رسیدن به بلوغ جنسی کودکان برای ازدواج کافی است؟
یک روانشناس با اشاره به اثرات کودک همسری گفت: امروزه در عین حال که سن بلوغ جنسی کاهش یافته اما نوجوانان مهارتهای لازم برای زندگی مشترک را ندارند و ازدواج زودهنگام مضاعف بر آثار روحی و روانی بلوغ برای نوجوان، اثرات سوئی بر سلامت، رشد و حقوق کودکان به ویژه دختران بر جای میگذارد.
گوهر یسنا انزانی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: تشکیل نهاد خانواده نیازمند پیش شرطهای فیزیکی، روانی و اجتماعی است و ازدواج زودهنگام زمانی است که فرد به بلوغ فکری و عقلانی نرسیده باشد و نتواند نقش همسر مناسب را ایفا کند که نهایتا منجر به افزایش آمار طلاق نیز میشود.
این روانشناس ادامه داد: در دوران بلوغ دختران و پسران آشفتگی هیجانی بالایی را تجربه میکنند و آمادگی لازم برای بزرگسالی را ندارند. از سوی دیگر نمیدانند چگونه خود را با این تغییرات جسمی و روحی هماهنگ کنند. بهت زدگی، گیجی، استرس، اضطراب، ترس، ناامنی و خشم افزایش می یابد و دچار بحران هویت و سردگمی نقشها میشود،؛ رویا پردازی آنها بالا میرود و نمیتوانند خود را با واقعیت و مسئولیت و فشار زندگی هماهنگ کنند و تطبیق دهند.
وی افزود: در این دوران همچنان نوجوان بزرگسالی را تجربه نمیکند اما امکان دارد در ظاهر او بزرگسالی وجود داشته باشد. همچنین رشد منطق در بلوغ به تدریج اتفاق میافتد بنابراین نوجوان نیازمند هدایت و آموزش است که در غیر این صورت انزوا، خشم، رفتارهای مخرب نظیر اعتیاد و ... را میتواند تجربه کند.
مراحل رشد روانی و اجتماعی نوجوان در ازدواج زود هنگام به خوبی طی نمیشود
به گفته انزانی امروزه تحولی در الگوی رفتاری جامعه اتفاق افتاده است به طوری که تحصیلات دختران افزایش یافته، جامعه از سنتی به مدرن در حال گذار است و وسواسها برای ازدواج و در نهایت سن ازدواج افزایش یافته است، از این رو نوجوانان به ویژه دختران در ازدواج زودهنگام نمیتوانند مراحل رشد روانی و اجتماعی خود را به خوبی طی کنند .
انزانی تصریح کرد: بلوغ نظیر تولدی جدید و مرحله انتقال کودکی به بزرگسالی است که تنها شامل بلوغ جسمی نمیشود، در این مرحله تحول ذهنی و عاطفی فرد امکان دارد با رشد جنسی هماهنگ نباشد و این ناهماهنگی اثر جبران ناپذیری بر کودکی که وارد رابطه زناشویی میشود و بر جامعه برجای میگذارد.
سن پایه برای ازدواج پس از بلوغ باید با تکمیل قوای عقلی همراه باشد
وی معتقد است که سن پایه برای ازدواج پس از بلوغ و هنگامی که فرد به کمال قوای عقلی و فکری و استحکام قوای جسمی رسیده باشد در نظر گرفته شده است و این در حالی است که این شرایط در هر فردی با فرد دیگر تفاوت دارد. دختران به طور خاص در مسیر بلوغ و رشد و گذار از کودکی در تلاطم، انواع نگرانیهای فردی و اجتماعی و مشکلات جسمی خاصی قرار میگیرند، از این رو عدم حمایت و راهنمایی آنها میتواند ضربه جبران ناپذیری بر آنها و جامعه ایجاد کند.
آثار روحی و روانی کودک همسری
انزانی درباره آثار سوء روحی و روانی کودک همسری گفت: افسردگی، وسواس، اختلالات اضطرابی، فقدان رسیدن به استقلال و بلوغ فکری، از دست دادن حمایت دوستان و خانوادهها، تضعیف فرصت توسعه فردی، از دست دادن فرصت آموزش، ترسهای شدید، منزوی شدن، بهرهکشی، مورد خشونت جسمی و جنسی و روانی واقع شدن از جمله آثار سوء ازدواج زودهنگام در نوجوانان است که در نتیجه میتواند آسیبهای فراوانی را بر روح و روان نوجوان به ویژه دختران برجای گذارد.
وی درباره علل ازدواج زودهنگام مطرح کرد: ارتباطات خانوادگی، تبعیض میان جنسیت دختران و پسران، فقر و مشکلات اقتصادی، کنترل روابط جنسی، حفظ عزت نفس خانواده، سنت و فرهنگ و شرایط اضطراری نظیر جنگ میتواند از علل ازدواج زودهنگام باشد. همچنین در خانوادههایی که یکی از والدین اعتیاد دارند و یا مشکلات و اختلالات روانی در آنها دیده میشود و سطح تحصیلات پایینی دارند ازدواج زودهنگام فرزندان بیشتر دیده میشود.
یادگیری مهارتهای پیش از ازدواج ضروریست
این روانشناس گفت: ازدواج پیوند مقدسی است که از طریق آن دو نفر با هم میتوانند خانوادهای مستقل تشکیل داده، به رشد و شکوفایی و تکامل یکدیگر کمک کنند و آرامش را با یکدیگر تجربه کنند. همچنین از جمله فواید ازدواج پیشگیری از انحرافات جنسی، افزایش مسئولیت پذیری و افزایش آرامش در زندگی است، اما ازدواجهای بیثبات و از هم گسیخته سبب تضعیف رفاه و بهزیستی میشود و هزینه اجتماعی و اقتصادی بالایی را به خانوادهها و اجتماع تحمیل میکند. به همین علت سن ازدواج و یادگیری برخی مهارتهای پیش از ازدواج بسیار ضروری است.
رسیدن به بلوغ کامل در تمامی ابعاد شرط ازدواج
انزانی تصریح کرد: تا زمانی که فرد به بلوغ کامل حسی، فکری، عاطفی، جسمی و جنسی نرسیده باشد پیشنهاد ازدواج به او داده نمیشود چراکه برای یک ازدواج ایمن _حتی افرادی که از سن مناسب ازدواج برخوردار هستند_ آموزش مهارتهای زندگی، برنامههای آموزشی برای ارتباط زوجین، برنامههای کاربردی مهارتهای ارتباطی، مهارتهای خودکارآمدی و... پیش از ازدواج اهمیت دارد. هرچقدر در آموزشهای پیش از ازدواج وقت بیشتری بگذاریم زندگی ایمنتر و فرزندان و جامعه ایمنتری خواهیم داشت چراکه پیشگیری بر درمان مقدم است.
این روانشناس ادامه داد: در دوران بلوغ دختران و پسران آشفتگی هیجانی بالایی را تجربه میکنند و آمادگی لازم برای بزرگسالی را ندارند. از سوی دیگر نمیدانند چگونه خود را با این تغییرات جسمی و روحی هماهنگ کنند. بهت زدگی، گیجی، استرس، اضطراب، ترس، ناامنی و خشم افزایش می یابد و دچار بحران هویت و سردگمی نقشها میشود،؛ رویا پردازی آنها بالا میرود و نمیتوانند خود را با واقعیت و مسئولیت و فشار زندگی هماهنگ کنند و تطبیق دهند.
وی افزود: در این دوران همچنان نوجوان بزرگسالی را تجربه نمیکند اما امکان دارد در ظاهر او بزرگسالی وجود داشته باشد. همچنین رشد منطق در بلوغ به تدریج اتفاق میافتد بنابراین نوجوان نیازمند هدایت و آموزش است که در غیر این صورت انزوا، خشم، رفتارهای مخرب نظیر اعتیاد و ... را میتواند تجربه کند.
مراحل رشد روانی و اجتماعی نوجوان در ازدواج زود هنگام به خوبی طی نمیشود
به گفته انزانی امروزه تحولی در الگوی رفتاری جامعه اتفاق افتاده است به طوری که تحصیلات دختران افزایش یافته، جامعه از سنتی به مدرن در حال گذار است و وسواسها برای ازدواج و در نهایت سن ازدواج افزایش یافته است، از این رو نوجوانان به ویژه دختران در ازدواج زودهنگام نمیتوانند مراحل رشد روانی و اجتماعی خود را به خوبی طی کنند .
انزانی تصریح کرد: بلوغ نظیر تولدی جدید و مرحله انتقال کودکی به بزرگسالی است که تنها شامل بلوغ جسمی نمیشود، در این مرحله تحول ذهنی و عاطفی فرد امکان دارد با رشد جنسی هماهنگ نباشد و این ناهماهنگی اثر جبران ناپذیری بر کودکی که وارد رابطه زناشویی میشود و بر جامعه برجای میگذارد.
سن پایه برای ازدواج پس از بلوغ باید با تکمیل قوای عقلی همراه باشد
وی معتقد است که سن پایه برای ازدواج پس از بلوغ و هنگامی که فرد به کمال قوای عقلی و فکری و استحکام قوای جسمی رسیده باشد در نظر گرفته شده است و این در حالی است که این شرایط در هر فردی با فرد دیگر تفاوت دارد. دختران به طور خاص در مسیر بلوغ و رشد و گذار از کودکی در تلاطم، انواع نگرانیهای فردی و اجتماعی و مشکلات جسمی خاصی قرار میگیرند، از این رو عدم حمایت و راهنمایی آنها میتواند ضربه جبران ناپذیری بر آنها و جامعه ایجاد کند.
آثار روحی و روانی کودک همسری
انزانی درباره آثار سوء روحی و روانی کودک همسری گفت: افسردگی، وسواس، اختلالات اضطرابی، فقدان رسیدن به استقلال و بلوغ فکری، از دست دادن حمایت دوستان و خانوادهها، تضعیف فرصت توسعه فردی، از دست دادن فرصت آموزش، ترسهای شدید، منزوی شدن، بهرهکشی، مورد خشونت جسمی و جنسی و روانی واقع شدن از جمله آثار سوء ازدواج زودهنگام در نوجوانان است که در نتیجه میتواند آسیبهای فراوانی را بر روح و روان نوجوان به ویژه دختران برجای گذارد.
وی درباره علل ازدواج زودهنگام مطرح کرد: ارتباطات خانوادگی، تبعیض میان جنسیت دختران و پسران، فقر و مشکلات اقتصادی، کنترل روابط جنسی، حفظ عزت نفس خانواده، سنت و فرهنگ و شرایط اضطراری نظیر جنگ میتواند از علل ازدواج زودهنگام باشد. همچنین در خانوادههایی که یکی از والدین اعتیاد دارند و یا مشکلات و اختلالات روانی در آنها دیده میشود و سطح تحصیلات پایینی دارند ازدواج زودهنگام فرزندان بیشتر دیده میشود.
یادگیری مهارتهای پیش از ازدواج ضروریست
این روانشناس گفت: ازدواج پیوند مقدسی است که از طریق آن دو نفر با هم میتوانند خانوادهای مستقل تشکیل داده، به رشد و شکوفایی و تکامل یکدیگر کمک کنند و آرامش را با یکدیگر تجربه کنند. همچنین از جمله فواید ازدواج پیشگیری از انحرافات جنسی، افزایش مسئولیت پذیری و افزایش آرامش در زندگی است، اما ازدواجهای بیثبات و از هم گسیخته سبب تضعیف رفاه و بهزیستی میشود و هزینه اجتماعی و اقتصادی بالایی را به خانوادهها و اجتماع تحمیل میکند. به همین علت سن ازدواج و یادگیری برخی مهارتهای پیش از ازدواج بسیار ضروری است.
رسیدن به بلوغ کامل در تمامی ابعاد شرط ازدواج
انزانی تصریح کرد: تا زمانی که فرد به بلوغ کامل حسی، فکری، عاطفی، جسمی و جنسی نرسیده باشد پیشنهاد ازدواج به او داده نمیشود چراکه برای یک ازدواج ایمن _حتی افرادی که از سن مناسب ازدواج برخوردار هستند_ آموزش مهارتهای زندگی، برنامههای آموزشی برای ارتباط زوجین، برنامههای کاربردی مهارتهای ارتباطی، مهارتهای خودکارآمدی و... پیش از ازدواج اهمیت دارد. هرچقدر در آموزشهای پیش از ازدواج وقت بیشتری بگذاریم زندگی ایمنتر و فرزندان و جامعه ایمنتری خواهیم داشت چراکه پیشگیری بر درمان مقدم است.