جستجو
رویداد ایران > رویداد > اقتصادی > بمب فروچاله در تهران

بمب فروچاله در تهران

بمب فروچاله در تهران
مي‌گويند، ايران از مرحله بحران آبي وارد ورشكستگي آبي شده است و هم‌اكنون در بطن فاجعه قرار دارد. سال‌هاست كارشناسان درباره اين وضعيت هشدار داده‌اند اما گوش شنوايي براي آن وجود نداشته است.
در اين ميان تهران، گوي سبقت را از استان‌هاي ديگر ربوده تهران از يك سو در بحران مطلق آبي قرار گرفته و از سوي ديگر ركوردار فرونشست زمين شده است؛ بحران‌هايي كه در سايه سال‌ها مديريت اشتباه در پايتخت پديد آمده و هر روز نيز بر عمق فاجعه افزوده مي‌شود. در چند دهه گذشته، تهران عطش سيري‌ناپذيري براي بلعيدن منابع آبي شهرهاي همجوار خود داشته است. هرچه خواسته در اين سال‌ها به او آب داده‌اند يك روز سد كرج، روز ديگر لتيان، ماملو، لار و سد طالقان و جاجرود را براي انتقال آب به تهران؛ ساخته‌اند. روزگاري تهران پانصد قنات بارور داشت که در حد توان اکولوژیکی این شهر می‌توانست برای جمعیت متعادل آن آب تامین کند. سدسازی و انحراف آب رودخانه‌های کرج، لار، جاجرود و شاهرود و ... به پايتخت؛ تهران را به کلانشهری پرمعضل و ناسازگار با زیست‌بوم تبدیل کرد که موجب شد اين كلانشهر ده‌ها برابر توان اکولوژیکی خود از جمعیت پر شود و در اين ميان نيز براي جبران كمبودهاي خود تبديل به راهزن حقابه کشاورزان کرج، شهریار، طالقان، ورامین، گرمسار و... شد. دزدي كه سرانجام آن تنها افزايش حاشيه‌نشيني در پايتخت و نابودي اراضي كشاورزي و باغ‌ها در شهرهاي همجوار بود.

بحران مطلق آبي در تهران

بحران آبي تهران به‌جايي رسيده است كه مسئولان نيز بي‌پروا از آن سخن مي‌گويند. چندي پيش مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران با تاكيد بر اينكه در بحران مطلق آبي قرار داريم، در مصاحبه‌اي گفته بود: «امروز موضوع آب در ایران به یک ابرچالش تبدیل شده است. امروز در کشور ۸۰ تا ۸۵ درصد منابع آب تجدیدپذیر مصرف شده است؛ در هیچ جای دنیا چنین منطقی وجود ندارد.۲۵ درصد آب کشور در استان تهران که یک درصد از سطح کشور را دارد تولید می‌شود بنابراین برنامه‌ریزی برای مدیریت آب شرب تهران می‌تواند برای کشور به یک مدل تبدیل شود. اوج مصرف آب در تهران روزانه به ۴.۵ میلیون مترمکعب می‌رسد. سرانه آب جهان برای هر نفر در سال شش هزار مترمکعب است، این سرانه در ایران هزار تا هزار و ۲۰۰ و در تهران ۳۳۰ مترمکعب است.طبق معیارهای جهانی سرانه کمتر از ۵۰۰ مترمکعب به معنای بحران مطلق آب است بنابراین اکنون تهران در بحران مطلق آب قرار دارد.»

