امیر عابدزاده: دلم برایت تنگ شده پدر/برای حمایت از حیوانات گیاه خوار شدم!
امیرعابدزاده در یک گفتگوی لایو با استودیو فوتبال فدراسیون فوتبال در مورد دلایل موفقیت خود صحبت کرده است.
امیرعابدزاده یکی از موفقترین لژیونرهای سالهای اخیر فوتبال ایران بوده است و امسال هم شرایط خوبی در ماریتیمو دارد. او در گفتگویی که با استودیو فوتبال داشت، در مورد موضوعات مختلفی صحبت کرد و بخش ابتدایی صحبت هایش در مورد محوبیتی که در فوتبال ایران دارد، گفت: من خودم خیلی انگیزه می گیرم، وقتی میتوانم الهام بخش فرد دیگری باشد و وقتی به من در این مورد پیام می دهند، دلگرمی زیاد می گیرم.
*بیرون زمین شوخی وخنده داریم ولی در تمرین فقط جدیت
رفتار عابدزاده در اردوهای تیم ملی با اصطلاح "شوخی-جدی" از سوی حاضران در اردو تعریف می شود. او در مورد این موضوع اینطور توضیح داد: من سعی می کنم بیرون از زمین فوتبال با همه راحت باشم و با همه بگوبخند داشته باشم. به موقع اما در زمین تمرین جدیت را دارم.
* الگوی اصلی ام پدرم بوده و خواهد بود
امیرعابدزاده که فرزند یکی از اسطوره های فوتبال ایران است، در مورد اینکه الگویش در زندگی حرفه ای چه کسی بوده است، بیان کرد: وقتی الان به سختی های مسیر برمی گردم، متوجه می شوم، تمام آن لذت بوده است. من از مسیرم همواره لذت برده ام و اگر به موفقیتی رسیده ام، به این دلیل است که سعی می کنم از هر روزم لذت ببرم. هر روز دوست دارم به تجربیاتم استفاده کنم. نمی توانم بگویم که باید سختی کشید و به موفقیت رسید. کسی زورم نکرده که تمرین اضافه کنم ولی این کار را می کنم. در مورد الگو هم پدرم همیشه الگویم بوده است. یکی از دلایل اصلی ام برای موفقیت این است که پدرم و خانواده ام را خوشحال کنم. البته سعی می کنم از دروازه بان های دیگر و منابع مختلف برای بهتر شدن استفاده کنم. سعی می کنم از همه یاد بگیرم. البته اول باید به خودشناسی رسید و بدانیم چه می خواهیم. در مجموع الگوی اصلی ام پدرم بوده و خواهد بود.
*پدرم مثل ربات است؛ 4 ، 5 ساعت تمرین راحت نیست
سوال بعدی در مورد خنده های احمدرضا عابدزاده توضیح داد: خنده های پدرم از ته قلب و وجودش بود و هنوز آن خنده ها یادم است. هنوز خنده هایش به من انرژی می دهد. داستان های زندگی پدرم و سخت کوشی اش اینقدر از طرف دیگران برایم تعریف شده که دیگر وارد ضمیر ناخودآگاهم شده است. اعتماد به مهارت های خودش را می بینم در وجود خودم. اینکه مثل ربات بود. او روزی 4 ، 5 ساعت تمرین می کند که راحت نیست. بله این چیزها را از پدرم یاد می گیرم. الان هم در مورد نکات دروازه بانی صحبت می کنیم.
*8 ، 9 ماه گیاهخوار شدم
او سپس در مورد تغذیه با اشاره به اینکه مدتی گیا خوار بوده است، افزود: من سعی می کنم همه چیز را تجربه کنم. چیزهای جدید یاد بگیرم و به خاطر همین 8 ، 9 ماه گیاه خوار شدم. هم به خاطر عملکردی که بدن دارد و التهاب را پایین می آورد و هم به خاطر حمایت از حیوانات. این کار را کردم. سعی می کنم همیشه چیزهای متفاوتی را تجربه کنم. وقتی چیزی را می خواهید، خدا شما را در مسیرش قرار می دهد. من با یک متخصص تغذیه آشنا شدم که متخصص تغذیه جوکوویچ است و جالب اینکه ایرانی است. او توصیه هایی به من داشته که در حال انجام آنها هستم و منتظرم ببینم چه می شود. در مجموع باید بین سه موضوعی که در موردش صحبت کردیم، تعادل وجود داشته باشد.
