جستجو
رویداد ایران > استان ها > ویژه استان ها > کاروانسرای شاه عباسی لانه موش ها شد/ کشمکش ۲ استان در گدوک

کاروانسرای شاه عباسی لانه موش ها شد/ کشمکش ۲ استان در گدوک

کاروانسرای شاه عباسی لانه موش ها شد/ کشمکش ۲ استان در گدوک
کاروانسرای شاه عباسی گدوک از معدود بناهای سنگی کوهستانی با قدمت ۴۰۰ ساله پوشیده در مه است که غبار فراموشی برآن نشسته و لانه موش ها شده است.
سمیه اسماعیل زاده: اجازه عکاسی ندارم؛ اما اینجا یک محیط امنیتی نیست بلکه تنها یک کاروانسرای تاریخی است؛ بنایی پوشیده در مه که غبارِ فراموشی سالیان بر آن نشسته و سقف رویِ بنا لانه موش‌ها شده و تاریخِ ارزشمندی که به ویرانه ره می‌سپارد.
کاروانسرای شاه‌عباسی گدوک، همچون دروازه ورودی مازندران و سوادکوه، در پایین دست سمت راست جاده، از مسیر تهران به مازندران در ۴۰ کیلومتری مرکز شهرستان سوادکوه واقع شده است. اوایل بهار است و بنا پشت دیوارِ مه پنهان شده و برای دید بهتر باید به آن نزدیکتر شد؛ طاق قوسی بلند و ستون‌هایی بزرگ که آن را نگه داشته است اما همین که وارد بنا می‌شوی، به جای استشمام عطرِ هوای پر نم‌ونای و نوستالژیک بناهای قدیمی، بوی تند گازوئیل بینی آدمی را می‌آزارد،
آجرهای دیواره بنا که روزگاری دست معماری آن را هنرمندانه چیده و گنبدی زیرِ گنبد آسمان خلق کرده، اکنون بر اثر دوده ماشین‌آلات سنگین سیاه شده و جا به جا کنده و ریخته شده، کاروانسرایی که روزگارانی محل اسکان کاروان‌های بی‌شمار، مسافران مانده در برف گردنه گدوک و حتی شاید اسکان شاه عباس بوده اکنون محل دپو نمک و ماشین‌آلات راهداری شده است و نورگیرهای سقف گنبدی با سیمان پوشیده شده و بنا را غرق در تاریکی کرده و همه اینها، غبارِ غمی را بر دل آدمی می‌نشاند.

به بیان این دانش‌آموخته شیمی مرمت، یکی از باارزش‌ترین بخش‌های کاروانسرا، ستون بنا است که به دلیل بزرگی به آن پیل (مانند پاهای فیل) می‌گویند و قطر آن به اندازه دو متر و شبستان مرکزی را به سه بخش که یکی از آنها شاه‌نشین بوده، تقسیم کرده است. طبق ویژگی معماری، شبستان مرکزی بسیار مهم بوده و دارای دو فضای جانبی، یکی مطبخ و دیگری آب انبار است که مسیر دسترسی آب از کوه‌های پشت بنا بوده و تمام اتاق‌ها به هم مرتبط بوده است.
این محقق ادامه داد: کاروانسرای گدوک از پی تا بخش اعظم دیوار از سنگ لاشه با گچ نیم‌کوب است و به خاطر حجم کار از آجر که سبک‌تر از سنگ است نیز استفاده شده و آجر در این بنا، جنبه تزئینی و کاربردی داشته اما این معماری و آجرکاری با ارزش دوره صفویه در اینجا در حال دود خوردن و سیاه شدن است.
آجر در این بنا، جنبه تزئینی و کاربردی داشته اما این معماری و آجرکاری با ارزش دوره صفویه در اینجا در حال دود خوردن و سیاه شدن است
وی با بیان اینکه هر بنایی طبق اصولی ساخته می‌شود، مهم‌ترین آسیب به کاروانسرا را کندن کف بنا تا یک متر برای ورود ماشین‌های راهداری به آن می‌داند و می‌گوید: طبق مشاهداتم، ورودی تمام شبستان‌ها دارای پله بوده و بستر کنونی شبستان، بستر قدیمی آن نیست. ورودی بنا غربی-شرقی است و این مسئله، در راستای بادهای منطقه و ایجاد شکست‌ها انجام شد تا بنا استحکام مورد نظر را داشته باشد.
کشاورز گفت: برخی از دیوارها، دو بخشی بوده که همین امر موجب شده تا از نظر رطوبت، باد و عوامل اقلیمی و جوی آسیبی به بنا وارد نشود اما در طی این چند دهه، تغییرات زیادی در بنا اعمال شده و حتی درها و پنجره‌هایی هم از داخل مسدود شده است درحالی که وجود همه آنها در چرخش باد در سازه محاسبه شده بود؛ با این حجم از آسیب اما به دلیل قدرت بالای سازه، بنا فرو نریخته است.

این باستان‌شناس ادامه می‌دهد: اینجا نه یک بنای ساده بلکه شاخصه معماری منطقه بوده است و جهانگردان فرنگی و ایرانی ازجمله بارنز، دارسی‌تاد، رضاقلی‌خان هدایت، ملگونف، بروگش، محمدمیرزا مهندس، معصوم علیشاه، رابینو و افضل‌الملک از آن روایت داشته‌اند و حتی ناصرالدین شاه قاجار در حدود ۱۴۰ سال قبل، در سفرنامه‌اش از این کاروانسرا نوشته که بنا به دستور شاه عباس ساخته شده و در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد و دستور داده که تعمیر شود و همین امر بیانگر آن است که در آن زمان این کاروانسرا دیگر آن شکوه سابق را نداشته و شاید تا زمان پهلوی اول تنها جایی در آن محدوده بوده که بتوان شبی را در آن اتراق کرد.
وی با بیان اینکه هنوز هم فرصت برای این بنا وجود دارد و اگر ماشین‌آلات راهداری بیرون برده شوند و بنا مرمت شود، قابلیت ثبت جهانی دارد، در رابطه با اقدامات سازمان میراث فرهنگی، می‌گوید: سازمان میراث تا زمانی که کاری از یک اثر میراثی منتشر نشود، عموماً اطلاعی پیدا نمی‌کند و پس از آن هم تنها چند نفر از باستان‌شناسان سازمان مطلع می‌شوند و مابقی برایشان مهم نیست چراکه بدنه سازمان میراث پر از افراد غیرمتخصص شده است.
کشمکش مازندران و تهران بر سر منطقه گدوک
یکی از علل وضعیت اسفناک کاروانسرا، کشمکش دو استان مازندران و تهران بر سر منطقه گدوک و جغرافیای این بنا است. به بیان خلیلی، در نقشه سفرنامه سیاحان فرانسوی و ایتالیایی به موقعیت این کاروانسرا اشاره شده و نکته جالب اینکه، کشمکش در رابطه با منطقه گدوک نه یک مسئله برای حال حاضر بلکه از زمان قاجار وجود داشته است.

وی افزود: در سفرنامه یاسنت رابینو، که اواخر دوره قاجار به ایران آمده، در نقشه‌اش گدوک را در سرحدات مازندران و تهران قرار داده است اما در آن زمان مرزهای بین استانی، اهمیتی که امروز دارند را نداشتند. در سه دهه گذشته، مکاتبات اداری زیادی درباره مالکیت، واگذاری و ثبت کاروانسرای گدوک صورت گرفته است.
براساس آخرین تقسیمات جغرافیای سیاسی (آذرماه ۱۳۷۵)، روستای گدوک از توابع شهرستان فیروزکوه است اما در دهه هفتاد، مکاتبات اداری درباره ثبت ملی اثر بین سازمان میراث فرهنگی وقت و اداره‌کل میراث فرهنگی مازندران بوده و از سال ۱۳۴۷ تا کنون کاروانسرای گدوک در تصرف اداره راه استان مازندران است و این نامه‌نگاری های بی‌نتیجه سبب شد کاروانسرای گدوک همچنان بدون تابلو، بدون اجازه مرمت و بازدید و بدون متولی باشد.
به گزارش مهر، کاروانسرای گدوگ روزگاری از شاهان و شاهزادگان تا مردم عادی را در زیر گنبد خود پذیرا بوده است و ایامی دگر، نیروهای مشروطه‌خواه در آن شب را به صبح نبرد رساندند و اکنون آن همه تاریخ، در لرزش و حرکت ماشین‌الات راهداری ذره ذره به خاک می‌افتد.
در کنار تاریخ پرماجرا، این بنا جغرافیای پرکشاکشی داشته است، روزی سوادکوه و مازندران و روزگاری فیروزکوه و تهران! دو مادر و اما محروم از مهرِ مادری! جایی که امروز پس از کش‌وقوس‌های فراوان، از منظر جغرافیا برای تهران ولی از نظر ثبتی برای مازندران و در اختیار اداره راه سوادکوه است اما چه برای سوادکوه یا فیروزکوه، اینجا میراثی ارزشمند با دو خواهان در حال نابودی است و اگر به همین منوال پیش رود، دیر نیست زمانی که از کاروانسرای گدوک تنها یک کتاب به یادگار بماند.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب