جستجو
رویداد ایران > سبک زندگی > گردشگری و مهاجرت > دنیا، بهتر از تصورات ما آدم‌هاست

دنیا، بهتر از تصورات ما آدم‌هاست

دنیا، بهتر از تصورات ما آدم‌هاست
فرصت گفت‌وگوی تصویری با او را برای دومین بار با کیلومترها فاصله، در پایتخت ارمنستان، ایروان یافتم. پیتر پدرسن، سفیر حسن نیت صلیب سرخ دانمارک که سفر به 159 کشور را بدون استفاده از هیچ‌گونه ناوگان هوایی و تنها از طریق دریا تجربه کرده است.سفری که پنج سالی از آغاز آن می‌گذرد و این‌گونه که خودش می‌گوید تا دو سال دیگر به اتمام خواهد رسید.

او از هدف، خاطرات و تجربیات سفرش به 159 کشور دنیا می‌گوید، از سفرش به ایران که صد و چهل و هشتمين کشور از میان 203 کشوری است که قرار است تا اوایل سال 2020 تمام شود. پدرسن در ادامه از فعالیت‌هایش در رسانه‌های اجتماعی که نقش امروز آن‌ها را به دلیل تعددشان بی‌اندازه می‌داند، می‌گوید. او معتقد است:«یک غریبه که در نگاه اول او را یک ناشناس می‌پنداریم، می‌تواند همان دوستی باشد که تا به‌حال ندیده‌ایم و حالا فرصت این دیدار را پیدا کرده‌ایم». او در سفرهایش سعی می‌کند چگونه مثبت اندیشیدن را برای رویارویی با بسیاری از داستان‌های منفی که مردم در اغلب خبرها می‌شنوند، ترویج دهد. گفت‌وگو با پیترپدرسن را خواهید خواند.

آقای پدرسن شما به 159 کشور آن هم بدون هواپیما سفر کرده‌اید. از این همه سفر خسته نیستید؟ چه چیزی باعث می‌شود هنوز پس از مسافرت به این همه کشور، باز هم علاقه‌مند به سفر به کشورهای جدید باشيد؟

پروژه من از سال 2013 آغاز شد، زمانی‌که متوجه شدم که هیچ کسی در تاریخ بدون پروازکردن به کشوری سفر نکرده است. با خود فکر کردم اگر من بتوانم این کار را انجام دهم، اولین نفر خواهم بود. من این کار را نه برای سرگرمی بلکه برای فعالیت‌های مختلفی انجام می دهم. اما شاید باورتان نشود هنوز هم برایم جالب است که به یک کشور جدید بروم، چون وقتی به یک جای جدید سفر می‌کنی، اصلا نمی‌دانی چه چیزی را تجربه خواهی کرد یا چه کسی تو را ملاقات می‌کند و چه چیزی انتظارت را می‌کشد. دائم در حال یادگیری هستی و این خیلی در نوع خود با ارزش است.

در حال حاضر که در کشور ارمنستان هستید ، چند روز در آنجا اقامت دارید؟

حدود هشت روز است که اینجا هستم. ارمنستان صدوپنجاه‌ونهمین کشور پروژه من است و خوشحالم که همسرم بالاخره برای دیدنم به اینجا می‌آید.

کمی به عقب‌تر بازگردیم؛ به اولین باری که تصمیم به سفر گرفتید. چه چیزی باعث شد ایده سفر کردن آن هم با این شکل خاص در ذهن شما ایجاد شود؟

لینکی برای من ارسال شد، لینکی که حاوی یک مقاله بود. در آن مقاله این‌طور آمده بود که تا به‌حال کسی به یک کشور دیگر بدون پرواز با هواپیما سفر نکرده است. من همیشه علاقه‌مند به ماجراجویی‌های بزرگ و رسیدن به دستاورد یک ماجراجویی بوده و هستم. همیشه دوست داشتم اولین کسی باشم که به قطب شمال و جنوب و اطراف سیاره زمین حرکت می‌کند ،به ماه می‌رسد و روی آن راه می‌رود یا قله اورست را فتح می‌کند. این تنها فرصتی بود که من داشتم که یک کار تاریخی و خیلی مهم با زندگی خودم بکنم. پس فکر کردم که با شرایطی که دارم، چه کاری می‌توانم بکنم.

