ماجرای خندههای پسر سادهدل «نون خ»
کاظم نوربخش بازیگر نقش «سلمان» از تجربه همکاری با سعید آقاخانی و علاقه به بازی در آثار غیرکمدی میگوید.
کاظم نوربخش هنرمندی اهل بیجار است که با سریال «نون خ» به کارگردانی سعید آقاخانی، معرفی و شناخته شد.
این بازیگر که پیش از این در صداوسیمای مرکز کردستان فعالیت کرده بود، نوروز 98 با این مجموعه و شخصیت «سلمان»، برای اولین بار در تلویزیون دیده شد. یکی از ویژگیهای جالب این شخصیت، خندههای بامزه اوست که از همان فصل اول تبدیل به یکی از مشخصههای این کاراکتر شد. به بهانه فصل سوم «نون خ» که یک شنبهشب به پایان رسید، با کاظم نوربخش درباره حضورش در این سریال و شخصیت «سلمان» گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
بعد از سریال «نون خ» چه اتفاقی افتاد؟ پیشنهاد بازی در فیلم و سریال داشتید؟
پیشنهادهای زیادی داشتم، چون با آقای آقاخانی مشورت میکنم، خیلی از کارها را ایشان گفتند که نپذیرم و من هم نپذیرفتم. فقط یک فیلم سینمایی به اسم «لب خط» به کارگردانی آقای علی جبارزاده بازی کردم.
پس به نظر ایشان کاملا اعتماد دارید.
آقای آقاخانی همشهری من است و با هم کار کردیم. ایشان عضوی از خانواده ما به شمار می آید و حرفشان برای من سند است.
یعنی پیش از سریال «نون خ» با آقای آقاخانی آشنا بودید؟
بله، از بچگی با ایشان تئاتر کار کرده بودم و دوست بودیم، اما برای این سریال من را به دلیل دوستی انتخاب نکردند. در کرمانشاه و کردستان تست میگرفتند و من هم تست دادم و قبول شدم، آقای آقاخانی نقشی در انتخاب من نداشتند. ایشان 11 کار دیگر هم ساخته، اما من در آنها حضور نداشتم، اگر قرار بود بر اساس رفاقت انتخاب شوم، باید در کارهای دیگر هم بازی میکردم، اما نبودم. من از سال 68 کار نمایش کردم و برای سیمای کردستان هم فیلم کوتاه و بلند کار کرده بودم، آقای آقاخانی در جریان کار من بودند.
بعد از «نون خ» پیشنهادی مشابه شخصیت «سلمان» داشتید؟
نه، پیشنهادها متفاوت، اما بیشتر کمدی بود. دوست دارم کار جدی هم بازی کنم و این تجربه را دارم. دوست ندارم این طور باشد که در کمدی بمانم و فقط به عنوان بازیگر کمدی شناخته شوم، یا خندههای سلمان تکرار شود. البته در «لب خط» هم این خنده را داشتم، اما استفاده از آن در فیلم جایگاه داشت که این کار را کردم، اما دوست ندارم این خنده روی من بماند و هرکجا باشم این خنده هم باشد، چون مختص «نون خ» است.
شخصیت «سلمان» برای شما چه جذابیتی داشت؟
من ادای این شخصیت را درنیاوردم و آن را زندگی کردم، به همین دلیل بود که به دل مردم هم نشست. وقتی فیلم نامه را خواندم، دیدم یک چیزهایی در او وجود دارد که بنا بر تجربههایم میتوانم به خوبی از کار دربیاورم. هرچه میخواستم در این نقش وجود داشت و میتوانستم روی آن مانور بدهم. یکی از سختترین کاراکترهای «نون خ»، «سلمان» است. با همه سروکله میزند و با همه کار دارد. تصمیم گرفتم کاری کنم که همه این شخصیت را دوست داشته باشند، حتی کسانی که او را دوست ندارند و میگویند لجمان را در میآورد، باز هم نمیتوانند از او بدشان بیاید یا متنفر باشند. این ویژگی او را خیلی دوست دارم.
خندههای این شخصیت که جزو ویژگیهای محبوب اوست، در فیلم نامه بود؟
نه، ایده خودم بود. به آقای آقاخانی گفتم خندهای دارم که در تئاترهای کمدی از آن استفاده میکنم، ببینید دوست دارید. به ایشان توضیح دادم که باید موقعیتش فراهم شود و اتفاق بیفتد، آن وقت میخندم اگر دوست داشتید در کار استفاده کنید. ایشان دوست داشتند و خداراشکر مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند.
خودتان فکر میکردید مورد استقبال واقع شود؟
بله، چون قبلا در کارهای کمدی نمایشی و تئاتر، این خنده را تجربه کرده بودم، میدانستم که اگر از آن بهجا استفاده شود، حتما مورد توجه قرار میگیرد.
واژهها و اصطلاحات قدیمی و اصیل کردی که شخصیتها از آنها استفاده میکنند چطور، از ابتدا در فیلم نامه بود؟
نه، بسیاری از آنها هنگام کار پیش میآمد، مثلا آقای آقاخانی کلماتی را به زبان میآوردند. ایشان به بازیگران هم اجازه داده بودند واژههایی را که در ذهنشان بود مطرح کنند، اگر امکان استفاده از آنها وجود داشت، حتما در کار مورد استفاده قرار میگرفت.
باتوجه به رفاقتی که از آن صحبت کردید، همکاری با آقای آقاخانی چطور بود؟
نه این که به خاطر همشهری بودنم بگویم، اما تا در گروه ایشان حضور نداشته باشید متوجه نمیشوید چه میگویم. یک گروه حرفهای و درجهیک داشتیم. از تکتک عزیزانی که در کار حضور داشتند درس یاد گرفتیم. نظر آقای آقاخانی درباره کار کمدی این است که نباید به هر قیمتی مردم را بخندانیم، به همین دلیل کیفیت کار و این که پیام آن را انتقال بدهند، خیلی برایشان مهم است و در کارشان بسیار جدی هستند. ایشان آدم دوستداشتنی و خوشاخلاقی است، اما در کار جدی هستند و کار کردن با ایشان اصلا شوخیبردار نیست.
به همین دلیل است که خدا را شکر مردم «نون خ» را دوست داشتند. خوشحالم که در این گروه بودم، به ایشان افتخار میکنم و از آقای فرجی که حمایتمان کردند ممنونم. از آقای عبید رستمی مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد استان کردستان هم که من کارمندشان هستم، بسیار ممنونم چون به من اجازه دادند برای بازی در «نون خ» بدون هیچ استرسی، پنج ماه سرکار نروم و لبخندی روی لب مردم بیاورم.
اوایل این سریال با مجموعه «پایتخت» مقایسه میشد و عدهای معتقد بودند شباهتهایی بین آنها وجود دارد.
سریال «پایتخت» به خطه مازندران میپرداخت و مجموعه «نون خ» به غرب کشور و کردستان. نیت ما این بود که آداب و رسوم، صنایع دستی، موسیقی غنی و همه چیزهایی را که در منطقه غرب داریم به تصویر بکشیم. من خودم به شخصه «پایتخت» را دوست داشتم و دنبال میکردم، اما هیچ شباهتی بین این دو نمیبینم.
تجربه حضور در «خندوانه» در نوروز چطور بود؟
عالی بود. در کنار رامبد عزیز، احسان روزبهانی و گروه پازل لذت بردیم و رقابت شیرین و باحالی داشتیم.
این بازیگر که پیش از این در صداوسیمای مرکز کردستان فعالیت کرده بود، نوروز 98 با این مجموعه و شخصیت «سلمان»، برای اولین بار در تلویزیون دیده شد. یکی از ویژگیهای جالب این شخصیت، خندههای بامزه اوست که از همان فصل اول تبدیل به یکی از مشخصههای این کاراکتر شد. به بهانه فصل سوم «نون خ» که یک شنبهشب به پایان رسید، با کاظم نوربخش درباره حضورش در این سریال و شخصیت «سلمان» گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
بعد از سریال «نون خ» چه اتفاقی افتاد؟ پیشنهاد بازی در فیلم و سریال داشتید؟
پیشنهادهای زیادی داشتم، چون با آقای آقاخانی مشورت میکنم، خیلی از کارها را ایشان گفتند که نپذیرم و من هم نپذیرفتم. فقط یک فیلم سینمایی به اسم «لب خط» به کارگردانی آقای علی جبارزاده بازی کردم.
پس به نظر ایشان کاملا اعتماد دارید.
آقای آقاخانی همشهری من است و با هم کار کردیم. ایشان عضوی از خانواده ما به شمار می آید و حرفشان برای من سند است.
یعنی پیش از سریال «نون خ» با آقای آقاخانی آشنا بودید؟
بله، از بچگی با ایشان تئاتر کار کرده بودم و دوست بودیم، اما برای این سریال من را به دلیل دوستی انتخاب نکردند. در کرمانشاه و کردستان تست میگرفتند و من هم تست دادم و قبول شدم، آقای آقاخانی نقشی در انتخاب من نداشتند. ایشان 11 کار دیگر هم ساخته، اما من در آنها حضور نداشتم، اگر قرار بود بر اساس رفاقت انتخاب شوم، باید در کارهای دیگر هم بازی میکردم، اما نبودم. من از سال 68 کار نمایش کردم و برای سیمای کردستان هم فیلم کوتاه و بلند کار کرده بودم، آقای آقاخانی در جریان کار من بودند.
بعد از «نون خ» پیشنهادی مشابه شخصیت «سلمان» داشتید؟
نه، پیشنهادها متفاوت، اما بیشتر کمدی بود. دوست دارم کار جدی هم بازی کنم و این تجربه را دارم. دوست ندارم این طور باشد که در کمدی بمانم و فقط به عنوان بازیگر کمدی شناخته شوم، یا خندههای سلمان تکرار شود. البته در «لب خط» هم این خنده را داشتم، اما استفاده از آن در فیلم جایگاه داشت که این کار را کردم، اما دوست ندارم این خنده روی من بماند و هرکجا باشم این خنده هم باشد، چون مختص «نون خ» است.
شخصیت «سلمان» برای شما چه جذابیتی داشت؟
من ادای این شخصیت را درنیاوردم و آن را زندگی کردم، به همین دلیل بود که به دل مردم هم نشست. وقتی فیلم نامه را خواندم، دیدم یک چیزهایی در او وجود دارد که بنا بر تجربههایم میتوانم به خوبی از کار دربیاورم. هرچه میخواستم در این نقش وجود داشت و میتوانستم روی آن مانور بدهم. یکی از سختترین کاراکترهای «نون خ»، «سلمان» است. با همه سروکله میزند و با همه کار دارد. تصمیم گرفتم کاری کنم که همه این شخصیت را دوست داشته باشند، حتی کسانی که او را دوست ندارند و میگویند لجمان را در میآورد، باز هم نمیتوانند از او بدشان بیاید یا متنفر باشند. این ویژگی او را خیلی دوست دارم.
خندههای این شخصیت که جزو ویژگیهای محبوب اوست، در فیلم نامه بود؟
نه، ایده خودم بود. به آقای آقاخانی گفتم خندهای دارم که در تئاترهای کمدی از آن استفاده میکنم، ببینید دوست دارید. به ایشان توضیح دادم که باید موقعیتش فراهم شود و اتفاق بیفتد، آن وقت میخندم اگر دوست داشتید در کار استفاده کنید. ایشان دوست داشتند و خداراشکر مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند.
خودتان فکر میکردید مورد استقبال واقع شود؟
بله، چون قبلا در کارهای کمدی نمایشی و تئاتر، این خنده را تجربه کرده بودم، میدانستم که اگر از آن بهجا استفاده شود، حتما مورد توجه قرار میگیرد.
واژهها و اصطلاحات قدیمی و اصیل کردی که شخصیتها از آنها استفاده میکنند چطور، از ابتدا در فیلم نامه بود؟
نه، بسیاری از آنها هنگام کار پیش میآمد، مثلا آقای آقاخانی کلماتی را به زبان میآوردند. ایشان به بازیگران هم اجازه داده بودند واژههایی را که در ذهنشان بود مطرح کنند، اگر امکان استفاده از آنها وجود داشت، حتما در کار مورد استفاده قرار میگرفت.
باتوجه به رفاقتی که از آن صحبت کردید، همکاری با آقای آقاخانی چطور بود؟
نه این که به خاطر همشهری بودنم بگویم، اما تا در گروه ایشان حضور نداشته باشید متوجه نمیشوید چه میگویم. یک گروه حرفهای و درجهیک داشتیم. از تکتک عزیزانی که در کار حضور داشتند درس یاد گرفتیم. نظر آقای آقاخانی درباره کار کمدی این است که نباید به هر قیمتی مردم را بخندانیم، به همین دلیل کیفیت کار و این که پیام آن را انتقال بدهند، خیلی برایشان مهم است و در کارشان بسیار جدی هستند. ایشان آدم دوستداشتنی و خوشاخلاقی است، اما در کار جدی هستند و کار کردن با ایشان اصلا شوخیبردار نیست.
به همین دلیل است که خدا را شکر مردم «نون خ» را دوست داشتند. خوشحالم که در این گروه بودم، به ایشان افتخار میکنم و از آقای فرجی که حمایتمان کردند ممنونم. از آقای عبید رستمی مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد استان کردستان هم که من کارمندشان هستم، بسیار ممنونم چون به من اجازه دادند برای بازی در «نون خ» بدون هیچ استرسی، پنج ماه سرکار نروم و لبخندی روی لب مردم بیاورم.
اوایل این سریال با مجموعه «پایتخت» مقایسه میشد و عدهای معتقد بودند شباهتهایی بین آنها وجود دارد.
سریال «پایتخت» به خطه مازندران میپرداخت و مجموعه «نون خ» به غرب کشور و کردستان. نیت ما این بود که آداب و رسوم، صنایع دستی، موسیقی غنی و همه چیزهایی را که در منطقه غرب داریم به تصویر بکشیم. من خودم به شخصه «پایتخت» را دوست داشتم و دنبال میکردم، اما هیچ شباهتی بین این دو نمیبینم.
تجربه حضور در «خندوانه» در نوروز چطور بود؟
عالی بود. در کنار رامبد عزیز، احسان روزبهانی و گروه پازل لذت بردیم و رقابت شیرین و باحالی داشتیم.