منابع بر آب رفته ايران

براساس استاندارهای جهانی هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدید شونده را استفاده کند، وارد بحران آب می‌شود، در حالی که حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده كشور مورد استفاده قرارگرفته است. براساس شواهد درحال حاضر تقریبا تمامي رودخانه‌ها خاموش شده‌اند. تالاب‌ها و دریاچه‌های مهم کشور خشکیده‌اند. تهران از آن دسته شهرهايي است كه توسعه‌اش، نه براساس داشته‌هايش بلكه براساس داشته‌هاي شهرهاي همجوار برنامه‌ريزي شده است. افزايش جمعيت آن به بيش از 10 ميليون نفر، توسعه غول‌هاي صنعت خودروسازي مانند ايران‌خودرو سايپا، رتبه يك در توليد گوشت قرمز كشور و گسترش صنایع ناسازگار با زیست‌بوم، همه اين عوامل دست به دست هم داده‌اند تا تهران را به مرحله بحراني برسانند. براساس آمار، كلانشهر تهران 10 ميليون ساكن شبانه و 15 ميليون تردد روزانه دارد. براي سيراب كردن اين جمعيت دست كم يك ميليارد متر مكعب آب شرب نياز است. حتي اگر تمامي آب سد كرج براي شرب تهران اختصاص داده شود؛ تنها يك پنجم جمعيت پايتخت سيراب مي‌شوند. به‌همين دليل مجبور به انتقال آب از سرشاخه‌هاي سفيدرود، طالقان، ماملو، جاجرد، لتيان و لار هستيم.

بمب ساعتي به‌نام فرونشست

برداشت بي‌رويه از سفره‌هاي زيرزميني؛ پيامدهاي اسفباري را براي تهران درپي داشته است؛ يكي از اين پيامدها، فرونشست است. علاوه‌بر غول خشكسالي و بي‌آبي، هم‌اكنون بمب ساعتي به‌نام فرونشست در كمين تهراني‌ها نشسته است. اما شايد جالب باشد بدانيد كه تهران در فرونشست زمین نیز، گوی سبقت را از دیگر استان‌های کشور ربوده است و رتبه نخست لیست فرونشست را در کشوربه خود اختصاص داده است. براساس آمار یک مقام مسئول در وزارت نیرو، میزان فرونشست در دشت ورامین 13سانتی‌متر، در دشت ری 25، در دشت تهران 14 و در دشت شهریار 36سانتی‌متر ثبت شده است. فرو نشست در تهران 90 برابر حد بحرانی اتحادیه اروپاست. برداشت بی‌رویه آب در سال‌های اخیر، تمامی دشت‌های هشت‌گانه تهران را دشت ممنوعه کرده است. به‌گفته رییس اداره محیط زیست استان تهران، زمین در تهران روزانه یک میلی‌متر فرونشست می‌کند؛ از همین رو سالانه 36 سانتی‌متر فرونشست زمین در تهران را شاهد هستیم. این فرونشست دلایل متعدد طبیعی و انسانی دارد و اقدامات دستگاه‌های متعددی ازجمله وزارت نیرو و سازمان مدیریت بحران کشور و سازمان حفاظت محیط‌زیست در جلوگیری از این فرونشست موثر هستند. برداشت بی‌رویه آب، متهم اصلی فرونشستبه‌نظر می‌رسد ابعاد بحران ناشی از برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی دشت‌های ایران، گسترده‌تر، خطرناک‌تر و ژرف‌تر از آن است که گزارش شده و به‌مراتب، تبعاتی ماندگارتر، ویرانگرتر و غیرقابل جبران‌تر نسبت به رخداد زلزله دارد. مهم‌ترین عوامل فرونشست، برداشت‌های بی‌رویه و بیش از حد مجاز آب زیرزمینی و ممانعت از نفوذ آب برگشتی شرب، صنعت و کشاورزی بوده است. باتوجه به رشد شتابان شهرنشینی، شاهد تغییرات کند ولی بسیار مخاطره‌آور فرونشست هستیم. چندین سال است که کارشناسان این حوزه درباره خطرات فرونشست زمین هشدار می‌دهند اما این موضوع، کمتر توسط مسئولان، مردم و رسانه‌ها جدی گرفته شده است. پدیده نشست زمین فوق‌العاده پدیده خطرناکی است و از آن در جریان بیابان‌زایی به‌عنوان آخرین و غیرقابل برگشت‌‌ترین مرحله از فرایند بیابان‌زایی یاد می‌شود. زمانی که زمین نشست می‌کند و آبرفت‌های درشت‌دانه به‌هم می‌چسپند و فضای خالی آن‌ها پر می‌شود، دیگر امکان انباشت آب در این سفره‌ها از بین می‌رود. سرزمینی که امکان انباشت آب شیرین در زیر سطحش را از دست بدهد از نظر امنیت اجتماعی با تنش‌های جدی مواجه شده و مقدمه مهاجرت‌های محیط زیستی فراهم می‌شود.

ضرورت تعیین سقف برای مصرف آب تهرانی‌ها

انتقال آب در سدهاي اطراف پايتخت به اين شهر موجب اعتراض مسئولان سازمان محيط زيست شده است. معاون محیط‌زیست انسانی سازمان حفاظت محیط‌زیست، با انتقاد از ورود آب تمام سدهای اطراف به پایتخت بر ضرورت تعیین سقف برای مصرف آب تهرانی‌ها تاکید کرد و به ايلنا گفت:«وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست، حفاظت از محیط طبیعی است، یعنی مسائل را از بعد خارج از شهر نگاه می‌کند. بنابراین سازمان محیط زیست هیچ نقشی در مسائل محیط زیستی شهری ندارد، اما در حال حاضر مباحث زیست محیطی در شهرها نیز مهم شده است. در حال حاضر تغییر نگرشی ایجاد شده و وقتی از محیط زیست صحبت می‌شود منظور فقط عرصه‌های طبیعی نیست، بلکه درباره محیط زیست شهری هم صحبت می‌شود. البته مقاومت‌هایی درباره این تغییر نگرش وجود دارد، اما ما در تلاش هستیم تا در شکل‌گیری شهر نقش داشته باشیم، چراکه وقتی با مشکل آلودگی هوا یا پسماند مواجه می‌شویم، همه به سراغ سازمان محیط زیست می‌آیند، در حالی که هیچ ربطی به سازمان محیط زیست نداشته و همه اتفاقات در شهرداری افتاده است».

مسعود تجریشی با اشاره به طرح تفصیلی شهر تهران گفت: «شهرداری برای ساخت و ساز طرح‌های تفصیلی و جامع دارد و در طرح تفصیلی پهنه‌ها در نظر گرفته شده است، اما متاسفانه در این طرح‌ها به مباحث زیست محیطی توجه نمی‌شود و بیشتر از بعد ساختمان‌سازی، معماری و شهرسازی نگاه می‌شود.در طرح فعلی شهر تهران اشاره‌ای به اینکه شهر نفوذ‌پذیر باشد به این معنا که روان‌آب‌ها بجای اینکه در جوی بتنی از سطح شهر خارج شود جمع‌آوری شده و برای آبیاری فضای سبز استفاده شود، نشده است. البته شهرداری‌ها در طرح‌های دیگری مانند طرح‌های جمع‌آوری فاضلاب، طرح جامع روان‌آب‌های سطحی و طرح جامع روددره‌ها الزاماتی را در طرح تفصیلی وارد کرده، به طور مثال در این طرح‌های جامع مسیر جمع‌آوری روان‌ آب‌ها در نظر گرفته شده است. از آنجا که همه چیز در طرح تفصیلی مشخص شده، سازمان محیط زیست دیگر نمی‌تواند خیلی در آن دخالت داشته باشد، به طور مثال اگر در طرح جامع شهر تهران درباره منطقه کن از سازمان محیط‌زیست نظرخواهی می‌شد و سازمان محیط زیست درشورای عالی شهرسازی این منطقه را به دلیل اهمیت آن جزو محدوده شهر تهران حساب نمی‌کرد تا در آنجا ساخت و ساز انجام نشود، می‌توانستیم از ساخت و ساز‌های بی‌رویه در این منطقه جلوگیری کنیم، اما این اتفاق نیفتاده و قاعدتا در حال حاضر دیگر سازمان حفاظت محیط زیست نمی‌تواند مانع ساخت و ساز در این منطقه شود. سعی کردیم موضوعاتی را در خصوص آب تهران مبنی بر اینکه شهر تهران تا چه حد قرار است آب مصرف کند، مطرح کنیم، چرا باید شهر تهران آب تمام حوضه‌های آبریز را برای خود اختصاص دهد؟ آب سد ماملو، بخشی از سد طالقان، سد لار، سد لتیان و سد کرج همه به تهران وارد می‌شود، در حالی که باید برای جمعیت شهر تهران یک سقفی در نظر گرفته شود تا بتوان برای آن برنامه‌ریزی کرد. تا چه زمانی قرار است شهرهای اطراف تهران را خالی از سکنه کرده کشاورزی را از بین برده و آب‌زیرزمینی را به طور کامل مصرف کنیم و بدون در نظر گرفتن هیچ سقفی همه چیز را برای تهران بیاوریم و بعد با مشکلاتی مانند آلودگی هوا و ترافیک و ... مواجه شویم. در آیین‌نامه استقرار صنایع در سال ۱۳۴۱ آمده برای آمایش سرزمین و توسعه یکنواخت در کل کشور هیچ صنعتی در محدوده ۱۲۰ کیلومتری شهرها نباید باشد، اما در حال حاضر دور تا دور تهران پر از صنعت است و ۲۰ درصد جمعیت و اقتصاد کشور در یک محدوده کوچک وجود دارد. ندانستن‌ها در خصوص محیط زیست شهری از جهل نیست بلکه به قصد تخریب محیط زیست است. اگر شاخص‌های بین‌المللی را نگاه کنیم رتبه ما همیشه در پایین‌ترین رتبه‌ها در حوزه محیط زیست بوده است، درحالی که ما کشوری با تمدن بسیار زیاد هستیم. با توجه به مسائلی که وجود دارد اگر نتوانیم برنامه مشخصی داشته باشیم قطعا با چالش‌های بیشتری در آینده روبرو خواهیم شد».

