حاشیههایی که پس از مرگ هم دست از سر آزاده نامداری برنمیدارند
در حالی که علت درگذشت «آزاده نامداری» هنوز به صورت قطعی مشخص نشده، برخی رسانههای رسمی و مجازی با انتشار اخبار جعلی و تخیلی به دنبال ماهی گرفتن از آب گلآلود هستند و به این رویداد به چشم فرصتی برای جذب لایک و کلیک و فالوئر (دنبالکننده) نگاه میکنند.
به گزارش ایرنا، درگذشت آزاده نامداری، مجری سابق تلویزیون بار دیگر این سوال را مطرح کرد که رسانهها در پوشش اخبار و گزارشهای مربوط به سلبریتیها (چهرههای مشهور) چه بایدها و نبایدهایی را باید رعایت کنند.
بیش از ده روز از درگذشت مبهم آزاده نامداری میگذرد و در این مدت انبوهی از خبرهای جعلی و غیر موثق درباره او منتشر شده است. دو روز پیش سایت خبری مرتبط به یکی از روزنامههای تهران علت مسمومیت آزاد نامداری را مصرف بیش از ۱۰۰ قرص اعصاب کرد، اما مدتی بعد آن را از خروجی خود حذف کرد. پس از آن خبرگزاری میزان اعلام کرد علت قطعی مرگ هنوز مشخص نیست و قوه قضائیه آن را اعلام خواهد کرد.
این سایت با انتشار خبری در روز یکشنبه ۱۵ فروردین نوشت: «بررسیها نشان میدهد آزاده نامداری با خرید مقدار زیادی دارو، اقدام به استفاده بیش از صد عدد از آنها کرده و در نهایت جانش را از دست داده است.»
در این چند روز همچنین مصاحبههایی با سجاد عبادی، همسر این مجری فقید منتشر شده؛ ولی او هم تمام حرف و حدیثها را تکذیب کرد و گفت با هیچ رسانهای مصاحبه نداشته است.
بهروز شجاعی، فعال رسانهای در توئیتی درباره مصاحبه همسر آزاده نامداری که در برخی رسانهها منتشر شده نوشت: از سجادعبادی درباره برخی اظهارنظرها که این روزها درباره آزاده نامداری و مرگ همسرش در رسانهها منتشر شده پرسیدم، گفت: من هیچ مصاحبهای نکردم و کلیه مطالب نقل قول شده از من در فضای رسانهای و مجازی را از اساس تکذیب میکنم.
سیل شایعات در حالی به سمت سایتها و شبکههای اجتماعی سرازیر شده که آزمایشهای آسیبشناسی پزشکی قانونی فوت مرحومه آزاده نامداری در حال انجام است و هنوز نتایج آن مشخص نشده است.
براساس گزارش خبرگزاری میزان، تعیین علت قطعی مرگ پس از روشن شدن نتایج تمامی آزمایشها و براساس نتایج آن و همچنین معاینات انجام شده و یافتههای بررسی صحنه جرم انجام و نتیجه به اطلاع مقام محترم قضایی رسانده خواهد شد.
مهدی یراحی نیز دکلمه آهنگ «چه چیزا شنیدم» از ترانههای خودش را در مراسم یادبود آزاده نامداری در قطعه هنرمندان بهشت زهرا اجرا کرد.
علی درستکار، نویسنده و مجری برنامههای تلویزیونی در این مراسم گفت: همیشه از آزاده نامداری ادب، احترام، بزرگ منشی و فهم و عطش برای فهمیدن را دیدم. من از او طرفداری میکردم، چون میدانستم خواهان کمال برتر است. نامداری یک فعال اجتماعی بود و دغدغه کمال برتر زنان را داشت. کارش را در تلویزیون از برنامه خانوادگی آغاز و تا آخر هم در همین فضا تلاش کرد.
بیایید دست از سر همدیگر برداریم و به موضوعاتی بپردازیم که برای کمال خودمان اهمیت دارد. این چه رسمی است که آدمها را زنده زنده میکشیم. چرا باید به مخفی همدیگر وارد شویم و عکس و مطلب و خبر بپراکنیم و آبرو ببریم؟ حیوانی با حیوان دیگر چنین نمیکند و آبروی همنوع خودش را نمیبرد.
رضا رشیدپور، مجری برنامه سیم آخر در گفتوگویی اینترنتی با اشاره به ماجرای انتشار فیلمهای خصوصی آزاده نامداری گفت: متاسفم برای کسی که این کار را با زندگی این جوان کرد. در این حوزه از چندین دهه قبل آسیب داشتیم و قربانیهای بزرگی سر این ماجراها دادیم. محمود شهریاری نیز در سالهایی که در اوج بود دچار این گرفتاری شد. در دهه ۶۰ فیلمی از این مجری پخش شد که او را در یک مجلس عروسی نشان میداد.
او افزود: من با آزاده نامداری چند روز مانده به عید سه چهار ساعت گپ زدم که در آن جلسه حالش بسیار خوب بود.
نامداری را میتوان پرحاشیهترین مجری تلویزیون نامید که در زمان حیات و فعالیتش خبرساز بود. حالا پس از رفتن به خانه ابدی نیز حاشیهسازان دست از سر او برنمیدارند. او ازدواج و طلاق پرحاشیهای داشت. تلویزیون ایران نامداری و همسر سابقش را به برنامههای مختلف بُرد و این دو نفر را به عنوان الگوی یک زندگی موفق به همه معرفی کرد. مردمی که در جریان سیر تا پیاز ازدواج قرار گرفته بودند، دوست داشتند درباره جزییات جدایی این دو نفر هم اطلاعات کسب کنند. مدتی بعد عکس چشم کبود نامداری همه جا پخش شد و کنجکاویها درباره علت این خشونت فیزیکی را بیشتر کرد.
یکی از سکانسهای تلخ زندگی او نیز جایی بود که چندین نفر به صورت مخفیانه از او در سفری خارج از ایران عکاسی و تصاویرش را همه جا پخش کردند. همه این حواشی سوالات زیادی را پیرامون دایره اطلاعرسانی رسانهها و حتی انتشار اخبار توسط اشخاص حقیقی در فضای مجازی به ذهن میاورد؛ مانند اینکه آیا رسانه اجازه دارد با سرک کشیدن به زندگی خصوصی دیگران و قضاوت درباره رفتارهایش در خلوتی دورافتاده، افکار عمومی را له یا علیه او شکل دهد و بر سرنوشت کاری و زندگی او تاثیر گذارد؟
این سایت با انتشار خبری در روز یکشنبه ۱۵ فروردین نوشت: «بررسیها نشان میدهد آزاده نامداری با خرید مقدار زیادی دارو، اقدام به استفاده بیش از صد عدد از آنها کرده و در نهایت جانش را از دست داده است.»
در این چند روز همچنین مصاحبههایی با سجاد عبادی، همسر این مجری فقید منتشر شده؛ ولی او هم تمام حرف و حدیثها را تکذیب کرد و گفت با هیچ رسانهای مصاحبه نداشته است.
بهروز شجاعی، فعال رسانهای در توئیتی درباره مصاحبه همسر آزاده نامداری که در برخی رسانهها منتشر شده نوشت: از سجادعبادی درباره برخی اظهارنظرها که این روزها درباره آزاده نامداری و مرگ همسرش در رسانهها منتشر شده پرسیدم، گفت: من هیچ مصاحبهای نکردم و کلیه مطالب نقل قول شده از من در فضای رسانهای و مجازی را از اساس تکذیب میکنم.
به خاطر آرامش روح آزاده
روز گذشته وقتی خبرنگاری با رحیم عبادی، پدر همسر آزاده نامداری درباره علت درگذشت غیرمنتظره عروسش تماس گرفت، او فقط یک تقاضا از مردم داشت. عبادی گفت: به خاطر آرامش روح آزاده دست از شایعه بردارید.سیل شایعات در حالی به سمت سایتها و شبکههای اجتماعی سرازیر شده که آزمایشهای آسیبشناسی پزشکی قانونی فوت مرحومه آزاده نامداری در حال انجام است و هنوز نتایج آن مشخص نشده است.
براساس گزارش خبرگزاری میزان، تعیین علت قطعی مرگ پس از روشن شدن نتایج تمامی آزمایشها و براساس نتایج آن و همچنین معاینات انجام شده و یافتههای بررسی صحنه جرم انجام و نتیجه به اطلاع مقام محترم قضایی رسانده خواهد شد.
دست از سر همدیگر برداریم
روز پنجشنبه هفته گذشته مراسم یادبودی برای آزاده نامداری در کنار مزار وی در قطعه هنرمندان برگزار شد. الهام پاوه نژاد و شقایق دهقان که از دوستان نامداری بودند، هر کدام به یاد او چند دقیقهای صحبت کردند.مهدی یراحی نیز دکلمه آهنگ «چه چیزا شنیدم» از ترانههای خودش را در مراسم یادبود آزاده نامداری در قطعه هنرمندان بهشت زهرا اجرا کرد.
علی درستکار، نویسنده و مجری برنامههای تلویزیونی در این مراسم گفت: همیشه از آزاده نامداری ادب، احترام، بزرگ منشی و فهم و عطش برای فهمیدن را دیدم. من از او طرفداری میکردم، چون میدانستم خواهان کمال برتر است. نامداری یک فعال اجتماعی بود و دغدغه کمال برتر زنان را داشت. کارش را در تلویزیون از برنامه خانوادگی آغاز و تا آخر هم در همین فضا تلاش کرد.
بیایید دست از سر همدیگر برداریم و به موضوعاتی بپردازیم که برای کمال خودمان اهمیت دارد. این چه رسمی است که آدمها را زنده زنده میکشیم. چرا باید به مخفی همدیگر وارد شویم و عکس و مطلب و خبر بپراکنیم و آبرو ببریم؟ حیوانی با حیوان دیگر چنین نمیکند و آبروی همنوع خودش را نمیبرد.
رشیدپور: قربانیهای بزرگی دادیم
در روزهایی که جای آزاده نامداری بین ما خالی است، دوباره بحث بر سر انتشار فیلمها و عکسهای خصوصی این مجری و بازیگر داغ شده است.رضا رشیدپور، مجری برنامه سیم آخر در گفتوگویی اینترنتی با اشاره به ماجرای انتشار فیلمهای خصوصی آزاده نامداری گفت: متاسفم برای کسی که این کار را با زندگی این جوان کرد. در این حوزه از چندین دهه قبل آسیب داشتیم و قربانیهای بزرگی سر این ماجراها دادیم. محمود شهریاری نیز در سالهایی که در اوج بود دچار این گرفتاری شد. در دهه ۶۰ فیلمی از این مجری پخش شد که او را در یک مجلس عروسی نشان میداد.
او افزود: من با آزاده نامداری چند روز مانده به عید سه چهار ساعت گپ زدم که در آن جلسه حالش بسیار خوب بود.
بهاره رهنما: کلمات مثل گلوله هستند
بهاره رهنما نیز در صفحه اینستاگرامش فیلمی را منتشر و از مردم درخواست کرد به شایعات درباره آزاده نامداری دامن نزنند. او گفت: آدمی که مادر است و این قدر دخترش را دوست دارد به خودش آسیب نمیرساند. خانواده اش را آزرده نکنیم. آزاده نامداری مثل من خیلی در معرض قضاوت بود. بگذاریم روحش آرامش داشته باشد. او برای امسالش کلی آرزوی خوب داشت. یادمان باشد کلمات مثل گلوله هستند و میتوانند قلب آدمها را سوراخ کنند. گاهی وقتها این قدر فشار روی آدمها زیاد است که این قلب یک لحظه میایستد.نامداری را میتوان پرحاشیهترین مجری تلویزیون نامید که در زمان حیات و فعالیتش خبرساز بود. حالا پس از رفتن به خانه ابدی نیز حاشیهسازان دست از سر او برنمیدارند. او ازدواج و طلاق پرحاشیهای داشت. تلویزیون ایران نامداری و همسر سابقش را به برنامههای مختلف بُرد و این دو نفر را به عنوان الگوی یک زندگی موفق به همه معرفی کرد. مردمی که در جریان سیر تا پیاز ازدواج قرار گرفته بودند، دوست داشتند درباره جزییات جدایی این دو نفر هم اطلاعات کسب کنند. مدتی بعد عکس چشم کبود نامداری همه جا پخش شد و کنجکاویها درباره علت این خشونت فیزیکی را بیشتر کرد.
یکی از سکانسهای تلخ زندگی او نیز جایی بود که چندین نفر به صورت مخفیانه از او در سفری خارج از ایران عکاسی و تصاویرش را همه جا پخش کردند. همه این حواشی سوالات زیادی را پیرامون دایره اطلاعرسانی رسانهها و حتی انتشار اخبار توسط اشخاص حقیقی در فضای مجازی به ذهن میاورد؛ مانند اینکه آیا رسانه اجازه دارد با سرک کشیدن به زندگی خصوصی دیگران و قضاوت درباره رفتارهایش در خلوتی دورافتاده، افکار عمومی را له یا علیه او شکل دهد و بر سرنوشت کاری و زندگی او تاثیر گذارد؟