تهمینه و یك راه بِرَفتهاش
خانم كارگردان در مسیر جدیدی كه انتخاب كردهكارش به «تسویهحساب» كشیده؛ راستی او چند سال پیش فیلمی به همین نام ساخته بود
احضاریهها به دست دانشجویان رسیده و آنها به دادگاه فراخوانده شدهاند، همان طور كه عبدالمجید وزیری، وكیل تهمینه میلانی به رسانهها گفته بود. میلانی از مدیر گالری ایوان و سایر اشخاص مسبب حاشیههای اخیر به دلیل تعطیلی غیرقانونی نمایشگاه در دادسرای عمومی انقلاب شكایت كرده چون به اعتقاد او این افراد قصد داشتند با هر حربهای نمایشگاه نقاشیاش را برهم بزنند و نیز با اقدام به نشر اكاذیب، قصد تخریب شخصیت میلانی را در رسانههای داخلی و خارجی و همچنین فضای مجازی داشتهاند. وكیل میلانی گفته برای طرح این شكایت مستندات و دلایل قانونی به محاكم ذیصلاح ارائه كرده تا برخورد در خور و شایسته اعمال مرتكبین با آنها صورت گیرد.
شكایت تهمینه میلانی با واكنشهای زیادی در فضای هنری روبهرو شده. عدهای بر این عقیده هستند كه یك بانوی هنرمند كه كوشیده الگویی برای زنان معترض باشد و همواره خودش را یك هنرمند آزادیخواه مدافع حقوق زنان دانسته است، چرا باید چنین واكنشی نشان دهد و از اعتراض چند جوان دانشجو و نقدها و نظراتی كه درباره آثارش مطرح شده این طور به خشم بیاید. طبیعی است خانم میلانی برای واكنش نشان دادن به اقدام اعتراضی دانشجویان راههای زیادی در پیش داشته كه تمام این راههای نرفته را كنار گذاشته و از میان آنها تسویهحساب را انتخاب كرده است، اما نشانهشناسی محتوایی فیلمهای تهمیه میلانی، اقدام او برای شكایت قانونی را كاملا محتمل میكند تا آنجا كه فقط میشد از كسی مانند تهمینه میلانی توقع چنین واكنشی را داشت.
اصل ماجرا
قصه از اینجا شروع شد كه تهمینه میلانی مثل بسیاری از اهالی سینما، از عباس كیارستمی و نیكی كریمی گرفته تا رضا كیانیان، نمایشگاهی از نقاشیهایش برگزار كند. اواخر شهریور بود كه نمایشگاه نقاشیهای تهمینه میلانی با نام «فیلمهایی كه نساختم» در گالری ایوان افتتاح شد. بماند كه عدهای به اصل این كار اعتراض داشتند و اینكه فیلمساز را چه به نقاشی كردن اما اتفاقات دامنهداری كه كار را به شكایت قانونی كشانده، در روز افتتاحیه نمایشگاه رخ داد.
چند هنرمند جوان مقابل در ورودی گالری ایوان ایستادند و در حالی كه آثاری از استادان شاخص تجسمی از جمله محسن وزیریمقدم و بهمن محصص را در دست داشتند، این سوال را مطرح میكردند كه آیا تهمینه میلانی و احتمالا كسانی كه به این نمایشگاه میآیند، درباره این هنرمندان بزرگ چیزی میدانند و با هنر واقعی آشنا هستند یا نه! خانم میلانی معتقد است این جوانها تهدید كردهاند كه اگر نمایشگاه ادامه پیدا كند، تمام آثار خودشان را جلوی نمایشگاه به آتش خواهند كشید!
یكی دو روز بعد وقتی رسانههای رسمی و مجازی دست در دست هم آثار یك بانوی تصویرگر روسی به نام jenny meilihove را در كنار نقاشیهای خانم میلانی به نمایش گذاشتند و مشخص شد میلانی از آثار این هنرمند روس به گفته خودش الهام گرفته و در حقیقت كپی كرده است، مدیر گالری ایوان نمایشگاه تهمینه میلانی را تعطیل كرد كه به اعتبار خود و گالری ایوان بیشتر از این لطمه وارد نشود.
همان روزها بود كه تهمینه میلانی اعلام كرد از كسانی كه قصد برهم زدن نمایشگاهش را داشتهاند و نیز از مدیر گالری كه نمایشگاهش را تعطیل كرده، شكایت خواهد كرد و حالا احضاریهها به دست افراد متشاكی رسیده است. آنها باید در دادگاه حاضر شوند و درباره آنچه خانم میلانی توهین و تهدید دانسته به محضر قانون پاسخ بدهند.
واكنش هنرمندان چه بود
تهمینه میلانی مثل هر شهروند دیگری حق دارد زمانی كه احساس نیاز میكند از قانون كمك بخواهد اما به استناد بیشتر واكنشهایی كه در فضای مجازی دیده شده، هنرمندان از او به عنوان یك فیلمساز و هنرمند این توقع وجود داشت كه راهكار پختهتری را در پیش بگیرد. بجز دانشجویان هنر و هنرمندان جوان كه این اقدام خانم میلانی را احساسی و ناپخته دانستهاند، برخی از پیشكسوتان عرصه هنر و گالریداری نیز معتقدند كه میلانی با واكنشهایش در برابر معترضان، شأن و جایگاه هنرمند بودن، فعال مدنی بودن، فمینیست بودن، الگوی زنان معترض و آزاده بودن و فعالیتهای هنریاش را زیر سوال برده و به نوعی دست پیش را گرفته كه پس نیفتد.
در یكی از همین واكنشها، بهرنگ صمدزادگان از نقاشان جوان معاصر در اینستاگرامش نوشته كه «با اعتراض دانشجویان موافق نبوده و همین اعتراضات ابزاری شده برای خودنمایی بیشتر فرد خودستایی كه مجدانه بر جهل خود اصرار میورزید.»
این نقاش جوان نوشته: «شما تفاوتی با شخصیتهای زورگوی فیلمهایتان ندارید!»
و در ادامه تاكید كرده كه اگر خانم میلانی دانشی میداشت حتما میدانست كه اعتراض و هیجان، طبیعت جوان است و به این دلیل نباید او را به دادگاه كشاند.
نكته قابل توجه و تامل این است كه بسیاری از هنرمندان جوان و پیشكسوت كه به تهمینه میلانی برای واكنش حقوقی و قانونی خرده گرفتهاند، فیلمهایی كه این خانم كارگردان ساخته و محتوای آثارش مبنا و ملاك قضاوت قرار گرفته و از این كارگردان خواستهاند همچون شعارهایی كه در آثارش داده در برخورد با معترضان هم پیشرو و آزادیخواه ظاهر میشده است، اما چرا تهمینه میلانی چنین نكرده است؟
چرا از تهمینه میلانی بعید نبود؟
كارنامه حرفهای تهمینه میلانی و فیلمهایی كه ساخته، جایگاهی برای این خانم فیلمساز رقم زده كه با فمینیسم معادل فرض شده اما بر اساس نوع شخصیتپردازی و داستانگویی او در سینما، به نظر میرسد تهمینه میلانی یك فرافمینیست یا یك فمینیست افراطی باشد یا شایسته عناوینی از این دست. چرا كه فمینیسم به عنوان یك جنبش دفاع از حقوق زنان تا آنجا پیش میرود كه اعتباراتی برای زنان در زندگی فردی و اجتماعی مطالبه كند اما تهمینه میلانی به آنجا میرود كه اعتبار مردان را سلب و از آنها هیولاهای بیرحم و خشنی بسازد كه معمولا خون زنان معصوم و مظلوم را در شیشه كرده و هر حق و فرصتی را از آنها زدودهاند.
از دریچهای كه تهمینه میلانی جهان را در آثارش روایت میكند، مردها دیوهای پلیدی هستند كه در بهترین حالت و معصومانهترین شكل به زنان ظلم میكنند و زنان همواره، از گذشته تا امروز، قربانی این جهل و بلاهت و پلیدیهای این دیوها هستند. اگر چه به هیچ عنوان نمیتوان منكر برخی از واقعیاتی شد كه میلانی در آثارش به آنها اشاره كرده و نیز نقدها و اعتراضهای او را درباره برخی روشها و قواعد ناكارآمد و اشتباه انكار كرد اما همه این واقعیتها در جهانی كاملا سیاه و سفید روایت میشود؛ جهانی كه مردانش كه نماد دیگری و دیگران هستند، به كل سیاه و تاریك هستند و زنان كه احتمالا تصویر و تصور تهمینه میلانی از خود اوست سفید و معصوم.