شروع این سفر به این نیاز داشت که من در خودم به دنبال این بگردم که چه توانایی‌های مطلوبی برای مهارت برقراری ارتباط با مردم، حل مساله یا خلوص لازم برای ارتباط با مردم را دارم.

آقای پدرسن هدف شما از این سفرها چیست؟ در کشورهای جدیدی که به آن‌ها سفر می‌کنید، چه می کنید؟

هدف اصلی من رسیدن به اغلب کشورها در جهان در یک سفر بدون وقفه و بدون پرواز است. سعی می‌کنم در هر کشور برای رویارویی با بسیاری از داستان‌های منفی که اغلب در خبرها می‌شنویم، چگونه مثبت اندیشیدن را ترویج دهم. من به عنوان سفیر حسن نیت صلیب سرخ دانمارک، جمعیت‌های ملی صلیب سرخ و هلال‌احمر مختلفی را ملاقات می‌کنم و این تفکر را بین آن‌ها ترویج می‌دهم که چگونه می‌توانیم تلاش‌ها و عزم جدی‌‌مان را در ساده‌ترین شکل ممکن برای متحد کردن تمامی اعضای نهضت تنها در یک سفر به کار ببندیم. من قصد دارم جهان را نشان دهم که یک غریبه که در نگاه اول او را یک ناشناس می‌پنداریم، می‌تواند همان دوستی باشد که تا به‌حال ندیده‌ایم و حالا فرصت این دیدار را پیدا کرده‌ایم.

حسن نیت و انتقال این مفهوم هم سخت و هم شیرین است. چه احساسی دارید وقتی شما را سفیر حسن نیت صدا می‌زنند ؟

این عنوان، عنوان رسمی من است. من داوطلب و نماینده جایی نیستم. من سفیر حسن نیت صلیب سرخ دانمارک هستم. با این حال اغلب خودم را به‌عنوان یک داوطلب تلقی می‌کنم و از خطاب شدن با این عنوان احساس خوبی دارم.

در سفرهای خود دقیقا چه کاری انجام می دهید؟

من در زمینه بروکراسی یا همان دیوان سالاری، لجستیک، رسانه‌های اجتماعی، مصاحبه‌ها و بسیاری از رویدادهای اجتماعی، فعالیت‌های بسیاری انجام می‌دهم. برای سفر به هر کشوری، ویزا، تاییدیه‌ها و کاغذبازی‌هایی نیاز است.براي مثال برای شناسایی مناطق در حال درگیری و جنگ یا رسیدن به کشورهای دورتر مثل جزیره‌ها، نیاز به کار زیادی در زمینه لجستیک وجود دارد. امروزه حساب‌های کاربری در رسانه‌های اجتماعی به 40هزار در 150 کشور رسیده‌اند و فعالیت در این زمینه هم به احتیاط بیشتری نیاز دارد؛ چراکه همه مطالب جدید و به روزرسانی شده هستند و به طور مداوم نیاز به مدیریت دارند. پروژه من در بیش از 100 کشور مورد توجه رسانه‌ها قرارگرفت. من با جمعیت‌های ملی صلیب سرخ و هلال احمر ملاقات می کنم، به مراسم‌ها، جشنواره‌ها و انواع رویدادهای اجتماعی دعوت می شوم و وقت زیادی را صرف حمل و نقل می‌کنم.

