پایان 69روز بیخبری از پرنیان
پرنیان، دختر 2سالونیمه کرجی که در شنبهبازار خرمدشت کرج به طرز عجیبی ناپدید شده بود، پس از 69روز دلواپسی پدر و مادرش با تلاشهای پلیس پیدا شد. تحقیقات پلیس نشان میدهد زنی جوان پرنیان را ربوده و به زن و شوهری ثروتمند که صاحب فرزند نمیشدند فروخته بود.
عصر شنبه 27مردادماه امسال شروع یک دلواپسی بزرگ برای پدر و مادر پرنیان بود. آن روز مادر پرنیان او را همراه با پسرهای دوقلویش و خالهشان به شنبهبازار خرمدشت کرج برده بود. او میخواست برای دوقلوها لباس بخرد اما در میان شلوغی بازار از دختر 2.5سالهاش غافل شد و او را گم کرد. این زن در اینباره میگوید: «آن روز میخواستم برای پسرهایم لباس بخرم. دست پرنیان و یکی از پسرهایم در دست من بود و پسر دیگرم را بهدست خواهرم سپرده بودم. بعد از چند دقیقه شلواری برای پسرم انتخاب کردم و لحظهای دست پرنیان را رها کردم تا لباس پسرم را تنش کنم. آن موقع پرنیان هنوز کنارم بود اما چند لحظه بعد وقتی سرم را برگرداندم، او گم شده بود.» مادر پرنیان فکر میکرد دخترش در همان نزدیکیهاست و زود پیدایش میکند اما جدایی بین مادر و دختر طولانی شد. او میگوید: «همه بازار را زیر و رو کردیم اما نتوانستیم پرنیان را پیدا کنیم. چند نفر گفتند که یک مرد افغان او را با خود برده است اما هرچه جستوجو کردیم نتوانستیم جگرگوشهام را پیدا کنیم.»
تلاش بیفایده دعانویسان
وقتی مادر پرنیان نتوانست دخترش را در شنبهبازار پیدا کند از پلیس کمک خواست و از همان شب تحقیقات گستردهای برای یافتن دختربچه مفقودشده آغار شد. هیچکس پرنیان را ندیده بود و معلوم نبود چه بلایی بر سرش آمده است. چند نفر هم که مدعی بودند او را دیدهاند نشانی درستی از او نداشتند. این در حالی بود که در شنبهبازار هیچ دوربین مداربستهای وجود نداشت و افرادی که در آنجا کاسبی میکردند هم فروشندگان دورهگرد بودند که این موضوع یافتن دختربچه را دشوار میکرد. با این حال تحقیقات همچنان ادامه داشت.
از سوی دیگر عکس پرنیانکوچولو در شبکههای اجتماعی منتشر شد و خانواده او و گروههای حامی حقوق کودکان از مردم خواستند برای پیدا شدن دختربچه مفقودشده تلاش کنند. طولی نکشید که همه از ماجرای پرنیان باخبر شدند. علی شیروانی، پدر پرنیان در اینباره به همشهری میگوید: «وقتی مدتی گذشت و نتوانستیم پرنیان را پیدا کنیم به ناچار دستبهدامن چند دعانویس شدیم. این دعانویسها را همسایهها و نزدیکانمان معرفی میکردند. برای دیدن آنها به شهرهای زیادی رفتم؛ بوشهر، بندرعباس، شیراز، همدان و حتی بانه. بعضی از آنها از من پول میگرفتند و برخی دیگر میگفتند برای رضای خدا کار میکنند. هرکدام یک نشانی از دخترم میدادند. هرکجا که آنها گفتند رفتیم اما بیفایده بود و نتوانستیم پرنیان را پیدا کنیم.»
روزهای سخت بدون پرنیان
«پرنیان دختر شیرینزبانی است و دوری او من را پیر کرد.» اینها را پدر پرنیان میگوید و ادامه میدهد: «من 42سال دارم اما در همین مدتی که دخترم نبود همه موهایم سفید شد. در بیخبری، کارمان شده بود غصهخوردن و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد. همسرم هم شرایط بدی داشت و شبها تا صبح گریه میکرد. حتی 2پسر دوقلویمان هم با اینکه سن کمی دارند برای خواهرشان بیتابی میکردند.»
در این مدت افراد زیادی با پدر پرنیان تماس گرفتند و ادعا کردند از دخترش خبر دارند که حرفهای هیچیک از آنها صحت نداشت، اما فردی که چند روز قبل با او تماس گرفت با بقیه فرق داشت. پدر پرنیان میگوید: «با اینکه میدانستیم بیشتر افرادی که تماس میگیرند دنبال منافع خودشان هستند اما چند روز قبل وقتی یک نفر تماس گرفت و گفت میداند دخترم کجاست حس کردم او با بقیه فرق میکند. او گفت در همسایگیشان زن و شوهر جوانی زندگی میکنند که مدتی است پرنیان در خانه آنهاست.»
در خانه زن و شوهر جوان
سرنخی که فرد ناشناس به پدر پرنیان داده بود او را یک قدم به یافتن دخترش نزدیکتر کرد. او این اطلاعات را در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار داد و با دنبال کردن همین سرنخ عصر روز یکشنبه پس از 69روز بیخبری از پرنیان، مأموران او را در خانه همان زن و شوهر جوان پیدا کردند. پدرش در اینباره میگوید: «آنطور که فهمیدیم در شنبهبازار زن جوانی دخترم را دزدیده و به زن و شوهری که صاحب فرزند نمیشدند فروخته بود. این زوج در نزدیکی همان شنبهبازار زندگی میکنند و در تمام این مدت که ما همهجا را برای پیدا کردن دخترم زیر پا گذاشتیم او در نزدیکی ما زندگی میکرد.» وی ادامه میدهد: «این زن و شوهر کمتر از 30سال دارند و گفتند که بچه را خریدهاند. آنها در این مدت خیلی به دخترم محبت کرده بودند طوری که او به آنها و وسایل بازی که در اختیارش گذاشته بودند عادت کرده بود. یکی از تلخترین لحظههایی که در این مدت دیدم صحنهای بود که من و همسرم رفته بودیم تا پرنیان را تحویل بگیریم. دخترم با اینکه مادرش را شناخت اما من را که موهایم سفید شده بود نمیشناخت و بالاخره از روی ماشینم من را شناخت و همراهم آمد.» با پیدا شدن پرنیان حالا زن کودکربا و زن و شوهر جوان در بازداشت بهسر میبرند. این را بهروزی، وکیل خانواده پرنیان میگوید. او ادامه میدهد: «در این مدت مأموران پلیس آگاهی تلاش زیادی برای پیدا کردن پرنیان انجام دادند تا اینکه سرانجام تلاشها به نتیجه رسید.» وی ادامه میدهد: «هماکنون 3متهم در بازداشت بهسر میبرند و قرار است تحقیقات از آنها از هفته آینده آغاز شود.»
تغییر چهره پرنیان
سردار محمدیان، فرمانده انتظامی استان البرز با بیان اینکه آدمربایان برای شناسایی نشدن پرنیان چهره او را تغییر داده بودند، گفت: «با توجه به حساسیت موضوع و بازتاب گسترده این خبر در رسانهها، تحقیقات گسترده ای در جریان بود تا اینکه از طریق اقدامات فنی و گسترده به یک زوج جوان که اخیرا با یک کودک 3ساله مشاهده شدهاند مشکوک شدند. منزل این زوج جوان در جاده قزلحصار کرج بهصورت نامحسوس تحت مراقبت و کنترل قرار گرفت و مأموران پس از اطمینان از صحت موضوع با هماهنگی قضایی وارد آنجا شدند. مأموران در بازرسی از این خانه دختر مورد نظر را که موهایش رنگ شده بود در یکی از اتاقهای منزل پیدا کردند و او را به خانوادهاش تحویل دادند.»
تلاش بیفایده دعانویسان
وقتی مادر پرنیان نتوانست دخترش را در شنبهبازار پیدا کند از پلیس کمک خواست و از همان شب تحقیقات گستردهای برای یافتن دختربچه مفقودشده آغار شد. هیچکس پرنیان را ندیده بود و معلوم نبود چه بلایی بر سرش آمده است. چند نفر هم که مدعی بودند او را دیدهاند نشانی درستی از او نداشتند. این در حالی بود که در شنبهبازار هیچ دوربین مداربستهای وجود نداشت و افرادی که در آنجا کاسبی میکردند هم فروشندگان دورهگرد بودند که این موضوع یافتن دختربچه را دشوار میکرد. با این حال تحقیقات همچنان ادامه داشت.
از سوی دیگر عکس پرنیانکوچولو در شبکههای اجتماعی منتشر شد و خانواده او و گروههای حامی حقوق کودکان از مردم خواستند برای پیدا شدن دختربچه مفقودشده تلاش کنند. طولی نکشید که همه از ماجرای پرنیان باخبر شدند. علی شیروانی، پدر پرنیان در اینباره به همشهری میگوید: «وقتی مدتی گذشت و نتوانستیم پرنیان را پیدا کنیم به ناچار دستبهدامن چند دعانویس شدیم. این دعانویسها را همسایهها و نزدیکانمان معرفی میکردند. برای دیدن آنها به شهرهای زیادی رفتم؛ بوشهر، بندرعباس، شیراز، همدان و حتی بانه. بعضی از آنها از من پول میگرفتند و برخی دیگر میگفتند برای رضای خدا کار میکنند. هرکدام یک نشانی از دخترم میدادند. هرکجا که آنها گفتند رفتیم اما بیفایده بود و نتوانستیم پرنیان را پیدا کنیم.»
روزهای سخت بدون پرنیان
«پرنیان دختر شیرینزبانی است و دوری او من را پیر کرد.» اینها را پدر پرنیان میگوید و ادامه میدهد: «من 42سال دارم اما در همین مدتی که دخترم نبود همه موهایم سفید شد. در بیخبری، کارمان شده بود غصهخوردن و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد. همسرم هم شرایط بدی داشت و شبها تا صبح گریه میکرد. حتی 2پسر دوقلویمان هم با اینکه سن کمی دارند برای خواهرشان بیتابی میکردند.»
در این مدت افراد زیادی با پدر پرنیان تماس گرفتند و ادعا کردند از دخترش خبر دارند که حرفهای هیچیک از آنها صحت نداشت، اما فردی که چند روز قبل با او تماس گرفت با بقیه فرق داشت. پدر پرنیان میگوید: «با اینکه میدانستیم بیشتر افرادی که تماس میگیرند دنبال منافع خودشان هستند اما چند روز قبل وقتی یک نفر تماس گرفت و گفت میداند دخترم کجاست حس کردم او با بقیه فرق میکند. او گفت در همسایگیشان زن و شوهر جوانی زندگی میکنند که مدتی است پرنیان در خانه آنهاست.»
در خانه زن و شوهر جوان
سرنخی که فرد ناشناس به پدر پرنیان داده بود او را یک قدم به یافتن دخترش نزدیکتر کرد. او این اطلاعات را در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار داد و با دنبال کردن همین سرنخ عصر روز یکشنبه پس از 69روز بیخبری از پرنیان، مأموران او را در خانه همان زن و شوهر جوان پیدا کردند. پدرش در اینباره میگوید: «آنطور که فهمیدیم در شنبهبازار زن جوانی دخترم را دزدیده و به زن و شوهری که صاحب فرزند نمیشدند فروخته بود. این زوج در نزدیکی همان شنبهبازار زندگی میکنند و در تمام این مدت که ما همهجا را برای پیدا کردن دخترم زیر پا گذاشتیم او در نزدیکی ما زندگی میکرد.» وی ادامه میدهد: «این زن و شوهر کمتر از 30سال دارند و گفتند که بچه را خریدهاند. آنها در این مدت خیلی به دخترم محبت کرده بودند طوری که او به آنها و وسایل بازی که در اختیارش گذاشته بودند عادت کرده بود. یکی از تلخترین لحظههایی که در این مدت دیدم صحنهای بود که من و همسرم رفته بودیم تا پرنیان را تحویل بگیریم. دخترم با اینکه مادرش را شناخت اما من را که موهایم سفید شده بود نمیشناخت و بالاخره از روی ماشینم من را شناخت و همراهم آمد.» با پیدا شدن پرنیان حالا زن کودکربا و زن و شوهر جوان در بازداشت بهسر میبرند. این را بهروزی، وکیل خانواده پرنیان میگوید. او ادامه میدهد: «در این مدت مأموران پلیس آگاهی تلاش زیادی برای پیدا کردن پرنیان انجام دادند تا اینکه سرانجام تلاشها به نتیجه رسید.» وی ادامه میدهد: «هماکنون 3متهم در بازداشت بهسر میبرند و قرار است تحقیقات از آنها از هفته آینده آغاز شود.»
تغییر چهره پرنیان
سردار محمدیان، فرمانده انتظامی استان البرز با بیان اینکه آدمربایان برای شناسایی نشدن پرنیان چهره او را تغییر داده بودند، گفت: «با توجه به حساسیت موضوع و بازتاب گسترده این خبر در رسانهها، تحقیقات گسترده ای در جریان بود تا اینکه از طریق اقدامات فنی و گسترده به یک زوج جوان که اخیرا با یک کودک 3ساله مشاهده شدهاند مشکوک شدند. منزل این زوج جوان در جاده قزلحصار کرج بهصورت نامحسوس تحت مراقبت و کنترل قرار گرفت و مأموران پس از اطمینان از صحت موضوع با هماهنگی قضایی وارد آنجا شدند. مأموران در بازرسی از این خانه دختر مورد نظر را که موهایش رنگ شده بود در یکی از اتاقهای منزل پیدا کردند و او را به خانوادهاش تحویل دادند.»