جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > من بهمن هاشمی هستم...!/ رقابت شبکه‌های تلویزیونی را نمی‌فهمم/ پشیمانند که از ایران رفتند!

من بهمن هاشمی هستم...!/ رقابت شبکه‌های تلویزیونی را نمی‌فهمم/ پشیمانند که از ایران رفتند!

من بهمن هاشمی هستم...!/ رقابت شبکه‌های تلویزیونی را نمی‌فهمم/ پشیمانند که از ایران رفتند!
مجری قدیمی تلویزیون می‌گوید: من رقابت شبکه‌ها با هم را نمی‌فهمم و رد می‌کنم؛ باید از جُنگ‌ها و برنامه‌های تکراری و میهمانان تکراری فاصله گرفت.
گفت‌وگویی سراسر انرژی اتفاق افتاد، وقتی مقابل ما مجری، گوینده و دوبلوری نشست که خنده چاشنی صحبت‌کردن‌هایش بود حتی زمانی که از او انتقاد می‌کردیم که دلیل حرکت‌های عجیب و غریبش روی آنتن تلویزیون چیست، به‌قولِ خودش دوست ندارد مردم او را ناراحت، دلخور و با گلایه ببینند، دوست دارد همیشه مردم را شاد کند و از این جهت ناراحتی‌هایش را فقط برای خودش نگه می‌دارد.
سال 1371 به‌عنوان گزارشگر کار خودش را در صداوسیما آغاز کرد و اولین برنامه‌ای که روی آنتن برد نامش "ساعت 20" بود، برنامه‌ای که منوچهر نوذری و هرمز شجاعی‌مهر اجرا می‌کردند و او بخش ورزشی این برنامه را به‌عهده داشت. پس از چند ماه در راهروی استودیوهای ضبط و پخش شبکه دوی سیما با استاد خسروشاهی و دیگر گویندگان واحد دوبلاژ آشنا و وارد دوبله شد.


ویدئوی گفت‌وگوی بهمن هاشمی/ حرکت عجیب‌وغریب در تلویزیون
حالا چطور شد صدای "بهمن هاشمی" محور اصلی تیزرهای سینمایی تلویزیون شد؟ پاسخ این سؤال را در لابه‌لای این گفت‌وگو داد: از سال 1371 در گروه ورزش فعالیت داشتم تا اینکه تأمین برنامه شبکه 2 سیما بعد از شنیدن صدای من روی تیزر فیلم سینمایی "تولد شوم" که از شبکه اول سیما پخش شد از من جهت خواندن تیزرهای فیلم‌های سینمایی شبکه دو دعوت کردند.
فریادهای معروفی که بیننده پیدا کرد؛ «دو، دو، دو»... یا هشدار برای کبرا 11... این فریادها را بهمن هاشمی جلوی دوربین تسنیم هم تکرار می‌کرد و بسیار خاطره‌انگیز بودند.
بهمن هاشمی تجربه بازیگری هم دارد؛ او در سال 1386 در فیلم سینمایی به‌نام "قلقلک" در نقش گزارشگر به ایفای نقش پرداخت و البته بعدها در سریال "پایتخت" نقش مجری تلویزیون را بازی کرد.

من بهمن هاشمی هستم...!
مشروح این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
* خودتان مصاحبه را آغاز کنید.
من بهمن هاشمی هستم، اینجا جایی است که اخبار سریع به سمع و نظرتان می‌رسد، خوشحالم که اخبارشان سیاه و زرد نیست و سعی می‌کنند اخبار خوب به مردم ارائه دهند.
* آرزوی پساکرونایی‌تان چیست؟
تشنه دیدارهای غیرمجازی‌ام، استرس و اتفاقات ناراحت‌کننده از ما دور شود و شادی را به‌معنای واقعی احساس کنیم.
دوست ندارم کسی را ناراحت کنم
* این انرژی و صمیمیت و محبت را از کجا آورده‌اید که با تمام موقعیت‌های سخت، ناراحتی و دلخوری که مثلِ انسان‌های دیگر در جامعه با آن مواجهید به‌محضِ روشن شدن دوربین، همه آن‌ها را فراموش می‌کنید؛ این‌همه صمیمیتِ رفتار از کجا می‌آید؟
به نکته خوبی اشاره کردید و آن محبت و صمیمیت بود، در دوران کودکی همیشه ضرب‌المثلی می‌شنیدم که زندگی را 10 قسمت کنیم، 9 قسمت آن گذشت است و یک قسمت محبت، این ضرب‌المثل را سعی کردم در خودم نهادینه کنم، حمل بر خودستایی نباشد اما هیچ‌وقت به خودم اجازه نمی‌دهم یک نفر از من ناراحت شود.
بعید نیست حرف زدن‌های تندتندِ بااسترس و عجله‌ام طرف مقابلم را ناراحت کند اما کسی که با من آشنا می‌شود آرام آرام درمی‌یابد که این نوع رفتار به انرژی وجودی‌ام برمی‌گردد. همیشه در برنامه‌هایم می‌گویم "با هم مهربان باشید"، هر موقع این مهربانی را تجربه کنید انرژی می‌آید، مهربانی از گذشت می‌آید. یعنی شما وقتی گذشت داشته باشید آدم مهربانی خواهید بود.

انتخاب‌های سلیقه‌ای مجری و گوینده!/ پیشکسوتان را فراموش نکنند
* در همین حال که بسیاری از مجریان و گویندگان قدیمی به موضوع دستمزدها انتقاد دارند و به‌قولی روزمزدند، برخی از تهیه‌کنندگان و اسپانسرها به‌سراغ مجریان کارنابلدی می‌روند که صرفاً چهره دارند یا بازیگرند، چرا این شرایط اتفاق افتاده است؟
انتخاب مجریان و گویندگان سلیقه‌ای است؛ امروز هاشمی را می‌پسندند و فردا به‌سراغِ شخص دیگری می‌روند. فقط اعتقاد دارم که پیشکسوتان این عرصه‌ها را فراموش نکنند.
من اعتقادم بر این است که می‌توانیم کنار گوینده‌ها و مجری‌های قدیمی مثل دوبله آن‌قدر بایستیم کار را به حرفه خودمان دربیاوریم، این اعتقاد دوبلاژ است و اعتقاد و سیاست درستی هم دارد. مجری جدید ایرادی ندارد کنار مجری قدیمی باشد، دیده شود و آموزش ببیند.
به‌نظر من بخش عمده‌ای از مشکلات کشورمان به دشمنی‌های آمریکا برمی‌گردد؛ چون نخواستیم باج بدهیم و خواستیم روی پای خودمان بایستیم، تورم و تحریم داشتیم و همه‌چیز دست به دست هم داده است که سهولت امروز در هیچ کدام از عرصه‌های کاری‌مان نباشد. کسی دوست ندارد برنامه‌اش بد شود و مجری جدید باید باشد و به او فرصت بدهیم استعدادهایش را نشان دهد.
این را باید از دست‌اندرکاران پرسید که چرا از مجری قدیمی و مجری جدید کنار هم استفاده نمی‌کنند، وقتی از تجارب ارزشمند پیشکسوتان برای تعالی جوانان استفاده شود اجرایشان هم بی‌نقص‌تر و بهتر خواهد شد.
در هیچ‌کجای دنیا مثل ایران، مهربانی ندیدم
* یکی از نکاتی که بسیاری درباره آن صحبت می‌کنند غرور ملی بهمن هاشمی است، این غرور ملی از کجا می‌آید؟
من همه‌جا با صدای بلند گفته‌ام من ایرانی‌ام و هر موقع به کشورهای خارجی رفته‌ام بعد از چند ساعت دلم برای کشورم تنگ شده است، چون اینجا محبت و مهر و مهربانی را از مردم دیده‌ام و می‌بینم، شاید بسیاری با حرف من مخالف باشند اما همیشه گفته‌ام آن‌قدر باید زبان‌های مختلف را خوب یاد گرفت که به دنیا بفهمانیم ما چه‌کسی هستیم و چه ایده‌هایی داریم، در سفرهای خارجی این مهر و صمیمیت ایرانی‌ها را پیدا نکرده‌ام.
پشیمانند که از ایران رفتند!
* پس چرا برخی از دوبلورها به شبکه جم رفتند و برخی از هنرمندان دیگر هم از ایران رفتند؛ به این نکته فکر کردند می‌روند و برایشان اتفاقات بهتری خواهد افتاد؟
باورش این است که به جای بهتری می‌رود، شاید برود و بعداً پشیمان هم بشود؛ شاید همه پشیمان هم باشند اما آن زمان برگشتن کار سختی شده است، چرا انسان کند کاری که بازآرد پشیمانی!
* کجا افتخار کردید که ایرانی هستید؟
همه لحظات زندگی‌ام، هیچ جای دنیا به‌اندازه ایران به من خوش نمی‌گذرد. 

