جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > ماجرای سفر مارکوپولویی خانم دوبلور چه بود؟/ گلایه مجری «دورهمی» از تلخی کارتون‌های قدیمی

ماجرای سفر مارکوپولویی خانم دوبلور چه بود؟/ گلایه مجری «دورهمی» از تلخی کارتون‌های قدیمی

ماجرای سفر مارکوپولویی خانم دوبلور چه بود؟/ گلایه مجری «دورهمی» از تلخی کارتون‌های قدیمی
شب گذشته ناهید امیریان دوبلور پیشکسوت کشورمان، مهمان مهران مدیری در برنامه «دورهمی» بود.
شب گذشته ناهید امیریان دوبلور پیشکسوت مهمان مهران مدیری در برنامه دورهمی بود.
صدای ناهید امیریان به‌جای شخصیت‌های اصلی بسیاری از کارتون‌های خاطره‌انگیز مثل هاچ در «هاچ زنبور عسل»، خرس مهربون در «پسر شجاع»، جینا در «پینوکیو»، موشکا در «میشکا و موشکا»، بنر در «سنجاب کوچولو»، نِل در «دختری به نام نل»، فلون در «خانواده دکتر ارنست»، سباستین در «بل و سباستین»، لوسی‌می در «مهاجران»، آنت در «بچه‌های کوه آلپ»، و بامزی در «بامزی قوی‌ترین خرس دنیا» در خاطر ما مانده است.
امیریان که این روز‌ها ۶۶ سالگی خود را سپری می‌کند، درباره شروع فعالیتش در عرصه دوبله گفت: واقعیت این است من از ۳ سالگی همراه پدرم در تئاتر پیش پرده بازی کردم و کار اصلی ام را از ۵ سالگی قبل از مدرسه در دوبله شروع کردم.
وی افزود: به من یاد دادند که در قالب نقش بروم و اصلا نباید به نقش فکر کنم. به خاطر همین کار دوبله بازیگری است و بیشتر کار دوبله کودک فراتر از کار بازیگری است.
مدیری درباره کارتون‌های قدیمی گفت: چرا اینقدر با آن کارتون‌ها ما را رنج می‌دادند. گریه و زاری بود همش!
امیریان پاسخ داد: نمی‌دانم، همه شخصیت‌ها پدر یا مادر نداشتند، نمی‌دانم چرا سازندگانشان این کارتون‌ها را ساخته بودند و همیشه دنبال پدر و مادر خود بودند و کارتون‌ها غم انگیز بود.
این دوبلور ادامه داد: در ۵ سالگی نخستین فیلمی که دوبله کردم فیلم ژاپنی «هرگز نمیر مادر» بود. نقش دختربچه‌ای را دوبله کردم که او هم دنبال مادرش می‌گشت! (خنده)
امیریان عنوان کرد: از همه عزیزانی که کنارشان کار کردم یاد گرفتم و دوست دارم به جوانان هم آن آموخته هایم را یاد بدهم. آن چیزی که یاد گرفتم صبوری، خلاقیت، عشق و آخرش یادگیری است. نسل جدید دوبله خیلی خوب هستند و تا جایی که در توان داشته باشم، کمکشان میکنم.
وی در پاسخ به مدیری درباره سختگیری در مدیر دوبلاژ بودن گفت: حدود ۲۰ سال است که مدیر دوبلاژ هستم، بله سخت گیرم؛ گوینده‌ای که دعوت می‌کنم برای کار آقای زی نوری با فرد جدید فرقی ندارد و اصلا فرق نمی‌گذارم؛ چراکه ما همه دست به دست می‌دهیم تا یک خروجی خوب داشته باشیم.
وی افزود:در عین حال که خیلی صبور و مهربان هستم، بعضی وقت‌ها قاطی می‌کنم و همه متوجه می‌شوند و می‌گویند صدا و چهره ام تغییر کرده است.
امیریان درباره تجربه بازیگری اش گفت: در کودکی بازی کردم، اما دوست داشتم پنهان باشم. بیشتر علاقه دارم وقتی صحبت می‌کنم بگویند صدای دختر بچه در انیمیشن است.
وی افزود: خیلی سعی کردم صدایم را برای نقش بزرگسال استفاده کنم، اما صدای من تا ۱۵ سال مناسب‌تر است.
امیریان درباره ازدواجش هم گفت: در فروشگاه با همسرم آشنا شدم و خواستگاری ام آمدند. پدرم قبول نمی‌کردند و بعد از یک سال رفت و آمد با رضایت پدرم باهم ازدواج کردیم.
وی افزود: یک دختر و پنج پسر و البته پنج نوه دارم. فرزندانم کم و بیش گویندگی و بازیگری کرده اند و چند سال است خارج از ایران گرافیک کار می‌کنند. مادر سخت گیری نبودم فقط موقعی که ناراحت می‌شدم در خانه راه می‌رفتم و فقط می‌گفتم لااله الا الله. بچه هایم می‌گفتند مامان صدایت بچگانه است و ما از دست تو عصبانی نمی‌شویم و خنده مان می‌گیرد.
این دوبلور درباره دغدغه زندگی اش گفت: من دغدغه‌ای ندارم و همیشه هر چه خواستم خدا به من داده. از او خواستم هرچه از این به بعد قرار است به من بدهد، به بقیه که نیاز دارند بدهد.
امیریان درباره طولانی‌ترین روز زندگی اش هم اینگونه توضیح داد: روزی که همراه خانواده به سوئد رفتم؛ در واقع یک سفر مارکوپولویی را تجربه کردم. چرا که پرواز یکسره نبود و ما از اینجا به فرانسه رفتیم و بعد به لندن، دانمارک و بعد به سوئد سفر کردیم و البته از آنجا دوباره ۲۲ ساعت با قطار به لوکیشن اصلی رفتیم. من دو روز و دوساعت با خانواده و فرزندانم در راه بودم تا به مقصد برسم! (خنده)

برچسب ها
نسخه اصل مطلب