جستجو
رویداد ایران > رویداد > اقتصادی > جاخالی اقتصاد ایران مقابل تحریم‌ها

جاخالی اقتصاد ایران مقابل تحریم‌ها

در تقویم سیاسی کشور روز ۱۳آبان همواره ماجرای تسخیر لانه جاسوسی را در ذهن‌ها تداعی می‌کند. اما سیاست‌های خصمانه آمریکا باعث شد از امروز ایران میزبان میهمان ناخوانده‌ای به اسم «تحریم» باشد تا پس از این ۱۳آبان علاوه بر یادآوری تسخیر لانه جاسوسی، آغاز دور جدید تحریم‌های آمریکا علیه ایران را هم خاطرنشان کند.
پس از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید گشایش مرزهای ایران به روی بازارهای بین‌المللی و ارتباط با جهان در دستور کار قرار گرفت. از همین رو مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور با استفاده از دیپلماسی و مذاکره موفق شدند دیدگاه جهانی نسبت به ایران را تغییر دهند. دیدگاهی که طی هشت سال فعالیت محمود احمدی‌نژاد دچار خدشه فراوانی شده بود. با اینکه اجرای برجام امیدها برای جذب سرمایه‌های خارجی، رفع بیکاری، بهبود تولید ناخالص داخلی، از بین‌بردن فقر، افزایش عدالت، دستیابی به رفاه اجتماعی و... را زنده کرد، اما روی کارآمدن ترامپ تمام معادلات اقتصادی و بین‌المللی را برهم ریخت. البته از ابتدا هم قرار نبود با اجرای برجام معجزه‌ای رخ دهد، این توافقنامه بین ایران و کشورهای ۱+۵ فقط فرصتی بود تا راه‌ توسعه اقتصادی و تجاری ایران را هموار کند. اما گویا همین فرصت هم ناخشنودی جمهوریخواهان آمریکایی‌ها را رقم زد؛ تا جایی که در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده پس از اجرای برجام تبلیغات ضدبرجامی در راس مبارزات آنها قرار گرفت. تبلیغاتی که پس از گذشت ۵/۱ سال از روی کارآمدن ترامپ رنگ واقعیت به خود دید و آمریکا از ۱۸اردیبهشت سال جاری تصمیم به نقض مفاد برجام گرفت. اما دولت ترامپ به همین بسنده نکرد، بلکه در نیمه مرداد امسال دور اول تحریم‌ها علیه ایران را با اولویت ممنوعیت خرید دلار‌های آمریکا توسط ایران، منع تجارت طلا، فلزات و خودروسازی به اجرا گذاشت. امروز نیز همزمان با سی‌ونهمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، دور دوم تحریم‌ها علیه ایران با هدف‌گیری صنعت نفت کشور از سوی ایالات متحده اعمال می‌شود. با این حال بسیاری از کارشناسان بین‌المللی اعتقاد دارند این تحریم‌ها را نمی‌توان با تحریم‌های اوایل دهه ۹۰ مقایسه کرد. زیرا در آن زمان به دلیل سیاست‌های انزواطلبانه دولت وقت، اتحادی جهانی علیه ایران وجود داشت، اما امروز ایران ثابت کرده است که به دنبال صلح جهانی است و آمریکا در مسیر دشمنی با ایران باید تنها قدم بردارد. همچنین بسیاری از قدرت‌های اروپایی از جمله آلمان، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا و... با اینکه منافع کلانی در ایالات متحده دارند، اما در برهه کنونی حمایت خود را از ایران نشان داده‌اند تا دیگر ترامپ نتواند روی متحدان قدیمی کشورش حساب ویژه‌ای باز کند. این اتفاقی تاریخی است که حتی رسانه‌های معتبر خارجی را بر آن داشته است که تحریم‌های آمریکا را بی‌اثر بخوانند.
اکنون با گذشت حدود 33ماه از اولین روز اجرای برجام، برخی آن را بی‌فایده قلمداد می‌کنند و معتقدند که هزینه این دستاور بیش از سود آن بوده است. اما نباید فراموش کرد که اقتصاد کشور در آخرین ماه‌های فعالیت دولت احمدی‌نژاد در چه تنگنایی قرار داشت. تحریم‌ها هر روز شدیدتر می‌شدند و روز به روز فشار روی مردم افزایش پیدا می‌کرد. با این حال در طول فعالیت دولت تدبیر و امید برخی جناح‌های سیاسی دست از سنگ‌اندازی برنداشتند و هر اتفاقی را با گره‌زدن به منافع شخصی و سیاسی به ضرر منافع ملی تمام کردند. این افراد هم با اجرای برجام به دولت اتهام زدند و هم با بازگشت تحریم‌ها دولت را تحت فشار قرار دادند. با اینکه این سنگ‌اندازی‌ها برجام را تا حدودی به حاشیه برد، ولی شکاف به‌وجودآمده بین اروپا و آمریکا از قبل اجرای همین برجام است و دیگر ایالات متحده همچون گذشته برنده از پیش‌ تعیین‌شده نیست. و از همه مهم‌تر اینکه امروز شرایط ایران در حوزه بین‌المللی به گونه‌ای شده است که حتی بازگشت تحریم‌های یکجانبه آمریکا هم نمی‌تواند تاثیر چندانی بر تغییر رویکرد اقتصاد بگذارد. موضوعی که حتی رسانه‌های آمریکایی هم بر آن تاکید دارند. در همین زمینه پایگاه آمریکایی «میدل ایست مانیتور» با بررسی پنج علت عنوان کرد که تحریم‌های آمریکا علیه ایران با شکست مواجه می‌شود. از جمله این عوامل می‌توان به نبود جایگزین صادراتی نفت ایران در بازارهای جهانی، جنگ تجاری و اقتصادی ترامپ با چین و روسیه، تغییر تاریخی در نظام مالی جهانی، اعتقاد قدرت‌های جهانی به یکجانبه‌گرایی آمریکا، به‌ویژه در حوزه برجام و پشتیبانی شرکای سنتی آمریکا نظیر اتحادیه اروپا و ژاپن از برجام اشاره کرد. البته دلالت‌های بی‌شماری بر شکست آمریکا در دور جدید تحریم‌ها می‌توان برشمرد که رسانه‌های آمریکایی ممکن است به دلایلی آن را بازگو نکنند. حتی خود ترامپ هم با اینکه مدعی به‌صفررساندن صادرات نفت ایران بود، اما پیش از آنکه تحریم‌های نفتی علیه ایران آغاز شود، هشت کشور را از اعمال تحریم علیه ایران معاف کرد. موضوعی که خود نشان از عقب‌نشینی آمریکا دارد. از سوی دیگر آمریکا منافع متعددی در خاورمیانه دارد که بالطبع به دلیل قدرت منطقه‌ای ایران، پس از تحریم‌ها این منافع به خطر می‌افتند و درنهایت آمریکا نه‌تنها از اعمال تحریم‌های سودی نمی‌برد، بلکه در بلندمدت متضرر هم می‌شود.
خنثی‌سازی تحریم‌ها با تجربیات گذشته
امروزه کارشناسان اقتصادی بر سر شکست تحریم‌های آمریکا در بلندمدت متفق‌القول هستند. اما به هر حال نمی‌توان تاثیر آن را در مدتی کوتاه کتمان کرد و از آن غافل شد. این برای اولین بار نیست که ایران در شرایط تحریمی قرار می‌گیرد. در واقع از همان 13آبان 59 بود که تحریم‌های آمریکا علیه ایران آغاز شد و از آن زمان تا کنون هیچ‌گاه این دو کشور به عنوان شریک اقتصادی و تجاری یکدیگر فعالیت نداشته‌اند. از همین رو تحریم یکجانبه آمریکا نمی‌تواند به طور مستقیم تاثیری بر مراودات تجاری ایران بگذارد. نباید فراموش کرد که ایران در دو برهه شرایط سخت‌تری را پشت سر گذاشته است که یکی به دهه 60 و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بازمی‌گردد و دیگری به زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد مربوط می‌شود. حال نگاهی به این دو تجربه می‌تواند درس بزرگی برای اداره اقتصاد کشور در شرایط تحریمی آمریکا باشد. در دهه 60 با اینکه بسیاری از منابع کشور صرف هزینه‌های مربوط به جنگ می‌شد، اما به دلیل وجود همدلی و همکاری داخلی و استفاده از مدیران و مسئولان کاربلد در راس امور، اقتصاد کشور به عقیده بسیاری از کارشناسان در آن زمان دچار بحران نشد. امروز نیز انتظار می‌رود دولت در ابتدا مدیران متخصص، کاربلد و دلسوز به منافع کشور را در راس امور بگذارد و از سوی دیگر صادقانه با مردم سخن بگوید تا اعتماد عمومی ازدست‌رفته به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شود، در غیر این صورت نمی‌توان انتظار همراهی شهروندان بسیاری را با دولت داشت. از سوی دیگر دولت روحانی با تکرارنکردن اشتباهات دولت دهم می‌تواند به‌راحتی مقابل تحریم‌های پیش‌رو جاخالی دهد. متاسفانه طی سال‌های 84 تا 92 دولت وقت زمینه هرگونه مذاکره و گفت‌وگویی را به روی کشورهای دیگر بست و با سیاست‌های انزواطلبانه هر روز دشمنان بیشتری برای خود دست و پا کرد. اما اکنون انتظار می‌رود دولت تدبیر و امید روال گذشته خود را ادامه دهد و همچنان گزینه مذاکره را روی میز نگه دارد. ما می‌توانیم با بسیاری کشورها گفت‌وگو داشته باشیم تا منافع بیشتری را برای کشور به ارمغان بیاوریم. اما از امروز لازم است توجه بیشتری به ظرفیت 400میلیون نفری منطقه داشته باشیم تا خللی در برنامه‌های صادراتی کشور پیش نیاید. همچنین با ایجاد نهادهای جدید مالی و بانکی می‌توانیم سدی در برابر تحریم‌های بانکی آمریکا قرار دهیم. علاوه بر این، همکاری شرکت‌ها و بنگاه‌های کوچک و متوسط می‌تواند جایگزینی مناسب برای شرکت‌های بزرگ چندملیتی در بخش‌های مختلف باشد. با استفاده از چنین راهکارهایی دولت می‌تواند طی چند ماه به ترامپ ثابت کند که دیگر آمریکا همچون گذشته نمی‌تواند یکه‌تاز نظام جهانی باشد. البته راهکارهای دیگری هم در این زمینه وجود دارد که برخی کارشناسان آنها را در قالب یادداشت در اختیار «آرمان» قرار داده‌اند که در ادامه بخشی از آنها را می‌خوانید.
 
 
 
 
با توجه به آغاز دور جدید تحریم‌های آمریکا علیه ایران (تحریم‌های نفتی) و تاثیر آن بر اقتصاد،‌ چند نکته حائز اهمیت است. آنچه در ابتدا باید مورد توجه قرار گیرد آن است که،‌ تغییراتی که باید انجام می‌شد، اتفاق افتاده و تحریم‌های جدید تاثیر ناگهانی بر اقتصاد ایران نخواهند داشت و شرایط اقتصادی در امتداد وضعیت کنونی ادامه خواهد یافت. باید دانست که انتظار رخداد ناگهانی و شوک اقتصادی، صحیح نیست چرا که تحریم‌ها از نخستین روز اعلام،‌ به مرور انجام شده است و از همان زمان نیز،‌ برخی از کشورها از آمریکا معافیت خواسته‌اند. با پیش‌آگهی‌هایی که در رابطه با تحریم انجام شد، تمامی شرکت‌ها و سازمان‌های همکار ایران به‌ویژه در عرصه نفتی، احساس خطر کردند و از همان زمان اعلام کردند که فعالیت‌هایشان را در ایران قطع خواهند کرد؛ این مساله باعث شد که ما اکنون با اتفاق جدیدی در زمینه صادرات نفت مواجه نشویم و پس از سیزدهم آبان نیز در تداوم روند موجود حرکت کنیم؛ روند هر روزه‌ای که در حقیقت رو به افزایش است و ادامه خواهد یافت. از سوی دیگر این امید وجود دارد برنامه‌هایی که اتحادیه اروپا در عرصه سوئیفت و روابط بانکی برای ادامه صادرات نفت ایران و همچنین مبادلات تجاری دیگر‌ در نظر گرفته است، از چند روز آینده عملی شود تا بدین ترتیب سازمان‌هایی که ارتباطی با آمریکا ندارند بتوانند همکاری‌هایی با اقتصاد ایران در زمینه‌هایی مانند نفت و غیر آن داشته باشند. باید توجه کرد حتی اگر این سازوکار اروپایی که احتمالا همزمان با آغاز تحریم‌های نفتی آغاز می‌‌شود نیز فعال نشود، جای نگرانی جدیدی وجود ندارد؛ کارشناسانی که در حال رصد بی‌وقفه بازار هستند معتقدند که عرضه نفت ایران از یک میلیون بشکه در روز،‌ پایین‌تر نخواهد آمد. همچنین عرضه نفت در بورس انرژی نیز می‌تواند در شرایط تحریم نفتی،‌ کارساز واقع شود به شرط آنکه از سوء‌استفاده‌های مالی ممکن،‌ جلوگیری شود، چرا که بورس دارای شرایطی خاص برای ورود و انجام معاملات است و برای بازگشت پول نفت به کشور، ‌دوره‌های زمانی در نظر گرفته شده است. اگر در این روش جدید عرضه،‌ اعتماد بیشتری به متقاضیان خرید صورت گیرد، می‌تواند مانع ظهور بابک زنجانی‌های جدید شود؛ این متقاضیان هم شرکت‌های خصولتی و پرقدرت ایرانی هستند. طبق پیگیری‌های صورت‌گرفته، شرکت‌های قدیمی‌ بدهی‌های خود به دولت را پرداخت کرده‌اند؛ اما اینکه این پرداختی‌ها به طور مستقیم وارد صندوق شود مهم است. در گذشته تعداد زیادی حساب وجود داشت و اقلام مختلفی وارد این حساب‌ها می‌شد. اگر بخواهیم بر اساس اعلام وزیر اقتصاد که گفته بود 279 حساب مختلف را به یک حساب تبدیل کرده‌ایم، اظهار نظر کنیم باید بگوییم اگر یک «حساب واقعی» وجود داشته باشد می‌توان مبالغ حاصل از فروش نفت که در آینده وارد ایران می‌شود را کنترل کرد تا به حساب صندوق ذخیره دولت وارد شود و ناظر این مبادلات بود. اکنون باید منتظر حوادث آینده باشیم. به نظر می‌رسد که این‌بار بتوان بهتر و محکم‌تر با شرایط تحریم روبه‌رو شد و امیدوار بود تا مسائل گذشته مانند بابک زنجانی‌ها تکرار نشود.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب