زنگ گران تفریح و درس سخت زندگی
به پارک میروید یا سینما؟ فعالیتهای پر هیجان ورزشی را دوست دارید یا بازیهای تختهای؟ کافهنشینید یا پایه رستوران و فستفود؟ اهل سفر چطور؛ هستید؟ علاقه به همه این فعالیتها از یک نیاز درونی در انسان شکل میگیرد: نیاز به تفریح! با این حال همانطور که انتخابهای هر فرد برای تفریح متفاوتند، شرایط گوناگون و از جمله شرایط اقتصادی نیز میتوانند گزینههای تفریحهای مورد علاقهتان را محدود کنند.
گرانی موضوعی است اقتصادی که البته بر همه عرصههای فردی و اجتماعی زندگی انسان سایه میاندازد. شاید در شرایطی که برخی درباره نیازهای اولیه هرم مازلو در زندگیشان نگران هستند، سخن گفتن از گرانی تفریح، اضافهگویی باشد. با این حال تفریح به عنوان یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان برای حفظ سلامت جسمی و روحی بسیار مهم است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
گرانیها باعث شده است که تفریحهای بسیاری از دسترس مردم دور شوند. برخی اصلا تفریح را به دلیل کماهمیتتر بودن در مقابل نیازهای اولیه، از برنامه زندگیشان کلا حذف کردهاند و برخی هم ناچار شدهاند برخی تفریحهای مورد علاقهشان را کنار بگذارند یا کمتر کنند و یا حداقل از لیست محدودتری از تفریحهای ممکن، فعالیت موردنظرشان را برگزینند.
فریبا درباره تاثیر گرانیها بر تفریحاتش میگوید: «من اغلب علاقه به تفریحهای فرهنگی دارم. رفتن به کنسرت موسیقی، تئاتر و سینما از علایق اصلی من هستند و البته سفر را هم خیلی دوست دارم. راستش گرانیها، شاید به طور مستقیم در قیمت بلیط تئاتر و سینما به چشم نیاید، هر چند قیمت بلیطهای هر دو در یک سال اخیر کمی گران شده است؛ با این حال فشار آوردن گرانیها برای تامین سایر نیازهای زندگی، باعث شده است که مجبور شوم کمی از تفریحاتم بزنم». وی میافزاید: «تاثیر گرانی بر سفر بیشتر است و کلا سفر تفریح گرانتری است. برخی دوستانم شیوههای سفر ارزان و هیچهایکری و مانند آن را پیشنهاد میدهند که هم چندان شیوه مطلوبم در سفر نیست و هم احساس راحتی و امنیت کافی را ندارم و بدون اینها دیگر چه تفریحی است؟!».
فرهاد که اهل اهواز است نیز در این باره میگوید: «در اهواز و حتی در کل خوزستان امکانات تفریحی محدود است، هوا هم که یا گرم است و یا گرد و غبار! در نتیجه کلی از گزینههای ما خودبهخود حذف میشود». وی میافزاید: «به همین دلیل عمده تفریح ما خوردن غذا است. با این حال گرانیها بر قیمت فستفودها و رستورانها تاثیر محسوسی گذاشته است و این تفریح را گران کرده است. عجالتا محبوبترین جا برای تفریح خوراکی ما همان خیابان مشهور لشکرآباد و فلافیهای پرکن بخور ارزانش هستند. اگر هوا خوب باشد، شاید گاهی لب کارونی هم رفتیم؛ هر چند کارون کم آب با بوی فاضلاب، چندان هم خوشایند نیست».
بهنام هم میگوید: «تفریح معمولی من را ارضا نمیکند. من عاشق هیجانم. رانندگی پر سرعت، بانجی جامپینگ، پینت بال و کارهایی از این دست. وضع مالی ما از متوسط کمی بهتر است. با این حال، در مقابل برخی خرجهای دیگرم ناچارم از این کارها کم کنم. مثلا لباسهایی که دوست دارم گران شده است یا خرج خودرویم زیاد است و دیگر نمیشود با آن به پیست رفت و رانندگی کرد، چون فقط قیمت لنت یا لاستیک کمر آدم را میشکند!». وی اضافه میکند: «فعلا عوض اینها دوز دورهمیها و دوردورهایمان با دوستانم بیشتر شده است. اما خب، اصطلاحا حال نمیدهد. در نتیجه نمیشود گفت که اگر ظاهرا وضعم بد نیست، اما گرانیها در نوع تفریحاتم تاثیر نگذاشته است».
اما وقتی گرانیها بر نوع یا میزان تفریح افراد جامعه اثر بگذارد، چه تاثیری بر سلامت فرد و جامعه دارد؟ آیا باید کم شدن تفریحات یا کاهش گزینههای پیش رو برای تفریح را در راستای یک ریاضت اقتصادی بپذیریم و با آن کنار بیاییم یا آثار آن در طولانیمدت برای فرد و یا جامعه بیش از اینها آسیبزا است؟
زیبا زمانی، دانشآموخته جامعهشناسی در این باره میگوید: «اهمیت تفریح بر سلامت فردی و اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست. حتی در اسلام هم با تفاوت قائل شدن میان لهو و لعب به معنی بازی بیهوده و تفریح، به عنوان عاملی برای نشاط فردی و اجتماعی و سلامت روح و جسم، بر این موضوع تاکید شده است». وی میافزاید: «مسلما گرانی در عرصههای مختلف اجتماعی تاثیرگذار است و تفریح هم یکی از آنها است. اهمیت دادن به تفریح، به معنی بیتوجهی به این نیست که برخی از انسانها در جامعه با تامین نیازهای اولیهشان همچون خوراک، پوشاک و مسکن درگیرند. آنها هم نیاز به تفریح دارند و حتی به همین دلیل تفریحهای حداقلی هم برای آنها فراهم نیست و در نتیجه بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از تفریح نکردن قرار دارند». وی با بیان اینکه برای هر فرد، هم کمیت و هم کیفیت تفریح مهم است، اضافه میکند: «این خیلی مهم است که افراد هم به اندازه کافی به تفریح بپردازند و هم تفریحی که میکنند برایشان جوری باشد که آثار تفریح را داشته باشد. البته این نکته بدان معنی نیست که هر کس هر کاری دلش خواست به عنوان تفریح بکند. قواعد مشخص مثل عدم آزار رساندن به دیگران، آسیب زدن به محیط و جامعه و مانند آن برای تفریح بودنِ تفریح مهم هستند». زمانی تصریح کرد: «تفریح باید باعث راحتی و شادی روح شود. با این حال گرانیها ممکن است باعث شود که برخی از تفریحات مورد علاقه خود دست بکشند و همین فکر میتواند هر تفریح جایگزین دیگری را بیاثر یا کماثر کند. در عین حال دغدغههای مالی با درگیر کردن مداوم ذهن، میتواند جلوی آسودگی مورد نیاز انسان در تفریح را بگیرد و شیرینی و تاثیر آن را کمتر کند». این دانشآموخته جامعهشناسی در پایان یادآور میشود: «مشکلات اقتصادی از سوی همه جامعه درک میشود. با این حال افراد باید تلاش کنند تا خود را با شرایط وفق دهند.
از سوی دیگر مسئولان نیز نباید فکر کنند که به دلیل وضعیت اقتصادی باید تنها شرایط ریاضتی حاکم بوده و تفریح به عنوان یک مساله غیرضروری از سبد خانوادهها حذف شود. حذف تفریح، آثار میان مدت و بلندمدت جبرانناپذیری بر افراد و به تبع آن بر جامعه میگذارد و یک جامعه خسته و عصبی ایجاد میکند که این امر بر کاهش تحمل بحران اقتصادی و افزایش نارضایتیهای اجتماعی و عواقب ناشی از آن، از فسادهای خرد و کلان تا افزایش خشونت در جامعه تاثیر خواهد گذاشت».
گرانیها باعث شده است که تفریحهای بسیاری از دسترس مردم دور شوند. برخی اصلا تفریح را به دلیل کماهمیتتر بودن در مقابل نیازهای اولیه، از برنامه زندگیشان کلا حذف کردهاند و برخی هم ناچار شدهاند برخی تفریحهای مورد علاقهشان را کنار بگذارند یا کمتر کنند و یا حداقل از لیست محدودتری از تفریحهای ممکن، فعالیت موردنظرشان را برگزینند.
فریبا درباره تاثیر گرانیها بر تفریحاتش میگوید: «من اغلب علاقه به تفریحهای فرهنگی دارم. رفتن به کنسرت موسیقی، تئاتر و سینما از علایق اصلی من هستند و البته سفر را هم خیلی دوست دارم. راستش گرانیها، شاید به طور مستقیم در قیمت بلیط تئاتر و سینما به چشم نیاید، هر چند قیمت بلیطهای هر دو در یک سال اخیر کمی گران شده است؛ با این حال فشار آوردن گرانیها برای تامین سایر نیازهای زندگی، باعث شده است که مجبور شوم کمی از تفریحاتم بزنم». وی میافزاید: «تاثیر گرانی بر سفر بیشتر است و کلا سفر تفریح گرانتری است. برخی دوستانم شیوههای سفر ارزان و هیچهایکری و مانند آن را پیشنهاد میدهند که هم چندان شیوه مطلوبم در سفر نیست و هم احساس راحتی و امنیت کافی را ندارم و بدون اینها دیگر چه تفریحی است؟!».
