جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > صَداق‌های بی‌صداقت

صَداق‌های بی‌صداقت

برخي زنان مهريه را تضميني براي خوشبختي و پايداري زندگي زناشويي مي‌دانند و بدين جهت با تقاضاي مهريه‌هاي بالا سعي دارند تا ستون‌هاي زندگي‌شان را مستحكم‌تر كنند اما فارغ از اينكه هيچ‌گاه مهريه‌‌های بالا نتوانسته‌اند سقف زندگي طوفان‌زده را از ويراني نجات دهد و حتي گاهي، زماني كه اختلافات به اوج خود مي‌رسند زن سعي مي‌كند با بخشش مهريه، خود را از جهنمي كه در آن زندگي مي‌كرده خلاص كند؛در همين حال گاهي نيز مهريه وسيله‌اي براي انتقام‌گرفتن برخي زنان از همسرشان شده است و در صورتي كه مرد راضي به طلاق زن نباشد با به اجرا گذاشتن آن وي را وادار به طلاق مي‌كنند.
شايد زماني كه زن و مرد در كنار يكديگر و در كمال خوشبختي روزگار مي‌گذرانند گرفتن مهريه معنا و مفهومي نداشته باشد و بسياري از زنان فكر دريافت مهريه را هم نكنند؛ اما درست زماني كه ساز ناسازگاري‌‌ها كوك مي‌شود و اختلافات شكل جدي‌تري به خود مي‌گيرند فكر گرفتن مهريه مي‌شود وسيله‌اي براي انتقام از مرد و زني كه سال‌ها مشكلات ريز و درشت زندگي را تحمل كرده اقدام به گرفتن مهريه خود مي‌كند. اما دليل اين موضوع چيست؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت که هرچند تساوي حقوق ميان زنان و مردان موضوعي است كه شرع نيز در مواردي به آن تاكيد كرده اما قوانين جامعه و مسئولان نه تنها در اجراي آن يعني مساوات ميان زنان و مردان همت نگمارده‌اند بلكه در بسياري از موارد و به عينه حقوق زنان، مورد تعرض و آسيب قرار مي‌گيرد و مهم‌ترين مصداق آن نيز مردانه بودن طلاق در جامعه است؛ به عبارت ديگر وقتي به دلايل گوناگون زني قادر به ادامه زندگي نيست و تمايل به جدايي دارد و مرد نيز از اين كار سرباز مي‌زند، زن مجبور است مهريه خود را به اجرا گذاشته و از آن به عنوان حربه‌اي براي گرفتن طلاق استفاده كند در حالي كه در صورت ترويج و استفاده از شروط ضمن عقد از جمله حق طلاق مي‌تواند از بسياري از اين مشكلات كاسته و ديگر نبايد نگران به اجرا گذاشتن مهريه از سوي زنان و به دنبال آن زنداني كردن مردان بود. يكي ديگر از دلايل را نيز مي‌توان به عدم حمايت جامعه از زنان به ويژه زنان آسيب‌ديده و مطلقه دانست. زناني كه به هر دليلي سرپرست يا شوهر خود را از دست مي‌دهند يا حتي طلاق مي‌گيرند در حالي كه نيازمند حمايت جدي هستند به نوعي از جامعه طرد مي‌شوند. حال اين زن كه در بسياري از موارد سرپرستي فرزند يا فرزنداني را نيز بر عهده دارد با جدايي يا فوت همسر موظف به تامين مخارج و نيازهاي زندگي است و بيش از هر زمان انتظار پشتيباني و ياريگري از سوي جامعه و مسئولان را دارد تا بتواند در سلامت روزگار بگذراند. پس در اين حالت گرفتن مهريه خود را به نوعي سرمايه‌اي براي ادامه زندگي تلقي كرده و اميدوارست به‌واسطه دريافت آن بتواند اندكي از مشكلات اقتصادي خود را كاهش بدهد.

طبق عرف و شرع، مهريه حق زنان است و بايد در طول زندگي به آنان پرداخت شود. مهریه مالی است که مرد به هنگام ازدواج، برای پرداخت به زن بر عهده می‌گیرد. به عبارت ديگر طبق شرع مهریه حق زن است و او می‌تواند بلافاصله پس از عقد آن را مطالبه کند، و حتي این حق پس از فوت زن به ورثه او می‌رسد و آنان می‌توانند آن را از مرد مطالبه کنند و قرآن به مردان توصیه می‌کند مهریه زنان را با رضایت کامل پرداخت کنند و حق ندارند در صورت دلزدگی، زن را آزار دهند تا از مهریه خود صرف نظر کند یا بخشی از آن را بازگرداند. ريیس مرکز آمار و اطلاعات قوه قضاییه هفته گذشته از «مطالبه مهریه» به عنوان پنجمین خواسته قضایی در کشور خبر داده اما تلاطم‌های اقتصادي در ماه‌هاي اخير و گران‌شدن سكه سبب شد تا بسياري از مردان ناتوان از پرداخت مهريه راهي زندان‌ها شوند و آمار زندانيان مهريه به شدت افزايش يافت و اين موضوع به دغدغه‌اي مهم براي دستگاه قضا و مسئولان تبديل شد و بدن لحاظ در انديشه راهكارهايي براي كاهش اين معضل باشند. مدیرعامل ستاد دیه با تاکید بر اینکه وضعیت محکومان مهریه به‌دلیل افزایش قیمت سکه بسیار بغرنج است گفته است: برخی از این افراد، کسانی هستند که اعسار آن‌ها ثابت شده و نمی‌توانند قسط اول مهریه را پرداخت کنند، از همین رو در زندان به سر می‌برند. در حال حاضر موضوع افزایش قیمت سکه دست به گریبان مردانی شده است که پیش از این بنا به تشخیص دادگاه مهریه زنان را به شکل قسطی پرداخت می‌کردند اما حالا بسیاری از آنان با تغییرات شدید قیمت سکه دیگر توان پرداخت آن را ندارند. در اين راستا بايد گفت مشكل افزايش زندانيان مهريه موضوعي است كه نياز به فرهنگ‌سازي در جامعه دارد در حال حاضر بسياري از دختران تنها به دليل چشم‌وهم چشمي تقاضاي مهريه‌هاي بالا دارند و پسران نيز بدون درنظر گفتن عواقب آن با آن موافقت مي‌كنند که اين امر نيازمند فرهنگ‌سازي است و قانون‌گذاری متناسب است.

ضرورت تمهید قانون‌گذارانه در مهریه

محمد مهاجري/ مدرس دانشگاه و دكتري حقوق

یکی از مسائلی که در نظام حقوق خانواده در نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح است و به عنوان یکی از موضوعات فقهی، حقوقی مهم تلقی می‌شود، مساله‌ صداق یا مهریه است که سنتی دیرینه در اسلام بوده است که طی قرن‌های متمادی ماهیت آن از نشانه‌ مهر و محبت بودن برای مرد به تضمینی برای زنان تبدیل شده است که در عمل دود این تغییر ماهیت هم به چشم مردان و هم به چشم بانوان می‌رود و به هیچ وجه به نظر نمی‌رسد تامین مناسبی جهت رعایت حقوق زنان و تعهد مردان باشد. مهریه و صداق نشانه مهر و محبت مرد است و تعهدی است که مرد به همسر خويش می‌دهد به عبارت ديگر مرد به میزان توان مالی و شرایط اقتصادی خود مبلغی را که معمولا در عرف ایران به صورت سکه بهار آزادی مشخص می‌شود، تعیین می‌کنند که طبق قانون مدنی زن پس از عقد مالک مهریه می‌شود و می‌تواند آن را مطالبه كند. اما طبق عرفي كه در سال‌هاي اخير در مورد‌ ازدواج‌ها شكل گرفته، مردان بدون اینکه توان پرداخت مبالغ مهریه را داشته باشند تعهدی می‌کنند که از ابتدا می‌دانند شاید هیچ‌گاه در طول عمر خویش به توان پرداخت 500 سکه نرسند و هیچ‌گاه نتوانند چنین تعهدی را انجام بدهند که در حقیقیت تعهدی است که شخص قصد جدی مبنی بر انجام آن ندارد و البته عنوان آن صداق است و هیچ صداقتی در آن وجود ندارد و تماما مبتنی بر کذب و دروغ است و جالب اینجاست که خانواده‌های دختران نیز نسبت به این دروغ بی‌تفاوت هستند و به چنین اشخاصی اعتماد می‌کنند. پس زن مالک مهریه‌ای است که در واقع طبق عرف مالک آن نیست و پس از عقد به وی تحویل نمی‌شود و فقط و فقط طبق عرف، هنگام وقوع اختلاف و رسیدن کار به طلاق، به عنوان یک اهرم فشار و یک تضمین برای بانوان توسط ایشان استفاده می‌شود. بررسی پرونده‌های طلاق نشان می‌دهد که در بیشتر موارد مهریه نمی‌تواند تضمینی برای بقای زندگی باشد و البته حتی پرداخت آن نیز در بیشتر موارد محقق نمی‌شود و چه بسا بسیاری از بانوان ناچار به گذشت از حق خویش می‌شوند و همان موضوع «مهرم حلال و جانم آزاد» را به زبان می‌آورند. با توجه به اصلاحات اخیر در نظام حقوقی مهریه، در قانون حمایت خانواده و مصوبات دیگر، مهریه‌های تا 110سکه باعث می‌شوند که شخص بابت عدم پرداخت آن محكوم به حبس شود و مازاد بر این میزان منوط به اثبات توان مالی و ملائت زوج است و موجب حبس مرد نمی‌شود. جالب اینجاست که مطالبه‌ مهریه با توجه به نرخ روز محاسبه می‌شود و در نوسانات اخیر نرخ طلا نیز شاهد این امر بودیم که بسیاری از مردانی که توان پرداخت اقساط مهریه سابق را نداشتند، از این پس باید چندین برابر مبالغی را بپردازند که سابقا مقرر بوده است، و همین اثر سوء نرخ ارز بر زندگی مردانی از این دست، برای از بین بردن آینده‌ آنان کفایت دارد. پس صداق و مهریه نه تضمینی برای بیشتر زنان شده است، آنچنان که انتظار بسیاری از بانوان است و نه اینکه نشانی از صداقت مردانی است که باید از ابتدا با صداقت به دنبال ازدواج باشند، غافل از اینکه زندگی خویش را با دروغی شیرین آغاز می‌کنند که در پایان راه، تلخی آن تلخ‌تر از تمام تلخی‌های روزگار است.

به نظر می‌رسد برای حل مشکل و بحران مهریه و صداق در ایران و به این جهت که حقوق زنان نیز بهتر رعایت شود به طوري كه حق قانونی و شرعی آنان نيز پرداخت شود، باید نکاتی مد نظر قرار بگیرد که پیشنهاداتی است برای دست‌اندرکاران و قانونگذار محترم که به دنبال راه‌حل‌هايي براي برطرف كردن مشكلات ناشي از آن هستند، اول اینکه مشابه آزمایش ازدواج، پیش از ازدواج باید کارشناس رسمی دادگستری شرایط اقتصادی و توان مالی مرد را بررسی كنند و مسائلی مانند شغل، میزان درآمد، داشتن خودرو و اموال منقول و غیرمنقول از قبیل آپارتمان، زمین کشاورزی و ... را بررسی كرده و بر اساس آن‌ها، میزان توان مالی مرد را جهت تعیین مهریه مشخص كنند که می‌توان از یک میزان تا میزان بالاتری متغیر باشد. به عنوان نمونه می‌توان گفت چنین مردی فقط می‌تواند بین100تا200سکه به عنوان مهریه براي همسر خود درنظر بگيرد. دوم اینکه لازم است قانونگذار در مورد نوسانات نرخ طلا نیز تصميمي جدي اتخاذ كند تا ضمن رفع این مشکل، شخص متعهد مجبور به پرداخت سه یاچهار برابر مبلغ سابق نباشد، که بهترین راه، تعیین مبالغ مشخصی است که البته چنانچه در طی سال‌های زندگي دریافت نشود با توجه به نرخ رسمی تورم بانک مرکزی قابل محاسبه است و به نرخ روز توسط زن دریافت می‌شود، اما از نوسانات غیرمتعارف و عجیب نرخ طلا که هر از چند گاهي دامن اقتصاد ما را می‌گیرد در امان می‌ماند و در عین حال بسیاری از اشخاصی که هم اکنون در حبس به سر می‌برند را نیز در بر نمی‌گیرد و تا حدی به بهبود شرایط کمک می‌کند. سوم پرداخت الزامی و قانونی بخشی از مهریه در ابتدای ازدواج به زوجه است که می‌تواند تا حدی از صوری بودن تعیین مهریه بکاهد و تا حد زيادي آن را واقعی‌تر كند و حقوق ایشان نیز به نحو بهتری رعایت شود.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب