شبهای مافیا، اسیر کمهوشیِ سولماز و سروش
سری دوم «شبهای مافیا» مجموعهای از کمهوشی، احتیاط بیدلیل و بازیهای مخرب بود.
«شبهای مافیا» همچنان در قالب یکی از پربینندهترین مجموعههای فیلیمو در حال عرضه است. هر چند که سری دوم (فصل پنجم و ششم) از جنسی دیگر شد؛ فصلهایی که به ترتیب در روزهای اول و دوم فروردینماه و همچنین چهاردهم و پانزدهم همین ماه پخش شدند. این برنامه که در قالب یکی از بازیهای جذاب به نام «مافیا» ارایه میشود، با دعوت از سلبریتیها توانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. کافی است سری به کامنتهای ارایه مجموعه در فیلیمو بزنید و اظهار نظرها و کامنتهای فراوان مخاطبان را بخوانید؛ بهخصوص که فصلهای گذشته گاهی چنان جذاب و نفسگیر و غافلگیرکننده پیش میرفت که واقعا حدس و گمان درباره ادامه بازیها دشوار بود.
آنچه گذشت
اما قبل از پرداختن به دو فصل جدید و پرداختن به آنها، بد نیست سری به بازیهای گذشته بزنیم؛ چراکه مخاطبان همچنان از بازیهای بینظیر حامد آهنگ، حسین مهری، مجید واشقانی و مریم مومن یاد میکنند. در توضیح باید گفت «حس ششم» یا آنچه از آن با عنوان چنین چیزی یاد میکنند، درست است که در بازی مافیا اهمیت دارد، اما این بازی مولفههای مهم دیگری هم دارد. در واقع چنانچه شما در حس ششم یا حدس اولیه ضعیف باشید، میتوانید جای آن را با استدلال، منطق، دفاعیه درست و تهاجم بجا پر کنید؛ دقیقا آنچه در برخی بازیکنهای فصل چهارم میدیدیم.
حسین مهری یکتنه با اولین حدسهای درست خود به خال میزند، حامد آهنگی به راحتی شهر را مجاب به پیروی میکند، مجید واشقانی با قاطعیت گمانهای کاملا درستی مطرح میکند و مریم مومن چنان از حس ششم خود استفاده میکند که هر کس نداند گمان میکند، روند پخششدن کارتها و نقشهای بازی را میداند. در این میان البته باید به بازی خوب جواد هاشمی نیز اشاره کرد. هر چند طعم جذاب فصل گذشته در فصل ششم یا همان فصلی که در ابتدای نوروز امسال پخش شد، زیر دندانمان نماند و بازیهای عجیب و غریب گروه سلبریتیهای تازه نقشها را نقش بر آب کرد.
مردان کمهوش
فصل پنجم (یا فصل اول سری جدید مافیا) با معرفی چهرههایی شروع شد که برخی از آنها را میشناختیم؛ افرادی نظیر نادر سلیمانی، فیروز کریمی، مهراب قاسمخانی، پژمان بازغی، نیما شاهرخشاهی، فرزاد حسنی، حامد همایون و…. هر چند در ابتدا گمان میرفت به هر حال ترکیب این چهرهها به یک بازی جذاب یا دست کم تماشایی تبدیل شود، اما عدم تمرکز، قدرت بسیار پایین استدلال، حدس و گمانهای اشتباه و پرت درنهایت به چند دور بازی ضعیف منتهی شد. فرزاد حسنی در ابتدای بازی حدسهای درستی داشت، اما درنهایت با مخاطب قراردادن دیگر شهروندان آنها را به جان هم انداخت و یکی از مسببان باخت شد.
نیما شاهرخشاهی متوسط بود. مهراب قاسمخانی هر چند در مقاطعی بازی درستی ارایه میداد، اما درنهایت به پدیده قابل ذکری تبدیل نشد، نادر سلیمانی با فکت اشتباه خود در یکی از بازیها همه را سردرگم کرد و فیروز کریمی هم غیر از دست آخر که نقش مهمی در بازی داشت، صحبتها یا بازی خاصی در طول این دوره ارایه نداد. در کل، اما پدیده فاجعهبار این دور از «شبهای مافیا» سروش جمشیدی بود که نه در مقام مجابکردن، نه دفاع، نه حدس و نه اتهامزدن، چیزی در چنته نداشت. حسین امیدی و محمد نادری هم تا حدودی بازیهای قابل قبولی ارایه میدادند، اما درنهایت هوش اندک شهروندان کمکی به آنها نمیکرد.