فرهاد که اهل اهواز است نیز در این باره میگوید: «در اهواز و حتی در کل خوزستان امکانات تفریحی محدود است، هوا هم که یا گرم است و یا گرد و غبار! در نتیجه کلی از گزینههای ما خودبهخود حذف میشود». وی میافزاید: «به همین دلیل عمده تفریح ما خوردن غذا است. با این حال گرانیها بر قیمت فستفودها و رستورانها تاثیر محسوسی گذاشته است و این تفریح را گران کرده است. عجالتا محبوبترین جا برای تفریح خوراکی ما همان خیابان مشهور لشکرآباد و فلافیهای پرکن بخور ارزانش هستند. اگر هوا خوب باشد، شاید گاهی لب کارونی هم رفتیم؛ هر چند کارون کم آب با بوی فاضلاب، چندان هم خوشایند نیست».
بهنام هم میگوید: «تفریح معمولی من را ارضا نمیکند. من عاشق هیجانم. رانندگی پر سرعت، بانجی جامپینگ، پینت بال و کارهایی از این دست. وضع مالی ما از متوسط کمی بهتر است. با این حال، در مقابل برخی خرجهای دیگرم ناچارم از این کارها کم کنم. مثلا لباسهایی که دوست دارم گران شده است یا خرج خودرویم زیاد است و دیگر نمیشود با آن به پیست رفت و رانندگی کرد، چون فقط قیمت لنت یا لاستیک کمر آدم را میشکند!». وی اضافه میکند: «فعلا عوض اینها دوز دورهمیها و دوردورهایمان با دوستانم بیشتر شده است. اما خب، اصطلاحا حال نمیدهد. در نتیجه نمیشود گفت که اگر ظاهرا وضعم بد نیست، اما گرانیها در نوع تفریحاتم تاثیر نگذاشته است».
اما وقتی گرانیها بر نوع یا میزان تفریح افراد جامعه اثر بگذارد، چه تاثیری بر سلامت فرد و جامعه دارد؟ آیا باید کم شدن تفریحات یا کاهش گزینههای پیش رو برای تفریح را در راستای یک ریاضت اقتصادی بپذیریم و با آن کنار بیاییم یا آثار آن در طولانیمدت برای فرد و یا جامعه بیش از اینها آسیبزا است؟
زیبا زمانی، دانشآموخته جامعهشناسی در این باره میگوید: «اهمیت تفریح بر سلامت فردی و اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست. حتی در اسلام هم با تفاوت قائل شدن میان لهو و لعب به معنی بازی بیهوده و تفریح، به عنوان عاملی برای نشاط فردی و اجتماعی و سلامت روح و جسم، بر این موضوع تاکید شده است». وی میافزاید: «مسلما گرانی در عرصههای مختلف اجتماعی تاثیرگذار است و تفریح هم یکی از آنها است. اهمیت دادن به تفریح، به معنی بیتوجهی به این نیست که برخی از انسانها در جامعه با تامین نیازهای اولیهشان همچون خوراک، پوشاک و مسکن درگیرند. آنها هم نیاز به تفریح دارند و حتی به همین دلیل تفریحهای حداقلی هم برای آنها فراهم نیست و در نتیجه بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از تفریح نکردن قرار دارند». وی با بیان اینکه برای هر فرد، هم کمیت و هم کیفیت تفریح مهم است، اضافه میکند: «این خیلی مهم است که افراد هم به اندازه کافی به تفریح بپردازند و هم تفریحی که میکنند برایشان جوری باشد که آثار تفریح را داشته باشد. البته این نکته بدان معنی نیست که هر کس هر کاری دلش خواست به عنوان تفریح بکند. قواعد مشخص مثل عدم آزار رساندن به دیگران، آسیب زدن به محیط و جامعه و مانند آن برای تفریح بودنِ تفریح مهم هستند». زمانی تصریح کرد: «تفریح باید باعث راحتی و شادی روح شود. با این حال گرانیها ممکن است باعث شود که برخی از تفریحات مورد علاقه خود دست بکشند و همین فکر میتواند هر تفریح جایگزین دیگری را بیاثر یا کماثر کند. در عین حال دغدغههای مالی با درگیر کردن مداوم ذهن، میتواند جلوی آسودگی مورد نیاز انسان در تفریح را بگیرد و شیرینی و تاثیر آن را کمتر کند». این دانشآموخته جامعهشناسی در پایان یادآور میشود: «مشکلات اقتصادی از سوی همه جامعه درک میشود. با این حال افراد باید تلاش کنند تا خود را با شرایط وفق دهند.
از سوی دیگر مسئولان نیز نباید فکر کنند که به دلیل وضعیت اقتصادی باید تنها شرایط ریاضتی حاکم بوده و تفریح به عنوان یک مساله غیرضروری از سبد خانوادهها حذف شود. حذف تفریح، آثار میان مدت و بلندمدت جبرانناپذیری بر افراد و به تبع آن بر جامعه میگذارد و یک جامعه خسته و عصبی ایجاد میکند که این امر بر کاهش تحمل بحران اقتصادی و افزایش نارضایتیهای اجتماعی و عواقب ناشی از آن، از فسادهای خرد و کلان تا افزایش خشونت در جامعه تاثیر خواهد گذاشت».