاب‌های نایاب یا بدون مجوز گرفته تا کتاب‌های تازه بازار نشر. به فاصله هر 5 دقیقه چند نفر دور بساطش مشغول ورق زدن کتاب‌ها می‌شوند و کتابی هم از او می‌خرند ...
چند وقتی است که اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با همکاری نیروهای انتظامی اقدام به جمع‌آوری کتاب‌های قاچاق کرده‌اند. هر چند روز یک‌بار خبر توقیف تعداد زیادی کتاب قاچاق منتشر می‌شود، تا آنجا که این اتحادیه به فکر انبار جدیدی برای کتاب‌‌های کشف‌شده است. اما با وجود همه تلاش‌ها برای مبارزه با کتاب‌های قاچاق، همچنان دستفروش‌ها در گوشه خیابان‌ها بساط می‌کنند و به کارشان ادامه می‌دهند.
حامد کنی، مدیر انتشارت روزبهان که برخی از آثاری که تا به حال منتشر کرده‌اند، در بساط دستفروشان پیدا می‌شود، خرید مردم از این بساطی‌ها را آسیب به نشر می‌داند. او در گفت‌وگو با ایسنا در این‌باره گفته است: به نظرم بخشی از مشکلات به خاطر نبود همکاری دولت و به نحوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اتحادیه است. موضوع فقط گرفتن کتاب تقلبی و متقلب نیست. مشکل اصلی این است که مردم نمی‌دانند و مخاطب این کتاب‌ها قرار می‌گیرند. متاسفانه در این حوزه کار شاخصی نکرده‌ایم. آگاهی دادن به مردم بخشی از وظایف صدا و سیما است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهتر است با همراه کردن صدا و سیما و همراهی اتحادیه موضوع قاچاق کتاب را اطلاع‌رسانی کند و به مردم هشدار دهد تا از این کالاهای تقلبی دوری کنند.
این ناشر با تاکید بر اینکه بخش وسیعی از مردم نمی‌دانند آنچه می‌خرند تقلبی است، خاطرنشان کرد: مردم به هوای اینکه این کتاب‌ها ارزان‌تر است یا کمک به یک دستفروش، کتابی می‌خرند غافل از اینکه آسیب وحشتناکی به سیستم نشر می‌زنند. زحمتی که دوستان ما در اتحادیه می‌کشند فقط در بخش گرفتن این متقلبان خطرناک است، اما کاری روی اذهان عمومی انجام نمی‌شود که خود آسیب را جدی‌تر می‌کند. اگر مردم کتاب‌ها را نخرند، کار قاچاقچی و قاچاق‌فروش بسیار سخت می‌شود. این کتاب‌ها فروش دارد که قاچاقچیان تولید می‌کنند؛ در واقع تولید کتاب را کانال مخاطبان تعیین می‌کند، به همین دلیل بخشی از ماجرای صیانت از کتاب، اطلاع‌رسانی به مردم است که متوجه شوند این دستفروش‌ها عوامل رسمی توزیع کتاب نیستند و افراد با خرید این کتاب‌ها به مولفان و ناشران و صنعت نشر آسیب جدی‌ای می‌زنند که باید روی آن کار شود و در دستور کار وزارت ارشاد قرار بگیرد و از طریق کانال‌های مختلف به مردم اطلاع‌رسانی شود.
اما مردم چرا از دستفروش‌ها خرید می‌کنند؟ آیا آن‌ها نمی‌دانند که با خرید از دستفروشان به چرخه نشر آسیب می‌زنند؟ مریم در پاسخ به این سوال «ابتکار» که آیا از دستفروش‌ها کتاب می‌خری، یک بله کشدار می‌گوید و درباره علت کارش توضیح می‌دهد: بیشتر کتاب‌هایی که من از دستفروش‌ها خریده‌ام، آن‌هایی بوده که در کتابفروشی‌ها پیدا نمی‌شده، حالا یا تجدید چاپ نشده بودند یا مجوز انتشار نداشتند. من بیشتر دنبال کتاب‌های قدیمی و بدون سانسوری بودم که دیگر در کتابفروشی‌ها پیدا نمی‌شوند.
او درباره خرید کتاب‌هایی که در کتابفروشی‌ها هم بوده‌اند اما از بساطی‌ها خریده است، می‌گوید: خیلی چنین کتاب‌هایی نخریدم اما دو سه بار که یک دستفروش کتاب‌هایش را حراج کرده بود، 5 کتاب خریدم و روی هم 10 هزار تومان بابتش پول دادم.