زنان کمحرف
دور اول بازی در فصل ششم، اما تأسفبرانگیزتر از بازی مردان قبلی بود. در این دوره که چهرههایی نظیر نسرین مقانلو، آشا محرابی، نفیسه روشن، نگار فروزنده، فریبا نادری، حدیث فولادوند و… حضور داشتند، شاهد نوعی بازی کاملا غیرحرفهای از طرف بعضی بازیکنان بودیم که درنهایت هم جذابیتهای بازی را کاهش میدادند و هم به باخت گروه شهروندان منجر میشدند. ازجمله میتوان به بازی بسیار عجیب سولماز غنی در دور اول اشاره کرد که با سکوتدادن مداوم به نسرین مقانلو، اعصاب بینندگان را به هم ریخت. در کنار او ساغر قناعت به جای نجات شهروند مهمی نظیر سارا منجزی (که در همان ابتدای بازی حذف شد)، شروع به نجاتدادن حریف کرد!
ترس بیدلیل، احتیاط بیش از اندازه، کمحرفی بیتوجیه و درنهایت حدس و گمانهای کاملا اشتباه از دور اول این مسابقه افتضاحی ساخت که گمان نمیرفت بتواند به دور بعدی هیجانی اضافه کند. همین اتفاق هم افتاد و در دور دوم بازی شاهد همان بازیهای اشتباه از بعضی بازیکنها بودیم؛ نیکی مظفری دوباره بیدلیل سکوت را به بازیکن موثری نظیر سارا منجزی داد، سوگل طهماسبی به جای بازی در نقش شهروند، بیشتر نقش مافیا را بازی میکرد و حدیث فولادوند پیش از آنکه بتواند شهروندان را از سردرگمی نجات بدهد، از بازی حذف شده بود! با این حال بازی در دور سوم که روز گذشته (یکشنبه، پانزدهم فروردین) پخش شد، هیجان ویژهای به خود گرفت. نسرین مقانلو که یکی از بهترینهای دورههای قبل بود، در همان دست اول با بازی اشتباه و هیجانی حذف شد. اما چیزی که این دست از بازی را مهیج کرده بود، حدسهای فوقالعاده آشا محرابی، به همراهی بازیهای درست سارا منجزی و نفیسه روشن بود. حدیث فولادوند هر چند کمحرف، اما موثر بود. هر چند بازیکنان دیگر نظیر مائده طهماسبی و سوگل طهماسبی مثل ادوار گذشته همچنان سردرگم بازی کردن بودند.
آنچه گذشت
اما قبل از پرداختن به دو فصل جدید و پرداختن به آنها، بد نیست سری به بازیهای گذشته بزنیم؛ چراکه مخاطبان همچنان از بازیهای بینظیر حامد آهنگ، حسین مهری، مجید واشقانی و مریم مومن یاد میکنند. در توضیح باید گفت «حس ششم» یا آنچه از آن با عنوان چنین چیزی یاد میکنند، درست است که در بازی مافیا اهمیت دارد، اما این بازی مولفههای مهم دیگری هم دارد. در واقع چنانچه شما در حس ششم یا حدس اولیه ضعیف باشید، میتوانید جای آن را با استدلال، منطق، دفاعیه درست و تهاجم بجا پر کنید؛ دقیقا آنچه در برخی بازیکنهای فصل چهارم میدیدیم.
حسین مهری یکتنه با اولین حدسهای درست خود به خال میزند، حامد آهنگی به راحتی شهر را مجاب به پیروی میکند، مجید واشقانی با قاطعیت گمانهای کاملا درستی مطرح میکند و مریم مومن چنان از حس ششم خود استفاده میکند که هر کس نداند گمان میکند، روند پخششدن کارتها و نقشهای بازی را میداند. در این میان البته باید به بازی خوب جواد هاشمی نیز اشاره کرد. هر چند طعم جذاب فصل گذشته در فصل ششم یا همان فصلی که در ابتدای نوروز امسال پخش شد، زیر دندانمان نماند و بازیهای عجیب و غریب گروه سلبریتیهای تازه نقشها را نقش بر آب کرد.
مردان کمهوش
فصل پنجم (یا فصل اول سری جدید مافیا) با معرفی چهرههایی شروع شد که برخی از آنها را میشناختیم؛ افرادی نظیر نادر سلیمانی، فیروز کریمی، مهراب قاسمخانی، پژمان بازغی، نیما شاهرخشاهی، فرزاد حسنی، حامد همایون و…. هر چند در ابتدا گمان میرفت به هر حال ترکیب این چهرهها به یک بازی جذاب یا دست کم تماشایی تبدیل شود، اما عدم تمرکز، قدرت بسیار پایین استدلال، حدس و گمانهای اشتباه و پرت درنهایت به چند دور بازی ضعیف منتهی شد. فرزاد حسنی در ابتدای بازی حدسهای درستی داشت، اما درنهایت با مخاطب قراردادن دیگر شهروندان آنها را به جان هم انداخت و یکی از مسببان باخت شد.
نیما شاهرخشاهی متوسط بود. مهراب قاسمخانی هر چند در مقاطعی بازی درستی ارایه میداد، اما درنهایت به پدیده قابل ذکری تبدیل نشد، نادر سلیمانی با فکت اشتباه خود در یکی از بازیها همه را سردرگم کرد و فیروز کریمی هم غیر از دست آخر که نقش مهمی در بازی داشت، صحبتها یا بازی خاصی در طول این دوره ارایه نداد. در کل، اما پدیده فاجعهبار این دور از «شبهای مافیا» سروش جمشیدی بود که نه در مقام مجابکردن، نه دفاع، نه حدس و نه اتهامزدن، چیزی در چنته نداشت. حسین امیدی و محمد نادری هم تا حدودی بازیهای قابل قبولی ارایه میدادند، اما درنهایت هوش اندک شهروندان کمکی به آنها نمیکرد.
زنان کمحرف
دور اول بازی در فصل ششم، اما تأسفبرانگیزتر از بازی مردان قبلی بود. در این دوره که چهرههایی نظیر نسرین مقانلو، آشا محرابی، نفیسه روشن، نگار فروزنده، فریبا نادری، حدیث فولادوند و… حضور داشتند، شاهد نوعی بازی کاملا غیرحرفهای از طرف بعضی بازیکنان بودیم که درنهایت هم جذابیتهای بازی را کاهش میدادند و هم به باخت گروه شهروندان منجر میشدند. ازجمله میتوان به بازی بسیار عجیب سولماز غنی در دور اول اشاره کرد که با سکوتدادن مداوم به نسرین مقانلو، اعصاب بینندگان را به هم ریخت. در کنار او ساغر قناعت به جای نجات شهروند مهمی نظیر سارا منجزی (که در همان ابتدای بازی حذف شد)، شروع به نجاتدادن حریف کرد!
ترس بیدلیل، احتیاط بیش از اندازه، کمحرفی بیتوجیه و درنهایت حدس و گمانهای کاملا اشتباه از دور اول این مسابقه افتضاحی ساخت که گمان نمیرفت بتواند به دور بعدی هیجانی اضافه کند. همین اتفاق هم افتاد و در دور دوم بازی شاهد همان بازیهای اشتباه از بعضی بازیکنها بودیم؛ نیکی مظفری دوباره بیدلیل سکوت را به بازیکن موثری نظیر سارا منجزی داد، سوگل طهماسبی به جای بازی در نقش شهروند، بیشتر نقش مافیا را بازی میکرد و حدیث فولادوند پیش از آنکه بتواند شهروندان را از سردرگمی نجات بدهد، از بازی حذف شده بود! با این حال بازی در دور سوم که روز گذشته (یکشنبه، پانزدهم فروردین) پخش شد، هیجان ویژهای به خود گرفت. نسرین مقانلو که یکی از بهترینهای دورههای قبل بود، در همان دست اول با بازی اشتباه و هیجانی حذف شد. اما چیزی که این دست از بازی را مهیج کرده بود، حدسهای فوقالعاده آشا محرابی، به همراهی بازیهای درست سارا منجزی و نفیسه روشن بود. حدیث فولادوند هر چند کمحرف، اما موثر بود. هر چند بازیکنان دیگر نظیر مائده طهماسبی و سوگل طهماسبی مثل ادوار گذشته همچنان سردرگم بازی کردن بودند.