راه‌هاي نرفته در تهران

تهران علاوه‌بر بحران آبي و فرونشست، هوايي براي نفس كشيدن ندارد. به‌نظر مي‌رسد چالش‌هاي تهران در بخش آب و هوا چاره‌اي جز انتقال پايتخت سياسي را براي مسئولان باقي نگذاشته است. طرح‌هايي كه تاكنون براي حل بحران تهران به‌كار گرفته شده، مقطعي و كوتاه‌مدت بوده و دردي از مشكلات اين كلانشهر دوا نكرده است. به‌جرات مي‌توان گفت تراكم‌فروشي مهم‌ترين عامل بيچارگي تهران امروز است. نخستين گام براي حل معضل تهران، فراموش كردن تراكم‌فروشي و روي آوردن به درآمدهاي پايدار براي جايگزني درآمدهاي حاصل از تراكم‌فروشي است. گام بعدي، جايگزيني انسان‌محوري به‌جاي خودرومحوري در تهران است و برنامه‌ريزي‌ها بر اين اساس صورت گيرد. تهران امروز بيشتر از‌ آنچه در خدمت شهروندان باشد براي خودروها ساخته شده است. احداث بزرگراه‌ها، پل‌هاي طبقاتي، تقاطع‌ها خود گواه روشني بر اين مساله است. اما در ميان اين پروژه‌هاي عمراني چند هزار ميليارد خبري از پروژه‌هاي انسان‌محور نبوده و همچنان نيست. گام آخر، توزيع عادلانه امكانات در كشور است. توسعه سرانه‌هاي خدماتي، عمومي، فرهنگي، ورزشي، رفاهي، آموزشي و... مي‌تواند اقتصاد يك منطقه را شكوفا كرده و زندگي را دوباره به آن بازگرداند. اگر پايتخت‌نشينان آباداني و رونقي در شهرهاي زادگاه خود ببينند؛ حتما عطاي تهران را به لقاي آن بخشيده و راهي شهر و ديار خود خواهند شد؛ آن زمان نيز تهران مي‌تواند نفسي تازه كند.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب