داستان مردی که از100 گذشت
مراسم به ابتکار شخصی کیروش برگزار شده بود. او جمعی از رسانههاییها را دعوت کرده بودکه به گفته خودش علیرغم مواضع انتقادیشان، رفتار توهینآمیز نداشتهاند. بهانه این دورهمی کوچک هم ورود کارلوس کیروش به باشگاه مربیانی بود که روی نیمکت تیم ملی 100 یا بیش از 100 پیروزی داشتهاند. او در بازی با ترینیداد و توباگو، صد و دومین پیروزیاش را جشن گرفت. 13 پیروزی قبل از ورود به ایران و 89 پیروزی روی نیمکت تیم ملی.
در فوتبال جهان مربیانی که با تیم های ملی مختلف بالاتر از صد برد کسب کردهاند، تعدادشان زیاد نیست. به قول کیروش این "مردان جوان" فقط 7 نفر هستند؛ میلان ماچالا، زاگالو، له روی، پریرا، یواخیم لو ، بورا میلوتینوویچ و البته کارلوس کیروش.
کیروش روز گذشته در این جشن خودمانی پیراهنی به حاضران هدیه داد که روی آن تعداد مسابقه ها ، بردها، مساویها و باختهایش ثبت شده بود. سرمربی تیم ملی بر خلاف اکثر روزها و ماههای گذشته سرحال و با روحیه به نظر می رسید. او تلاش میکرد با شوخی و خنده فضای عصبی پیرامون تیم ملی را بشکند و موضع خبرنگارانی را که بیشترشان نشست خبری هفته گذشته او را تحریم کرده بودند، تغییر دهد. با این حال در پاسخ به سوالی درباره آینده تیم ملی پس از جام ملتهای آسیا، از جانشینی حرف زد که از پیش معلوم شده است. طعنهای واضح به برانکو. هر چند او در نهایت با خنده گفت که این ماجرای جانشین را به شوخی مطرح کرده اما کیست که جدیت طعنه او به مدیران فوتبال و ورزش کشور را نداند. او این روزها محور حملاتش را به سمت وزارت ورزش تنظیم کرده و حتی مصاحبه مسعود شجاعی و کریم انصاری فرد در هفته گذشته هم همین نقطه را هدف گرفته بود:« وزارت ورزش از ما حمایت نمی کند.» شاید توجه ویژه وزیر ورزش و مجموعه تحت مدیریتش به فینال جام باشگاه های آسیا جایی که منتقد شماره یک کیروش موفق به حضور در آن شده بود، سرمربی تیم ملی را عصبانی کرده است. با این حال منتقدان کارلوس کیروش به او ایراد میگیرند که چرا نمیگوید خواسته دقیقش از وزارت ورزش چیست و وقتی از حمایت حرف میزند، دقیقا چه منظوری دارد.
بخشهای مهم حرفهای او در پاسخ به چند سوال خبرنگاران را بخوانید:
پیروزیهای مهم
در فوتبال، پیروزی بهترین دارو است و هر کدام ارزش خودش را دارد اما پیروزی مقابل قطر قبل از صعود به جام جهانی ٢٠١۴ برزیل و در ادامه پیروزی برابر کره جنوبی در اولسان بهترین پیروزی ما بود زیرا آن بازیها نقطه بازگشتی برای ما بود. نهتنها به خاطر صعود چون پشت آن بازیها داستانهای زیادی بود. همه بردها خوب هستند. مطمئنا کادر من ١١ شکستی که متحمل شدیم را هم در خاطر دارند چون بازنده خوبی نیستم و همه آن بازیها را در خاطر دارند.
باخت به عراق هنوز در گلوی من گیر کرده است
باخت به تیم ملی لبنان و همچنین ازبکستان در تهران برای من خیلی سخت است. در آن دو مسابقه ما اصلا فوتبال بازی نکردیم. بازی با آرژانتین و اسپانیا برای ما خاطرهانگیز بود به خصوص اینکه داور در آن مسابقه اشتباه عجیبی داشت. البته باخت به عراق هنوز در گلوی من گیر کرده است چون ما نباید در آن مسابقه شکست میخوردیم.
مربی بعدی تیم ملی هم معرفی شده
ما کار سختی داریم ولی رایزنیهای مختلفی انجام دادیم که با تمام قوا به این مسابقات برویم. میدانید که تیم ملی عراق با ما همگروه است و آنها بازیکنی مثل بشاررسن که در پرسپولیس بازی میکند را دارند. به همین خاطر با تمام توانمان در این مسابقات شرکت خواهیم کرد. من بعد از جام جهانی قراردادم را تمدید کردم چون فکر میکردم پیشنهادی که به من میشود 4 ساله خواهد بود. البته برخی ها در این زمینه شیطنت کردند و میدانم برنامههای دیگری دارند ولی من وظیفهام است که بعد از جام ملتها برای تیم ملی ایران آرزوی موفقیت کنم و به دنبال شغل دیگری باشم. مربی بعدی تیم ملی شما هم معرفی شده و او هفته پیش در یک مصاحبه همه چیز را اعلام و سپس تکذیب کرد(با خنده). با همه این شرایط من همه تلاشم را برای موفقیت تیم ملی ایران انجام میدهم تا بتوانیم دل مردم را شاد کنیم.
به جای سگ های شکاری، مجبوریم از گربه استفاده کنیم!
متاسفانه هیچ حمایتی از طرف وزارت ورزش از فدراسیون فوتبال صورت نگرفته و ما باید با تیمهای لبنان و فلسطین و قطر قبل از جام ملتها به میدان برویم. طبیعی است وقتی شما سگهای شکاری در اختیار نداشته باشید باید از گربهها استفاده کنید! ولی همینجا میگویم هیچ چیزی جلودار ما نیست و با تمام توانمان به مصاف رقبایمان خواهیم رفت.
میراث من تغییر ذهنیت درباره تیم ملی است
برای شخص من دشوارترین کاری که برای انجام آن اجبار داشتم، تغییر تفکر رایج در تیم ملی بود. وقتی به تیم ملی آمدم بعضی از بازیکنان فکر میکردند کارت اعتباری دائم دارند که به وسیله آن همیشه در تیم ملی حضور خواهند داشت. وقتی وارد ایران شدم، بزرگترین چالشی که داشتم، این بود که تا لیست تیم ملی اعلام میشد، یکسری از مربیان نزدیک به من یا اصحاب رسانه یا اعضای هیات مدیره میگفتند ای وای ما فقط 5 بازیکن از استقلال و پرسپولیس داریم و به مشکل برمیخوریم! این بزرگترین مشکل من بود. فکر میکنم بزرگترین میراث این است که تیم ملی متعلق به کسی نیست و در عین حال متعلق به همه است. تیم ملی متعلق به ارزشها و کسانی است که شایستگی حضور در این تیم را دارند. با این تفکر که از تیم قهرمان باید بیشترین بازیکن را دعوت کرد، مخالفم. این تفکر در ذهن من جایی ندارد. افرادی که به این گونه روشها پایبند هستند به تجارتهای حاشیه توسل دارند یا شجاعت و شهامت لازم برای دعوت از بهترین بازیکنان را ندارند. مطمئنا ما هم اشتباه میکنیم و امکان دارد در آینده هم اشتباه کنیم. در سال ۲۰۱۱ که به ایران آمدم، برای دعوت از ۲۳ بازیکن به مشکل برمیخوردیم چون این تعداد بازیکن خوب نداشتیم. بزرگترین میراث این است که کار مربی بعدی برای ۱۰ سال آینده سهل و آسان است.