طبیعی است با چنین نگاهی تهمینه میلانی بیشتر از هر كسی با قهرمانان مظلوم و معصومش همذاتپنداری میكند.
شكایت تهمینه میلانی با واكنشهای زیادی در فضای هنری روبهرو شده. عدهای بر این عقیده هستند كه یك بانوی هنرمند كه كوشیده الگویی برای زنان معترض باشد و همواره خودش را یك هنرمند آزادیخواه مدافع حقوق زنان دانسته است، چرا باید چنین واكنشی نشان دهد و از اعتراض چند جوان دانشجو و نقدها و نظراتی كه درباره آثارش مطرح شده این طور به خشم بیاید. طبیعی است خانم میلانی برای واكنش نشان دادن به اقدام اعتراضی دانشجویان راههای زیادی در پیش داشته كه تمام این راههای نرفته را كنار گذاشته و از میان آنها تسویهحساب را انتخاب كرده است، اما نشانهشناسی محتوایی فیلمهای تهمیه میلانی، اقدام او برای شكایت قانونی را كاملا محتمل میكند تا آنجا كه فقط میشد از كسی مانند تهمینه میلانی توقع چنین واكنشی را داشت.
اصل ماجرا
قصه از اینجا شروع شد كه تهمینه میلانی مثل بسیاری از اهالی سینما، از عباس كیارستمی و نیكی كریمی گرفته تا رضا كیانیان، نمایشگاهی از نقاشیهایش برگزار كند. اواخر شهریور بود كه نمایشگاه نقاشیهای تهمینه میلانی با نام «فیلمهایی كه نساختم» در گالری ایوان افتتاح شد. بماند كه عدهای به اصل این كار اعتراض داشتند و اینكه فیلمساز را چه به نقاشی كردن اما اتفاقات دامنهداری كه كار را به شكایت قانونی كشانده، در روز افتتاحیه نمایشگاه رخ داد.
چند هنرمند جوان مقابل در ورودی گالری ایوان ایستادند و در حالی كه آثاری از استادان شاخص تجسمی از جمله محسن وزیریمقدم و بهمن محصص را در دست داشتند، این سوال را مطرح میكردند كه آیا تهمینه میلانی و احتمالا كسانی كه به این نمایشگاه میآیند، درباره این هنرمندان بزرگ چیزی میدانند و با هنر واقعی آشنا هستند یا نه! خانم میلانی معتقد است این جوانها تهدید كردهاند كه اگر نمایشگاه ادامه پیدا كند، تمام آثار خودشان را جلوی نمایشگاه به آتش خواهند كشید!
یكی دو روز بعد وقتی رسانههای رسمی و مجازی دست در دست هم آثار یك بانوی تصویرگر روسی به نام jenny meilihove را در كنار نقاشیهای خانم میلانی به نمایش گذاشتند و مشخص شد میلانی از آثار این هنرمند روس به گفته خودش الهام گرفته و در حقیقت كپی كرده است، مدیر گالری ایوان نمایشگاه تهمینه میلانی را تعطیل كرد كه به اعتبار خود و گالری ایوان بیشتر از این لطمه وارد نشود.
همان روزها بود كه تهمینه میلانی اعلام كرد از كسانی كه قصد برهم زدن نمایشگاهش را داشتهاند و نیز از مدیر گالری كه نمایشگاهش را تعطیل كرده، شكایت خواهد كرد و حالا احضاریهها به دست افراد متشاكی رسیده است. آنها باید در دادگاه حاضر شوند و درباره آنچه خانم میلانی توهین و تهدید دانسته به محضر قانون پاسخ بدهند.
واكنش هنرمندان چه بود
تهمینه میلانی مثل هر شهروند دیگری حق دارد زمانی كه احساس نیاز میكند از قانون كمك بخواهد اما به استناد بیشتر واكنشهایی كه در فضای مجازی دیده شده، هنرمندان از او به عنوان یك فیلمساز و هنرمند این توقع وجود داشت كه راهكار پختهتری را در پیش بگیرد. بجز دانشجویان هنر و هنرمندان جوان كه این اقدام خانم میلانی را احساسی و ناپخته دانستهاند، برخی از پیشكسوتان عرصه هنر و گالریداری نیز معتقدند كه میلانی با واكنشهایش در برابر معترضان، شأن و جایگاه هنرمند بودن، فعال مدنی بودن، فمینیست بودن، الگوی زنان معترض و آزاده بودن و فعالیتهای هنریاش را زیر سوال برده و به نوعی دست پیش را گرفته كه پس نیفتد.
در یكی از همین واكنشها، بهرنگ صمدزادگان از نقاشان جوان معاصر در اینستاگرامش نوشته كه «با اعتراض دانشجویان موافق نبوده و همین اعتراضات ابزاری شده برای خودنمایی بیشتر فرد خودستایی كه مجدانه بر جهل خود اصرار میورزید.»
این نقاش جوان نوشته: «شما تفاوتی با شخصیتهای زورگوی فیلمهایتان ندارید!»
و در ادامه تاكید كرده كه اگر خانم میلانی دانشی میداشت حتما میدانست كه اعتراض و هیجان، طبیعت جوان است و به این دلیل نباید او را به دادگاه كشاند.
نكته قابل توجه و تامل این است كه بسیاری از هنرمندان جوان و پیشكسوت كه به تهمینه میلانی برای واكنش حقوقی و قانونی خرده گرفتهاند، فیلمهایی كه این خانم كارگردان ساخته و محتوای آثارش مبنا و ملاك قضاوت قرار گرفته و از این كارگردان خواستهاند همچون شعارهایی كه در آثارش داده در برخورد با معترضان هم پیشرو و آزادیخواه ظاهر میشده است، اما چرا تهمینه میلانی چنین نكرده است؟
چرا از تهمینه میلانی بعید نبود؟
كارنامه حرفهای تهمینه میلانی و فیلمهایی كه ساخته، جایگاهی برای این خانم فیلمساز رقم زده كه با فمینیسم معادل فرض شده اما بر اساس نوع شخصیتپردازی و داستانگویی او در سینما، به نظر میرسد تهمینه میلانی یك فرافمینیست یا یك فمینیست افراطی باشد یا شایسته عناوینی از این دست. چرا كه فمینیسم به عنوان یك جنبش دفاع از حقوق زنان تا آنجا پیش میرود كه اعتباراتی برای زنان در زندگی فردی و اجتماعی مطالبه كند اما تهمینه میلانی به آنجا میرود كه اعتبار مردان را سلب و از آنها هیولاهای بیرحم و خشنی بسازد كه معمولا خون زنان معصوم و مظلوم را در شیشه كرده و هر حق و فرصتی را از آنها زدودهاند.
از دریچهای كه تهمینه میلانی جهان را در آثارش روایت میكند، مردها دیوهای پلیدی هستند كه در بهترین حالت و معصومانهترین شكل به زنان ظلم میكنند و زنان همواره، از گذشته تا امروز، قربانی این جهل و بلاهت و پلیدیهای این دیوها هستند. اگر چه به هیچ عنوان نمیتوان منكر برخی از واقعیاتی شد كه میلانی در آثارش به آنها اشاره كرده و نیز نقدها و اعتراضهای او را درباره برخی روشها و قواعد ناكارآمد و اشتباه انكار كرد اما همه این واقعیتها در جهانی كاملا سیاه و سفید روایت میشود؛ جهانی كه مردانش كه نماد دیگری و دیگران هستند، به كل سیاه و تاریك هستند و زنان كه احتمالا تصویر و تصور تهمینه میلانی از خود اوست سفید و معصوم.
طبیعی است با چنین نگاهی تهمینه میلانی بیشتر از هر كسی با قهرمانان مظلوم و معصومش همذاتپنداری میكند.