برنامه‌های شبیه به هم، رقابت شبکه‌ها و میهمانان تکراری!
* چرا آن‌قدر در موقع مناسبت‌هایی مثل یلدا، نوروز و حتی رمضان، به‌یک‌باره همه شبکه‌های تلویزیونی برنامه مناسبتی روی آنتن می‌برند و مخاطب سردرگم می‌شود کدام برنامه را ببیند؟
رقابتی در شبکه‌ها وجود دارد که رد می‌کنم، دوست داشتم آن‌موقع به آقای ضرغامی بگویم که نمی‌فهمم چرا شبکه‌ها با هم رقابت دارند، این‌که هرکدام سعی کنند برنامه و سریال و اتفاق بهتری را برای آنتن تلویزیون فراهم کنند اتفاق خوبی است اما برنامه‌های شبیه به هم، سوژه‌ها و حتی مهمان تکراری داشته باشند، آن اتفاق خوب ایجاد نمی‌شود.
واقعاً برنامه‌ها شبیه به هم شده‌اند؛ هرکدام فقط به بودجه عظیم و دکوری که می‌زنند توجه می‌کنند؛ شاید مجریان‌شان را فقط تغییر می‌دهند، در صورتی که باید کاری کنیم مخاطب را از این شبکه به شبکه دیگری پاس بدهیم نه اینکه به‌طور همزمان همه برنامه مناسبتی روی آنتن ببریم.
نگاه می‌کنید در آنِ واحد همه شبکه‌ها، ویژه یلدا، نوروز و حتی ویژه افطار ماه رمضان روی آنتن می‌برند، این شکلِ برنامه‌سازی و مدیریت کنداکتور را نمی‌پسندم و اعتقادم بر این است که چند شبکه و برنامه و تهیه‌کننده را برای چنین برنامه‌هایی انتخاب کنیم تا بیننده برای تماشای برنامه، تمرکز خودش را از دست ندهد.
فضای مجازی نمی‌گذارد مردم تلویزیون ببینند
* چطور شد این خلاقیت و نوآوری از برنامه‌سازی ما دور شد؟ چرا دیگر برنامه‌ها و سریال‌های ما خیابان خلوت نمی‌کند؟
زمانی مردم هم رادیو گوش می‌کردند و هم چند شبکه تلویزیون، اما امروز با شبکه‌های مختلف رسانه‌ای خصوصاً صفحات مجازی و شبکه‌های اجتماعی مواجهند. قدرتِ انتخاب مردم برای تماشای فیلم، سریال و برنامه بالاتر رفته است و حتی برنامه خوب را هم کمتر می‌توانند ببینند چون این فضای مجازی نمی‌گذارد. برنامه‌ای که بتواند تمام تمرکزِ بیننده را به‌سمت خودش ببرد، کار خارق‌العاده‌ای کرده است.
برای گویندگی آنونس، اسپایدرمن هم شدم
* با تیزر فیلم سینمایی "تولد شوم" بیشتر شناخته شدید یا فریادهای معروف «دو، دو، دو» جشنواره فیلم‌های سینمایی شبکه دو؟
جالب است بدانید گاهی برای ساخت آنونس فیلم‌ها و تیزرها، به‌شکل آن کاراکترها و یا قهرمانان آن آثار درمی‌آمدم، مثلاً لباس اسپایدرمن می‌پوشیدم تا آنونس مربوط به آن فیلم را بخوانم، همذات‌پنداری و باورپذیری تیزرها و آنونس‌هایی که برای مردم تولید می‌کردم خیلی برایم اهمیت داشت، الآن هم آنونس‌های مربوط به شبکه سه و پنج را می‌خوانم.
همه فیلم‌ها دوبله می‌شود بدون کیفیت در فضای مجازی!
* در پایان درباره بهترشدن دوبله، گویندگی و اجرا در رادیو و تلویزیون نکته‌ای دارید بفرمایید.
یادم می‌آید چند دهه قبل می‌گفتم "فیلم‌های روز را دوبله کنید با ویراستاری و منطق خودمان و در آرشیو بماند روزی به‌کار می‌آید."، به من خندیدند و امروز همه فیلم‌ها دوبله می‌شود در فضای مجازی اما بدون ویراستاری و کیفیت درست.
برچسب ها
نسخه اصل مطلب