از او درباره تاثیر کارش بر صنعت نشر می‌پرسیم. پاسخ می‌دهد: بستگی دارد! کتاب‌هایی که من از این دستفروش‌ها می‌خرم نه در کتابفروشی‌ها پیدا می‌شود و نه ناشر ضرری بابت خرید من می‌کند. من وقتی می‌خواهم چنین کتابی تهیه کنم باید از کسی که غیرقانونی آن‌ها را می‌فروشد، بخرم! ولی سعی می‌کنم کتاب‌هایی که مجوز دارند و در کتابفروشی‌ها هم موجودند از منابع رسمی تهیه کنم چون در غیر این صورت ممکن است به بخشی از چرخه بازار نشر صدمه بزنم.
سامان هم جزو افرادی است که از بساط‌های کنار خیابان کتاب می‌خرد. او به دو دلیل از این افراد کتاب می‌خرد. سامان درباره دلایلش می‌گوید: چند دستفروش را می‌شناسم که کتاب‌های کتابخانه شخصی‌اش را می‌فروشند یا مغازه‌اش تعطیل شده و کتاب‌های انبارش را کنار خیابان می‌فروشد. من معمولا در این صورت کتاب از دستفروش خریده‌ام. علاوه بر این، برخی از این افراد شرایط مالی خوبی ندارند و من خواستم کمکی به آن‌ها کرده باشم. اما یکی دو باری کتابی که می‌خواستم مجوز ارشاد نداشتند و به همین خاطر از دستفروش آن را تهیه کردم.
او فکر نمی‌کند کارش باعث رونق کار دستفروش‌ها شود. او می‌گوید: نباید یک نکته را از یاد ببریم و آن قدرت خرید مردم است. کسی که دوست دارد کتاب بخرد و بخواند، وقتی راهی وجود داشته باشد که بتواند کمتر برایش هزینه کند، این‌ کار را می‌کند و خیلی با مجاز یا غیرمجاز بودنش کاری ندارد. درست است که ناشر، نویسنده و کتابفروش مهم هستند، اما نباید مردم را در این معادله فراموش کرد. دستفروش نیاز دارد که دستفروشی می‌کند و از آن سو، من هم به کتاب‌ نیاز دارم بنابراین این یک داد و ستد دوطرفه است.
مرضیه، مجموعه‌ای از عوامل را باعث خرید کتاب از دستفروش‌ها می‌داند. او می‌گوید: عوامل مختلفی باعث شده تا من از دستفروش‌ها کتاب بخرم. یکی از دلایل پیدا نشدن کتاب در همه کتابفروشی‌ها است. پیش آمده که من به دنبال یک کتاب به چندین کتابفروشی سر زده‌ام اما در نهایت آن را با همان ترجمه پیدا نکردم. اما دستفروش کنار خیابان دقیقا همان کتاب را با همان مترجم مورد نظر من داشت. دنبال کتاب گشتن خسته‌کننده است. وقتی می‌توانم از دستفروش به سادگی کتاب را تهیه کنم، چرا باید آنقدر در کتابفروشی‌ها سردرگم باشم؟ توزیع نامناسب کتاب باعث این اتفاق است. قیمت کتاب‌های بساطی‌ها هم مناسب‌تر از کتابفروشی‌ها است.
او با وجود آنکه می‌داند این کار به نشر و نویسنده آسیب می‌زند اما معتقد است همه این اتفاقات ناشی از سیستم نادرست حاکم بر تولید و توزیع کتاب است.
هوشنگ هم خیلی از دستفروش‌ها کتاب می‌خرد. او بیشتر کتاب‌هایی که به هر دلیلی مجوز نداشته‌اند را از همین طریق تهیه کرده است. او تنها کتاب‌هایی که در کتابفروشی‌ها پیدا نمی‌شود را از این افراد می‌خرد. هوشنگ می‌گوید: کتاب کالای گرانی نیست که به خاطر قیمت پایین آن را از دستفروش‌ها بخریم، اما وقتی دسترسی به کتاب محدود می‌شود دیگر چاره‌ای جز تهیه آن‌ها از این طریق نیست.
هوشنگ معتقد است دسترسی به کتاب‌ها از کسب و پیشه چند ناشر که اتفاقا کتاب‌ساز هستند، مهم‌تر است و برایش چندان اهمیتی ندارد که با این کار چه اتفاقی برای ناشران می‌افتد.
به نظر می‌رسد با توجه به دلایلی که مردم از دستفروش‌ها کتاب می‌خرند، تنها مبارزه اتحادیه ناشران با قاچاقچیان کتاب‌ها کافی نیست و باید نهادهای مرتبط با فرهنگسازی و همچنین ساماندهی به وضعیت ممیزی‌ها، مردم را تشویق کنند تا به حق ناشران، مولفان و کتابفروشان احترام بگذارند تا کم‌کم این معضل از بین برود.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب