رضا صادقی: انصاریان را دیدم و فقط اشک ریختم
هم رفیق این هفته با پخش برنامه ای که علی انصاریان و رضا صادقی در آن حضور داشتند، مخاطبانش را به شدت متاثر کرد.
رضا صادقی ستاره دنیای موسیقی ایران هفته گذشته میهمان برنامه هم رفیق شهاب حسینی بود. او به عنوان دوست، علی انصاریان را انتخاب کرد و به برنامه برد اما زمان پخش این برنامه تلویزیونی، به شکلی عجیب به بعد از درگذشتش علی انصاریان خورد تا بینندگان و مخاطبان هم رفیق، لحظاتی احساسی را با صحبت های انصاریان سپری کنند.
حالا رضا صادقی که از دوستان نزدیک و صمیمی انصاریان بود، گفتگویی را با ایرنا در این باره انجام داده که میخوانید:
* برنامهای که با «علی انصاریان» میهمان بودید حسرت بزرگی را برای همه به همراه داشت.
چه بگویم، خیلی ناراحت کننده است و نمیتوانم درباره این موضوع حرف بزنم.
* به طور حتم با دیدن این برنامه افسوس بزرگی خوردید.
با رفیق خود در برنامهای حاضر شدم و کلی خاطرات خوب را با هم مرور کردیم، خندیدیم و از کنار با هم بودن لذت بردیم. من دوست داشتم این برنامه را با خود علی انصاریان تماشا میکردم اما نشد که نشد. حالا فکر کنید این برنامه را باید زمانی تماشا کنید که دوست صمیمیتان دیگر در دنیا نیست و مسافر بهشت شده است.
* رفاقت شما با انصاریان به چند سال پیش بر میگردد؟
همانطورکه در برنامه گفتیم رفاقت ما به دو دهه پیش بر میگردد. در این سالها رفاقت خوبی با یکدیگر داشتیم و همیشه با افتخار گفتهام علی انصاریان یکی از بهترین و عزیزترین دوستان من بوده است. او اگرچه از دنیا رفت اما نام و یادش تا ابد در قلب من حک شده است.
* یکی از تلخترین آیتمهای این برنامه لحظهای بود که علی انصاریان پس از خواندن آهنگ وایسا دنیا وایسا دنیا گفت ای کاش دنیا میایستاد و آدم میتونست جایی پیاده شه.
من از اول این برنامه تا لحظه آخر اشک ریختم، وقتی این صحنه را دیدم غم و ناراحتیام صد برابر شد. دنیا ایستاد و علی عزیز پیاده شد. من فقط از خدا یک چیز میخواهم.
* چه چیزی؟
علی جوان خوب، خوش قلب و دوست داشتنی بود و همانطور که گفتم با ریشه بود، او به خانوادهاش اهمیت زیادی میداد، برای پدرش زحمت زیادی کشید و پس از فوت پدر هر کاری میکرد تا خنده را بر لبان مادر بنشاند. مادر او غم بزرگی را این روزها تجربه میکند و از خداوند بزرگ میخواهم به او صبر بدهد و کمک کند تا این روزهای تلخ برای او پشت سر گذاشته شود هر چند غم علی تا پایان عمر با مادر و خانواده عزیز وی خواهد بود.
* در این مدت با مادر علی انصاریان در ارتباط بودید.
با مادر او خیر ولی با داماد آنها در ارتباط هستم. من هنوز مرگ علی را باور نکردهام و نمیتوانم قبول کنم او دیگر در این دنیا نیست.
* ممکن است روزی آهنگی برای علی انصاریان بخوانید.
نمیدانم، در حس خودم نمیگنجه کسی که در تمام آهنگها کنارم بود دیگر نیست و باید روزی برای او آهنگ بخوانم.
حالا رضا صادقی که از دوستان نزدیک و صمیمی انصاریان بود، گفتگویی را با ایرنا در این باره انجام داده که میخوانید:
* برنامهای که با «علی انصاریان» میهمان بودید حسرت بزرگی را برای همه به همراه داشت.
چه بگویم، خیلی ناراحت کننده است و نمیتوانم درباره این موضوع حرف بزنم.
* به طور حتم با دیدن این برنامه افسوس بزرگی خوردید.
با رفیق خود در برنامهای حاضر شدم و کلی خاطرات خوب را با هم مرور کردیم، خندیدیم و از کنار با هم بودن لذت بردیم. من دوست داشتم این برنامه را با خود علی انصاریان تماشا میکردم اما نشد که نشد. حالا فکر کنید این برنامه را باید زمانی تماشا کنید که دوست صمیمیتان دیگر در دنیا نیست و مسافر بهشت شده است.
* رفاقت شما با انصاریان به چند سال پیش بر میگردد؟
همانطورکه در برنامه گفتیم رفاقت ما به دو دهه پیش بر میگردد. در این سالها رفاقت خوبی با یکدیگر داشتیم و همیشه با افتخار گفتهام علی انصاریان یکی از بهترین و عزیزترین دوستان من بوده است. او اگرچه از دنیا رفت اما نام و یادش تا ابد در قلب من حک شده است.
* یکی از تلخترین آیتمهای این برنامه لحظهای بود که علی انصاریان پس از خواندن آهنگ وایسا دنیا وایسا دنیا گفت ای کاش دنیا میایستاد و آدم میتونست جایی پیاده شه.
من از اول این برنامه تا لحظه آخر اشک ریختم، وقتی این صحنه را دیدم غم و ناراحتیام صد برابر شد. دنیا ایستاد و علی عزیز پیاده شد. من فقط از خدا یک چیز میخواهم.
* چه چیزی؟
علی جوان خوب، خوش قلب و دوست داشتنی بود و همانطور که گفتم با ریشه بود، او به خانوادهاش اهمیت زیادی میداد، برای پدرش زحمت زیادی کشید و پس از فوت پدر هر کاری میکرد تا خنده را بر لبان مادر بنشاند. مادر او غم بزرگی را این روزها تجربه میکند و از خداوند بزرگ میخواهم به او صبر بدهد و کمک کند تا این روزهای تلخ برای او پشت سر گذاشته شود هر چند غم علی تا پایان عمر با مادر و خانواده عزیز وی خواهد بود.
* در این مدت با مادر علی انصاریان در ارتباط بودید.
با مادر او خیر ولی با داماد آنها در ارتباط هستم. من هنوز مرگ علی را باور نکردهام و نمیتوانم قبول کنم او دیگر در این دنیا نیست.
* ممکن است روزی آهنگی برای علی انصاریان بخوانید.
نمیدانم، در حس خودم نمیگنجه کسی که در تمام آهنگها کنارم بود دیگر نیست و باید روزی برای او آهنگ بخوانم.