جستجو
رویداد ایران > خبرها > فردوسی‌پور هم قاچاقجی روی آنتن بود

فردوسی‌پور هم قاچاقجی روی آنتن بود

سنت مقابله با ستاره‌سازی از بازیگران سینما در دهه ٦٠ خورشیدی، با فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی در ‌سال١٣٦٩ شکسته شد و مخاطبان سینما پس از سال‌ها رویت بیژن امکانیان در نقش پسر جوان خوش‌طینت و افسانه بایگان در قامت دختر سربه‌راه یا زن آسیب‌دیده، بالاخره شاهد ظهور و بروز دو بازیگر جوان‌تر و حدودا خوش‌قیافه‌تر بر پرده نقره شدند. سینما بالاخره پذیرفت که سینما بر کاکل ستاره‌ها می‌چرخد، دیر پذیرفت، اما پذیرفت!

سنت مقابله با ستاره‌سازی از بازیگران سینما در دهه ٦٠ خورشیدی، با فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی در ‌سال١٣٦٩ شکسته شد و مخاطبان سینما پس از سال‌ها رویت بیژن امکانیان در نقش پسر جوان خوش‌طینت و افسانه بایگان در قامت دختر سربه‌راه یا زن آسیب‌دیده، بالاخره شاهد ظهور و بروز دو بازیگر جوان‌تر و حدودا خوش‌قیافه‌تر بر پرده نقره شدند. سینما بالاخره پذیرفت که سینما بر کاکل ستاره‌ها می‌چرخد، دیر پذیرفت، اما پذیرفت!
این دیدگاه در تلویزیون هم وجود داشت، شاید چند درجه هم پررنگ‌تر! دو کانال تلویزیونی، با روزی فقط چند ساعت آنتن و در چنین شرایطی طبیعی بود که سریالی چون «آینه» بدرخشد و رضا بابک و اسماعیل محرابی و رویا افشار و مرجانه گلچین جوان ‌اول‌هایش باشند. ستاره؟ نه، حتما ستاره نبودند! در تعریف عامیانه ستاره کسی است که قصد مخاطب را برای دیدن یک فیلم برانگیزد. اسماعیل محرابی و مرجانه گلچین ستاره تلویزیون نبودند، همان‌طور که بیژن امکانیان و افسانه بایگان و فریما فرجامی و... ستاره‌های دهه ٦٠ سینما به شمار نمی‌روند.
به طور قطع نخستین باری که تلویزیون در وادی ستاره‌سازی قدم گذاشت، در دهه ٧٠ و با مجموعه «ساعت خوش» بود. آنهایی که هنگام پخش این مجموعه دوران نوجوانی و جوانی را پشت سر می‌گذاشتند، دست‌به‌دست شدن عکس‌های مهران مدیری، رضا عطاران، نصرالله رادش، سعید آقاخانی و... را در مدارس حتما به یاد دارند. «ساعت خوش» درخشید و ساعت‌خوشی‌ها معروف‌ شدند. نتیجه: «ساعت خوش» در اوج محبوبیت بدون هیچ دلیل خاصی تعطیل شد! سال‌ها از آن تاریخ می‌گذرد و ساعت‌خوشی‌ها هر کدام سرنوشتی یافتند، اما سیاست تلویزیون در حال‌گیری از ستاره‌ها تعطیل نشد. امروز صحبت از رفتن عادل فردوسی‌پور از ٩٠ یا حتی تعطیل شدن برنامه است و این یعنی ثابت شدن صدباره این واقعیت که تلویزیون کیفیت (رضایت) و کمیت (تعداد) مخاطب برایش مهم نیست! درواقع هیچ وقت مهم نبوده! اینجا در ایران سازوکارها همیشه جور دیگری بوده و خنده‌دار است اگر بخواهیم ٩٠ را با برنامه‌هایی چون تخته گاز و اپرا شو مقایسه کنیم. اینجا حتی برنامه کم‌بیننده‌تری مثل «هفت» و ترکیب بامزه‌ای چون جیرانی و فراستی را هم تاب نمی‌آورند. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، با شرایط موجود، ٩٠ و فردوسی‌پور اتفاقا تا اینجا هم خوب مقاومت کرده و حداقل ١٥‌سال از این ٢٠‌سال را قاچاقی روی آنتن بودند! بگذاریم به حساب خوش‌شانسی فردوسی‌پور؟ یا برخی حمایت‌های پشت‌پرده که گاهی وجود داشته و اینک به دلیل تغییر نسل مدیران سیما خبری از آن نیست؟ نمی‌دانیم. ولی یک چیز را مطمئن می‌دانیم؛ شاید برخی، مدیر شبکه سه را به خاطر تعطیلی احتمالی ٩٠ سرزنش کنند، اما هستند کسانی هم که به تحسینش برخیزند و مدیران تلویزیون در پی آن نتیجه بگیرند: خب، این به آن در!   

 

برچسب ها
نسخه اصل مطلب