*همه می دانند دوست صمیمی من سامان است
از امیر عابدزاده در مورد نزدیک ترین دوستش در اردوی تیم ملی و غیب شدن غذاهای روی میز (شیطنت سامان قدوس) پرسیده شد. دروازه بان ماریتیمو با خنده حرف هایش را از سر گرفت و گفت: الان که گفتید در اردو غذاها یک مرتبه از روی میز غیب می شدید، منظورتان این بود که من پرخوری می کنم (با خنده)... ولی خب شما هم می دانید که دوست صمیمی من سامان بوده است. در مجموع اما همه بچه ها گل و داداشی هایم هستند و از همیجا به آنها سلام می کنم.
*کتاب تصویرسازی ذهنی را می خوانم
دروازه بان تیم ملی سپس در واکنش به این سوال که آخرین کتابی که خوانده چه بوده، بیان کرد: کتابی در مورد ذهنیت مایکل جردن بوده. الان هم کتابی در مورد تجسم کردن (تصویرسازی) می خوانم. کتاب آسانی است و توصیه می کنم بخوانید.
*روی تلس پنالتی شد؛ گفتم چه باحال. قرار است بگیرمش...
عابدزاده در ادامه درباره اهمیت تصویرسازی ذهنی برای بازیکنان پرداخت و افزود: من خودم بازی با پورتو پنالتی تلس را گرفتمم. در طول هفته تصویرسازی می کردم. نمی دانم چرا؟ یک جورایی به من الهام شده بود. تلس هم قبل از اینکه به منچستر برود، پنالتی زن اول تیمش بود. وقتی پنالتی شد، خنده ام گرفت. چون اصلا هم نبود. داور برای آنها گرفت. خنده ام گرفت و گفتم چه با حال؛ قرار است پنالتی تلس را بگیرم. البته باید حسی که پس از موفقیت دارید را تجسم کنید. من این کار را کرده بودم. وقتی در بازی پنالتی شد، با خودم گفتم که این کار را کردم و دیده ام و چیز خاصی نیست. ولی گاهی هم شده که تجسم سازی کرده ام ولی به اندازه کافی قوی نبوده و موفق نشده ام.
دلم برای پدرم تنگ شده است
بخش پایانی صحبت های امیرعابدزاده در مورد دلتنگی برای احمدرضا عابدزاده بود و فرزندش در مورد این موضوع گفت: من هم دلم برایش تنگ شده است؛ خیلی وقت است که ندیدمش. به امید خدا در اردوی فرودین ماه می نشینیم و یک قهوه می زنیم و گپ می زنیم.
*بیرون زمین شوخی وخنده داریم ولی در تمرین فقط جدیت
رفتار عابدزاده در اردوهای تیم ملی با اصطلاح "شوخی-جدی" از سوی حاضران در اردو تعریف می شود. او در مورد این موضوع اینطور توضیح داد: من سعی می کنم بیرون از زمین فوتبال با همه راحت باشم و با همه بگوبخند داشته باشم. به موقع اما در زمین تمرین جدیت را دارم.
* الگوی اصلی ام پدرم بوده و خواهد بود
امیرعابدزاده که فرزند یکی از اسطوره های فوتبال ایران است، در مورد اینکه الگویش در زندگی حرفه ای چه کسی بوده است، بیان کرد: وقتی الان به سختی های مسیر برمی گردم، متوجه می شوم، تمام آن لذت بوده است. من از مسیرم همواره لذت برده ام و اگر به موفقیتی رسیده ام، به این دلیل است که سعی می کنم از هر روزم لذت ببرم. هر روز دوست دارم به تجربیاتم استفاده کنم. نمی توانم بگویم که باید سختی کشید و به موفقیت رسید. کسی زورم نکرده که تمرین اضافه کنم ولی این کار را می کنم. در مورد الگو هم پدرم همیشه الگویم بوده است. یکی از دلایل اصلی ام برای موفقیت این است که پدرم و خانواده ام را خوشحال کنم. البته سعی می کنم از دروازه بان های دیگر و منابع مختلف برای بهتر شدن استفاده کنم. سعی می کنم از همه یاد بگیرم. البته اول باید به خودشناسی رسید و بدانیم چه می خواهیم. در مجموع الگوی اصلی ام پدرم بوده و خواهد بود.