شما سفیر حسن نیت هستید، به ویژه از سوی صلیب سرخ و هلال احمر. نقش نهضت صلیب سرخ و هلال احمر در سفرهای شما چیست؟

نهضت صلیب سرخ و هلال احمر از توجهی که به من می‌شود، برای ایجاد دید باز مردم نسبت به صلیب سرخ و هلال‌احمر استفاده می‌کند. به نوبه خود، امیدوارم که این دید باز باعث شود داوطلبان جدیدی را برای پیوستن به این نهضت، اهدای هرگونه کمک و ایفای نقش و سهم مثبت در رسانه‌های اجتماعی به‌کار ببندیم.

به چند کشور سفر کرده‌اید؟

قرار است به 203 کشور سفر کنم، الان کشور صدوپنجاه و نهم هستم.

واکنش‌ها در هر کشور با سفیری مثل شما متفاوت است. فکر می‌کنید بهترین بازخوردی که از سفرهای‌تان گرفتید، چه بوده و در کدام کشور بوده است؟

صلیب سرخ موریس از من دعوت کرد تا در چندین دانشگاه سخنرانی کنم و برای من اقامت در یک هتل ترتیب داد. MTPA (آژانس توسعه‌ گردشگری موریس) سه روز بازدید از مکان و فعالیت‌های جالب که به من برای ایجاد محتوا برای رسانه‌های اجتماعی کمک می‌کرد، اختصاص داد. من بازخوردهای زیادی از مردم در رسانه‌های اجتماعی دریافت می‌کنم. بسیاری از مردم با کاری که من می‌کنم، انگیزه می‌گیرند.

بیایید درباره مردم صحبت کنیم. مردم در کشورهای مختلف نهضت صلیب سرخ و هلال احمر و جمعیت‌های ملی صلیب سرخ و هلال‌احمر را چگونه می‌شناسند؟ بهتر بگویم جمعیت‌های ملی با کدام یک از ماموریت‌های‌شان شناخته می‌شوند؟ کمک‌های اولیه، امداد و نجات، ماموریت های توانبخشی یا ...؟

صلیب سرخ و هلال احمر بزرگ‌ترین سازمان بشردوستانه در جهان است و در 191 کشور در سراسر جهان وجود دارد. از میان همه این کشورها، بعضی غنی هستند، بقیه فقیر، بعضی از کشورها بزرگ هستند، بقیه کوچک. بعضی از کشورها سبز هستند، بعضی کوهستانی، بعضی بیابانی، بعضی از آن‌ها پوشیده از برف و بعضی از آن‌ها هم ساحلی هستند. حالا این نهضت در همه این کشورها در از بین بردن درد و رنج آسیب پذیرترین مردم در سراسر جهان فعالیت می‌کند و این کار به هر طریقی که فکرش را بکنید، انجام می شود. در برخی از کشورها، صلیب سرخ و هلال احمر به خاطر خدمات انتقال خون شناخته شده است، در برخی از کشورها برای خدمات آمبولانسش، بعضی از کشورها برای جمع‌آوری کمک هزینه‌های مالی، در بعضی از کشورها برای انتقال اجساد ، در بعضی از موارد برای شناسایی و اسکان آوارگان داخلی، در بعضی از موارد برای اسکان پناهندگان، در بعضی موارد برای جست‌وجو و نجات و در بعضی موارد هم برای خدمات آب و بهداشت.

آنچه نهضت صلیب سرخ و هلال‌احمر برای آن شناخته شده خواهد شد، به ثروت، آب و هوا، جغرافیا و کشوری که در آن هستید، بستگی دارد و آنچه که می‌توان به یقین به آن اشاره کرد، این است که مطمئنا صلیب سرخ و هلال احمر به هر لایه ای از اجتماع ورود کرده و به انسانیت در سراسر جهان دسترسی پیدا کرده است.

شما به نزدیک به 200 کشور سفر کرده‌اید. هر کدام از آن‌ها برای‌تان دنیایی از خاطره است. یکی از شیرین‌ترین آن‌ها را برای‌مان بگویید.

بگذارید داستان خانم ماریا را برای‌تان بگویم. ماریا زنی بود که من در لهستان با او آشنا شدم. زمانی که برف و بوران همه جا را گرفته بود، او از من دعوت کرد که به خانه‌اش بروم.

او برای من غذا درست کرد و جای خواب به من داد، بدون اینکه بداند که من که هستم. صبح روز بعد او من را به یک ترمینال مسافربری برد و برای من آرزوی سفری ایمن کرد. او به من یاد داد که یک غریبه که در نگاه اول او را ناشناس می‌پنداریم، می‌تواند همان دوستی باشد که تا به‌حال ندیده‌ایم و حالا فرصت این دیدار را پیدا کرده‌ایم. داستان دوم هم مربوط می‌شود به همسرم. همسری که در نوک قله‌های کنیا که دومین کوه بلند دنیاست، توانستم بله ازدواج را از او بگیرم.

سفر شما با ترویج نوعی فرهنگ همراه است، نوعی فرهنگ که صلح یا تاب‌آوری را یادآور می‌شود. در سفرهای‌تان برای ترویج فرهنگ صلح و تاب‌آوری چه کردید؟

من در همه سفرهایم داستان‌های مردمی را که ملاقات کرده‌ام، داستان مهربانی، فرهنگ، تاریخ، غذا، توسعه، فناوری، رویدادها و بسیاری دیگر از ویژگی‌های یک کشور را با همه به اشتراک می‌گذارم. من نمونه‌ای زنده می‌شوم برای اینکه نشان دهم جهان، جای بی رحم، تاریک و خطرناکي نیست. مطمئنا برخی افراد از بودن در این جهان رنج می‌برند و جهان کاملا بی خطر و ایمن نیست. با این حال در پنج سال گذشته، من با استفاده از حمل‌و‌نقل عمومی و با حداقل بودجه، به 159 کشور سفر کرده‌ام. پس این نشان می‌دهد دنیا بهتر از آن چیزی است که اکثر مردم درباره‌اش فکر می‌کنند، وگرنه تمامی این سفرها امکان پذیر نبود.

من نه کشته شده‌ام، نه شکنجه، نه به غارت رفته‌ام یا هرچیز بدتر دیگه و حالا بیش از 200 هزار کیلومتر را از طریق زمین و دریا مسافرت کرده ام. داستان من، یک داستان تاب‌آوری است که من هرگز از آن دست نکشیده‌ام و من برای هر مشکل، راه‌حل پیدا کرده ام.

در مورد اصول اساسی صلیب سرخ و هلال احمر چطور؟ انسان‌دوستی، بی‌طرفی و ...؟

همه جمعیت‌های ملی هفت اصل اساسی را به اشتراک می گذارند. این اصول گاهی اوقات با واقعیت و احساسات شخصی در تضاد هستند. با این حال به طور کلی قابل احترام و ارزش اصلی برای نهضت هستند. گاهی یک حماسه (مانند پروژه‌ای که من آغاز کردم)، چندین ارزش را ثابت می‌کند. ارزش‌هایی مثل خدمات داوطلبانه، بی طرفی، انسان‌دوستی و وحدت.

و حالا ایران. شما تصمیم گرفتید به ایران بیایید. چطور به ایران آمدید و چند روز ماندید؟

من با قایق از کویت به ایران آمدم و بعد هم با قایق از بندر عباس به دبی رفتم. حدود 14 روز در ایران اقامت داشتم.

از کدام شهرها در ایران بازدید کردید؟

من یک بار پیش از این پروژه به ایران آمده بودم. خرمشهر، اهواز، تهران و بندرعباس را از نزدیک دیدم. به تبریز، قم، شیراز، اصفهان و کرمان نیز سفر کرده‌ام.

از شعب جمعیت هلال احمر ایران هم بازدید کرده‌اید؟

از ساختمان مرکزی جمعیت هلال احمر ایران و روزنامه شهروند به عنوان نوعی رسانه بازدید کردم.

به عنوان سفیر حسن نیت در ایران چه‌کاری انجام دادید؟

از موزه جمعیت هلال احمر بازدید کردم که تمامی بازخورد و تصاویرآن به طور دائمی در وب‌سایت پروژه قابل مشاهده است. من در رسانه‌های اجتماعی و در وبلاگ شخصی خودم هم از حضور در ایران نوشته‌ام.

شما از هلال احمر ایران دیدن کرده‌اید. جمعیت هلال احمر ایران را نسبت به جمعیت‌های ملی دیگری که آن‌ها را از نزدیک دیده‌اید، چطور ارزیابی می کنید؟

جمعیت هلال احمر ایران بسیار قوی و با نفوذ است. سازمان یافته و دارای چندین ویژگی منحصر به فرد مانند ناوگان هلیکوپتر، کارخانه و روزنامه است. هلال احمر ایران تاریخچه‌ای طولانی در این نهضت دارد و به‌خاطر حضور در روابط بین‌المللی ارزشمند است. هلال احمر ایران من را تحت تاثیر قرار داد.

هلال احمر ایران حدود دو میلیون داوطلب و يك میلیون عضو جوان دارد. به‌عنوان کسی که در جمعیت‌های ملی دیگر بوده‌اید، این آمار را چگونه می‌بینید؟

ایران 80 میلیون نفر جمعیت دارد. در مقایسه با کشور بوروندی که جمعیت 11 میلیون نفری و تنها بیش از 700 هزار داوطلب دارد، این میزان به‌طور قابل توجهی بالاتر از جمعیت هلال احمر ایران است.با این حال دانمارک حدود 7.5 میلیون نفر دارد و تنها 30 هزار داوطلب . پس ایران به طور قابل توجهی داوطلب بیشتری دارد.همه این آمار نسبی است. مهم نیست چقدر قدرت هلال ایران فوق‌العاده است، راستش را بخواهید من با جوانان ایرانی خیلی احساس نزدیکی دارم.

تا چه زمانی به سفر ادامه می‌دهید؟

تا زمانی که بتوانم به آخرین کشور پروژه‌ام سفر می‌کنم. احتمال می‌دهم تا تاریخ 22 ژانویه 2020.

با این احتساب چند کشور باقی مانده و آخرین کشور کجاست؟

تاكنون به 159 کشور سفر کردم و هنوز 44کشور دیگر باقی مانده است. کشور آخر هم مالدیو است.

از ایران هم خاطره شنیدنی دارید؟

در سال‌های 2006 تا 2008 در لیبی مشغول به کار بودم. آنجا به عنوان مدیر کشتیرانی یک پروژه بزرگ بودم.

در آن زمان من مجبور بودم به‌خاطر نرخ و قیمت مذاکره کنم و با مقامات هماهنگی داشته باشم. به همین خاطر در طرابلس با یک آقا به نام عباس دیناروندی که برای کشتیرانی جمهوری اسلامی کار می‌کرد، آشنا شدم. وقتی امسال به ایران آمدم، در لینکدین (LinkedIn) به دنبال او گشتم و ما توانستیم دوباره در تهران يكدیگر را ملاقات کنیم. ما با هم شام خوردیم و از روزهای خوب قدیمی صحبت کردیم. عباس هنوز هم برای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران کار می‌کند.

شما دو بار به ایران سفر کرده‌اید. اگر فرصتی پيش آيد،دوباره به ایران سفر می‌کنید؟

حتما. ایران یک کشور شاخص و پر از مردم صمیمی و دوستانه، شهرهای خوب، غذای خوب، تاریخ باستانی، مناظر زیبا و بسیاری چیزهای دیگر برای کشف و شناختن است. اگر خوش شانس باشم، حتما به عنوان توریست دوباره به ایران سفر خواهم کرد.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب