چه کسی خبرنگاران را فیلم کرد؟!
خبرنگاری جزو مشاغل سخت و پر هیجان است كه خیلیها جذب آن میشوند، اما كسانی در این حرفه موفقترند كه روحیه كنجكاویشان بالاست. مسلماً فقط داشتن آدرنالین بالا برای این حرفه كافی نیست و باید خیلی از موارد كنار هم قرار بگیرد تا یك نفر در حرفه خبرنگاری موفق باشد.
با توجه به جاذبههای این حرفه، این شغل هم مانند دیگر مشاغل، دستمایه قصه فیلمنامهنویسان شده و تا به امروز شاهد آثاری در تلویزیون بودهایم كه یكی از شخصیتهای اصلی داستان خبرنگار است، اما در همه این آثار پخش شده شخصیتپردازی كاراكتر خبرنگاران بهدرستی انجام نشده و همین باعث شده نهتنها شناخت خوبی به مخاطب ارائه نشود، بلكه اطلاعات اشتباهی هم داده شود.
و همین عدم آگاهی باعث شده، در بعضی از آثار خبرنگاران افراد خنثی و سرد نشان داده شود و برخی مواقع هم خشن و اهل داد و فریاد! این در حالی است كه فیلمنامهنویسان میتوانند به خودشان زحمت بدهند و فقط یك هفته در تحریریه یك روزنامه یا خبرگزاری باشند تا اطلاعات درستی از زندگی شخصی و كاری یك خبرنگار پیدا كنند و بعد براساس آن شخصیت خانم یا آقای خبرنگار را در قصههایشان شخصیتپردازی كنند. در كنار نویسنده، بازیگری كه قرار است این نقش را بازی كند بهتر است قبل از ایفای نقش گپ و گفتی با خبرنگاران در محیط كارشان داشته باشند تا این نقش را درست اجرا كند.
متاسفانه بهدلیل اینكه این اتفاق تا به امروز نیفتاده، شاهد بازی چندان دلچسبی از بازیگران در لباس خبرنگار نیستیم و این اتفاق هم در سریال حوالی پاییز افتاده كه پخش آن از چندی پیش از شبكه سه شروع شده است. بر همین اساس، نگاهی به بازی بازیگرانی داشته ایم كه نقش خبرنگار را بازی كرده اند.
یكتا ناصر و خبرنگار هنری
ناصر در سریال با من بمان در نقش دختری به نام نرگس مینایی ظاهر شد كه خبرنگار هنری یك مجله بود و ظاهر بسیار آرامی داشت. تا اینكه با یك نقاش گفتوگو میكند و همین آشنایی منجر به ازدواجشان میشود و او مسیر تازهای را در زندگیاش آغاز میكند و همین مسیر باعث میشود كه او از روزنامهنگاری فاصله بگیرد. در مجموع در این سریال مخاطب خیلی شناختی نسبت به حرفه خبرنگار پیدا نمیكند و بیشتر درگیر زندگی شخصیت نرگس میشود تا حرفه خبرنگاریاش. به همین دلیل ناصر هم نتوانسته بود یك خبرنگار تمام قد را نشان بدهد، چون قصه چیز دیگری از او خواسته بود.
لیلا اوتادی و یك خبرنگار خنثی
اوتادی در سریال حوالی پاییز نقش شیرین را بازی میكند كه خبرنگار خبرگزاری است. او این نقش را مانند دیگر بازیگرانی كه ایفاگر این نقش بودند سرد و خنثی بازی كرده، در حالی كه اطلاع ندارد كه شور و هیجان در میان خبرنگاران خبرگزاری در مقایسه با روزنامهها بالاست. در یكی از صحنهها وقتی یك نفر علیه گزارش اش شكایت میكند با یك لحن بسیار سرد میگوید كه عجب اشتباهی كرده گزارش نوشته، حتی در یكی از قسمتها خطاب به همكارش میگوید كه چرا هنوز روی گزارش زنان سرپرست خانوار كار نكرده و همكارش هم در پاسخ به او میگوید كه مدیر مسؤول اجازه نداده! حال این سوال مطرح میشود این سوژه چه مشكل بوداری دارد كه مدیرمسؤول اجازه نداده است؟! و برای پاسخ به این سوال فقط به بیاطلاعی نویسنده میرسیم كه تفاوت بین سوژههای داغ و معمولی را نمیداند! تركیب بیاطلاعی نویسنده و بازیگر منجر به این مساله شده كه خبرنگار قصه شخصیتپردازی درستی نداشته باشد.
امیر جعفری و اولین خبرنگار
امیر جعفری بازیگر محبوب مردمی كه تا به امروز ایفای نقشهای رنگارنگ را در كارنامه دارد برای بازی در سریال بدون شرح كه داستان آن درباره مطبوعاتیها بود، لباس خبرنگاری را پوشید. جعفری در این سریال نقش فرید را در هفتهنامه زرد بازی كرد كه كاملاً طنز بود. گرچه او دیالوگهایش را در این سریال خوب ادا میكرد، اما گاهی هم با انتقادهایی رو به رو شد. در این سریال مهدی صبایی هم در نقش خبرنگاری بود كه بیاجازه سر كارها میرفت و بعد به ازای آوردن خبرهای كذب از سوی آقای كاووسی مدیر مسؤول (فتحعلی اویسی) تشویقی میگرفت. این مجموعه بهدلیل پرداخت درستی كه نسبت به مطبوعاتیها نداشت در زمان پخش با انتقاد روزنامهنگاران روبهرو شد.
زیبا بروفه و یك خبرنگار پر سر و صدا
بروفه هم از آن دست بازیگرانی است كه یك بار لباس خبرنگاری را پوشیده است. او در سریال هاتف نقش ریحانه فیاض را بازی میكرد كه خبرنگار بود؛ البته نه یك خبرنگار معمولی، بلكه یك خبرنگار بزن بهادر! در این مجموعه بروفه تلاش كرد تا نقش یك خبرنگار پر شر و شور را بازی كند كه سرش برای سوژههای داغ درد میكند كه البته موفق هم بود، اما اغراق نویسنده در شخصیتپردازی ریحانه باعث شده بود كه روحیه خشن این شخصیت بیشتر پررنگ شود و خبرنگار به گونهای نشان داده شود كه زندگی شخصیاش را فدای كار میكند.
مونا فرجاد و خبرنگاری شاد
فرجاد در سریال سلام نقش هانیه، دختر سرهنگ كلانتری را بازی میكرد كه نقش پدرش را محمود پاكنیت به عهده داشت. شغل هانیه در این سریال خبرنگاری بود، به همین دلیل یك دختر جسور و شاد بود. سلام جزو سریالهای متوسط بود و فرجاد هم به همین میزان توانسته بود از عهده نقش خبرنگار برآید و بهواسطه این نقش تا حدودی با روحیه خبرنگاران آشنا شود.
علی مصفا و نقش منصور ادیبان
سریال كیف انگلیسی جزو سریالهای به یادماندنی رسانه ملی و ساخته زندهیاد ضیاالدین دری است كه در این سریال مصفا نقش جوانی به نام منصور ادیبان را بازی میكرد كه برآمده از خانوادهای متوسط و فارغالتحصیل رشته حقوق از فرانسه بود كه پس از راهیابیاش به مجلس شورای ملی بهعنوان نماینده، درصدد چاپ روزنامهای با عنوان «ایران آزاد» برمیآید. در این سریال مصفا به زیبایی نقش ادیبان را ایفا كرد، گرچه در پایان سریال عاقبت بهخیر نمیشود و میرود زیر یوغ انگلیسیها، اما در این سریال بیننده عام تا حدودی با مصائب و مشكلات كار روزنامهنگاری آشنا میشود.
سوگل طهماسبی و یك خبرنگار معمولی
طهماسبی در سریال برادر نقش مریم، یک خبرنگار اجتماعی را بازی كرد. با اینكه او در مصاحبههایش تاكید داشت قبل از بازی با چند خبرنگار صحبت كرده بود، اما این نقش را خیلی تصنعی ایفا كرد و همین باعث شد تا خیلی برای مخاطب هم دلچسب نباشد. این در حالی بود كه برای او موقعیتهای مختلف در قصه طراحی شده بود.
زهیر یاری و روزنامهنگار مدافع ستارخان
یاری بهواسطه بازی در سریال ایراندختورزی توانست نقش یک خبرنگار را بازی كند. او در این سریال نقش روزنامهنگاری را بهعهده داشت كه مدافع رشادتهای ستارخان بود و بهواسطه مقالاتی كه مینوشت از سوی رژیم قاجار دستگیر میشد و پدرش بهواسطه شغل دولتیاش او را نجات میداد. یاری در این سریال نقش یك روزنامه نگار پر شر و شور را به شكل نسبی نشان داد، اما نقشاش خیلی بلند نبود.
مریلا زارعی و یك خبرنگار اجتماعی
زارعی كه تا به امروز نقشهای متعددی را در سینما و تلویزیون بازی كرده، در سریال پلیس جوان به كارگردانی سیروس مقدم نقش یک خبرنگار اجتماعی را داشت كه همراه پلیسهای داستان بهدنبال كشف حقیقت بود. گرچه در برخی صحنهها برای این نقش اغراق شده بود، اما با این حال زارعی توانست این نقش را بخوبی بازی كند و برای مخاطب هم باورپذیر باشد.
ستاره اسكندری و خبرنگاری با دنیای جدید
موضوع سریال شوق پرواز اختصاص به زندگی شهید بابایی داشت و ستاره اسكندری در این سریال نقش لیلی را بازی میكرد كه حرفه اصلیاش خبرنگاری بود و قصد داشت كتابی درباره زندگی شهید بابایی بنویسد. موضوع تحقیق او را با آدمهای متفاوتی از جنس دیگر آشنا میكند و همین آدمها زندگی و دنیای جدیدی را به لیلی نشان میدهد. البته این نقش خیلی بلند نبود كه اسكندری جای كار داشته باشد.
مدرس و زنگنه؛ یك زوج روزنامه نگار
امیرحسن مدرس و لعیا زنگنه در مینی سریال خواب بلند نقش یك زوج روزنامهنگار با نامهای امیر و صبا را بازی میكردند كه در یك روزنامه فعالیت میكنند. در بحبوحه انتخابات 92 مقالهای توسط صبا تنظیم میشود كه به خاطر شرایط ملتهب جامعه، همسرش امیر كه سردبیر روزنامه است با چاپ آن مخالفت میكند. در این مجموعه مدرس و زنگنه موفقیت نسبی داشتند و مخاطب شاهد بازی قابل قبولی از این دو بازیگر در نقش خبرنگار بود.
سیامك انصاری و یك سردبیر خیالی
انصاری در سریال شبهای برره نقش كیانوش استقرارزاده را باز ی كرد كه سردبیر یك روزنامه در دهههای گذشته بود. وی با نوشتن مقالهای انتقادی به یکی از نقاط دوردست ایران تبعید میشود. در بین راه اتفاقاتی پیشآمده و پای او را به روستایی به نام برره باز میكند. او كه از رفتارهای عجیب و گاه مضحك اهالی روستا شگفتزده شده تلاش میكند با چاپ روزنامهای هر چند كوچك و كم محتوا در آموزش عامه و بالابردن سطح سواد و فهم و دركشان از مسائل زندگی گام بردارد. استقرارزاده حتی سعی در تربیت دو خبرنگار برای روزنامه خود هم میكند كه البته به مرور زمان متوجه میشود كار سختی در پیش دارد. انصاری هم با لباس خبرنگاری تا حدودی با مصائب این شغل آشنا شد.
اشكان خطیبی و متحول شدن یك خبرنگار
خطیبی در سریال از نفس افتاده به كارگردانی قاسم جعفری نقش یك خبرنگار و عكاس فعالی را بازی میكرد كه با ساواك همكاری داشت، اما به مرور زمان و پیوسته تغییر مسیر میدهد و متحول میشود و به جرگه انقلابیون میپیوندد. خطیبی هم در این سریال با حرفه خبرنگاری آشنا شد.
هدی زینالعابدین و خبرنگار دو سكانسی!
زینالعابدین از آن نوع بازیگران جوانی است كه كارنامه پر و پیمانی ندارد.
او در سریال آشپزباشی نقش خبرنگاری را بازی میكرد كه تلاش داشت از آب گلآلود ماهی بگیرد. او از اختلاف پیش آمده بین مینو و اكبر استفاده میكرد. البته نقش زینالعابدین در این سریال بلند نبود و فقطدر دو سكانس حضور داشت
از خانه پوشالی تا هانیكو
در آثار خارجی گاهی محور اصلی قصه خبرنگار بوده است. این اتفاق در فصل اول سریال خانه پوشالی افتاده و در این سریال انبوه خبرنگاران دیده میشوند كه هر كدام زندگیهای پیچیده خودشان را داشتند و نویسنده تلاش كرده بود شخصیتهای روزنامهنگاران را به اشكال مختلف به مخاطب نشان بدهد. از آثار آسیایی هم میتوانیم به سریال داستان زندگی شهره به هانیكو اشاره كنیم كه شخصیتمحوری داستان تصمیم میگیرد خبرنگار شود. او یك خبرنگار پر شر و شور است كه سرش برای سوژههای داغ درد میكند و همین باعث میشود كه در زندگی خانوادگیاش هم با مشكلاتی روبهرو شود
و همین عدم آگاهی باعث شده، در بعضی از آثار خبرنگاران افراد خنثی و سرد نشان داده شود و برخی مواقع هم خشن و اهل داد و فریاد! این در حالی است كه فیلمنامهنویسان میتوانند به خودشان زحمت بدهند و فقط یك هفته در تحریریه یك روزنامه یا خبرگزاری باشند تا اطلاعات درستی از زندگی شخصی و كاری یك خبرنگار پیدا كنند و بعد براساس آن شخصیت خانم یا آقای خبرنگار را در قصههایشان شخصیتپردازی كنند. در كنار نویسنده، بازیگری كه قرار است این نقش را بازی كند بهتر است قبل از ایفای نقش گپ و گفتی با خبرنگاران در محیط كارشان داشته باشند تا این نقش را درست اجرا كند.
متاسفانه بهدلیل اینكه این اتفاق تا به امروز نیفتاده، شاهد بازی چندان دلچسبی از بازیگران در لباس خبرنگار نیستیم و این اتفاق هم در سریال حوالی پاییز افتاده كه پخش آن از چندی پیش از شبكه سه شروع شده است. بر همین اساس، نگاهی به بازی بازیگرانی داشته ایم كه نقش خبرنگار را بازی كرده اند.
یكتا ناصر و خبرنگار هنری
ناصر در سریال با من بمان در نقش دختری به نام نرگس مینایی ظاهر شد كه خبرنگار هنری یك مجله بود و ظاهر بسیار آرامی داشت. تا اینكه با یك نقاش گفتوگو میكند و همین آشنایی منجر به ازدواجشان میشود و او مسیر تازهای را در زندگیاش آغاز میكند و همین مسیر باعث میشود كه او از روزنامهنگاری فاصله بگیرد. در مجموع در این سریال مخاطب خیلی شناختی نسبت به حرفه خبرنگار پیدا نمیكند و بیشتر درگیر زندگی شخصیت نرگس میشود تا حرفه خبرنگاریاش. به همین دلیل ناصر هم نتوانسته بود یك خبرنگار تمام قد را نشان بدهد، چون قصه چیز دیگری از او خواسته بود.
لیلا اوتادی و یك خبرنگار خنثی
اوتادی در سریال حوالی پاییز نقش شیرین را بازی میكند كه خبرنگار خبرگزاری است. او این نقش را مانند دیگر بازیگرانی كه ایفاگر این نقش بودند سرد و خنثی بازی كرده، در حالی كه اطلاع ندارد كه شور و هیجان در میان خبرنگاران خبرگزاری در مقایسه با روزنامهها بالاست. در یكی از صحنهها وقتی یك نفر علیه گزارش اش شكایت میكند با یك لحن بسیار سرد میگوید كه عجب اشتباهی كرده گزارش نوشته، حتی در یكی از قسمتها خطاب به همكارش میگوید كه چرا هنوز روی گزارش زنان سرپرست خانوار كار نكرده و همكارش هم در پاسخ به او میگوید كه مدیر مسؤول اجازه نداده! حال این سوال مطرح میشود این سوژه چه مشكل بوداری دارد كه مدیرمسؤول اجازه نداده است؟! و برای پاسخ به این سوال فقط به بیاطلاعی نویسنده میرسیم كه تفاوت بین سوژههای داغ و معمولی را نمیداند! تركیب بیاطلاعی نویسنده و بازیگر منجر به این مساله شده كه خبرنگار قصه شخصیتپردازی درستی نداشته باشد.
امیر جعفری و اولین خبرنگار
امیر جعفری بازیگر محبوب مردمی كه تا به امروز ایفای نقشهای رنگارنگ را در كارنامه دارد برای بازی در سریال بدون شرح كه داستان آن درباره مطبوعاتیها بود، لباس خبرنگاری را پوشید. جعفری در این سریال نقش فرید را در هفتهنامه زرد بازی كرد كه كاملاً طنز بود. گرچه او دیالوگهایش را در این سریال خوب ادا میكرد، اما گاهی هم با انتقادهایی رو به رو شد. در این سریال مهدی صبایی هم در نقش خبرنگاری بود كه بیاجازه سر كارها میرفت و بعد به ازای آوردن خبرهای كذب از سوی آقای كاووسی مدیر مسؤول (فتحعلی اویسی) تشویقی میگرفت. این مجموعه بهدلیل پرداخت درستی كه نسبت به مطبوعاتیها نداشت در زمان پخش با انتقاد روزنامهنگاران روبهرو شد.
زیبا بروفه و یك خبرنگار پر سر و صدا
بروفه هم از آن دست بازیگرانی است كه یك بار لباس خبرنگاری را پوشیده است. او در سریال هاتف نقش ریحانه فیاض را بازی میكرد كه خبرنگار بود؛ البته نه یك خبرنگار معمولی، بلكه یك خبرنگار بزن بهادر! در این مجموعه بروفه تلاش كرد تا نقش یك خبرنگار پر شر و شور را بازی كند كه سرش برای سوژههای داغ درد میكند كه البته موفق هم بود، اما اغراق نویسنده در شخصیتپردازی ریحانه باعث شده بود كه روحیه خشن این شخصیت بیشتر پررنگ شود و خبرنگار به گونهای نشان داده شود كه زندگی شخصیاش را فدای كار میكند.
مونا فرجاد و خبرنگاری شاد
فرجاد در سریال سلام نقش هانیه، دختر سرهنگ كلانتری را بازی میكرد كه نقش پدرش را محمود پاكنیت به عهده داشت. شغل هانیه در این سریال خبرنگاری بود، به همین دلیل یك دختر جسور و شاد بود. سلام جزو سریالهای متوسط بود و فرجاد هم به همین میزان توانسته بود از عهده نقش خبرنگار برآید و بهواسطه این نقش تا حدودی با روحیه خبرنگاران آشنا شود.
علی مصفا و نقش منصور ادیبان
سریال كیف انگلیسی جزو سریالهای به یادماندنی رسانه ملی و ساخته زندهیاد ضیاالدین دری است كه در این سریال مصفا نقش جوانی به نام منصور ادیبان را بازی میكرد كه برآمده از خانوادهای متوسط و فارغالتحصیل رشته حقوق از فرانسه بود كه پس از راهیابیاش به مجلس شورای ملی بهعنوان نماینده، درصدد چاپ روزنامهای با عنوان «ایران آزاد» برمیآید. در این سریال مصفا به زیبایی نقش ادیبان را ایفا كرد، گرچه در پایان سریال عاقبت بهخیر نمیشود و میرود زیر یوغ انگلیسیها، اما در این سریال بیننده عام تا حدودی با مصائب و مشكلات كار روزنامهنگاری آشنا میشود.
سوگل طهماسبی و یك خبرنگار معمولی
طهماسبی در سریال برادر نقش مریم، یک خبرنگار اجتماعی را بازی كرد. با اینكه او در مصاحبههایش تاكید داشت قبل از بازی با چند خبرنگار صحبت كرده بود، اما این نقش را خیلی تصنعی ایفا كرد و همین باعث شد تا خیلی برای مخاطب هم دلچسب نباشد. این در حالی بود كه برای او موقعیتهای مختلف در قصه طراحی شده بود.
زهیر یاری و روزنامهنگار مدافع ستارخان
یاری بهواسطه بازی در سریال ایراندختورزی توانست نقش یک خبرنگار را بازی كند. او در این سریال نقش روزنامهنگاری را بهعهده داشت كه مدافع رشادتهای ستارخان بود و بهواسطه مقالاتی كه مینوشت از سوی رژیم قاجار دستگیر میشد و پدرش بهواسطه شغل دولتیاش او را نجات میداد. یاری در این سریال نقش یك روزنامه نگار پر شر و شور را به شكل نسبی نشان داد، اما نقشاش خیلی بلند نبود.
مریلا زارعی و یك خبرنگار اجتماعی
زارعی كه تا به امروز نقشهای متعددی را در سینما و تلویزیون بازی كرده، در سریال پلیس جوان به كارگردانی سیروس مقدم نقش یک خبرنگار اجتماعی را داشت كه همراه پلیسهای داستان بهدنبال كشف حقیقت بود. گرچه در برخی صحنهها برای این نقش اغراق شده بود، اما با این حال زارعی توانست این نقش را بخوبی بازی كند و برای مخاطب هم باورپذیر باشد.
ستاره اسكندری و خبرنگاری با دنیای جدید
موضوع سریال شوق پرواز اختصاص به زندگی شهید بابایی داشت و ستاره اسكندری در این سریال نقش لیلی را بازی میكرد كه حرفه اصلیاش خبرنگاری بود و قصد داشت كتابی درباره زندگی شهید بابایی بنویسد. موضوع تحقیق او را با آدمهای متفاوتی از جنس دیگر آشنا میكند و همین آدمها زندگی و دنیای جدیدی را به لیلی نشان میدهد. البته این نقش خیلی بلند نبود كه اسكندری جای كار داشته باشد.
مدرس و زنگنه؛ یك زوج روزنامه نگار
امیرحسن مدرس و لعیا زنگنه در مینی سریال خواب بلند نقش یك زوج روزنامهنگار با نامهای امیر و صبا را بازی میكردند كه در یك روزنامه فعالیت میكنند. در بحبوحه انتخابات 92 مقالهای توسط صبا تنظیم میشود كه به خاطر شرایط ملتهب جامعه، همسرش امیر كه سردبیر روزنامه است با چاپ آن مخالفت میكند. در این مجموعه مدرس و زنگنه موفقیت نسبی داشتند و مخاطب شاهد بازی قابل قبولی از این دو بازیگر در نقش خبرنگار بود.
سیامك انصاری و یك سردبیر خیالی
انصاری در سریال شبهای برره نقش كیانوش استقرارزاده را باز ی كرد كه سردبیر یك روزنامه در دهههای گذشته بود. وی با نوشتن مقالهای انتقادی به یکی از نقاط دوردست ایران تبعید میشود. در بین راه اتفاقاتی پیشآمده و پای او را به روستایی به نام برره باز میكند. او كه از رفتارهای عجیب و گاه مضحك اهالی روستا شگفتزده شده تلاش میكند با چاپ روزنامهای هر چند كوچك و كم محتوا در آموزش عامه و بالابردن سطح سواد و فهم و دركشان از مسائل زندگی گام بردارد. استقرارزاده حتی سعی در تربیت دو خبرنگار برای روزنامه خود هم میكند كه البته به مرور زمان متوجه میشود كار سختی در پیش دارد. انصاری هم با لباس خبرنگاری تا حدودی با مصائب این شغل آشنا شد.
اشكان خطیبی و متحول شدن یك خبرنگار
خطیبی در سریال از نفس افتاده به كارگردانی قاسم جعفری نقش یك خبرنگار و عكاس فعالی را بازی میكرد كه با ساواك همكاری داشت، اما به مرور زمان و پیوسته تغییر مسیر میدهد و متحول میشود و به جرگه انقلابیون میپیوندد. خطیبی هم در این سریال با حرفه خبرنگاری آشنا شد.
هدی زینالعابدین و خبرنگار دو سكانسی!
زینالعابدین از آن نوع بازیگران جوانی است كه كارنامه پر و پیمانی ندارد.
او در سریال آشپزباشی نقش خبرنگاری را بازی میكرد كه تلاش داشت از آب گلآلود ماهی بگیرد. او از اختلاف پیش آمده بین مینو و اكبر استفاده میكرد. البته نقش زینالعابدین در این سریال بلند نبود و فقطدر دو سكانس حضور داشت
از خانه پوشالی تا هانیكو
در آثار خارجی گاهی محور اصلی قصه خبرنگار بوده است. این اتفاق در فصل اول سریال خانه پوشالی افتاده و در این سریال انبوه خبرنگاران دیده میشوند كه هر كدام زندگیهای پیچیده خودشان را داشتند و نویسنده تلاش كرده بود شخصیتهای روزنامهنگاران را به اشكال مختلف به مخاطب نشان بدهد. از آثار آسیایی هم میتوانیم به سریال داستان زندگی شهره به هانیكو اشاره كنیم كه شخصیتمحوری داستان تصمیم میگیرد خبرنگار شود. او یك خبرنگار پر شر و شور است كه سرش برای سوژههای داغ درد میكند و همین باعث میشود كه در زندگی خانوادگیاش هم با مشكلاتی روبهرو شود