*پدرم مثل ربات است؛ 4 ، 5 ساعت تمرین راحت نیست
سوال بعدی در مورد خنده های احمدرضا عابدزاده توضیح داد: خنده های پدرم از ته قلب و وجودش بود و هنوز آن خنده ها یادم است. هنوز خنده هایش به من انرژی می دهد. داستان های زندگی پدرم و سخت کوشی اش اینقدر از طرف دیگران برایم تعریف شده که دیگر وارد ضمیر ناخودآگاهم شده است. اعتماد به مهارت های خودش را می بینم در وجود خودم. اینکه مثل ربات بود. او روزی 4 ، 5 ساعت تمرین می کند که راحت نیست. بله این چیزها را از پدرم یاد می گیرم. الان هم در مورد نکات دروازه بانی صحبت می کنیم.
*8 ، 9 ماه گیاهخوار شدم
او سپس در مورد تغذیه با اشاره به اینکه مدتی گیا خوار بوده است، افزود: من سعی می کنم همه چیز را تجربه کنم. چیزهای جدید یاد بگیرم و به خاطر همین 8 ، 9 ماه گیاه خوار شدم. هم به خاطر عملکردی که بدن دارد و التهاب را پایین می آورد و هم به خاطر حمایت از حیوانات. این کار را کردم. سعی می کنم همیشه چیزهای متفاوتی را تجربه کنم. وقتی چیزی را می خواهید، خدا شما را در مسیرش قرار می دهد. من با یک متخصص تغذیه آشنا شدم که متخصص تغذیه جوکوویچ است و جالب اینکه ایرانی است. او توصیه هایی به من داشته که در حال انجام آنها هستم و منتظرم ببینم چه می شود. در مجموع باید بین سه موضوعی که در موردش صحبت کردیم، تعادل وجود داشته باشد.
*همه می دانند دوست صمیمی من سامان است
از امیر عابدزاده در مورد نزدیک ترین دوستش در اردوی تیم ملی و غیب شدن غذاهای روی میز (شیطنت سامان قدوس) پرسیده شد. دروازه بان ماریتیمو با خنده حرف هایش را از سر گرفت و گفت: الان که گفتید در اردو غذاها یک مرتبه از روی میز غیب می شدید، منظورتان این بود که من پرخوری می کنم (با خنده)... ولی خب شما هم می دانید که دوست صمیمی من سامان بوده است. در مجموع اما همه بچه ها گل و داداشی هایم هستند و از همیجا به آنها سلام می کنم.
*کتاب تصویرسازی ذهنی را می خوانم
دروازه بان تیم ملی سپس در واکنش به این سوال که آخرین کتابی که خوانده چه بوده، بیان کرد: کتابی در مورد ذهنیت مایکل جردن بوده. الان هم کتابی در مورد تجسم کردن (تصویرسازی) می خوانم. کتاب آسانی است و توصیه می کنم بخوانید.
*روی تلس پنالتی شد؛ گفتم چه باحال. قرار است بگیرمش...
عابدزاده در ادامه درباره اهمیت تصویرسازی ذهنی برای بازیکنان پرداخت و افزود: من خودم بازی با پورتو پنالتی تلس را گرفتمم. در طول هفته تصویرسازی می کردم. نمی دانم چرا؟ یک جورایی به من الهام شده بود. تلس هم قبل از اینکه به منچستر برود، پنالتی زن اول تیمش بود. وقتی پنالتی شد، خنده ام گرفت. چون اصلا هم نبود. داور برای آنها گرفت. خنده ام گرفت و گفتم چه با حال؛ قرار است پنالتی تلس را بگیرم. البته باید حسی که پس از موفقیت دارید را تجسم کنید. من این کار را کرده بودم. وقتی در بازی پنالتی شد، با خودم گفتم که این کار را کردم و دیده ام و چیز خاصی نیست. ولی گاهی هم شده که تجسم سازی کرده ام ولی به اندازه کافی قوی نبوده و موفق نشده ام.
دلم برای پدرم تنگ شده است
بخش پایانی صحبت های امیرعابدزاده در مورد دلتنگی برای احمدرضا عابدزاده بود و فرزندش در مورد این موضوع گفت: من هم دلم برایش تنگ شده است؛ خیلی وقت است که ندیدمش. به امید خدا در اردوی فرودین ماه می نشینیم و یک قهوه می زنیم و گپ می زنیم.