پریشانگویی و جلب توجه یا افشاگری و خطر مرگ
احتمالا اینکه یک خبرنگار ایرانی در مورد قتل جمال خاشقجی اطلاعاتی رو کند و بعد تهدید و ناپدید شود، آخرین چیزی بوده که به ذهن کسانی میرسید که سناریوی قتل خاشقجی را دنبال میکردند. البته یک نکته مشترک بین این دو نفر وجود دارد و آن این است که هر دو آنها برای روزنامه گاردین مینویسند. قطعا نیاز نیست که ماجرای قتل خاشقجی و دردسری که این اتفاق برای حکومت عربستان درست کرد، مرور کنیم، پس از جایی وارد میشویم که پای سعید کمالیدهقان خبرنگار ایرانی گاردین به داستان باز میشود. چند روز پیش بعد از اینکه حساسیتهایی روی منابع مالی شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال به وجود آمد، گاردین گزارشی به قلم سعید کمالیدهقان منتشر کرد که در آن «منابع آگاه» خبر از تامین هزینههای شبکه ایران اینترنشنال از سوی یک تاجر عربستانی میداد. رقم این کمک هم ٢٥٠میلیون دلار اعلام شد و این یعنی احتمالا ایران اینترنشنال نهتنها نیاز به کمک مالی دیگری نداشته، بلکه با همین مقدار پول هم میتوانسته ٣ برابر تعرفه معمول به کارکنانش دستمزد بدهد. کمالیدهقان، نویسنده این گزارش کمی بعد اعلام کرد که به خاطر همین مقدار افشاگری هم در خطر است و گویا خطر آنقدر جدی بوده که حمید بعیدینژاد سفیر ایران در انگلیس در توییترش بهطور تلویحی اشاره کرد که به او کمک حقوقی میکند تا بتواند از خودش دفاع کند. خیلیها حدس میزدند کمالیدهقان بعد از این دردسری که برای خودش درست کرده، یک مدت آرام بگیرد تا آبها از آسیاب بیفتد، اما اینطور نشد، او در توییترش دست به افشاگریهای بیشتری هم زد که عدهای آن را به سیم آخر زدن یک خبرنگار در معرض تهدید تحلیل کردند. او نوشت: «من میتوانم تایید کنم که جمال خاشقجی به این دلیل کشته شد که صبح روز ٢٦ سپتامبر از استانبول تلفنی با من صحبت و این مسأله را افشا کرد که بودجه شبکه «ایران اینترنشنال» از جانب محمد بن سلمان و سعود القحطانی تامین شده است.» حالا این سعود قحطانی کیست؟ یکی از نزدیکان بن سلمان که نفر شماره یک قتل خاشقجی هم به حساب میآید و بعد از رسواییهایی که این قتل درست کرد، از طرف بن سلمان کنار گذاشته و طرد شد.
با این توییت وضع کمالیدهقان از «خبرنگاری که درباره منابع مالی ایران اینترنشنال» افشاگری کرده، به وضع «خبرنگاری که درباره قتل خاشقجی و ارتباط آن با افشای منابع مالی شبکه ایران اینترنشنال» افشاگری کرده، تبدیل شد و به این ترتیب دو ماجرای جنجالی و البته برای کمالیدهقان، خطرناک، به هم پیوند خورد. توییتهای بعدی کمالیدهقان نشان میدهد که خودش هم از میزان خطری که تهدیدش میکند، آگاه بوده است. او بلافاصله از مسئولان روزنامه گاردین خواست که ادعایش را تایید کنند، حتی برای تایید گرفتن پای دولت ترکیه را هم وسط کشید. توییتهای کمالیدهقان از یک جایی به بعد شکل و شمایل جدید به خود گرفت، او شروع به نوشتن آیاتی از قرآن کرد که به قتل مربوط میشد. او خطاب به مادرش هم توییتهایی کرد و از او خواست که صبر کند. از بقیه هم خواست که با او تماس نگیرند و تمام. دیگر خبری از توییتهایش نبود. حساب کاربریاش هم به کلی پاک شد و عده زیادی از کاربران توییتر و چهرههای دنیای واقعی باقی ماندند که درباره او گمانهزنی کنند. عدهای او را به هوچیگری و جلب توجه متهم کردند، عدهای هم توییتهایش را بیشتر به پریشانگویی شبیه دانستند، اما قریب به اتفاق کاربران هنوز هم برای او نگران هستند و حتی بعیدینژاد در توییتی نوشته: «آقای کمالیدهقان خبرنگار گاردین در اقدامی شجاعانه تایید کرد که قاشقجی قبل از مرگ خود اطلاعات مربوط به تاسیس شبکه فارسی «ایران اینترنشنال» توسط مقامات عالی سعودی را نزد وی افشا کرده است. مقامات ذیربط از مخاطرات احتمالی برای آقای کمالی آگاه هستند و سفارت نیز با آنها در تماس است.»
معلوم نیست که ناپدید شدن کمالیدهقان موقتی و برای محافظت از خودش است یا واقعا ماجراهای دیگری در جریان است.